۱۴ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۴۹
کد خبر: 82136776
T T
۰ نفر

پایان اتحاد آمریكا وسعودی؛ اقتضای عصر جدید

۱۴ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۴۹
کد خبر: 82136776
پایان اتحاد آمریكا وسعودی؛ اقتضای عصر جدید

بغداد-ایرنا- آنچه 20 آوریل (1 اردیبهشت) گذشته درریاض و در جریان دیدار اوباما وملك سلمان گذشت، از نگاه ناظران منطقه ای، اعلام رسمی پایان اتحاد 60 ساله ریاض - واشنگتن بود، آنجا كه پادشاه سعودی برای استقبال از رئیس جمهوری آمریكا به فرودگاه نرفت و از وی به سردی پذیرایی كرد.

آن روزها ، آمریكایی ها تهدید به انتشار گزارش 28 صفحه ای مربوط به 11 سپتامبر كردند وسعودی ها خارج كردن سرمایه هاشان ازآمریكا، اما بعد از اندك مدتی بحران فروكش كرد و برخی را باور بر این بود كه ماجرا حل شده است، اما سرانجام بخشی از آن گزارش روز شنبه منتشر شد.
درباره علل و عوامل شكاف میان واشنگتن و ریاض فرض های زیادی مطرح است كه عمدتا سیاسی و حول مناسبات دو كشور و روابط منطقه ای است.

***برجام
'برجام' و كاهش تنش ها میان ایران وآمریكا، یكی ازمهمترین این فرض هاست كه درهمه تحلیل ها درخصوص چرایی پایان این شراكت به آن اشاره می شود.
این فرض بیشتر از آنجا ریشه می گیرد كه سعودی ها بیشترین تلاش را برای شكست پرونده هسته ای ایران به خرج دادند و براساس گزارش های محرمانه ای كه بعدها منتشر شد، حتی تامین هزینه های یك جنگ تمام عیار علیه ایران را نیز به آمریكا پیشنهاد كردند.
با این حال، برجام به تنهایی نمی تواند علت این حادثه مهم تلقی شود، اما می توان آن را به مثابه شوكی دانست كه سعودی ها را از برگشت رویكرد تازه واشنگتن در قبال ریاض ناامید كرد و شكاف این دو را به صحنه رسانه ها كشاند؛ بویژه آنكه اولین بار بعد از برجام دو طرف بصورت علنی تری رودروی هم قرار گرفتند.

***سیاست های منطقه ای
واشنگتن و ریاض هم در تعاریف و هم در مصادیق در حوزه تروریسم با هم مشكل و اختلاف نظر دارند كه این امر اثر خود را در رویدادهای منطقه نشان می دهد. به عنوان مثال سعودی ها جریان مقاومت را كه هم اكنون بار مبارزه با داعش را به دوش می كشد، در لیست گروه های تروریستی قرار داده و تلاش زیادی كرده نام حزب الله لبنان را در فهرست گروه های تروریستی بگنجاند و همچنان الحشد الشعبی را با داعش مقایسه می كند و در مقابل، آمریكایی ها آنگونه كه ریاض انتظار داشت، علیه حزب الله واكنشی نشان ندادند و دولت آمریكا از جمله سفیر این كشور در عراق، بطور رسمی و علنی الحشدالشعبی را به عنوان یك تشكیلات رسمی مورد تایید قرار داده و حتی پا را فراتر گذاشته و بعضا از آن تقدیر هم كرده است؛ اگرچه این تقدیر و تشكرها را نمی توان چندان حقیقی تلقی كرد.
این دو نمونه عینی از اختلاف دیدگاه دو كشور در قبال جریان خطرناك تروریسم در منطقه است و این دو در خصوص بحران سوریه نیز همچنان دچار اختلاف نظر هستند و سعودی ها انتظار دارند كه آمریكا برای سرنگونی اسد كه یكی از حساس ترین خاكریزها را در مقابل تروریست ها در اختیار دارد، اقدام كند و اگرچه واشنگتن سیاست های خود را در قبال سوریه دنبال می كند، اما تاكنون متناسب با تمایلات سعودی به این بحران ورود نكرده است.
به این ترتیب یكی از دلایل تشدید شكاف را می توان تقابل آمریكایی ها با سیاست های ریاض در منطقه تلقی كرد.

