۱۲ اسفند ۱۳۹۵، ۸:۲۴
کد خبر: 82449686
T T
۰ نفر
شهیدان؛ مدافعان وطن و راویان حدیث ایثار

تهران- ایرنا- هشت سال جنگ تحمیلی یادآور خلق حماسه های جاودان فرزندان این مرزوبوم است؛ مقوله ای كه سبب شد تا مطبوعات در هفته گذشته در محورهایی چون «روایت هایی از رشادت های رزمندگان اسلام »، «ماندگاری ارزش هایی چون ایثار و شهادت در پرتو بیان خاطره ها و زندگی نامه شهدا» و «لزوم نهادینه شدن فرهنگ شهادت در جامعه» به بازروایی تاریخ دفاع مقدس بپردازند.

تجاوز و یورش همه جانبه رژیم بعث عراق به مرزهای مختلف ایران سبب شد تا رزمندگان دلاور كشور با تمام وجود و اراده ای محكم در برابر متجاوزان و حامیانش صف آرایی و ماشین جنگی صدام را متوقف كنند و درسی فراموش ناشدنی را به دشمنان این این دیار كهن بیاموزند. روزنامه های مختلف در هفته گذشته با انتشار گزارش ها و مطالبی حماسه های این دوران را بررسی كردند.

** ماندگاری ارزش هایی چون ایثار و شهادت در پرتو بیان خاطره ها و زندگی نامه شهدا
مرور خاطره ها و جانفشانی های رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس به ماندگاری ارزش هایی چون ایثار و شهادت در جامعه می انجامد و اهمیت این موضوع سبب شد تا روزنامه ها در هفته گذشته در گفت وگوها و گزارش هایی به این مهم بپردازند.

روزنامه كیهان در گزارشی، عنوان «همرزم 19 ساله حاج قاسم سلیمانی» را منتشر كرد و نوشت: حسین‌علی عالی در كنار تحصیل، به ورزش كشتی نیز علاقه داشت و در هر دو زمینه موفق بود. او خیلی زود رسالت و توانایی خود را در جبهه شناخت و در واحد «اطلاعات-عملیات» لشكر «41 ثارالله» استان كرمان فعال شد و در عملیات‌هایی همچون «والفجر8»، «كربلای1» و «كربلای5» حضور یافت. مدیریت، مسوولیت‌پذیری، ولایت‌مداری، اطاعت و فرمانبرداری، احترام و روحیه مشورت از خصوصیات بارز او بود و همین ویژگی‌ها سبب شد تا در 19 سالگی در عملیات «كربلای 5» ازطرف حاج قاسم سلیمانی مسوولیت محور عملیات لشكر 41 ثارالله به وی سپرده شود.

روزنامه جوان در گزارشی با قلم احمد محمدتبریزی و با اشاره به عنوان «فرمانده‌ای كه آرامش جبهه‌ها بود»، نوشت: حمید باكری یكی از نام‌های ماندگار و حماسه‌ساز دفاع مقدس به شمار می رود. نام برادران باكری چنان با روزهای جنگ و جهاد عجین شده و گره خورده است كه به محض شنیدن، ذهنمان به طرف جزیره مجنون و عملیات خیبر پرواز می‌كند. حمید و مهدی باكری شناسنامه جنگ هستند. هنوز بسیاری برای شناخت بهتر و دقیق‌تر رزمندگان و شهدا، به سراغ افرادی چون حمید باكری می‌روند. شهیدی كه هویتش، نمایانگر نسلی پاك و شجاع بود كه مؤمنانه جان در راه یار داد و عاشقانه پر كشید.

در ادامه آمده اسـت: 6 اسفند و سالروز عملیات خیبر نام یك فرمانده دلاور را برایمان تداعی می‌كند؛ حمید باكری، جانشین لشكر 31 عاشورا در سومین سال جنگ در حالی‌كه هنوز بهار زندگی‌اش به 30 سال نرسیده بود، به شهادت رسید اما در همین مقطع كوتاه حرف‌ها و خاطره های زیادی را از خود به یادگار گذاشت.

روزنامه جمهوری اسلامی در گزارشی با عنوان «شهید عبدالحسین كیانی منزلش در دزفول خانه انقلاب بود»، نوشت: شهید عبدالحسین كیانی از مبارزان مسلمان در دوران رژیم منحوس پهلوی بود. حكایت شجاعت های او در آن دوران خوف و خطر بسیار است كه ما در اینجا تنها به برخی از آنان اشاره كرده ایم. این شهید بزرگوار در 1361خورشیدی در عملیات فتح المبین به شهادت رسید و برادرش حمید كیانی نیز در1364 خورشیدی در عملیات والفجر 8 به افتخار شهادت نایل آمد. مزار این 2 شهید در كنار دیگر شهدای دفاع مقدس در گلزار شهید آباد دزفول زیارتگاه عاشقان مكتب قرآن است.

