در اين گفت و گو كه در شماره دوشنبه 24 خرداد 1395 خورشيدي منتشر شده است، مي خوانيم: در آخرين روزهاي ارديبهشت از شما در چهارمين جشنواره فرهيختگان دانشگاه آزاد به عنوان كارآفرين برتر تقدير شد، سال گذشته هم به عنوان يكي از ده بانوي برتر كارآفرين در حوزه فرش دستباف مدال كارآفريني را از معاون رئيسجمهور دريافت كرديد، بين 72 عامل توسعه خوشههاي فرش دستباف هم شما تنها بانوي فعال هستيد، مسئوليت مشاور اقتصادي فرماندار شهرستان تركمن در بحث امور بانوان هم به شما واگذار شده، كارنامه خيلي درخشاني داريد خانم عادلي.
من همه اين موفقيتها را در درجه اول مديون لطف خداوند و بعد مديون كار و تلاش خودم و البته همراهي خانوادهام هستم. اگر جز اين بود، زليخا عادلي هيچوقت نميتوانست موفق شود.
**زليخا عادلي كارش را از كجا شروع كرد؟
از يك مغازه خيلي كوچك. فكر ميكنم اواخر سال 82 بود كه با كمك خانوادهام يك فروشگاه راه انداختم تا جايي براي عرضه مستقيم محصولات توليديام داشته باشم.
**قدم اول براي بافتن فرش را كجا برداشتيد و بين اين همه هنر چطور سراغ فرش بافي رفتيد؟
اين راه پيش پاي من بود، من جايي به دنيا آمدم كه در آن هنر فرش بافي نسل به نسل از مادر به دختر منتقل ميشود، بيشتر زنان تركمن از دوران كودكيشان پاي دار قالي مينشينند و فرش بافتن را ياد ميگيرند. من هم همين طور اين هنر را ياد گرفتم. ديده بودم كه مادرم در خانه فرش ميبافد، پس اين هنر چيزي جدا از من نبود، اما براي اولين بار در خانه مادربزرگم و از خالهام فرش بافتن را ياد گرفتم. آن موقع تعطيلات تابستان بود و من تازه ميخواستم بروم كلاس پنجم.
**فكر ميكرديد يك روز اين هنر، شغل شما شود؟
اصلا هيچ ذهنيتي نداشتم كه يك روز بافندگي كسب و كار من شود. اما به دليل علاقه شخصي، در دورهاي كه رشته فرشبافي در مقطع متوسطه كار و دانش به بچهها آموخته ميشد، به خاطر اين كه دورههاي تخصصي اين هنر را گذرانده بودم، به عنوان مربي مشغول به كار شدم و قدم به قدم اين مسير را جلو آمدم تا امروز كه عامل توسعه خوشههاي فرش دستباف در استان گلستان هستم.
**عامل توسعه دقيقا چكار ميكند؟
عامل توسعه در هر كسب و كاري كه شما فكر كنيد، ميتواند بعد از امكان سنجي، راههاي رشد و توسعه را پيدا كند و در يك پروسه زماني سه تا پنج ساله، در سطح استان، برنامههايي براي پيشرفت صنعتي كه نيازسنجياش صورت گرفته، انجام بدهد.
**در اين مسير از شما حمايت هم شد؟
خوشبختانه رشته فرش رشتهاي است كه در آن، خود دولت و سياستگذاران صنعت و معدن و تجارت، حمايتها و برنامههاي ويژهاي دارند و به همين دليل به افرادي كه هم در اين عرصه وارد ميشوند كمك ميشود، اما نكته اينجاست كه هر كسي ميخواهد در كسب و كار خودش موفق شود، بايد با نهادهاي پشتيبان ارتباط برقرار كند. وقتي اين روابط شكل ميگيرد و حفظ ميشود، هم از حمايت آنها برخوردار ميشوند و هم درنهايت باعث توسعه بيشتر آن شغل ميشود.
