در اين گزارش كه در شماره پنجشنبه 24 تير 1395 هجري خورشيدي به قلم سارابيگم جعفري منتشر شده است، مي خوانيم:مراقبتهاي در خانه، راه حل اصلي و اوليه براي كمك به كودكان بدون مراقبان اوليه (پدر و مادر) است. اين خدمت، يكي از آسانترين و در دسترسترين روش براي رسيدگي فوري به نيازهاي كودكان نيازمند به سرپناه، مراقبت و آموزش و پرورش است. در اين راستا در كشور ما نيز اقداماتي در زمينه فراهمسازي بسترهاي لازم جهت سپردن كودكان به كانون گرم خانواده صورت پذيرفته است كه از جمله آنها، تسهيل در فرآيند فرزندخواندگي است.
**وضعيت مراقبت از كودكان بيسرپرست و سير تحولاتشان
نبيالله عشقي ثاني مدير كل اسبق دفتر امور شبه خانواده سازمان بهزيستي و مدرس دانشگاه در گفتوگو با «ايران» دراين باره ميگويد: مطابق با قوانين بينالمللي مورد تأييد ايران، كودك به فردي گفته ميشود كه سن او كمتر از 18 سال باشد.بنابراين كودكاني كه والدينشان فوت كرده، جدا شده يا صلاحيت مراقبت از فرزند خود را نداشته باشند با معرفي مقام قضايي جهت مراقبت و تربيت به سازمان بهزيستي سپرده ميشوند. وي ميافزايد: در سازمان بهزيستي دو نوع سيستم مراقبت وجود دارد:
يكي مراقبت در خانواده جايگزين – بصورت فرزندخواندگي يعني واگذاري كودك به زن و شوهرهايي كه داراي شرايط و توانايي كافي هستند.سپردن كودكان به خانواده بستگان سببي و نسبي يا افراد داوطلب واجد شرايط با انجام حمايتهاي لازم با حكم مقام قضايي و با نظارت كارشناسان سازمان و انجام حمايت از آنان.
ديگري مراقبت در خانههاي كودكان و نوجوانان است.در صورتي كه همه تلاشها براي مراقبت از فرزندان در خانواده جايگزين ميسر نباشد، فرزندان به مراكز مراقبت شبانه روزي كه خانه كودكان و نوجوانان ناميده ميشود، سپرده ميشوند.
عشقي ثاني اظهار ميدارد:مطالعات نشان ميدهد مراكز شبانه روزي، مكان مناسبي براي تربيت انسانهاي سالم و مفيد براي جامعه نيست، ليكن اين نوع نگهداري بطور موقت انجام ميشود و در نخستين فرصت بايد جذب خانواده شوند.امروزه حدود 70 درصد از كودكان خانههاي كودكان و نوجوانان را كودكاني كه والدينشان صلاحيت مراقبت از آنان را ندارند، تشكيل ميدهند.
وي درادامه ميگويد: در گذشته، مراكز مراقبت از كودكان بيسرپرست را به ترتيب نوانخانه، يتيم خانه، پرورشگاه و شبانه روزي ميناميدند. امروزه اين مراكز را خانه كودكان و نوجوانان مينامند. سيستم مراقبت در مراكز شبانه روزي گذشته با بيش از 100 الي 300 كودك و با حضور مربيان كم سواد و فقط به منظور نگهداري اداره ميشد.
در حال حاضر خانههاي كودكان و نوجوانان با حضور 10 الي 15 كودك توسط مربيان، روانشناسان و مددكاران اجتماعي با تحصيلات عالي دانشگاهي، امكانات فراوان و برنامههاي تخصصي علمي اداره ميشود كه شبيهترين مكان به خانواده ميباشد و اصطلاحاً به آن، شبه خانواده گفته ميشود. يادآور ميشود بدليل تفاوتهاي بسيار زياد شخصيتي و آسيب ديدگيهاي گذشته، مراقبت و پرورش اين فرزندان، كاري پيچيده و مشكل است.