روزنامه «ایران» در گفت وگویی با فاطمه امیرانی همسر شهید حمید باكری، عنوان «زندگی بر مدار عشق و جهاد» را منتشر كرد و نوشت: بعد از قطع تماسم با فاطمه امیرانی همسر شهید حمید باكری تا چند لحظه‌ای در فكر بودم. او در این سال‌ها زخم زبان و طعنه‌های بسیاری شنید و تحمل كرد، اتفاقاتی كه كاسه صبر هر آدمی را لبریز می‌كرد اما او خوب از پس همه ماجراها برآمد و به جای گله و شكایت همچنان حرف‌هایش بوی زندگی و عشق می‌داد: «من هیچ وقت اصراری برای بازگشت پیكر حمید نكردم! او دوست نداشت من حتی زخمش را ببینم چه رسد به پیكر بی‌جانش. همیشه گفته‌ام از دلایلی كه هیچ وقت پیكر شهید باكری بازنگشت این بود كه دوست نداشته من او را در آن حال ببینم.»

در ادامه می خوانیم: وی آن‌طور كه از خاطره های آن روزها تعریف می‌كند معلوم است همیشه انسانیت در اولویت زندگی‌اش قرار داشت:«آن زمان خیلی از خانواده‌هایی كه خبر شهادت عزیزشان را گرفته بودند انتظار می‌كشیدند حداقل پیكر آنها را برگردانند تا از بیتابی‌شان كم شود. من همیشه به این فكر می‌كردم نكند تا وقتی پیكر دیگر شهدا را نیاورده‌اند پیكر حمید پیدا شود و من خجالت زده شوم. می‌خواستم من هم وضعیتی مثل بقیه داشته باشم.» گفت‌وگو درباره شخصیت شهید حمید باكری با فردی كه وجود او را كامل درك كرده، هم شیرین است وهم تلخ.

** روایت هایی از رشادت های رزمندگان اسلام
فرزندان این مرزوبوم با ایمانی راسخ در هشت سال جنگ تحمیلی به رویارویی دشمن متجاوز رفتند و كارنامه ای درخشان از شجاعت و دلاوری را در تاریخ دفاع مقدس به ثبت رساندند، روزنامه های مختلف در هفته گذشته در گزارش هایی به انعكاس این موضوع پرداختند.

روزنامه جوان در گزارشی با عنوان «پروانگی به وقت آخرین ماه سال»، نوشت: ماه اسفند برای بچه‌های جنگ چیزی فراتر از یك ماه با اعدادی معین به حساب می‌آید. اسفند برای فرماندهان و رزمندگان یادآور خاطره های سرخی از پركشیدن یارانشان است. ماه عاشق شدن و پروانگی كردن برای رسیدن به لقاء الله. ماهی كه شاهد وقوع عملیات‌های مهم و تأثیرگذاری است.

در ادامه می خوانیم: ماهی كه در آن رزمنده‌ها روزهای سخت عملیات را كه با آخرین روزهای سال گره خورده بود با سربلندی پشت سر می‌گذاشتند. خیبر، بدر، بخشی از والفجر8 و مراحلی از كربلای 5 در اسفند به وقوع پیوستند. این عملیات‌ها هر چند با دلاوری فرماندهان لشكرها و تیپ‌ها وزن جبهه‌ها را به سود ما تغییر می‌داد اما شهادتشان زمین را از وجودشان محروم می‌كرد.

روزنامه جوان در گزارشی، عنوان «خیبر را همت‌ها و باكری‌ها فتح كردند» را منتشر كرد و آورد: پس از عملیات رمضان 2 منطقه رملی فكه و منطقه آبگرفته هور برای نبرد با دشمن بررسی شد و به ترتیب عملیات والفجر مقدماتی و خیبر در این 2 منطقه به اجرا در آمد. عملیات خیبر عملیات‌ مهمی در تاریخ دفاع مقدس است و نخستین عملیات آبی- خاكی نیروهای مسلح ایران هم به شمار می‌رود كه پایه طرح‌ریزی نبردهای گسترده دیگری چون بدر، والفجر8 و كربلای 5 شد.

در ادامه این گزارش آمده است: این عملیات در 2 محور مستقل اجرا شد، در محور زید، نیروی زمینی ارتش و در محور هورالعظیم، سپاه فرماندهی عملیات را به عهده داشت. در محور زید پیشروی میسر نشد اما در محور هور كه خود به چهار محور فرعی العزیز، القرنه، جزایر مجنون و طلائیه تقسیم شده بود، بیشتر اهداف تصرف شد. از طرف دیگر دشمن در این عملیات به طور بی‌سابقه‌ای از سلاح شیمیایی استفاده كرد. فرماندهان بزرگی چون شهید همت، شهید حمید باكری و اكبر زجاجی در این عملیات به شهادت رسیدند. جانباز مرتضی بختیاری در عملیات خیبر فرمانده گردان 14 معصوم(ع) از لشكر 8 نجف بود و پیشروی خوبی در این عملیات داشت.

