۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۳۹
کد خبر: 82079354
T T
۰ نفر
جايگاه اقتصاد ايران در سال 2050

تهران - ايرنا - روزنامه ايران در گزارش شماره چهارشنبه خود، جايگاه اقتصاد ايران در سال 2050 را براساس استنادات موسسات معتبر اقتصادي دنيا مورد بررسي قرار داد.

در اين گزارش به قلم سيد صاحب صادقي آمده است: جايگاه اقتصاد ايران در سال 2050 چگونه خواهد بود؟ مؤسسات معتبر اقتصادي دنيا در خصوص روند جاري و آينده اقتصاد ايران و همچنين چشم انداز شاخص‌هاي اقتصادي ايران چه وضعيتي را پيش‌بيني مي‌كنند؟ در گزارش حاضر با استناد به داده‌هاي معتبر چند مؤسسه اقتصادي مهم نظير مؤسسه اكونوميست، PWC، HSBC، USDA و IMF اين موضوع را مورد بررسي قرار داده‌ايم.
اين بررسي بر اساس شاخص هايي نظير ميزان رشد اقتصادي، درآمد سرانه، جمعيت، توليد ناخالص داخلي و همچنين سهم سرمايه‌گذاري خارجي در اقتصاد ملي صورت گرفته است. در چشم انداز اقتصاد جهان در سال 2028 چين، امريكا را پشت سر خواهد گذاشت و در سال 2050 سه كشور چين، امريكا و هند به ترتيب قدرت‌هاي اول تا سوم اقتصادي دنيا خواهند بود ضمن اينكه برخي از قدرت‌هاي نوظهور اقتصادي دنيا و بويژه كشورهايي چون هند و اندونزي در ميان 4 رتبه اول اقتصادي جاي خواهند داشت.
بر اساس اين داده‌ها ايران همچنان در ميان 13 اقتصاد نوظهور دنيا قرار خواهد داشت كه ميزان زيادي از سرمايه‌ها و توليدات دنيا را در اختيار خواهد داشت. با اين حال رتبه بين‌المللي اقتصاد ايران در سال 2050 از 25 تا 30 متغير خواهد بود. بهترين رتبه پيش‌بيني شده ايران 25 و بدترين آن هم 30 خواهد بود. در سطوح منطقه‌اي هم جايگاه اقتصاد ايران بعد از كشورهاي تركيه، عربستان و مصر در رده چهارم پيش‌بيني شده است.
بر اساس اين داده‌ها نرخ رشد اقتصادي ايران از 3 الي 5 درصد متغير خواهد بود كه نسبت به سال‌هاي قبل از 2025 نشان از تنزل دارد. همچنين پيش‌بيني‌ها حاكي از اين است كه جمعيت ايران در سال 2050 به مرز 100 ميليون نفر خواهد رسيد كه در اين بين نيروي فعال ايران رشد دو برابري را تجربه خواهد كرد. با اين حال درآمد سرانه در ايران در چشم انداز 2050 شاهد نرخ كاهشي خواهد بود.
دسته‌بندي اقتصادهاي مختلف جهان
دسته اول كشورهاي G6 (امريكا، ژاپن، آلمان، فرانسه، انگلستان و ايتاليا) هستند كه از مرحله صنعتي شدن عبور كرده و جزو كشورهاي فراصنعتي به شمار مي‌روند.
دسته دوم، كشورهاي BRICS (برزيل، روسيه، هند و چين) – اقتصادهاي در آستانه صنعتي شدن كنوني – هستند كه در ادامه روند توسعه خود با توليد محصولات صنعتي به اقتصادهاي صنعتي و قدرت‌هاي برتر جهان مبدل خواهند شد.
دسته سوم كشورهاي در حال توسعه‌اي هستند كه برپايه منابع طبيعي و ثروت‌هاي خدادادي زندگي مي‌كنند كه در چالش‌هاي توسعه گرفتار هستند.
13 اقتصاد برتر در حال توسعه در افق 2050 از ديدگاه PWC در مطالعه مؤسسه PWC علاوه بر 10 كشور ممتاز OECD موسوم به (G10) و 7 اقتصاد نوظهور موسوم به (E7)، 13 كشور در حال توسعه به دليل برخورداري از مؤلفه‌هاي مختلف به عنوان كشورهاي داراي پتانسيل توسعه اقتصادي شناخته شدند.
13 كشور در حال توسعه مذكور عبارتند از: آرژانتين، لهستان، آفريقاي جنوبي، نيجريه، مصر، عربستان سعودي، ايران، پاكستان، مالزي، تايلند، ويتنام، فيليپين و بنگلادش.
براين اساس در مطالعات آينده‌نگاري PWC دورنماي رشد اقتصادي براي اين 30 كشور بررسي شده است.
