آل سعود كه در اداره كردن عربستان ناتوان است و شماری زیادی اتباع خارجی در حال اداره امور این كشور هستند در سال های اخیر در رویای تسلط بر جهان عرب به سر برده است.
تا چند دهه پیش و در زمان جمال عبدالناصر، مصر رهبریت جهان عرب را به عهده داشت ولی با شكست مصر و چند كشور عربی در جنگ شش روزه از رژیم صهیونیستی در سال 1967 و پس از آن با مرگ ناصر در سال 1970، قدرت منطقه ای مصر رو به كاهش نهاد و در زمان سادات و مبارك، مصر عملا وابسته به غرب شد.
در سال های اخیر عربستان و پس از آن كشور كوچك قطر به خاطر درآمدهای هنگفت نفتی و گازی در رویای رهبری جهان عرب فرو رفتند واین رقابت ها درسوریه ظهور و بروز بیشتری یافت.
در اسفندماه سال 1389 (2011) كه بحران سوریه با اعتراضات صنفی و پس از آن درگیری های مسلحانه شروع شد و به یكباره پای گروه های تروریستی در سوریه باز شد، دو كشور عربستان و قطر تمام قد در كنار تروریست ها قرار گرفتند و برای عقب نیفتادن ازهم شروع به حمایت ازگروه های تروریستی كردند.
در بحران عراق نیز كه از 19 خرداد 1393 آغاز شد و گروه تروریستی داعش مناطق زیادی از عراق را اشغال كرد، دو كشور عربستان و قطر از گروه تروریستی داعش حمایت كرده و این حمایت تاكنون نیز ادامه دارد.
عربستان با به تخت نشستن ملك سلمان در تلاش خود برای به دست گرفتن رهبری كشورهای عربی افزود وبا تعیین محمد بن سلمان به عنوان جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان عملا سعودی ها حالت تهاجمی به خود گرفتند كه حمله ناجوانمردانه به كشور مسلمان یمن در ششم فروردین 1394 نیز در همین راستاست؛ هرچند دخالت عربستان در بحران سوریه در زمان ملك عبدالعزیز پادشاه قبلی عربستان صورت گرفت ولی در زمان پادشاه فعلی عربستان حالت تهاجمی آل سعود نسبت به كشورهای اسلامی افزایش بیشتری داشت تا این كشورها با سیاست های آل سعود همراه شوند.
سلمان بن عبدالعزیز، هفتمین پادشاه عربستان است كه پس از مرگ ملك عبدالله در 23 ژانویه 2015 میلادی بر تخت سلطنت تكیه زد. پادشاه 82 ساله و بیمار عربستان یكی از هفت برادر مشهور «سدیری» است كه چندین سال است در سطوح گوناگون، قدرت را در عربستان در دست دارند؛ وی در زمان ولیعهدی، عهدهدار وزارت دفاع و پیش از آن نیز به مدت 48 سال، استانداری استان ریاض را بر عهده داشت.
كارشناسان در مورد دیدگاههای عبدالعزیز عنوان میكنند كه به عنوان وزیر دفاع (پیشین) عربستان نقش زیادی در آموزش و پشتیبانی از مخالفان و گروههای تكفیری تروریستی در سوریه دارد.
اقدامات چند سال گذشته آل سعود در منطقه جز كشتار و ویرانی برای مردم مسلمان كشورهای سوریه، عراق و یمن دستاورد دیگری نداشته است و معلوم نیست كه سعودی ها برای رسیدن به رهبریت كشورهای عربی خون چه تعداد مسلمان را خواهند ریخت.
عربستان برای رسیدن به رهبری كشورهای عربی، در طول سال های اخیر در كنار جنایات های فراوان علیه مسلمانان منطقه، به زعم این كه پول و سلاح برای این كشور قدرت می آورد، اقدام به خریدهای كلان تسلیحاتی كرده است، در حالی كه رژیم آل سعود غافل از آن می باشد كه موضوع رهبری با پول، جنایات و سلاح به دست نمی آید.
زمانی كه مصر در چند دهه پیش رهبری كشورهای عربی را به عهده داشت شخصیتی همچون جمال عبدالناصر رییس جمهوری مصر بود و می توان گفت كه سابقه تاریخی و فرهنگی این كشور بسیار فراتر از دیگر كشورهای عربی به ویژه عربستان بوده است؛ اما روی كار آمدن روسای جمهوری وابسته به غرب پس از ناصر به یكباره قدرت مصر را ازهم پاچید و این كشور قدرتمند عربی را به كشوری وابسته و بدون قدرت تبدیل كرد.