*** لابی های قدرتمند در امریكا
شاید كمی عجیب به نظر برسد كه گفته شود، یكی از دلایل خستگی آمریكایی ها از متحدان خود در منطقه خاورمیانه، موضوع شكل گیری لابی های قدرتمند متعدد برخی كشورها در راس آنها رژیم صهیونیستی و بعد عرب های خلیج فارس در عرصه سیاست های داخلی آمریكا باشد.
عرب ها با سرمایه های خود در بانك های آمریكایی، عملا عرصه سیاسی این كشور را در بندهای بافته شده عنكبوتی حاصل از در آمدهای نجومی نفت گرفتار كرده اند و توانسته اند جایگاه یك لابی قدرتمند را بعد از اسراییلی ها در آمریكا به خود اختصاص دهند كه ضمن تاثیر این لابی بر سیاست های جهانی و منطقه ای واشنگتن، دخالت ها حتی تا مباحث حاكمیتی از جمله ، انتخابات ریاست جمهوری نیز كشیده می شود.
آخرین استفاده سعودی ها از برگه های خود در عرصه سیاسی آمریكا، تهدید به خروج سرمایه های این كشور از بانك های آمریكا بود كه در واكنش به قصد آمریكایی ها برای انتشار اسناد مربوط به كمك های مالی سعودی ها به القاعده و نقش این كشور در حادثه حمله به برج های دوقلو در 2001 میلادی صورت گرفت، بطوری كه عملا حركتی علیه دمكرات ها در انتخابات آینده ارزیابی شده است.

*** سرمایه های ذخیره سعودی
سعودی ها اكنون با اتكا به پول و ثروت نفتی و نفوذ قابل ملاحظه شان در صدد پیشبردن اهداف خود در همه عرصه ها و حوزه ها هستند، بطوری كه ماه گذشته میلادی این كشور با نفوذ خود توانست رای سازمان ملل در باره كودكان یمنی را تغییر دهد كه ناظران جهانی جملگی به این امر اعتراف كردند كه ریاض با پول رای سازمان ملل را تغییر داد و سازمان ملل هم دربرابر این آبروریزی سكوت كرد.
این كشور با تهدید و تطمیع دولت های اسلامی و عربی حدود 40 كشور را به دنبال خود به صف كرد تا در برابر ملت مظلوم و فقیر یمن صف آرایی كنند؛ موضوعی كه حتی ناظران غربی را هم به اعتراف واداشت كه سعودی ها با پول سیاست های خود را پیش می برند.
آنها حتی از حوزه هایی مانند ورزش هم نگذشتند. اعمال نفوذ در فوتبال كه نمونه آن اخیرا با صدور حكمی از سوی فیفا و فدراسیون فوتبال آسیا برای عراقی ها نمود یافت، از جمل این موارد است كه آنان را از بازی های خانگی خود در چارچوب مسابقات مقدماتی جام جهانی 2018 محروم كردند.
براساس حكم تغییر یافته فیفا، عراق نمی تواند در زمین ایران، مسابقات خانگی خود را برگزار كند و این حكم زمانی صادر شد كه سعودی ها از بازی در زمین ایران امتناع كردند. این درحالی است كه فیفا پیشتر به درخواست عراقی ها مبنی بر تعیین زمین بازی های رفت خود پاسخ مثبت داده بود و آن را تصویب كرده بود.
به علاوه كشورهای عرب خلیج فارس در یك رقابت ویژه سرگرم خرید باشگاه های بزرگ اروپایی از جمله اسپانیایی هستند كه این موضوع نیز با واكنش هایی در این كشورها روبه رو شده است.

*** نافرمانی ال سعود
عدم حرف شنوی و نواختن ساز ناكوك متحدان قدیمی، بویژه در پرونده های منطقه ای كه دیگر مانند گذشته نیستند، طیف وسیعی از كشورهای منطقه را اعم از تركیه، مصر و حتی رژیم صهیونیستی را شامل می شود كه در میان آنان سعودی ها تندتر نشان داده اند.
با مرور آرشیو اخبار یك ساله گذشته به كرات می بینیم كه سعودی ها به توصیه های واشنگتن گوش نداده اند و در مواردی حتی در مقابل آمریكا ایستاده اند.
از همین رو دولت سعودی دیگر نمی تواند نقش خود را به عنوان نه تنها مهره بازی كه حتی به عنوان یك متحد برای آمریكا در منطقه ایفا كند.