**حتما در اين مسير سختيهايي هم وجود داشته؟
بله وجود داشته. هميشه وقتي اين سوال از من پرسيده ميشود من يك آه بلند ميكشم. چون بالا آمدن در اين صنعت و حرفه اصلا كار راحتي نبود، اما فكر ميكنم آنچه من را با تمام سختيها به اينجا رساند، همان صبح بيدار شدنهاي من، بسمالله گفتنها و حركت من بوده است. محال است من از كار كردن خسته شوم. به خودم قول دادهام تا روزي كه توان حركت دارم و ميتوانم روي پاهاي خودم بايستم، تلاش كنم و با توكل به خدا به كارم ادامه بدهم.
واقعيت هم اين است كه من سخت ترين روزها را براي رسيدن به اينجا پشت سر گذاشتم. الان ماه رمضان است و من ماههاي رمضاني را به ياد دارم كه حتي براي افطار هم به خانه نميرسيدم آنقدر كه كار زياد بود. الان كه فكر ميكنم ميبينم اگر همراهي خانوادهام نبود شايد اين مسير خيلي خيلي سختتر طي ميشد يا نيمه كاره ميماند.
**اين همراهي به چه صورتي بود؟
در هر چيزي كه فكرش را بكنيد، مثلا همسرم هميشه از همان ابتدا در كنارم بود. حالا هم ميتوانم به جرات بگويم يكي از دلايلي كه من پيشرفت كردم همراهي همسرم بود و من صميمانه از او تشكر ميكنم. كار و پيشه همسرم چيز ديگري بود، اما وقتي ديد من كسب و كار سختي را شروع كردهام و براي سر و سامان دادن به كارهاي توليد، فروش، تاسيس شركت تعاوني و تدريس و... به كمك نياز دارم، خودش را وقف اين كار كرد. حتي رشته تحصيلياش را هم عوض كرد و الان فارغالتحصيل رشته فرش دستباف است. بجز همسرم، من در اين سالها همكاران خوبي هم داشتم. خواهرم و خانوادهام هميشه كمك حالم بودند.
**فرزند هم داريد؟
بله. دخترم كلاس نهم است و پسرم كلاس دوم.
**به عنوان يك مادر كه بيرون هم شاغل بوديد و به خاطر كارآفرين بودنتان قطعا ساعات زيادي را از فضاي خانه دور بوديد چطور برنامهريزي ميكرديد كه نبودتان براي بچهها مشكلساز نباشد؟
در اين زمينه كه هميشه همان همراهي خانوادهام كمكم كرده و با اين حال هميشه سعي كردهام از وقتهاي خودم بزنم و براي خانواده كم نگذارم. مثلا با اين كه علاقه زيادي به ادامه تحصيل داشتم، اما تا وقتي بچهها كوچك بودند، آن را كنار گذاشتم و الان كه بزرگتر شدهاند، دوباره شروع كردم و دانشجوي دوره ارشد هستم. فكر ميكنم با برنامهريزي ميتوان همه مسئوليتها را بخوبي انجام داد. من هميشه آشپزي، خانهداري و همه چيزهايي را كه مربوط به يك زن است، به بهترين نحو انجام ميدهم. مهماندار خيلي خوبي هم هستم و تا جايي كه يادم ميآيد هميشه مهمان داشتم.
**براي چند نفر كارآفريني كردهايد؟
در اين دو سال كه از نظر اقتصادي بحرانيترين دوران فرش بوده، حدود 300نفر در زيرمجموعه كارگاههاي توليدياي كه راه انداختهام مشغولند و فرش ميبافند.
شايد خيليها همزمان با شما به صنعت فرش براي كارآفريني روي آورده باشند، فكر ميكنيد چه عاملي باعث شده از بين همه آنها شما به عنوان كارآفرين نمونه انتخاب شويد؟
به نظرم تنها چيزي كه باعث شد من به اين جايگاه برسم، ديد تخصصي من به رشته فرش بود. من هميشه در دورههاي مختلف آموزشي شركت ميكنم و سعي ميكنم اطلاعاتم به روز باشد. اگر روزمه كاري ام را نگاه كنيد، ميبينيد اگر دوره كارآفريني را در سال 84 گذراندهام، هر سال آن را تجديد كردهام. در مساله بازاريابي و فروش دهها بار در دورههاي متعدد شركت كردهام.
