۷ آذر ۱۳۹۵، ۱۷:۰۸
کد خبر: 82324969
T T
۰ نفر
نقش مردم در سیاستگذاری های فرهنگی برای اصلاح سبك زندگی

تهران-ایرنا - موضوع سبك زندگی در ایران و اصلاح آن متناسب با شرایط فرهنگی و مذهبی جامعه یكی از دغدغه های جدی برای صاحبنظران و دست اندركاران حوزه فرهنگی است و هر بار اهمیت خود را بیشتر به همگان نشان می دهد.

این در حالی است كه مقام معظم رهبری مهرماه سال 1391 در دیدار با جوانان خراسان شمالی بر 'سبك و فرهنگ زندگی' تاكید زیادی داشتند. ایشان با ابراز تاسف از اینكه در این بخش از تمدن سازی نوین اسلامی پیشرفت چشمگیری نداشته ایم، با توجه به نو بودن بحث سبك زندگی در ادبیات و فضای گفتمانی كشور، به نوعی آسیب شناسی عینی پرداخته و سئوالات متعددی را طرح كردند.
خبرنگار ایرنا در این زمینه به سراغ دكتر سعید پورعلی، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی رفته است تا درباره دیدگاه ها و نظراتش در مورد ویژگی های فرهنگی و تحولات این حوزه به گفت وگو بنشیند. او در این گفت و گو با اشاره به ویژگی های فرهنگ، بر این موضوع تاكید داشت كه از نظر برخی صاحبنظران، فرهنگ به سان یك كوه یخ در دریا است كه فقط نوك قله و بخش بیرونی آن قابل رویت است و از همین رو، كاربست مفهوم تغییر و تحول در باره آن در بازه زمانی كوتاه شاید چندان صحیح نباشد.

این گفت وگو را پیش رو دارید:
**سوال:مهمترین ویژگی های فرهنگی كه در سه دهه گذشته دچار تحول شده است، به نظر شما در چه حوزه هایی بوده است؟
دكتر پورعلی: در تعریف فرهنگ «نظامواره ای از باورها و ارزش ها، اعمال و رفتار، آداب و رسوم زندگی مردم و جامعه ای خاص» گفته می شود كه در سند مهندسی فرهنگی كشور هم این تعریف به نوعی بازتاب یافته است. در پاسخ به این سوال باید گفت، در ورای این سوال و پاسخ آن كه چه الگویی از روابط میان فرهنگ، سیاست و نظام سیاسی برقرار است؟ مستتر است و الگوی تبعیت فرهنگ از سیاست است.
در این الگو، فرهنگ، عمل و ویژگی های فرهنگی، تابعی از عرصه سیاست و دنباله آن فرض می شود. ولی واقعیت امر آن است كه اگرچه این فرض صحیح است ولی تام و تمام نیست و صرفاً فضای فرهنگی همیشه تابع سیاست نبوده و نخواهد بود. نكته دیگر، این مهم است كه امروزه تفكیك میان مسایل فرهنگی و اجتماعی دیگر چندان مطلوب و پاسخگو نیست در واقع نوعی از ادغام در مسایل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی رخ داده است.
رشد فناوری ها همچون تلفن همراه، اینترنت و شبكه های مجازی و رسانه ای این مسأله را تقویت و نقش شاخص هایی چون ساختار، پایگاه های اجتماعی و اقتصادی را در ورای این یگانگی، كم رنگ ساخته است و لذا پیش از اینكه این شاخص ها در شكل دهی رفتارها و واقعیت های جامعه نقش داشته باشند سبك زندگی، مصرف فرهنگی و تجربه های مردم واگذار شده است.

**س : در این میان،مهمترین ویژگی های فرهنگ -اجتماعی چه هستند؟
- تعهد، عدالت، علم گرایی، تكریم افراد اسوه، قانونگرایی، انضباط اجتماعی، وجدان خودباوری، روحیه كار جمعی، ابتكار و نوآوری، درست كاری، پرهیز از اسراف و قناعت، اهتمام به كیفیت، مقابله با انحراف، قداست خانواده، هویت ملی، تكریم خود گذشتگی (ایثار و شهادت) اعتماد، رضایت، سلامت و امنیت از جمله اهم این ویژگی ها است.
راه درست و منطقی سنجش تحولات در شاخص های فوق مراجعه به داده های آماری موجود كه معمولاً به صورت دوره ای از سوی مراكز مختلفی انجام شده و می شود. نكته قابل توجه در این سنجش آن است كه به گفته یكی از اندیشمندان فرهنگ چنان كوه یخ در دریا است كه بخش بیرونی آن قابل رویت است و به همین دلیل كاربست مفهوم تعبیر تحول در بازه زمانی كوتاه شاید چندان صحیح نباشد.

**س : در یك قالب كلی تر می توان ایران را به عنوان كشوری كه بالاترین مزیت و اقتدار آن، سرمایه فرهنگی ریشه دار است، نام برد كه با برخی ویژگی های تحول یافته مواجه است، اهم این ویژگی ها را در چه می دانید؟
- می توان گفت كه پیشتازی فرهنگ در تحولات سیاسی اجتماعی نسبت به سایر عرصه ها، تغییر میدان داری فرهنگ از دولت به فرد، جمعی شدن نوین به اتكای فناوری های جدید، رشد و احساس آگاهی در سایه ی دنیا و جامعه رسانه ای شده، اثر پذیری سریع به واسطه ارتباطات و زیست جهانی، مصرف زدگی مفرط فرهنگی، دینداری و دین باوری اهم این ویژگی ها هستند.

