در ادامه اين گزارش مي خوانيم: عرضه ارز با دو حجم عمده و خرد و نزديكتر كردن قيمت صرافيهاي بانكي به بازار، روشهاي جديدي بودند كه در مديريت نوسان روز هيجاني يكشنبه اثرگذار شدند تا دلار از سقف 4095 تومان پايين بيايد.
در روزي كه بازارساز قيمت عرضه ارز را به نرخهاي بازار نزديكتر كرد، بهاي دلار در مقطعي بدون معامله تا آستانه كانال 4 هزار و 100 تومان بالا رفت، ولي به سرعت مسير خود را تغيير داد. روز يكشنبه، دلار با پايين آمدن از سقف روزانه 4 هزار و 95 توماني در نهايت با قيمت 4 هزار و 75 تومان به كار خود پايان داد كه 38 تومان بيشتر از روز شنبه بود. به گفته فعالان، رشد نرخ حواله درهم، بالا بودن ارزش دلار در منطقه سليمانيه عراق و كاهش حجم ارز نقدي موجود در بازار در مقطعي از روز از جمله عوامل زمينه ساز رشد قيمت بودند. با اين حال، تاكتيكهاي جديد بازارساز در نهايت منجر به بازگشت فضاي عادي به بازار و كاهش هيجانات افزايشي شد.
عرضه ارز با دو حجم عمده و خرد و نزديكتر كردن قيمت صرافيهاي بانكي به بازار، روشهاي جديدي بودند كه در مديريت نوسان در روزي هيجاني اثرگذار شدند. در اين شرايط، در كنار روشهاي ياد شده، كارشناسان به بازارساز دو تاكتيك جديد ديگر را پيشنهاد ميدهند. اولين تاكتيك، تمركز و تاكيد بيشتر روي نرخ حوالههاست و دومين، قرار دادن نوسان بازار نقدي در دامنه بازتر. روز يكشنبه در بازار سكه نيز قيمتها همسو با رشد قيمت دلار افزايشي شدند. به اين ترتيب، سكه تمام بهار آزادي از كانال يك ميليون و 160 هزار تومان عبور كرد و با 10 هزار تومان افزايش به قيمت يكميليون و 166 هزار تومان رسيد. فلز گرانبهاي داخلي در اولين روز هفته نيز تحتتاثير رشد بهاي دلار يك كانال قيمتي بالا رفته و از سطح يك ميليون و 150 هزار تومان عبور كرده بود.
**دو پيشنهاد به بازارساز
برخي از كارشناسان اعتقاد دارند، بازارساز بهتر است كه هدف مديريت نوساني خود را نرخهاي حواله قرار دهد و از اين كانال اقدام به مديريت بازار ارز نقدي داخلي كند. به باور اين دسته، در چنين شرايطي بازارساز بايد دو نكته را رعايت كند: اول آنكه تا جايي كه ممكن است اقدام به تعيين قيمت حوالههاي مهم بازار كند و تلاش كند كه قيمت از دامنه نوساني كه تعيين كرده است، خارج نشود. دومين گام آن است كه بازارساز در سطح قيمتي كه تعيين كرده، به تقاضاهاي موجود پاسخ دهد و از اين طريق دامنه نوسانات را محدود كند.
كارشناسان به اين علت بر تمركز بيشتر بازارساز بر نرخهاي حواله تاكيد دارند كه در معاملات حوالهاي امكان سفتهبازي محدودتر است. در عين حال، اگر امكان سفتهبازي در نرخهاي حوالهاي ايجاد شود و معاملهگران چنين قصدي داشته باشند، در ابعاد بزرگتري نسبت به بازار نقدي خواهد بود و در نتيجه قدرت تاثيرگذاري بيشتري خواهد داشت. در اين شرايط، منطقي بهنظر ميرسد كه به جاي بازار نقدي به تقاضاي حوالهاي توجه بيشتري شود. در كنار اين،عدهاي از فعالان بازار اعتقاد دارند، پاسخگويي به تقاضاي حوالهاي موجب ميشود كه زمينه براي تقاضاي قاچاق ارز نيز كاهش پيدا كند.
به اين ترتيب، ميتوان گفت كه بازارساز با تمركز بيشتر روي نرخهاي حواله از يك سو زمينه مديريت نوسانات را برقرار خواهد كرد و از سوي ديگر، در برابر سفتهبازيهاي احتمالي قدرت مانور بيشتري دارد. يكي از دلايلي كه در روزهاي پيشين به رشد قيمت دلار كمك زيادي كرد، افزايش نرخ حواله درهم بود. در اين شرايط، اگر نرخ حواله درهم مديريت نشود، امكان نوسانات بيشتر وجود خواهد داشت.