*** نفوذ انگلیس
برخی ها هم اعتقاد دارند، انگلیسی ها كه بعد از جنگ دوم جهانی جایگاه خود را در سراسر جهان و از جمله خاورمیانه به آمریكایی ها تحویل دادند، حالا بعد از گذشت 7 دهه در حال بازگشت به منطقه و باز پس گیری جایگاه سنتی خود هستند و ازهمین رو ورود دوباره انگلیس به كشورهایی مانند عراق، مطرح است و بحران های سیاسی اخیر در عراق را بسیاری از تحلیلگران مرتبط با همین مساله می دانند.
براساس این دیدگاه ، اكنون سعودی ها كه نفوذ تاریخی و سنتی انگلیسی ها را در میان شیوخ شان نمی توان نادیده گرفت، نه تنها در كسوت یك متحد لندن عمل می كنند كه بازوی اجرایی انگلیس در تحولات منطقه نیز شمرده می شوند، از جمله در سوریه و عراق! و قطعا لازم نیست یادآوری شود كه وهابیت و دولت سعودی، محصول تولید انگلیس است. شاید همین موضوع عصبانیت واشنگتن را در پی داشته است.
برخی منابع تابستان 2015 ، هنگامی كه دولت عراق اولین بار طرح تشكیل دولت تكنوكرات را مطرح كرد، می گفتند كه آمریكایی ها از دولت عراق به دلیل اینكه موضوع را قبل از سفارت آمریكا با طرف انگلیسی درمیان گذاشته است، رنجیده اند. البته این خبر را برخی سایت های خبری پوشش دادند و سایر رسانه های عراقی به آن توجه نكردند.
اساسا اگرچه صحت این گزارش ها همچنان تایید نشده، اما به نوعی به نقش انگلیسی ها در بازی های منطقه ای اشاره دارد.

*** اصل ماجرا
همه موارد پیش گفته را می توان هر كدام به نوعی در شكاف در روابط راهبردی دو متحد جهانی و منطقه ای موثر دانست ، اما نكته دیگری هست كه كمتر به آن توجه می شود.
حقیقت ماجرا اینجاست كه حاكمان سعودی با قهقرایی ترین قوانین و سیستم های مدیریتی كشورشان را اداره می كنند.
كشوری كه در عصر جدید (قرن بیست و یكم)، نه پارلمان دارد و نه با واژه هایی مانند مردم سالاری و انتخابات آشناست و نه حتی یك انتخابات یك نفره مانند عراق دوران صدام یا لیبی عصر قذافی در این كشور برگزار می شود و زنان را هنوز در پس پرده و در پستوی خانه ها نگهداری می كنند.
قوانین و مقررات منسوخ و مخوفی مانند گردن زدن مجرمان و محاكمه های بدون وكیل مدافع كه حتی شهروندان دیگر كشورهای مقیم این كشور را نیز در بر می گیرد، دیگر چیزی نیست كه بتوان از آن چشم پوشید و اعدام شیخ نمر باقر النمر شهروند و روحانی برجسته عربستانی تیر خلاصی بود به همه امیدها مبنی بر احتمال بهبود وضعیت در این كشور .
به علاوه این متحد قدیمی، امروز بطور علنی به كانون تجمع ایده پردازان خشونت و صدور فرامین مرگ و انتشار رفتارهای وحشیانه تبدیل شده است. هر روز یك فتوا برای كشتار جمعی، نسل كشی و گردن زدن های فرقه ای صادر می شود و همه به نام دین است و شكاف های تمدنی و مذهبی را هر روز تشدید می كند.
این كشور همچنان كانون صدور فتاوایی است كه حاصل آن جنایات وحشیانه در عراق و سوریه بوده و فعلا به توصیه های غرب بویژه آمریكایی ها برای برچیدن بساط تكفیری ها اقدامی نكرده است.
حمایت این كشور از گروه های تروریستی نیز چیزی نیست كه بتوان انكارش كرد، تاجایی كه تا هفته گذشته تمام تلاش خود را كرد تا از آزادی فلوجه جلوگیری كند.
با اینكه آمریكایی ها همچنان بر ادامه نقش آمرانه واستكباری خود در جهان اصرار می ورزند، اما به نظر می رسد آش آنقدر شور شده كه اكنون نه تنها برای دمكرات ها كه حتی برای جمهوری خواهان آمریكایی نیز دیگر ادامه قرار گرفتن در كنار این شریك سنتی با قوانین و سیستم متحجرانه توجیهی ندارد و این اقتضای عصر جدید و روند تغییرات در جهان و بویژه منطقه خاورمیانه است.
از همین روست كه آمریكایی ها روز شنبه این هفته برغم تهدیدهای سخت سعودی ها مبنی بر خارج كردن بیش از یك صد میلیارد دلار دارایی هایشان از بانك های آمریكایی، سرانجام بخشی از گزارش محرمانه 28 صفحه ای خود را منتشر كردند.
خاورم*2*1770*3*1859