ترسيم آينده مطلوب ايران در افق 2050 براساس مطالعات انجام شده توسط مؤسسه PWC در صورت ادامه روند موجود رشد اقتصادي و پيش‌بيني تحولات آتي اقتصاد جهان و كشورهاي مورد نظر، آينده محتمل براي ايران در افق 2050 قرار گيري در رتبه چهارم منطقه پس از تركيه، عربستان و مصر است. در اين سناريو متوسط نرخ رشد اقتصادي ايران طي سال‌هاي 2050- 2007 به طور متوسط سالانه 2/5 درصد پيش‌بيني شده است.
آينده مطلوب ايران با توجه به اهداف سند چشم‌انداز ملي در افق 1404 (2025 ميلادي) تبديل شدن به قدرت اول منطقه است. با توجه به اينكه آينده مطلوب ايران در افق 2050 نيز حفظ جايگاه اول اقتصادي در منطقه و پيوستن به جمع اقتصادهاي نوظهور E7 (به عبارت بهتر E8) خواهد بود ميزان توليد ناخالص داخلي ايران در سال 2050 مي‌بايست بيشتر از 6/3 تريليون دلار (GDP تركيه در سال 2050) است.
براي تحقق اهداف چشم‌انداز علاوه بر بررسي‌هاي PWC لازم است اراده نظام جمهوري اسلامي براي تحقق هدف چشم‌انداز پيش‌بيني‌هاي جهاني را تحت تأثير قرار دهد و ايران بتواند در جايگاه اول اقتصادي منطقه قرار گيرد.
از آنجا كه تدوين اهداف و راهبردهاي توسعه پايدار كشور در جهت تحقق چشم‌انداز و دستيابي به آينده مطلوب، مستلزم تحليل (SWOT) و بررسي نقاط قوت و ضعف و فرصت‌ها و تهديدات است، در ادامه نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهديدات مورد توجه قرار گرفته است.
تحليل محيط داخلي (نقاط قوت)
* دارا بودن ذخاير عظيم گاز طبيعي و نفت‌خام (16 درصد ذخاير گازي و 11 درصد ذخاير نفتي جهان)
* توانايي بالا در صادرات گاز طبيعي
* برخورداري از كيلومترها مرز آبي و ارتباط با آب‌هاي بين‌المللي و قابليت ايجاد اسكله‌ها و بنادر صادراتي
* موقعيت جغرافيايي برجسته در منطقه درياي خزر، خليج‌فارس و درياي عمان
* وجود منابع انساني برجسته شامل دانش‌آموختگان دانشگاهي و نخبگان و ظرفيت‌هاي عظيم دانشگاهي
* موقعيت جغرافيايي و دسترسي به آب‌هاي آزاد و واقع شدن در منطقه انرژي خيز خاورميانه
* ورود به حوزه‌هاي فناوري برتر نظير فناوري اطلاعات (IT)، بيوتكنولوژي (BT) و نانو تكنولوژي (NT) و انرژي هسته‌اي
* وجود زيرساخت‌هاي شبكه حمل و نقلي و ظرفيت‌هاي تأمين انرژي از جمله برق، گاز و شبكه‌هاي انتقال
تحليل محيط داخلي (نقاط ضعف)
* ‌ محدوديت منابع سرمايه‌گذاري
* ‌ بالاتر بودن نرخ تورم و بيكاري دركشور درمقايسه با كشورهاي تازه صنعتي شده و رقباي منطقه‌اي
* ‌ نظام پولي و مالي توسعه نيافته و غير مرتبط با سيستم‌هاي بين‌المللي
* ‌ بخش خصوصي توسعه يافته و روند كند و نامناسب خصوصي‌سازي
* ‌ دولت حجيم وتصدي گري گسترده دولت
* ‌ نبود زيرساخت‌هاي حقوقي و قوانين ومقررات لازم براي تقويت حضور بخش خصوصي در اقتصاد
* اتكاي كامل به نفت جهت كسب درآمدهاي ارزي و وابستگي تمامي برنامه‌هاي كشور به اين درآمد
* ‌ فناوري‌هاي كهنه و غير كاراي توليد و عرضه كالاها وخدمات
* ‌ فرار سرمايه‌هاي انساني تحصيل كرده و ماهر
* وجود موانع رقابتي شدن اقتصاد از جمله حجم بالاي يارانه‌ها و قوانين دست و پاگير تجاري و گمركي
* ‌ شدت انرژي بالاي كشور
* ‌ بي‌توجهي به دانش و مهارت مديريت به‌عنوان يكي از الزامات توسعه