**نگاهي به آمار كودكان بيسرپرست و بد سرپرست سالهاي اخير
نرجس خاتون اسعدي خليلي رئيس گروه توانمندسازي وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي نيز در اين باره ميگويد: با توجه به رويكرد مؤسسه زدايي وتأكيد بر حضور كودكان در ميان خانوادهها و همچنين با توجه به ماده 20 كنوانسيون جهاني حقوق كودك مبني بر «الزام دولتها به شناسايي و انتخاب خانواده مناسب و جايگزين براي حمايت از كودك در دوران جدايي كودك از والدين» دولت اقدام به تسهيل شرايط سپردن فرزندان بيسرپرست در خانواده كرده است. بدين ترتيب از تعداد كل كودكان بيسرپرست كه حدود 24 هزار كودك هستند حدود 14 هزار كودك در خانوادهها، 2 هزار كودك در مراكز دولتي و 7400 كودك در مراكز غيردولتي نگهداري ميشوند. وي ميافزايد: اين آمار در مقايسه با آمار دو سال گذشته، بيانگر آن است كه تعداد كودكان بيسرپرست و بدسرپرست از 21 هزار نفر به حدود 24 هزار نفر رسيده است. اين روند رو به رشد تا حد زيادي به افزايش آسيبهاي اجتماعي نظير اعتياد و طلاق برميگردد. البته در ميان شيوههاي مراقبت، اولويت اصلي دولت، پرورش اين گروه از كودكان در كانون گرم خانوادهها است كه در صورت ميسر نبودن اين امر، سپردن كودكان در دو قالب امين موقت و فرزندخواندگي در اولويت بعدي قرار ميگيرد. با توجه به آمار رو به رشد زوجهاي نابارور، تمايل خانوادهها به مقوله فرزندخواندگي بيش از پيش مورد توجه قرار گرفته است. در اين راستا دولت نيز در سال 1392 با اصلاح قانون حمايت از كودكان بيسرپرست و بدسرپرست اقدام به تسهيل شرايط فرزندخواندگي كرده است.
**تحليل وضعيت فرزندخواندگي
عباس صادقزاده مديركل بهزيستي استان كرمان با اشاره به اينكه فرزندخواندگي در رديف شاخصهاي رفاهي است چرا كه فرزندخواندگي شامل رفاه خانواده فاقد فرزند و رفاه كودكان فاقد سرپرست ميشود. وي ميگويد: موانع فرهنگي و قانوني از دلايل اصلي بروز مشكلات در فرآيند فرزندخواندگي است اين موانع، تأثير انكارناپذيري بر نگاه نه چندان مثبت جامعه به پديده فرزندخواندگي و فرزندپذيري خواهد داشت. همچنين علاوه بر وجود ساير موانع فرهنگي در مسير فرزندخواندگي، گرايش شديد متقاضيان به پذيرش سرپرستي كودكان دختر و امتناع از پذيرش فرزندان پسر يا اصرار بر آگاهي از اطمينان و اصل و نسب اين فرزندان و زيبايي ظاهري آنان و حتي نداشتن مشكل جسمي يا معلوليت سطحي از ديگر موانع فرهنگي فرزندخواندگي است.
