۱۵ آذر ۱۳۹۵، ۱۵:۱۳
کد خبر: 82333523
T T
۰ نفر
سالار ديوان موسيقي ملي ايران- به قلم سعيد نياكوثري**

شيراز - ايرنا- در كوچه هاي شبنم زده فرهنگ ملي، در كنار پائيزاني كه پر از خاطره پرستوهاي سفر كرده و لبريز پژمردگي شاخه هاي سّر از ديوار زمان آويخته است، عطر دلاويز بهاراني به مشام مي رسد كه نويد طلوع سپيده نمودهاي صاحبقران و سالار ديوان را بر دامن شب زده كاروانهاي رفته مي دهد، از آن نمودها كه موسيقي ملي دل به ناوك مژگان همتش بيدار داشت استاد فرامرز پايور بود.

ديوارهاي هنر، هنوز نام هنرمندان راستيني را نقش مي زند كه خار در پاي و زخم بر دل، ديدگان را به اشك مي شستند اما بي اعتنا به نامهرباني ها، فرداي روشن سرزمين ايران را با همت بلند خويش ترسيم مي نمودند.
زمستان سال 1311 تقويم ها را به سرعت ورق مي زد، سرما شاخه هاي خشك و لرزان درختان را زير سنگيني برفهاي سپيد مي شكست، سكوت ابري بهمن ماه سايه وهم انگيز خود را بر كاجها افكنده بود و طبيعت آنچنان غرق در خواب زمستاني كه حتي زاغكان جسور نيز جرات آواز نداشتند.
آنسوي پنجره هاي مه آلود زمستان، دايه آفرينش، قدمهاي فرزندي را بر دامن فرهنگ نويد مي داد كه خود طلوع بهار تازه موسيقي بر شاخسار هنر بود. هنوز تابلوهاي نقاشي مصورالدوله و خنياگري پنجه هاي هنرمندانه او بر تالار هنرهاي ديبا دلربايي مي كرد و پرچين قلم موهاي هنرمندانه پدر، افسونگرانه نقش هاي ماندگار هنر ايران را بر سيماي فرح انگيز فرهنگ ملي به يادگار مي نهاد كه نغمه هاي اميد، بزم موسيقي ايران را شوقي افزون بخشيد.
تولد خجسته او در خانواده اي كه با هنر الفتي ديرينه داشت اين فرصت را فراهم آورد تا كودك احساسش غرق در حرير خيال انگيز نقاشي هاي پدر، مشحون شميم شمعداني هاي معرفت گردد و مسحور متانت ديباي فرهنگ ملي. پرنياني از لطافت و زيبايي، ژرفاي انديشه اش را چنان پروراند كه دستهاي كوچكش هنوز با قلم آشنا نشده، مي توانست به چالاكي صفحه سنتور را با مضرابهاي نازك چوبي بنوازد و پنجه هاي چابكش پرده هاي دستان را به يغماي نوا سپارد.
آتش ديرنده پاي اين عشق كه مجمر جانش را برمي افروخت، سركش تر از آن بود كه در لا به لاي درس و كتاب پنهان بماند و به طوفان گردش ايام خاموش شود. اينچنين بود كه در هفدمين بهار زندگي ، رداي شاگردي بر دوش افكند و جامه تلمذ بر قامت پوشاند تا در سومين خزاني كه از خاموشي شمع فروزان حبيب سماعي مي گذشت ، در محضر صبا رخصت حضور يابد و از چشمه فياض هنر و خرد استاد ، جرعه ها برگيرد و در اين راه چندان استوار و مصمم گام نهاد كه توانست در كوتاه فرصت، گوي سبقت از ديگر ارادتمندان هنر و دوستداران موسيقي بربايد و بر اين سياق افتخار آن داشت تا در مشايعت استاد، قطعاتي ماندگار در ديوان هنر از خود به يادگار نهد و آستان هنر را به ظرافت احساس خويش بيارايد.
از آن دست نغمات دلنواز كه شكوه موسيقي را پيش چشم صاحب هنران بياراست قطعه گفتگو است در دستگاه شور كه با ملازمت سنتور و ويلون آفرينش يافت و اينك با گذشت بيش از نيم قرن، هنوز عشوه هاي زيبنده اش بر ديباي هنر جلوه گر است.
پايمردي پايور در آموختن موسيقي و اهتمام او در حفظ و نشر آثار ارزشمند ديرين، اعتماد صبا را بر انگيخت تا افسون نغمات سنتور سماعي و بداهه نوازي هاي باز مانده از او را كه با تلاش فراوان نت نويسي كرده بود ،نزد شاگرد ممتازش به ميراث گذارد.
آفتاب عمر صبا بيش از پنجاه و پنج بهار به درازا نكشيد و پيش هنگام تر از حد تصور در شفق 29 آذر سال 36 غروب كرد.اين فراق زود هنگام و خزان شوم پايان، براي پايور كه تشنه چشمه هاي فياض درس استاد بود بسيار گران آمد و مسئوليت سنگين سكانداري سنتور نوازي صحيح را بر عهده او گذاشت، تا در پي انجام تعهدات خويش به موسيقي ملي و صيانت از امانت استاد، به كسب فيض نزد اساتيد ديگري همچون دوامي، برومند و حاج آقا محمد ايراني همت گمارد و يادآموخته هاي استادش را با الفباي موسيقي به رشته تحرير درآورد.