**قبول داريد كه شما با كارآفريني در حوزه فرش دستباف، درجهت توسعه اقتصاد مقاومتي قدم برداشتهايد؟
قطعا همين طور بوده است. اقتصاد مقاومتي يعني ما به جايي وابسته نباشيم، خودمان توليدكننده باشيم، صفر تا صد يك قضيه را خودمان انجام بدهيم. حالا هر كسي در هر رشتهاي در اين راستا قدم بردارد به توسعه اقتصاد مقاومتي كمك كرده و محصول توليدياش عين اقتصاد مقاومتي است كه هم نياز داخلي را رفع ميكند و هم ميتواند در خارج از كشور مشتري داشته باشد.
**به كسي كه اين مصاحبه را ميخواند و به كارآفريني در حوزه فرش علاقهمند شده چه توصيهاي ميكنيد؟
مزيت و فايده بزرگ اين رشته اين است كه حيطه كاري گستردهاي دارد و بازار كار خوبي برايش وجود دارد. همين طور احتياجي به ابزارآلات و وسايل پيشرفته ندارد. تهيه مواد اوليهاش هم سخت نيست. الان ديگر همه اين مواد اوليه در كشور خودمان با بهترين كيفيت توليد ميشوند و در نتيجه تامين اين مواد راحت است. نكته مهم بعدي اين است كه سرمايه زيادي نميخواهد. در نهايت هم پشتكار داشته باشند و تاجايي كه ميتوانند از طرحها و نقشههاي جديد و متنوع استفاده كنند، كار تكراري انجام ندهند چون مشتري خوبي ندارد. به اين نكته هم دقت كنند كه اگر از ابتدا كسب و كارشان را به شكل خانوادگي دنبال كنند، يعني يك تعاوني يا بنگاه خانوادگي راه بيندازند، قطعا موفقيت بيشتري خواهند داشت.
**يعني براي كارآفرين شدن احتياج به پول و سرمايه زيادي نيست؟
نه واقعا نياز نيست. شايد خيليها فكر كنند اگر يك نفر ميخواهد كارآفرين باشد بايد تحت حمايتهاي مالي زيادي قراربگيرد، پول زيادي داشته باشد و سرمايه كلاني فراهم كند، اما تجربه به من ثابت كرده كه اگر علاقه و پشتكار وجود داشته باشد و در كنار اين دو، آموزشهاي تخصصي، ميتوان در هر رشتهاي به موفقيت رسيد. همان طور كه من اين كار را از صفر شروع كردم.
**هنوز هم خودتان فرش ميبافيد؟
ديگر فرصت نميكنم. عامل توسعه خوشههاي فرش بودن، مسئوليت بسيار وقتگيري است، اما فرشهايي را كه قبلا بافتهام دارم و از نگاه كردن به آنها لذت ميبرم.
**از بين دستبافتههاي خودتان كدام يكي بيشتر يادتان مانده و برايتان ارزشمند است؟
اولين فرشي كه بافتم هنوز در خاطرم مانده؛ در همان تابستاني كه خانه مادربزرگم و از خالهام فرش بافتن را ياد گرفتم. وقتي اصول اوليه را ياد گرفتم فرش خيلي كوچكي بافتم كوچك تر از يك مترمربع. من همه كارهاي اين فرش را خودم انجام دادم. مثلا چلهكشي كردم. نقشاش هم نقش ماري گل بود كه يكي از نقوش اصيل تركمني است. بعد از اين، يكي از فرشهايي كه بافتم پشتي بسيار زيبايي است كه بازهم نقش ماري گل دارد، اما با تارو پود بسيار ظريفي بافته شد و آن را هم بينهايت دوست دارم.
*منبع: روزنامه جام جم
**گروه اطلاع رساني**9165**2002
تهران- ايرنا- روزنامه جام جم در صفحه سبك زندگي درباره راز موفقيت زليخا عادلي با اين بانوي كارآفرين برتر كه در زمينه فرش دستباف فعاليت دارد گفت و گو كرد و از وي به عنوان تنها بانوي فعال در ميان 72 عامل توسعه خوشه هاي فرش دستباف در كشور نام برد.