* ‌ ساختارهاي نامناسب سازماني و رعايت نكردن اصل شايسته سالاري
* ‌ فقدان نگاه بلند مدت و فراجناحي در سياست‌گذاري‌هاي كلان كشور
* ‌ دخالت‌هاي سياسي در ساختارهاي اقتصادي و غلبه اولويت‌هاي سياسي بر واقعيت‌هاي اقتصادي
* ‌ نبود رويه‌ با ثبات در تصميم‌گيري‌هاي سياسي و اقتصادي
* ‌ وجود موانع قانوني و نبود شفافيت قوانين تجاري موجود در جهت جذب سرمايه‌گذاران خارجي بويژه در صنعت نفت و گاز
تحليل محيط خارجي (فرصت‌ها)
* ‌ نياز رو به گسترش بازار‌هاي جهاني به نفت خام
* ‌ نياز رو به گسترش بازارهاي جهاني به گاز طبيعي و ظرفيت بالقوه ايران در زمينه صادرات گاز طبيعي
* ‌ پيدايش قطب‌هاي جديد قدرت اقتصادي در جهان، شامل پنج كشور برزيل، روسيه، آفريقاي جنوبي، هند و چين (BRICS)
* ‌ اجراي طرح تحول اقتصادي و هدفمند كردن يارانه‌ها
* ‌ وجود شرايط اقليمي متنوع
* ‌ مشابهت‌هاي فرهنگي و مذهبي با كشورهاي غني و حاصل خيز منطقه
* ‌ وجود بازارهاي مصرف بالقوه در كشورهاي همسايه و نياز مبرم آنها به ارائه خدمات و محصولات
* ‌ وجود سند چشم‌انداز 20 ساله نظام به‌عنوان استراتژي بلندمدت توسعه اقتصادي كشور
* ‌ امكان ورود ايران به‌همراه كشورهاي مكزيك، اندونزي و تركيه به جمع كشورهاي صنعتي (E7)
تحليل محيط خارجي (تهديدات)
* ‌ اعمال تحريم و فشارهاي بين‌المللي توسعه قدرت‌هاي غربي
* نبود حضور گسترده سرمايه‌گذاران خارجي در بازار ايران به‌دليل فشارهاي سياسي بين‌المللي
* ‌ فضاي سياسي نامناسب بين‌المللي
* ‌ وابستگي بالاي اقتصاد به درآمدهاي نفتي و تأثير پذيري شديد اقتصاد از تغييرات قيمتي آن
* ‌ فرار سرمايه‌هاي انساني و بعضاً فرار سرمايه‌هاي فيزيكي
* ‌وابستگي زياد توليد محصولات استراتژيك كشاورزي به كشت ديم
* دسترسي نداشتن به فناوري‌هاي برتر و فاصله قابل توجه با كشورهاي پيشرو در اين زمينه خارجي بويژه
* ‌ نامناسب بودن فضاي كسب و كار در كشور
* ‌ توجه نداشتن و پايبند نبودن به سند چشم‌انداز 20 ساله نظام به‌عنوان سند توسعه اقتصادي كشور
تغيير رويكردها در سطح كلان جهت تحقق آينده مطلوب
* از دولت نفتي به اقتصاد مبتني بر صنعت نفت و گاز دانش پايه
* از تخصيص ناكارآمد‌هاي نفتي به تخصيص كارآمد و جهت‌دار
* از اتكا به بازارهاي سنتي صادراتي به تنوع بازارها در سطح جهاني
* از تقابل منطقه‌اي به همكاري منطقه‌اي
* از درون گرايي اقتصادي به برون‌گرايي اقتصادي
* از اقتصاد منابع پايه به اقتصاد دانش پايه
* از ساختارهاي ناكارآمد سازماني به ساختارهاي كارآمد سازماني
* از فروش منابع خام به فروش محصولات با ارزش افزوده بالا
* از الگوي مصرف بي‌رويه انرژي به مصرف بهينه انرژي
* تبديل ايران به مركز منطقه‌اي فناوري و خدمات نفت و گاز
* ايجاد صنعت برپايه فناوري نوين شامل فناوري اطلاعات (IT)، بيوتكنولوژي(BT)و نانو تكنولوژي (NT)
ايران در 2025
گام اول؛ در افق چشم‌انداز 1404 (2025 ميلادي)
كاهش شدت انرژي كشور به كمتر از 3/0 (معادل تن نفت خام به ازاي هزار دلار توليد ناخالص داخلي به قيمت ثابت سال 2000) - پايين‌ترين حد در ميان كشورهاي منطقه
* دستيابي به جايگاه اول منطقه در توليد گاز طبيعي با اولويت استفاده از مخازن مشترك
* نيل به جايگاه اول فناوري نفت و گاز در منطقه
