۱۶ بهمن ۱۳۹۵، ۱۶:۲۵
کد خبر: 82415556
T T
۰ نفر
مادرشهيد: آرزوي زيارت كربلا را دارم

تبريز- ايرنا- تبريز و آذربايجان در تاريخ مبارزات انقلاب اسلامي نقش ويژه اي داشته و شهداي زيادي را براي آبياري نهال انقلاب تقديم كرده است.

تعداد شهداي آذربايجان شرقي در دوران انقلاب 122 نفر ثبت شده و ايرنا به قدر وسع خود قصد دارد در دهه فجر، تعدادي از آنان را معرفي كند؛
نام: شهيد احد بخشعلي زاده
متولد: 1338 تبريز
تاريخ شهادت: 9 دي 1357
محل شهادت: تبريز - خيابان 17 شهريور
جوان رعناي محله چوستدوزان، يكي از محلات قديمي تبريز، تنها 19 سال از بهار زندگيش سپري مي شد و قرار بود پس از فروكش كردن التهابات مربوط به سقوط رژيم شاهنشاهي و تثبيت نظام جمهوري اسلامي، ازدواج كرده و زندگي مشتركي را شروع كند.
اما دست سرنوشت، شهادت را براي زندگي جديد و ابدي احد رقم زده بود.
حاجي خانم ' سكينه خجسته'، مادر شهيد بخشعلي زاده، هم اكنون 76 سال دارد و زندگي بسيار معمولي و البته سختي را مي گذارند، اما به شهيد خود افتخار مي كند و هرگز از آنچه كه براي اسلام و انقلاب تقديم كرده است، پشيمان نيست.
.. و شايد براي خوانندگان و مردم جاي تعجب باشد كه اين بانوي كهنسال و ام الشهيد در منزلي سكونت دارد كه فاقد انشعاب آب است! اما دلي دريايي و نگاهي بسيار عميق نسبت به زندگي دنيوي دارد و شكايتي ندارد...
وي مي گويد: تنها چند روز قبل از شهادت احد با خانواده دختري صحبت كرده و تمام مسايل را طي كرده بوديم تا مراسم ازدواج و عقد را برگزار كنيم، اما احد هر روز براي حضور در تظاهرات به خيابان هاي شهر مي رفت و با وجود اينكه چندين بار او را از حضور در تظاهرات منع مي كرديم، اما گوشش بدهكار نبود و به راهي كه انتخاب كرده بود، ايمان راسخ داد.
خانم خجسته ادامه مي دهد: خيلي به احد تذكر مي دادم كه تو نامزد كرده اي و بايد زندگي جديدي را شروع كني اما او در جواب مي گفت مادر من! مگر خون ما رنگين تر از خون شهدايي است كه جان خود را براي استقرار نظام جمهوري اسلامي داده اند.
وي اضافه مي كند: روزي كه شهيد شد ، صبح به بهانه پرداخت قبض برق از خانه به قصد حضور در تظاهرات بيرون رفت، اما موقع ناهار هر چه منتظر ماندم نيامد ، بسيار پريشان بودم و نمي دانستم چه كار كنم، آن روز از همان دقايقي كه احد خانه را ترك كرد بسيار دلنگران و ناراحت بودم و ايام محرم هم بود، دنبال جايي مي گشتم كه در عزاداري امام حسين (ع) شركت كنم و آرام بگيرم.
اين مادر مومن و متعهد ادامه مي دهد: آن گونه كه دوستانش مي گفتند، در جريان تجمعات مردمي در خيابان 17 شهريور از ناحيه كمر و سينه مورد اصابت گلوله ماموران رژيم سابق قرار گرفته و در همان جان به شهادت رسيد، اما تا ساعات عصر ما خبري از اين جريان نداشتيم.
خانم حجسته با اشاره به اينكه به طور ناگهاني خبر شهادت فرزندش را شنيده است، مي افزايد: ساعات عصر 9 دي ماه 1357 بود كه يكي از نوجوانان محله درب خانه ما را زد و وقتي هراسان به در رفتم، بلافاصله گفت: احد شهيد شده است. البته اين نوجوان به دليل سن كم خود چنين خبري را داد و نمي دانست من مادرش هستم.
وي، خداي خود را شكر مي كند و مي گويد: احد هديه اي از خدا برايم بود و آن گونه كه صلاح مي دانست از من گرفت و امروز مايه افتخار ما شده است.
مادر شهيد بخشعلي زاده با ذكر خاطره اي از مراسم دفن فرزندش، ادامه مي دهد: هنگام مراسم تشييع جنازه و دفن او، بسياري از جوانان محل غبطه مي خوردند و مي گفتند كاش ما جاي احد بوديم.
وي با تاكيد بر اينكه امروز خون آن جوانان و مبارزان انقلابي است كه اسلام و انقلاب را حفظ كرده است، از مسئولان و آحاد مردم مي خواهد اجازه ندهند خون پاك اين شهدا فراموش شده و پايمال شود.
اين مادر شهيد، تنها آرزوي خود را زيارت شهداي كربلا و قبر منور سالار شهيدان عنوان مي كند و با بيان اينكه به دليل كهولت سن به تنهائي نمي تواند به اين سفر زيارتي برود، از مسئولان مربوط مي خواهد او را در رسيدن به اين آرزو كمك كنند.
مصاحبه از: سيديحيي مرتضائي **محمد عزيزي راد
3038/518