در اين گزارش كه در شماره دوشنبه 13 ارديبهشت 1395 هجري خورشيدي به قلم صبا حسيني منتشر شد، آمده است: زوج جواني كه در ابتداي مسير زندگي قرار دارند و صاحب نوزاد نارس ميشوند متحمل هزينههاي سنگين براي نگهداري اين نوزادان در بخشهاي مراقبتهاي ويژه ميشوند كه ممكن است موجب فروپاشي اين خانواده شود. اين نوزادان گاهي نياز است تا چند ماه در بيمارستان بستري و تحت مراقبت باشند و اين مدت ممكن است تا چند 10 ميليون تومان هزينه در پي داشته باشد و اين گذشته از صدمات روحي و جسمي است كه مادر و خانواده در اين چند ماه متحمل ميشوند.
تولد نوزاداني كه زودتر از موعد مقرر به دنيا ميآيند براي خانوادهها يك كابوس بزرگ است. فقط كافي است يك لحظه تصور كني، نوزادي چند هفته زود به دنيا بيايد و روزهاي متوالي در دستگاهي تحت عنوان انكوباتور نگهداري شود.
دستگاهي كه فقط در تهران و چند شهر ديگر كشور وجود دارد و تعداد آنها به انگشتان يك دست هم نميرسد. هزينه قرار دادن نوزاد در اين دستگاهها در بيمارستانهاي دولتي شبي 250 هزار تومان و در بيمارستان خصوصي شبي دو ميليون و 500 هزار تومان است. در بهترين حالت اگر اين بيمارستانها جا داشته باشند، در بيمارستان خصوصي حدود 90 ميليون تومان و در بيمارستان دولتي 9 ميليون تومان هزينه تولد نوزاد نارسي است كه بعدها هم با هزاران مشكل ريز و درشت پوستي و تنفسي مواجه خواهد شد.
**نميدانيد چه دردي داريم
سرپرستار بخش نوزادان بيمارستان كودكان مفيد با توجه به افزايش تولد نوزادان نارس در سالهاي اخير به «آرمان» ميگويد: نوزادان نارس يعني نوزاداني كه زودتر از موعد مقرر به دنيا ميآيند. 37 هفتگي موعد مطلوب و مقرر براي به دنيا آمدن يك نوزاد است. با وجود اين، برخي نوزادان از اين نظر نارس هستند، يعني حدود هفته 28 تا 36 به دنيا ميآيند. متين نادرزاده ميافزايد: در گذشته اين نوزادان به دليل نبود امكانات و عقبافتادگي علمي فوت ميكردند، اما اين روزها به مدد دستگاهي به نام انكوباتور زنده ميمانند.
با وجود اين، مخارج قرار دادن نوزاد داخل اين دستگاهها براي بسياري از خانوادهها سنگين است و نميتوانند از پس تامين مخارج آن برآيند. اين پرستار عنوان ميكند: اين در حالي است كه بيشتر خانوادههايي كه از اين بحران رنج ميبرند افرادي هستند كه از نظر مالي وضعيت خوبي ندارند. عامل اصلي افزايش تعداد نوزادان نارس بيشك آلودگي هوا و پارازيتها هستند و اين را در تحقيقات مختلف به وضوح دريافتهايم. او ميگويد: نميدانيد چه دردي داريم از بيمارستاني كه تعداد معدودي دستگاه انكوباتور دارد و خيل عظيم مردمي كه نياز دارند نوزادان نارس خود را در اين دستگاهها قرار دهند، اما ظرفيت بيمارستانها محدود است.
**هزينههاي بيمارستان خصوصي كمرشكن است
قبل از چهارماهگي اگر ناهنجاري جنين تشخيص داده شود يا وجود او براي مادر و حيات او مشكل ايجاد كند دستور سقط جنين صادر ميشود. با وجود اين، بسياري از مادراني كه سقط جنين ميكنند از راههاي قانوني به اين كار مبادرت نميورزند. نوزاد نارس يا نوزاد زود متولد شده هيچ ربطي به نوزاد ناهنجاري كه دستور سقط آن صادر ميشود ندارد؛ اين نوزاد سالم است و در فرايند رشد خود ناگهان به جاي هفته 37 بارداري هفته 30 به دنيا ميآيد.