* دستيابي به جايگاه اول منطقه به لحاظ ظرفيت پالايشي نفت و گاز
* دستيابي به جايگاه اول منطقه از لحاظ ارزش توليد مواد و كالاهاي پتروشيميايي
* جايگاه اول ظرفيت ناوگان حمل‌و نقل و ترانزيت نفت و مواد هيدروكربوري
* توسعه‌بخش صنعت بويژه صنايع با تكنولوژي برتر
* توسعه بخش خدمات به منظور اشتغال‌زايي و رسيدن به اهداف رشد اقتصادي
* تأمين امنيت غذايي كشور و خودكفايي در توليد محصولات استراتژيك كشاورزي
ايران در 2050
گام دوم؛در افق چشم‌انداز 1429 (2050 ميلادي)
* كاهش شدت انرژي و رسيدن به متوسط شدت انرژي اقتصادي E7
* تأمين سهم عمده‌اي از انرژي موردنياز كشور از طريق انرژي‌هاي تجديد‌پذير و هسته‌اي
* حفظ جايگاه ممتاز جهان در توليد و صادرات گاز و ايفاي نقش مؤثر در بازار جهاني انرژي و اقتصاد بين‌الملل
* دستيابي به جايگاه اول منطقه به لحاظ توليد بيشترين ارزش افزوده از صنايع پايين دست نفت و گاز و فناوري‌هاي پيشرفته بخش بالادستي، ميان‌دستي و پايين‌دستي گاز
* تبديل ايران به قطب خدمات دانش پايه در منطقه غرب و جنوب غرب آسيا و بسترسازي جهت ورود به جمع كشورهاي فراصنعتي
* تبديل ايران به قطب صنعتي غرب و جنوب غرب آسيا با توسعه صنايع با فناوري بالا (شامل فناوري اطلاعات (IT) و نانوتكنولوژي (NT) و...) براساس استانداردهاي كشورهاي BRICS
* دستيابي به رتبه اول منطقه به لحاظ توليد محصولات كشاورزي با به كارگيري تكنولوژي‌هاي برتر و تأمين نياز كشور در زمينه محصولات استراتژيك .
جمع‌بندي
1-‌ تركيب جديدي از قدرت‌هاي اقتصادي
10‌ اقتصاد داراي بالاترين آهنگ رشد اقتصادي كشورهاي در حال توسعه: 7 تا از كشورهاي آسياي شرقي و آسياي جنوبي (اندونزي، هندوستان، ويتنام، بنگلادش، فيليپين، مالزي و پاكستان)
3 تا از كشورهاي آفريقايي (نيجريه، مصروآفريقاي جنوبي)
‌ براساس نظر اكونوميست اقتصاد چين در سال 2028 (پيش‌بيني PWC، در سال 2026) از اقتصاد امريكا پيشي مي‌گيرد و در جايگاه نخست قرار مي‌گيرد.
‌ طبق اكثر پيش بيني‌ها در سال 2050، اقتصاد چين، امريكا وهند به ترتيب رتبه اول تا سوم را خواهند داشت.
يافته‌هاي اين گزارش حاكي از آن است كه اقتصادهاي نوظهور بخصوص برخي كشورهاي شرق آسيا نظير چين، هند و اندونزي تا سال 2050 در ميان اقتصادهاي برتر دنيا (رتبه‌هاي 1 و 3 و 4 دنيا از نظر اكونوميست) خواهند بود.
‌ از لحاظ سطح درآمد سرانه، اقتصاد‌هاي نوظهور همچنان در سطح پايين‌تري از اقتصادهاي پيشرفته كنوني قرار خواهند داشت.
2-‌ تنزل جايگاه اقتصاد ايران
‌ متوسط رشد اقتصادي ايران تا سال 2050 بين 3 تا 5 درصد است.
‌ بهترين پيش‌بيني از جايگاه اقتصاد ايران در سال 2050، 25 و بدترين پيش‌بيني 30 است.
3-‌ عملكرد بهتر رقباي منطقه‌اي ايران (عربستان و تركيه)
‌ اقتصاد تركيه در تمام پيش‌بيني‌ها در بين 20 اقتصاد برتر دنيا است و تا سال 2050 در جايگاه بهتري قرار مي‌گيرد، مؤسسه HSBC، جايگاه اقتصاد تركيه را در بين 32 اقتصاد برتر، دوازدهم پيش‌بيني كرده‌است.
‌ تمام پيش‌بيني‌ها حاكي از عملكرد بهتر اقتصاد عربستان است همچنين مؤسسه PWC، جايگاه اقتصاد عربستان را در بين 32 اقتصاد برتر، سيزدهم پيش‌بيني كرده‌است.
منبع: روزنامه ايران
زمان انتشار: 29 ارديبهشت 95
اول**1577
۰ نفر