دومين تاكتيكي كه بهنظر ميرسد بازارساز با كمك آن بتواند بازار را در ميان مدت مديريت كند، باز كردن بيشتر دامنه نوسان قيمت نقدي است. به گفته فعالان، تقاضاي اسكناس نسبت به تقاضاي حوالهاي خرد و محدودتر است؛ بنابراين اگر نوسان آن در دامنه بازتري قرار بگيرد، بازار به خودي خود پس از مدتي قيمتها را تنظيم خواهد كرد. در واقع هر خريدي در نهايت به بازار بازخواهد گشت. البته اين امر در شرايطي از نظر كارشناسان ميتواند ثمربخش باشد كه بازارساز از طريق معاملات حوالهاي بتواند انتظارات بازار نقدي را مديريت كند. در واقع به باور اين دسته، نوسان نقدي و فيزيكي دلار استعداد ارتفاعگيري زيادي ندارد، چرا كه زمينه سفتهبازي نقدي در شرايط كنوني در بازار به اندازه سالهاي ابتدايي دهه 90 نيست.
در اين موقعيت، اگر شرايطي فراهم شود كه بعد از مدتي همان ارزهاي جمع شده به بازار برگردند، قيمت در دامنه پايينتري تنظيم خواهد شد. با اين حال، اگر بر تقاضاي فيزيكي به جاي تقاضاي حوالهاي تمركز شود، از يكسو منابع ارزي كاهش خواهد يافت و از سوي ديگر، معاملهگران از كانال حواله قيمتهاي نقدي بازار را تحتتاثير قرار خواهند داد. بازارساز پيش از اين مدتي روي تقاضاي نقدي بازار تمركز كرد و حتي براي مقطعي قيمت دلار را زير مرز 4 هزار تومان نگه داشت. با اين حال، اكثر معاملهگران بازار به دليل افزايش نرخهاي حوالهاي چون درهم انتظار داشتند كه قيمت دلار در آينده بالاتر برود.
به اين ترتيب، تقاضاي احتياطي و سفتهبازي در بازار افزايش يافت. از سوي ديگر، پايين بودن ارزش دلار نسبت به مناطق همسايه موجب ميشد كه ارز از بازار ارزانتر داخلي خارج شود و به كشورهاي همسايه منتقل شود. در اين شرايط، اگر روي قيمتهاي نقدي بازار حساسيت زيادي وجود نداشته باشد و قيمتهاي حوالهاي مديريت شود، دامنه نوسانات كمكم كاهش پيدا خواهد كرد و بازارساز بدون مداخله مستقيم ميتواند قيمتهاي نقدي را مديريت كند.
**هيجان بيمعامله
روز گذشته، دلار معاملات خود را با قيمت 4 هزار و 45 تومان آغاز كرد كه افزايشي 8 توماني نسبت به قيمت بسته شده روز شنبه داشت. اين افزايش آغازي بود بر هيجان بيمعاملهاي كه از ساعت 11:45 در بازار كليد خورد و توانست تا ساعت 12:15 قيمت دلار راتا 4 هزار و 95 تومان بالا ببرد. در اين شرايط، حتي تعدادي از معاملهگران ارزي نرخ فروش خود را 4 هزار و 100 تومان تعيين كردند و روي تابلوي شماري از صرافيها اعداد بالاتر و نزديك به 4 هزار و 130 تومان ثبت شد.
در حالي كه بازار روند مشخصي نداشت و سردرگم تنها محدودههاي قيمتي را پشتسر ميگذاشت، فاصله نرخ خريد و فروش صرافيها در مقطعي به بالاي 40 تومان رسيد. با اين حال، با حضور بازارساز و عرضه نزديك به قيمت بازار در دو حجم خرد و كلان، بازار حالت عاديتر به خود گرفت و فاصله نرخهاي خريد و فروش نيز كمتر شد.
منبع: روزنامه دنياي اقتصاد، 1395.10.6
**گروه اطلاع رساني**9165**9131**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
تهران- ايرنا- روزنامه دنياي اقتصاد در گزارشي نوشت: روز گذشته رشد نرخ حواله درهم، بالا بودن ارزش دلار در منطقه سليمانيه عراق و كاهش حجم ارز نقدي موجود در بازار به نفع رشد ارزش شاخص ارزي كار كردند. با اين همه، تاكتيكهاي جديد بازارساز در نهايت منجر به بازگشت فضاي عادي به بازار و كاهش هيجانات افزايشي شد.