افشار شانزدهم مهرماه سال ۱۳۰۴ در تهران به دنیا آمد. او در سال 1324 وارد دانشكده حقوق دانشگاه تهران شد و چهار سال بعد تحصیلاتش را در گرایش قضایی به پایان برد.
افشار به همراه «محمدتقی دانشپژوه»، «عباس زریابخویی»، «منوچهر ستوده» و «مصطفي مقربی» مجله «فرهنگ ایران زمین» را در سال 1331 راه اندازی كرد كه یكی از نشریههای معتبر در زمینه مطالعات ایران بود.
افشار را برجسته ترین كتابدار تاریخ معاصر ایران می دانند كه چند سالی كتابخانه دانشگاه تهران را اداره كرد و با كسب تجربه در این دوره، ریاست كتابخانه ملی را برعهده گرفت. وی همچنین آشنایی خوبی با زبان انگلیسی و فرانسه داشت. افشار افزون بر تدریس در دانشگاه تهران، مدتی را در ژاپن و سوییس به تدریس دانشگاهی پرداخت.
افشار از اعضای انجمن ایرانشناسی، هیات انتخاب كتاب، كمیته جایزه كتابسال، انجمن كتابداران ایران، هیات اجرایی انجمن تاریخ و شورای عالی دایرهالمعارف بزرگ اسلامی بود. از دیگر فعالیت های او می توان به همكاری با مجله «جهان نو»، مدیریت داخلی مجله «آینده»، سردبیری مجله «مهر» و «سخن»، مدیریت مجله های «كتابهای ماه» و «ایرانشناسی» ، همكاری در تاسیس كلوب كتاب، مدیریت و سردبیری مجله «راهنمای كتاب» اشاره كرد.
افشار آثار بسیاری را در قالب كتاب، مقاله و تصحیح متون برجای گذاشته است. از آثار وی می توان به «پژوهشهای ایران شناسی (2جلدی)»، «دفتر تاریخ»، «فرهنگ ایران زمین»، «گلگشت در وطن»، «نامههای تهران» و «یاد یار مهربان» اشاره كرد.
افشار در نهایت پس از عمری پژوهشگری، هجدهم اسفند سال 1389 و در سن 85 سالگی درگذشت.
** نسخه شناسی و فهرست نگاری
پیش از تلاش افشار برای تالیف و انتشار مجله «فهرست مقالات فارسی»، در زمینه فهرست نگاری كتابی تالیف نشده بود و ادیبان و دانشمندان ایرانی آن را دانشی مستقل به شمار نمی آوردند.
نسخه شناسی بر اساس كتاب شناختن است. باید كتاب ها را شناخت تا بتوان نسخه ها را شناخت اما كتابشناسی مایه علمی بیشتری نیاز دارد. در حقیقت كتابشناسی دارای 2 بخش نسخه شناسی و كتابشناسی است. (1)
افشار در زمینه فراهم كردن و تدوین مجموعه های كتاب شناختی همچون بازخوانی نسخه های خطی، تصحیح متون خطی، مقابله های آن تلاش گسترده ای كرد.(2)
«عبدالحسین حائری» كتاب شناس و نسخه پژوهش معتقد است كه مزیت افشار در نسخه شناسی نسبت به دیگران در این مساله نهفته است كه او می داند باید دنبال چه بگردد و چگونه نسخه را بشناسد. از این رو افشار در نسخه شناسی پیشگام بود و به كتاب های خطی و اسناد علاقه خاصی داشت.(3)
برخی معتقدند افشار در كار كتابخانه ای صدها نسخه خطی از آثار فكری- فرهنگی ایران را تصحیح، بازخوانی و مقابله كرد. در عین حال خود را در چارچوب ساخت ذهنی محدود نكرد بلكه به مطالعه میدانی در مناطق مختلف كشور پرداخت.(4)
**تاریخ نگاری
تاریخِ عصرِ قاجار یكی از دوره های تاریخی مورد علاقه افشار است. می توان گفت او معتبرترین نوشته های این دوره را كشف و شناسانده است. افشار برخلاف بیشتر پژوهشگران و علاقه مندان تاریخ این دوره به دنبال آثار معروف نبوده است بلكه معیارش در تشخیص این كتاب ها و رساله ها بیشتر شیوه نگرش نویسنده كتاب و توجه او به مباحث اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و اطلاعات وی از شیوه زندگانی مردم آن عصر بوده است.(5)
