انسان از گذشته هاي دور با آب پيوندي مستحكم دارد. منابع آب در شكل گيري بيشتر تمدن ها داراي نقش مهم و حياتي است به گونه اي كه بخشي از آيين نامه ها و مراسم ملل مختلف درباره اين مايع مهم و حياتي است. اهميت آب نزد مللي كه در نقاط كم آب جهان زندگي كرده اند و مي كنند بيش از ساير ملل است.
ايران كشوري با اقليم عمدتا گرم و خشك است. رشد سريع جمعيت مهمترين عامل كاهش سرانه آب تجديدشونده در قرن گذشته بوده است. جمعيت ايران در پايان سال 1392 به 78 ميليون نفر رسيده است. براين اساس ميزان سرانه آب تجديدپذير سالانه كشور به يك هزار و 400 مترمكعب در سال 1392 كاهش يافته است.
منابع آب تجديدپذير كل ايران به 130 ميليارد مترمكعب مي رسد. مطالعات و بررسي ها نشان مي دهد كه در سال 1386 از كل منابع آب تجديدشونده كشور حدود پنج ميليارد و 890 ميليون مترمكعب براي مصارف بخش كشاورزي، صنعت، معدن و خانگي برداشت مي شده است كه نزديك به 83 ميليارد مترمكعب (93 درصد) به بخش كشاورزي، پنج ميليارد و500 ميليون مترمكعب (6 درصد) به بخش خانگي و بقيه به بخش صنعت و نيازهاي متفرقه ديگر اختصاص داشته است.
در حالي كه فقط 12 درصد مساحت ايران زيركشت مي رود حدود 93 درصد مصرف آب در بخش كشاورزي است؛ ضمن آنكه فقط 10 درصد توليد ناخالص ملي كشور از راه كشاورزي بدست مي آيد و 17 درصد نيروي كار كشور در اين بخش مشغول به فعاليت اند.
با توجه به ميزان مصارف آب و سرانه مصرف، ايران از جمله كشورهايي است كه در گروه كشورهاي مواجه با كمبود آب قرار دارد. اين گروه شامل كشورهايي است كه در سال 2025 ميلادي با كمبود فيزيكي آب مواجه اند و اين يعني، بالاترين بازده و بهره وري ممكن در مصرف آب براي تامين نيازهايشان، آب كافي در اختيار نخواهند داشت. حدود 25 درصد مردم جهان از جمله ايران مشمول اين گروه اند.
براساس شاخص «فالكن مارك»، ايران در آستانه قرار گرفتن در بحران آب است؛ تا پايان دهه 1390 خورشيدي نزديك به 69 درصد از كل آب تجديد پذيرنده ساليانه استفاده مي شود؛ همچنين بر اساس شاخص سازمان ملل، ايران اكنون در وضعيت بحران شديد آبي قرار دارد.
فالكن مارك دانشمند سوئدي در مطالعات خود، بحران آب را براساس مقدار سرانه منابع آب تجديدپذير سالانه هر كشور تعريف و ميزان سرانه آب يك هزار و 700 مترمكعب در سال را بهعنوان شاخص كمبود معرفي كرده است.
بر اين اساس كشورهايي كه داراي سرانه منابع آب سالانه تجديدپذير بيش از يك هزار و 700 مترمكعب هستند، مشكل بحران آب ندارند؛ كشورهايي كه داراي سرانه منابع آب تجديدپذير بين يك هزار تا يك هزار و 700 مترمكعب هستند جزو كشورهاي با تنش آبي محسوب ميشوند و كشورهايي كه داراي سرانه آب تجديدپذير كمتر از يك هزار مترمكعب در سالند از كشورهاي با كمبود آب به شمار مي روند و سرانه آب كمتر از 500 مترمكعب در سال، فشار بسيار شديدي به آنها تحميل ميكند.
با توجه به شرايط تغيير اقليم در دهه گذشته و ايجاد شرايط خشكسالي و كاهش نزولات آسماني، حفظ و نگهداري از منابع آب براي شرايط بحراني ضروري است. اين امر با برنامه ريزي براي بهينه سازي الگوي كشت و بهبود بازدهي هاي كشاورزي و مديريت مصرف بهينه صنعت و خانگي بايد صورت پذيرد.
طبق پيش بيني هاي جهاني سال 1400 خورشيدي، سرانه آب به كمتر از يك هزار و 400 مترمكعب براي هر فرد در سال خواهد رسيد و اين به معني ورود به بحران آبي است.
طبق آمارهاي رسمي و به اعتقاد كارشناسان، ايران در آستانه بحران آب به سر مي برد و در سال هاي آينده تامين آب به يكي از بزرگ ترين چالش هاي كشور در بسياري از استان ها، شهرها و مناطق تبديل خواهد شد. ايران از نظر جغرافيايي در بخش نيمه خشك و خشك جهان قرار گرفته، به شكلي كه ميانگين بارش در ايران حدود 250 ميليمتر است در حالي كه ميانگين بارش جهاني حدود 850 ميليمتر و بيش از سه برابر ميزان بارش در ايران است.
از دلايل اصلي بحران آب در ايران مي توان به موارد ذيل اشاره كرد:
- رشد سريع جمعيت و پراكندگي نامناسب آن
- كشاورزي ناكارآمد
- توسعه روز افزون و عدم نگاه فرابخشي و انجام مطالعات توسعه منطقه اي
- مديريت ناهماهنگ در بخش توسعه، ضعف سياسي سازمان حفاظت محيط زيست و فقدان نگرش درازمدت
راهكارهاي برون رفت از بحران آب را مي توان در بازنگري جدي در سياست رشد جمعيت و توزيع جغرافيايي جمعيت و همچنين كمك به كشاورزان در آموزش و تجهيز مزارع به سيستم هاي نوين آبياري، بازبيني الگوي كشت كشاورزي، ايجاد تشكل هاي آب بران و تعاوني هاي خصوصي كشاورزي، ايجاد بازار آب و كنترل حقابه، استفاده از قابليت آب هاي سطحي و زيرزميني و حفظ اين منابع با به كار بردن روش هاي سازه اي و غيرسازه اي از جمله ايجاد سدها و جمع آوري آب و سيلاب ها در فصول تر و مديريت آب در فصول خشك و مديريت بهنگام منابع مي توان جست وجو كرد.
.........................................
* كارشناس ارشد هيدروليك
تهران- ايرنا- شاخص هاي بين المللي نشان مي دهد ايران در آستانه قرار گرفتن در بحران آب است؛ بر اين اساس و با توجه به شرايط تغيير اقليم در دهه گذشته و ايجاد شرايط خشكسالي و كاهش نزولات آسماني از قبيل باران و برف، حفظ و نگهداري از منابع آب براي شرايط بحراني ضروري است.