باور نادرست در كتمان ناباروري و تظاهر به بارداري و در نتيجه اصرار بر به سرپرستي گرفتن نوزادان شيرخوار، تأثير بسزايي بر كند شدن فرآيند فرزندخواندگي دارد.بنابراين گسترش فرهنگ فرزندپذيري در جامعه براي خانوادههاي داراي فرزند، تصميمگيري قاطع توسط قوه قضائيه درباره والدين فاقد صلاحيت، تعيين تكليف فرزندان اين خانوادهها و صدور دستور قضايي براي سپردن فرزندان به خانوادههاي متقاضي از ديگر عوامل تسهيل كننده است
**مراكز مشاوره ديني فرزندخواندگي
حجت الاسلام سيد مهدي سيدمحمدي مشاور و سرپرست امور فرهنگي سازمان بهزيستي كشوربا اشاره به مواد قانوني در باره حمايت از كودكان ميگويد: بر اساس ماده 35 قانون حمايت از كودكان بيسرپرست، سازمان بهزيستي كشور موظف است به منظور راهنمايي و مشاوره افرادي كه سرپرستي كودكان و نوجوانان را برعهده ميگيرند، با همكاري مركز مديريت حوزههاي علميه، اقدام به ايجاد دفتر مشاوره ديني مربوط به امورفرزندخواندگي كند. از آنجايي كه سازمان بهزيستي كشور مسئوليت نگهداري و مراقبت از كودكان بيسرپرست يا فاقد سرپرست مؤثر و همچنين واگذاري سرپرستي اين فرزندان به خانوادههاي متقاضي واجد صلاحيت را با حكم قضايي دارد، موظف است زمينه زندگي اين كودكان را در خانوادههاي جايگزين فراهم كند و در اين زمينه بايد اقدامات و فرهنگسازي مناسبي انجام دهد.
به رغم وجود متقاضيان بسيار براي سرپرستي فرزندان، بسياري از خانوادهها به دليل نا آگاهي يا عدم وجود شفافيت در مسائل شرعي و حقوقي فرزندخواندگي در اين خصوص با ابهاماتي روبرو هستند. مراكز مشاوره فرزندخواندگي با هدف پاسخگويي به اين ابهامات راهاندازي شده است كه در آن به مشاوره و راهنمايي متقاضيان، پاسخگويي به سؤالات شرعي و فقهي و حقوقي چون احكام ارث، ديات، مسائل حقوقي و از همه مهمتر محرميت با ساير اعضاي خانواده پرداخته ميشود. همچنين اين مراكز، اقدام به تهيه جزوات راهنمايي و مشاوره كرده و آنها را در اختيار متقاضيان قرار داده و دورههاي آموزشي مرتبط برگزار ميكند. از ديگر فعاليتهاي اين مراكز، پيگيري مباحث فقهي در ارتباط با شوراي استفتاء مراجع است.وي ميافزايد: افراد متقاضي فرزندخواندگي پس از طي مراحل مشخص، دريافت راهنمايي و مشاورههاي لازم از سوي سازمان بهزيستي، براي دريافت حكم سرپرستي به واحد قضايي معرفي ميشوند. حكم سرپرستي اوليه، شش ماهه و بصورت آزمايشي است و در طول اين زمان پيگيريهاي مددكاري از وضعيت كودك در خانواده انجام ميگيرد و در صورت تأييد توانايي و صلاحيت خانواده، حكم صادره پس از شش ماه به حكم سرپرستي دائم تبديل ميگردد. بنابراين فرزندخواندگي فرآيندي است كه طي آن يك يا چند كودك توسط يك زوج كه والدين بيولوژيك او نيستند، ولي قانوناً و با حكم قضايي، والدين او محسوب ميگردند به طور دائمي به عنوان فرزند پذيرفته ميشوند.
**فرزند خواندگي در ميان دختران و زنان بدون شوهر
خانم فرح همايون پوركارشناس ارشد بهزيستي نيز در اين باره ميگويد برابر قانون 1353 صرفاً زوجيني كه 5 سال از تاريخ ازدواج آنان گذشته و صاحب فرزند نشدهاند ميتوانستند تقاضاي سرپرستي كودك بدهند، اما برابر قانون 1392، علاوه بر گروه مذكور، دختران و زنان بدون شوهر كه شرايط لازم براي مراقبت از فرزند (دختر) داشته باشند، ميتوانند تقاضاي سرپرستي از كودك بدهند. وي ميافزايد: اين نوع سرپرستي، علاوه بر تغيير شناسنامه، سرپرست را ملزم به تأمين منافع مادي كودك ميكنند. براي مثال، متقاضي ميتواند خود را به نفع فرزند، بيمه عمر كند. تحقق اعطاي فرزند به خانمهاي مجرد از مزاياي قانون مصوب سال 1392 است.