پس از مصر و قبل از عربستان، رژیم بعث عراق نیز رویای رهبری جهان عرب را در سر می پروراند؛ صدام دیكتاتور عراق برای اجرای این منظور و با تحریك غرب در سال 1359 به یكباره به جمهوری اسلامی ایران حمله كرد و در طول هشت سال جنگ و جنایت موجب شهادت نزدیك به 300 هزار ایرانی و زخمی شدن صدها هزار نفر دیگر از ایرانی ها شد.
دیكتاتور پیشین عراق با تجاوز به خاك ایران خسارت های زیادی هم به جمهوری اسلام و در كنار آن به عراق وارد كرد و عملا در راستای اهداف پلید كشورهای غربی - عربی و رژیم صهیونیستی قدم برداشت.
اما رژیم صدام در سال 2003 توسط آمریكا و كشورهای غربی كه تا پیش از آن رفیق گرمابه و گلستان صدام بودند، فرو پاشید و یكسال بعد دیكتاتور عراق توسط مردم این كشور به دار مجازات آویخته شد.
علائم و ظواهر موجود نشان می دهد كه آل سعود از حوادث سال های اخیر منطقه به ویژه سرنوشت دیكتاتورهای همپیمانش مانند، صدام، سادات، مبارك، قذافی و بن علی درس عبرت نگرفته و سعی نكرده كه در مسیر درست حركت كند و همواره به دنبال تنش آفرینی با كشورهای منطقه بوده و حتی با حمایت از گروه های تروریستی در كشورهایی همچون سوریه، عراق و یمن به دنبال دستیابی به رویا خویش كه همان رهبریت كشورهای عربی است دست یابد.
چندی پیش نشریه ایندیپندنت طی گزارشی در این زمینه و با اشاره به شكست سیاست های مخرب مداخله جویانه وجاه طلبانه ریاض درمنطقه از جمله در سوریه و یمن، نوشت: رؤیای عربستان سعودی برای تبدیل شدن به قدرت برتر جهان عرب و اسلام برباد رفته است.
ایندیپندنت در این گزارش به قلم 'پاتریك كوكبرن' می افزاید: دو سال پیش به نظر میرسید كه تلاش پنجاه ساله عربستان سعودی برای معرفی كردن خودش به عنوان قدرت اصلی در میان كشورهای عربی و اسلامی موفقیتآمیز بوده است.
در سال 2014 میلادی، هیلاری كلینتون، وزیر خارجه پیشین آمریكا در یك ایمیل ارسالی كه 'ویكی لیكس' آن را منتشر كرده از عربستان و قطر به عنوان دو كشور رقیب در حال رقابت برای سلطه بر جهان سنی یاد كرد.
ایندیپندنت افزود : یك سال بعد در دسامبر سال 2015، دستگاه اطلاعات خارجی آلمان(BND) به شكل غیرمعمول، در مورد افزایش نفوذ عربستان (در منطقه)، ابراز نگرانی و اعلام كرد كه مواضع احتیاطآمیز دیپلماتیك اعضای قدیمیتر خانواده سلطنتی عربستان، دارد جای خودش را به سیاست مداخله جویانه میدهد.
این نشریه افزود : دستگاه اطلاعات خارجی آلمان تحت فشار دولت این كشور مجبور شد كه این گزارش را انكار كند، اما در سال گذشته میلادی هراس در مورد تاثیرات سیاستهای بیثبات كننده و هر چه بیشتر مداخلهجویانه سعودی كاملا دیده میشد، اما آنچه پیشبینی نمیشد این بود كه تقریبا تمامی جاه طلبیهای عربستان شكست خورده و یا در بسیاری از جبههها دچار سرخوردگی شده است.
ایندیپندنت اضافه كرد: در اواخر سال گذشته میلادی(2016)، متحدان عربستان سعودی در جنگ داخلی سوریه آخرین منطقه تحت كنترلشان را در شرق حلب از دست دادند. در اینجا حداقل دخالت عربستان غیرمستقیم بود، اما در یمن ماشین نظامی سعودی ها برای به دست آوردن پیروزی، با شكست كامل مواجه شد.
این نشریه می افزاید، «سیاست پرانرژی عربستان به جای آنكه نفوذ ایران را (در منطقه) محدود سازد، دقیقاً نتیجه عكس داده است و در آخرین نشست اوپك عربستان با كاهش تولید نفت خام خود همزمان با افزایش تولید ایران موافقت كرد.»
به نوشته ایندیپندنت، به رغم دخالت اوباما و روابط نزدیك واشنگتن با ریاض، كنگره آمریكا حق شكایت خانوادههای قربانیان حملات یازدهم سپتامبر از دولت عربستان سعودی را به رسمیت شناخت و مطابق این مصوبه اگر نقش دولت عربستان در این حملات اثبات شود، خانوادههای قربانیان اجازه دارند كه از ریاض شكایت كنند.