«حسین معصومی همدانی» در زمینه تاریخ نویسی افشار بر این باور است كه مجموعه كارهای افشار 2 تاثیر مهم در تاریخ نویسی ایران داشته است؛ نخست این كه تاریخ را از روی كتاب های تاریخ نمی نویسند چرا كه كتاب های تاریخ در نهایت یكی از منابع كار مورخ اند. دیگر این كه تاریخ یك معنی ندارد و منحصر به تاریخ سیاسی نیست بلكه در ورای رویدادهای بزرگ و نمایان تاریخی است. این مساله در تحول های جمعیتی، روابط بازرگانی، تغییر هنجارهای اجتماعی، اخلاقی و شیوه زیست روزانه جلوه می كند و فهم رویدادهایی كه به طور معمول رویداد تاریخی خوانده می شوند، بدون توجه به این تحولات ممكن نیست.(6)
**ایرانشناسی، ایران پژوهی و سفرنامه نویسی
بخش عمده ای از كارهای افشار به طور مشخص 2 شالوده مهم ایران پژوهی را تشكیل می دهد؛ یكی در حوزه كتاب های مرجع همچون پایه گذاری كتاب شناسی و نسخه شناسی علمی و به تعبیری كتاب شناسی شناسنامه ای است. دیگری در حوزه طبع كتاب ها و مطالبی است كه جنبه مستند تاریخی ندارد. در حوزه نخست او گنجینه ای گرانبها از فهرست ها و یافته های كلیدی را در اختیار ایران پژوهان می گذارد كه فهرست مقاله های فارسی و كتاب شناسی نمونه های این بخش هستند. در بخش دوم نیز تحقیق های ایرانشناسی را در فضایی عملی دنبال می كند كه در كنار یافته ها از ایرانگردی به ضبط و ثبت اسناد می پردازد تا در دسترس همگان قرار گیرد.(7)
از دیگر زمینه های مورد توجه افشار، ویرایش، چاپ، نشر و نقد و بررسی سفرنامه ها به عنوان یكی از منابع مهم تحقیق ایرانشناسی است. یكی دیگر از ویژگی های برجسته افشار، اطلاعات دانش نامه ای وی در مورد مسایل مربوط به ایران و ایرانشناسی است. این مساله را می توان در مطالعات او درباره زندگی و آثار شخصیت های ادبی، سیاسی، تاریخی و اقتصادی كشور مشاهده كرد.
افشار سعی كرد آثار جغرافیایی ناشناخته را معرفی كند و زبان ها و گویش ها را بازشناساند. او همچنین فرهنگ عامه را گردآوری و به مخاطبان عرضه كرد و سفرنامه های بسیاری را به همت و سرمایه های خود از غبار گمنامی در آورد و در دسترس همگان قرار داد.
به دلیل تنوع زمینه های پژوهشی مورد علاقه و اهتمام افشار، نمی توان به همه جنبه ها و زمینه های فعالیت او پرداخت. با این حال نگاه منتقدان به افشار و آثارش اغلب مثبت و تحسینگرانه است.
*پی نوشت ها
1- حائری، عبدالحسین، «زندگی با خط»، ماهنامه مهرنامه، شماره 11، اردیبهشت سال1390، ص206
2- امام، عباس، «استاد ایرج افشار، ابر پژوهشگر ایران و ایران شناسی»، مجله بخارا، سال چهاردهم، خرداد و تیر1390 ، شماره 81، ص275
3- حائری، عبدالحسین، پیشین، ص206
4- امام، عباس، پیشین،ص276
5- آل داوود، سیدعلی، «جست و جو در تاریخ»، ماهنامه مهرنامه، شماره 11، اردیبهشت سال1390، ص209
6- معصومی همدانی، حسین، «درك تاریخ»، ماهنامه مهرنامه، شماره 11، اردیبهشت سال1390، ص208
7- داد، سیما، «بنیان گذار طبعِ اسنادِ تاریخی»، ماهنامه مهرنامه، شماره 11، اردیبهشت سال1390، ص214
**گروه پژوهش و تحلیل خبری
خبرنگار: محمدستاری**انتشاردهنده: سیدمحمد موسی كاظمی**پژوهشم**458**9279
جمعه ها با نامداران ایران
افشار؛ پدر كتابشناسی و چهره ای پیشرو در ایران پژوهشی
۱۶ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۳۱
کد خبر:
82259314
تهران- ایرنا- «ایرج افشار» از برجسته ترین پژوهشگران ایران، در زمینه های تاریخ، ادبیات، جغرافیا، فهرست نگاری نسخه های خطی و سفرنامه نویسی آثار ماندگاری از خود برجای گذاشته است. مهمترین زمینه پژوهشگری افشار كتابشناسی بود كه سبب شد پدر كتابشناسی ایران نامیده شود.