**مشكلات فرزندخواندگي
سعيد آرام مدير كل بهزيستي استان مازندران هم درباره مشكلات فرزندخواندگي در جامعه ميگويد: بايد خانوادههايي كه فرزندي را از طريق مراجع غيرقانوني پذيرفتهاند، در نخستين فرصت به دفتر شبه خانواده بهزيستي شهرستانها مراجعه كنند چون بهزيستي موظف است ضمن بررسي شرايط عمومي خانوادهها (شرايط مندرج در دستورالعمل تخصصي از جمله عدم ابتلا به بيماريهاي صعب العلاج، عدم اعتياد، سلامت روان، عدم سوء پيشينه و... زوجين)، در كميته فرزندخواندگي بهزيستي استان با حضور مديريت، معاون، كارشناسان فرزندخواندگي، كارشناس مشاور، كارشناس حقوقي، شرايط اختصاصي آنان از جمله انگيزه زوجين، توانمندي در ايفاي نقش پدرخوانده و مادرخوانده، آينده نگري، دارابودن سبك تربيتي مناسب فرزندپروري، پذيرش فرزندخوانده به عنوان فرزند واقعي خود و اطمينان بخشي به اعضاي كميته جهت تأمين آينده مناسب فرزند و امثالهم را بررسي كند. اولويت بهزيستي، ساماندهي وضعيت فرزند در كانون خانواده مناسب است.
**فرزندخواندگي و ظرفيتهاي اجتماعي
قاسم حسني عضو هيأت امناي مؤسسه حمايتي كودكان سرزمين من و انجمن حمايت از كودكان كاربا اشاره به روند رو به رشد آسيبهاي اجتماعي و از هم پاشيدگي برخي خانوادهها ميگويد: تجربه نشان داده سازمانهاي حمايتي دولتي با استفاده حداكثري از تمام امكانات موجود، نيز قادر به مديريت كل نيازهاي اجتماعي در اين زمينه نيستند از اين رو به نظر ميرسد در راستاي تلاش براي ايجاد زيرساختهاي لازم براي كنترل و پيشگيري از اين روند رو به تزايد آسيبها، تنها راه حل موجود براي تحت حمايت قراردادن كودكان بيحمايت، بهرهگيري از ظرفيتهاي داوطلبانه و خودجوش مردمي است.
وي ميافزايد: در گذشته نيز همواره از اين ظرفيت استفاده شده است و از اين طريق كودكان بسياري تحت حمايتهاي مؤثر چتر خانواده قرار گرفتهاند. اما آنچه ضرورت امروز است اين است كه بطور مسلم روشهاي سنتي فرزندخواندگي، پاسخگوي نيازهاي جامعه امروز نيست و لازم است دستگاههاي مربوطه در روشهاي خود تجديد نظر كرده و اقدامات جديدي را صورت دهند.
حسني اظهار ميدارد: پيشنهاد ميگردد دستگاههاي ذيربط صرفاً منتظر مراجعه و درخواست متقاضيان نمانند، بلكه از طريق رسانههاي عمومي و اثر گذار مانند فيلم، كليپ، مقاله و غيره بكوشند واجدين شرايط در ميان لايههاي مختلف مردم را به اين مهم ترغيب كنند و ضمن حذف مقررات بعضاً زايد، نسبت به كوتاه كردن فرآيندها در اين حوزه اقدام كنند.
همچنين به تشكلهاي موجود بسنده نكرده و از طريق تسهيل در صدور مجوز، آموزش و ترغيب عمومي ظرفيتهاي اجتماعي جديدي را در قالب اين تشكلها به وجود آوريم.
*منبع:روزنامه ايران
**گروه اطلاع رساني**1893**9131
تهران-ايرنا- روزنامه ايران در صفحه جامعه نوشت: به اعتقاد صاحبنظران و كارشناسان مسائل اجتماعي فقر ميتواند دليل اصلي بيسرپرستي و بدسرپرستي كودكان باشد. رها كردن كودكان توسط پدر و مادر، بيماري طولاني، معلوليت يا مرگ والدين و فروپاشي خانواده باعث غفلت، سوء استفاده و بهره كشي از كودكان ميگردد.