حسن التزام او در پاسداشت آثار بزرگان موسيقي و جديت او در نگارش وتأليف تصانيف گذشتگان و دقتي كه براي پرهيز از تحريف نغمات به خرج ميداد، سبب شد موسيقي ملي به يُمن قلم پر توان و انديشه تابان او جاودان ماند.
يكسال پس از درگذشت صبا، در حالي كه هنوز در وزارت فرهنگ و هنر مشغول به كار بود، بر آن شد تا تدريس سنتور در هنرستان عالي موسيقي ملي را نيز آغاز نمايد.
پايور نخستين سنتور نوازي بود كه مي كوشيد به جاي اتصاف به رديف نوازي صِرف، نغماتي براي سنتور بيافريند، لذا به فراگيري مباني آهنگسازي نزد استاد حسين دهلوي و اصلانيان پرداخت و توانست در دهه اي كه بيشتر آهنگسازان، با نوازندگي ويلن به عنوان ساز تخصصي شهرت داشتند، به عنوان تنها نوازنده اي كه ساز تخصصي اش سنتور بود به خلق قطعاتي شگفت انگيزي بپردازد كه در گروه فرهنگ و هنربا حضور چهره هاي برجسته ي موسيقي همچون جليل شهناز ، علي اصغر بهاري ، حسن كسايي وتني چند ديگر ،جايگاه سنتور را در موسيقي ملي ترفيع و تحكيم نمايد.
زندگي پايور متاثر از جديت و تلاشهاي خستگي ناپذيرش لبريز خاطرات به ياد ماندني از موفقيتهاي او در خدمت به موسيقي به ويژه سنتور بود. زيباترين تأليفات موسيقيايي ايران يادگار همان ايامي است كه او بي اعتنا به تلخ و شيرين روزگار، انديشه به خدمت موسيقي روشن ميداشت و اگرچه ناسازگاري روزگار و تحديدهاي متعصبانه اي كه عرصه را بر موسيقي تنگ مي نمود، روح هنرمندانه او را مي خست اما بر صلابت او به تحقق آرمانهايش مي افزود.
حاصل اين ايستادگي، آثار فاخري است كه شكوه آن را هيچ دست غارتگري نتواند كه ربايد و غبار زمان هرگز نتواند كه بر تازگي اش دست تطاول يازد. نشان جاودانگي آن، اينكه با وجود گذشت سالياني بسيار، همچنان مبرز و ممتاز خود را مي نماياند.كمتر كسي است كه دل مشتعل به آموختن موسيقي نموده باشد اما جان به ترنم نغمات دلاويز او، نياراسته باشد.
از آن جلوه هاي وصف ناپذير و شور به يادگار مانده مي توان به آثاري چون پرنيان، مجموعه پيش درآمد و رنگ، قطعات مجلسي، فانوس، رهگذر و شهرآشوب اشاره داشت.
در سال هايي كه سيلاب تعصبات دگم و افراطي موسيقي ملي را به كام نابودي مي كشيد و پايور نگران از فتنه بيدادي كه در انديشه ويراني باغ هنر بود، بر آن شد يادمانهاي متعالي موسيقي ملي را از تيغ تعصب و تيشه تحجر برهاند.از اين رو گروه اساتيد را به پشتوانه همدلي و همراهي اساتيد متعهد و برجسته بنيان نهاد و به اتكاء تجارب ارزشمند ايشان، موسيقي ملي از زخمه هاي طوفان سختي كه مي وزيد ايمن نگاه داشت.
انتظار دل، ليلي و مجنون، خلوت گزيده و دل شيدا آثاري است كه در آن خزان غم انگيز، بهار پاينده موسيقي را رقم زد.
افسوس كه روزگار شوخ چشم را تاب آن همه آفرينش نبود و لشكر زمستان را چشم ديدار بهار، تيغ جلاد فلك را سرخي سيب زنخدان هنر، سنگين بيامد و شوكت سبزي بوستان هنر بر باد پائيزان گران، پيك اجل در رسيد و طوفان كوچيدن وزيد ، و موسيقي در سوگ مضرابهايي كه در نغمه خاموشي را نواختند زير تراوش باران خزان گريست.
و سرانجام استاد فرامرز پايور موسيقي دان ايراني، رديف دان، آهنگ‌ساز، مدرس و نوازنده سنتور و محقق موسيقي ايراني و يكي از تأثيرگذارترين چهره‌هاي موسيقي ايراني و اصلي ترين پايه‌گذار گروه‌نوازي در موسيقي سنتي ايراني در 18 آذر ماه سال 1388 چشم از جهان فرو بست .

** موسيقيدان، پژوهشگر و عضو جامعه نام آوران فارس
6113/ 2027
دريافت كننده: نيكنام خشنودي ** انتشاردهنده: سيداحمد نجفي