متاسفانه در بسياري از موارد دو كلمه نارس و ناهنجار معادل هم در نظر گرفته شده است. تولد نوزادان ناهنجار به هر شكلي قانوني يا غيرقانوني بايد متوقف شود، در حالي كه هيچ عاملي مخصوصا ناتواني مالي نبايد باعث شود فردي نتواند كودكش را از حق طبيعي حيات يعني زنده ماندن محروم كند. سرپرستار بيمارستان مفيد در مورد معضلات اين فقر ميگويد: چرا نبايد بخش بهداشت و درمان كشور در مورد اين مشكل بزرگ فكري كند. سياستهاي افزايش جمعيتي اگر در سلامتي نوزادان و مادران نقش نداشته باشد پس اين سياستها هيچ كارايياي ندارد. نادرزاده ادامه ميدهد: هزينههاي بيمارستان خصوصي كمرشكن است و طرح تحول سلامت و هيچ طرح ديگري تا امروز نتوانسته مافياي قيمت و باندبازي را در برخي بيمارستانهاي خصوصي بشكند.
متاسفانه تعداد محدودي دستگاه انكوباتور در كشور وجود دارد. وقتي نوزاد نارسي متولد ميشود بايد در بخش ويژه نوزادان NICUبستري شود و در دستگاههاي ويژه كه گفته شد قرار داده شود، در كنار همه اينها مخارجي براي داروها هم بايد در نظر گرفت كه همه اينها در مجموع باعث وارد شدن هزينههاي كمرشكن به خانوادهها ميشود.
**پوشش نامناسب و نصف و نيمه بيمهها
اين سرپرستار ميافزايد: متاسفانه در كشور ما زير 500 تخت مراقبت ويژه نوزادان داريم كه اين تعداد با استانداردهاي جهاني فاصله بسيار زيادي دارد. در كشور بيمارستانهاي زنان و زايمان زيادي داريم كه بخش مراقبتهاي ويژه نوزادان ندارند و اين فاجعه است. مگر ميشود با اين آمار زايمان در كشور، نوزاد نارس نداشته باشيم؟ اگر در اين بيمارستانها نوزاد نارسي متولد شود در بخشهاي ديگر و در شرايط غيراستاندارد نگهداري خواهند شد كه اين ميتواند به قيمت جان نوزاد تمام شود. نادرزاده در مورد بيمهها به عنوان مشكل ديگر ميگويد: مشكل ديگر بيمهها هستند. پوشش نامناسب و نصف و نيمه بيمهها و خدمات پزشكي كه اصلا شامل بيمه نميشود و بيمار مجبور است از جيب خرج كند صدمات مالي بزرگي براي خانوادهها در پي دارد، بايد بيمهها وضعيتي را فراهم كنند تا خانوادهها با آرامش خيال به فكر رهايي از بيماري باشند و مشكلات مالي در روند درمانشان تاثير نگذارد.
**شوهرم هر شب در پاركها ميخوابد
محبوبه يكي از مادراني كه نوزاد هفت ماهه او در بخش نوزادان بيمارستان مفيد بستري شده ميگويد از خراسان به تهران آمده و همه اينها را مديون خواهرش است كه همزمان با او چندقلو باردار بوده و چون براي چند قلوزايي بايد حتما افراد از قبل براي ريسكهاي احتمالي خودشان را آماده كنند، خواهرم از دو سال قبل در اين بيمارستان تخت رزرو كرده بود كه چون مشكلي براي او و كودكانش ايجاد نشد من توانستم از اين موقعيت استفاده كنم. او نگران و مضطرب است. كمي آب مينوشد و در حالي كه چشمانش به شدت قرمز است و مشخص است كه گريه كرده، ميگويد: دوست دارم كودكم را در آغوش بكشم اما فقط از پشت شيشه ميتوانم او را لمس كنم. او ميافزايد: 85 ميليون هزينه كردم تا كودك زنده بماند. اين جداي از مخارج داروها و اقامت ما در تهران است. متاسفانه اين بيمارستان فقط براي ماندن من آن هم نه به شكلي خوب و درست گنجايش دارد و در حالي كه ما مجبوريم دو ماه در اين بيمارستان باشيم شوهرم هر شب در پاركها ميخوابد.