**س : به نظر شما كدام مداخله و اقدامات دولتی صورت پذیرفته به منظور تأثیرگذاری و ایجاد تغییر در سبك زندگی كم اثر یا بدون تأثیر بوده است؟
- موفقیت در اجرای برنامه های ملی پیشرفت، و از آن جمله سبك زندگی، بستگی زیادی به نحوه و شیوه مداخله دولتها، اهمیت دادن به نظر ذینفعان، توجه به پیشران ها در موضوع از جمله دانشگاه و نظام آموزشی - تربیتی، روندها و رویدادها دارد.
در این زمینه، مجامع علمی وسیله نهادی برای پیشرفت فرهنگ، سیاست، اقتصاد و اجتماع هستند. به باور علمای علوم اجتماعی این نهاد، به مثابه آژانس اجتماعی كننده، نقش عمده ای در انتقال فرهنگ درونی كردن هنجارها و ارزش ها و شكل گیری سبك و هویت اجتماعی ایفا می كند.
نكته دوم پذیرش این فرض است كه ما مبدع پرداختن به سبك زندگی نیستیم و به همین دلیل سبك زندگی یك مسأله جهانی است و به لحاظ تاریخی شاهد منازعه و كمتر مفاهمه در این موضوع در میانه تمدنها و فرهنگ ها هستیم و شناخت از این تجارب یك الزام و ضرورت است.
دیگر آنكه مراد از سبك زندگی آنگونه كه مطرح است پیگیری یك رویكرد سیاسی با هدف شناسایی و رصد فرهنگی به جهت تحقق بینش و بصیرت خاص و بومی است. با این فرض ها و در پاسخ به این مسأله كه كدام مداخله و اقدامات دولتی صورت پذیرفته به منظور تأثیرگذاری و ایجاد تغییر در سبك زندگی كم اثر بوده باشد این اقدامات، كه بسیار زیاد و متنوع است و نحوه مواجهه و دایره و میزان مداخله را در نظر گرفت.
آنچه مسلم است هر چه دامنه اقدامات از الگوی اقناع و مشاركت دهی به مدل اجبار و خودرأیی گرایش یابد اثرگذاری كاهش پیدا می كند، مگر آنكه مردم سیاسی را در راستای منفعت زودگذر خود تشخیص دهند به آن تن دهند. مطلب دیگر تفاوت های ذاتی عرصه فرهنگ با سایر عرصه هاست به این معنا معمولاً اثرگذاری اقدامات دولت در عرصه فرهنگ كم اثر است مگر آنكه فروض آن را پذیرفته و رعایت كرده باشد.

**س : با توجه به حوزه فعالیت شما، مردم آمادگی برای همراهی با سیاست گذاران و تغییر سبك زندگی در چه حوزه هایی را دارند؟
- باید ابتدا باور داشت كه در عصر حاضر به واسطه آن تغییر و تحولات پیش گفته سبك و سیاق سیاستگذاری دگرگون شده است.
مدل سیاستگذاری از بالا به پایین تغییر یافته است و نقش و جایگاه مردم در سیاستگذاری ها به عنصری مهم مبدل گشته است. طبیعتاً به واسطه این تغییر فضا، ماندن در مدل نخست عدم توفیق و همراهی از سوی مخاطب را به همراه خواهد داشت در مقابل قطعاً مردم با نقش داشتن در سیاست و سیاستگذاری ها مسئولیت پذیرتر خواهند بود و جایگاه تسهیل گری و توانمندسازی دولت ها پررنگ تر خواهد شد .
لذا آنچه نتیجه می شود این مطلب است كه بی توجهی به نقش مردم در تدوین سیاست ها به فراموشی و محو شدن خواسته آنان از مشاركت منجر نخواهد شد بلكه در سایه همان تحولات رسانه ای و شبكه ای در فرصت یابی نوین، خود را بروز می دهد. بنابراین تحولات عصر حاضر به علاوه محدودیت ها و معذورات دولت و پهن شدن هر چه بیشتر چتر و عرصه فرهنگ لازم و ضرورت می سازد كه هر چه بیشتر دولت به سمت رویكرد نوین یعنی بازی دهی و مشاركت مردم در سیاست گذاری و اجرا گام بردارد.
البته شاید لازم باشد در این رویكرد، تفكیكی صورت گیرد و عرصه هایی را به شكل منتخب با تمام توان دولت حاضر شود و عرصه هایی را به شكل تسهیل گری و توانمند سازی به دیگران غیر دولتی واگذار نماید كه در این مدل شاید حضور ضعیف در تمام زمینه های فرهنگی از مدل ضعیف- ضعیف به قوی- قوی بیانجامد.
در این میان، در ابتدا لازم است مسئولان آمادگی لازم برای قبول مشاركت و حضور مردم در این عرصه را در خود ایجاد كنند و با پذیرش آسیب ها و ضعف های ناشی از این عدم باور ریل گذاری لازم همراه با تسهیل گری و توانمند سازی صورت گیرد.
قطعا' نمونه ها و مصادیق زیادی را می توان مثال زد كه با انجام این مهم، توفیقات را دو چندان كرده است.
به نظر هر آنچه كه برای مردم ایران ارزش و دارای منزلت است می تواند مبدأ آمادگی آنان و اتكا برای تغییر سبك زندگی قرار گیرد از آن جمله می توان به مواردی چون ارزش های دینی و تعالیم اسلامی، مطالبه امام و رهبری، سرمایه های ملی، مشاركت خواهی و مشاركت جویی، نوع دوستی و دگردوستی، آداب و رسوم سنتی و كهن ایرانی، اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط و شاد و مقید زیستن توامان اشاره كرد.

**1023** 1551 ** خبرنگار: ابوالقاسم تیموری / انتشاردهنده: محمدرضا نادری
۰ نفر