این نشریه همچنین با اشاره به نقش و نفوذ محمد بن سلمان معاون ولیعهد عربستان در تغییرات صورت گرفته در سیاست خارجی این كشور از زمان روی كار آمدن ملك سلمان در 23 ژانویه 2015 میلادی، نوشت: در این دوران سیاست خارجی ریاض بیش از پیش به سمت نظامیگری رفته است.
ایندیپندنت با اشاره به ناكام ماندن سیاستهای مداخلهجویانه ریاض در سوریه و شكست دخالت نظامی عربستان در یمن، نوشت: هیچكدام از خواسته سعودیها در این دو كشور تحقق نیافته است؛ عربستانیها انتظار داشتند كه نیروهای تحت حمایت آنها در یمن به راحتی حوثیها را شكست دهند، اما بعد از گذشت 21 ماه از بمباران این كشور، عبدالله صالح رییس جمهوری پیشین یمن و انصارالله همچنان شهر صنعا پایتخت و نیز شمال این كشور را تحت كنترل خودش دارند.
بمبارانهای عربستان و متحدانش تنها سبب شد كه یمن بهعنوان فقیرترین كشور جهان عرب دچار یك بحران انسانی شود و هماینك حداقل 60 درصد از جمعیت 25 میلیونی این كشور به غذا و آب سالم كافی دسترسی ندارند.
ایندیپندنت همچنین دخالتهای عربستان را در سوریه در دو سال گذشته مخرب توصیف كرد.
این نشریه انگلیسی درباره اوضاع سوریه و نقش كشورهای منطقه در این كشور نیز نوشت: ریاض و نیز قطر بر این باور بودند كه معارضان سوری (تروریست ها)میتوانند دولت بشار اسد را شكست دهند و یا قادر هستند دولت آمریكا را برای این كار ترغیب كرده و فریب دهند، اما در عمل افزایش فشار بر دولت بشار اسد سبب شد كه او به دنبال كمك هر چه بیشتر از روسیه و ایران برود كه این مساله در نهایت منجر به دخالت نظامی مسكو در این كشور در سپتامبر سال 2015 میلادی شد و آمریكا نیز آماده برای مخالفت با آن نبود.
ایندیپندنت می افزاید، در این میان محمد بن سلمان هم از داخل و هم خارج از عربستان به دلیل نقش و قضاوتهای غلطش، در شكست و یا به بنبست رسیدن جاهطلبیهای ریاض (در منطقه) مورد شماتت قرار دارد.
این نشریه انگلیسی با اشاره به تلاشهای نافرجام عربستان و دولتهای نفتی خلیجفارس برای كسب هژمونی در جهان عرب و مسلمان، نوشت: بازپسگیری شرق حلب توسط نیروهای سوری و آزادسازی (بخش های زیادی از) شهر موصل از دست عناصر داعش توسط نیروهای عراقی به معنای شكست آنها (عربستان و سران عرب) برای جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه است.
با این تفاسیر و ظواهر موجود می توان گفت كه آل سعود در باتلاق اقدامات نابخردانه سال های اخیر خود در منطقه به دام افتاده اند و با دست و پا زدن در باتلاق روز به روز بیشتر فرو می روند.
بروز جنگ در كشورهای اسلامی سوریه، عراق و یمن و كشتار مردم این كشورها توسط تكفیری ها مورد حمایت عربستان و قطر و همچنین غرب دستاورد چند ساله آل سعود در سال های اخیر بوده است كه ویرانی كشورهای یاد شده را نیز باید در كنار آن قرار داد.
اگر آل سعود و سران مرتجع عرب مقداری فكر می كردند به راحتی می توانستند به جای هزینه بسیار كلان در كشتار مسلمانان در كشورهای منطقه و ریختن خون آنها، آنهم به خاطر به دست گیری رهبری جهان عرب، پول های بادآورده خود را در بازسازی این كشورها هزینه می كردند، نتیجه بهتری می گرفتند، هرچند مردم كشورهای اسلامی سال هاست كه با نیات پلید آل سعود و سران مرتجع عرب آشنا هستند و اطمینانی به آنها ندارند.
خاورم*1275* گزارش از مجید جعفری*انتشاردهنده:عزیز موسوی
تهران - ایرنا - درآمدهای سرشار نفتی عربستان درسال های گذشته به حدی بود كه موجب توهم سران سعودی برای تسلط برجهان عرب شد اما زمانی نگذشت كه آل سعود رویاهای خود را برباد رفته دید.