**سرنوشت كودكان انكوباتوري
مشكل فقط به اينجا ختم نميشود. كودكاني كه به كمك دستگاههاي انكوباتور زنده ميمانند، بعد از خارج شدن از دستگاه و در فرايند رشد نارساييهايي را تجربه ميكنند. نادرزاده ميگويد: در كنار همه اينها در بزرگسالي هم ميان اين افراد با سايران تفاوتهايي وجود دارد كه تحقيقات علمي جديد به آن دست يافته است. تكميل نشدن فرايند رشد جنين باعث ميشود دو بخش مهم بدن شكل نگيرد. اين دو بخش اصلي پوست و سيستم تنفسي است. تكميل نشدن ريهها باعث ميشود احتمال ابتلاي فرد به بيماريهاي تنفسي مانند آسم و مخاطرات تنفسي بيشتر شود .
او به تعداد كثيري از افرادي اشاره ميكند كه در تحقيقات جديد محققان اروپايي در بزرگسالي به آسم مبتلا شده اند، در حالي كه درگير مشكل تولد زودهنگام در نوزادي بودهاند.حدود 30 تا 40 درصد اين افراد بين شش تا نه ماه متولد شده و در دستگاه ها نگهداري ميشدهاند. او در مورد مشكلات پوستي نوزادان نارس در بزرگسالي مي گويد: نوزادان نارس چون مايع پنيري پوستشان كه مايع محافظ پوست است، تشكيل نشده، در بزرگسالي احتمال ابتلاي آنها به بيماريهايي نظير پسوزياريس (نوعي بيماري مزمن پوستي) بيشتر است. اين سرپرستار با اشاره به اين مشكلات ميگويد: نوزادان انكوباتوري سرنوشت خوبي ندارند. آنها وقتي به دنيا ميآيند زحمت و مخارج سنگيني را بر خانواده خود تحميل ميكنند و در بزرگسالي هم احتمال ابتلاي آنها به امراض ريز و درشت زياد ميشود، بنابراين تنها گزينه، پيشگيري از تولد نوزاد نارس است.
او در مورد راههاي جلوگيري از تولد نوزاد نارس مي گويد: عوامل محيطي را نميتوان كنترل كرد، افرادي كه منازل آنها در نقاط آلوده شهر يا مكانهايي است كه تشعشعات وجود دارد هيچ راهي ندارند و نميتوانند به هيچ نحوي از اين امواج در امان باشند. با وجود اين، بخشي از اين ماجرا هم به تغذيه مربوط شده و جنبه فردي دارد. نادرزاده ميگويد: مادران بايد بهداشت و تغذيه خودشان را در دوران بارداري به بهترين شكل تنظيم كنند و در شرايطي كه از زندگي خود راضي نيستند اقدام به فرزندآوري نكنند. او در اين مورد توضيح ميدهد: وقتي فردي از زندگي خودش راضي نيست نميتواند محيط امن و مناسبي براي فرزند خود ايجاد كند و قبل از فرزندآوري بايد همه پدر و مادرها اين شرايط را بسنجند و عجولانه تصميم نگيرند.
*منبع: روزنامه آرمان
**گروه اطلاع رساني**9368**2002
تهران-ايرنا- روزنامه آرمان در صفحه گزارش اجتماعي گزارشي را درباره افزايش تولد نوزادان نارس و هزينه بالاي نگهداري اين كودكان در دستگاه هاي ويژه انتشار داد.