روزنامه جمهوری اسلامی در گزارشی با عنوان «نقش لشكر 10 سیدالشهداء(ع) در عملیات والفجر هشت»، نوشت: عملیات والفجر 8 در تاریخ 20 بهمن 1364خورشیدی با عبور غواصان لشكرهای 21 امام رضا(ع)، لشكر 10 سیدالشهدا(ع) و تیپ «الغدیر» استان یزد از اروند رود و حمله به مواضع دشمن بعثی در جزیره «ام الرصاص» ساعت 10 شب با رمز یازهرا (س) انجام شد. یكی از یگان‌های عمل‌كننده در این عملیات، لشكر10 سید الشهدا(ع) بود كه غواصان این یگان در قالب گروهان مستقل «والعادیات» و غواصان گردان تخریب و اطلاعات عملیات در دقایق نخستین با عبور از اروند رود خود را به ساحل دشمن رساندند و با ایجاد چهار معبر در موانع دشمن در ساحل جزیره «ام الرصاص» كه شامل سیم‌های خاردار، هشت پر و بشكه‌های «فوگاز» بود مسیر را باز و غواصان گروهان «والعادیات» از گردان «قمر بنی هاشم(ع)» با عبور از معابر خط اول دشمن را تسخیر كردند.

روزنامه «ایران» در گزارشی به قلم رضا احمدی با عنوان «مردی كه جا ماند!»، آورده است: زمستان 1362 خورشیدی بود وعملیات خیبر در محور پاسگاه زید؛ یك گروه از بچه‌های تخریب اردوگاه شهدای تخریب و یك گروه از بچه‌های قرارگاه نجف و یك گروه از تخریب چی‌های ارتش در منطقه پاسگاه زید جمع شده بودند. از بچه‌های اردوگاه، خدامراد زارع، سعید گلپیرا، مصطفی جعفرپوریان، داود موسوی، احسان كشاورز و احمد فروتن به همراه عده دیگری بودند كه بیشترشان همان شب یا در عملیات بعدی آن شهد شیرین را نوشیدند و رفتند.

در ادامه این گزارش می خوانیم: این همه تخریب چی در یك منطقه علامت بزرگی كار و عملیات در پیش رو بود. خدامراد زارع مسوول تخریب آن منطقه بود و سعید گلپیرا و من را به همراه عده دیگری از بچه‌ها مأمور گشودن معبر در یكی از محورهای پاسگاه زید كرد. بلدچی ما از نیروهای اطلاعات و عملیات بود كه خیلی هم منطقه را بلد نبود و ما را در نقطه‌ای كه قرار بود به میدان مین نرساند. سنگر كمین عراقی ها در چند متری ما بود. قبل از باز شدن معبر نیروی پیاده خودی هم به پشت میدان مین رسید و همانجا كمین كرد. اوضاع شلوغی بود.

** لزوم نهادینه شدن فرهنگ شهادت در جامعه
ترویج روحیه مجاهدت و ایثار در میان نسل جوان به عنوان یك ضرورت انكارناپذیر مطرح است. اگر در جامعه ای فرهنگ جهاد و شهادت به عنوان یكی از مولفه‌های ارزشمند نظام اسلامی، بسط و گسترش داده شود، دشمنان در دستیابی به هدف های توسعه طلبانه خویش ناكام خواهند ماند. مرور این حماسه ها در قالب كتاب و عكس می تواند به این موضوع كمك كند. روزنامه های این هفته در گزارش هایی به برخی از این تلاش ها و آثار پرداختند.

روزنامه ایران در مطلبی با انتشار عنوان «به دنبال نشانی‌های بی‌نشان» به گزارشی از دیدار با جست‌وجو شوندگان حاضر در عكس‌های جنگ پرداخت و نوشت: جنگ ظرفیتی معنوی ایجاد كرده بود كه همه جا جلوه و بروزی آشكار داشت، ردی ازاین جلوه معنوی را می‌توان در تصاویری كه از چهره رزمندگان سال‌های دفاع مقدس باقی مانده است به وضوح مشاهده كرد.

در ادامه این گزارش آمده است: شاید یكی از دلیل های جذابیت عكس‌های دوران جنگ نیزهمین باشد. جاذبه‌ای كه از ورای سالیان ما را به خود می‌خواند و نیمه فراموش شده انسان را یادآور می‌شود. درپی جست‌و‌جوی افراد حاضر درعكس‌های سعید صادقی، عكاس نام آشنای جنگ، افرادی از آنان با دیدن تصویرهای خود با «ایران» تماس گرفتند و با معرفی خودشان نشانی شهر و محل زندگی‌شان را اعلام كردند تا در فرصتی مناسب به دیدارشان بشتابیم و یاد و خاطره روزهای جنگ را با یكدیگر مرور كنیم و غبار از چهره معنوی آن روزگاران برگیریم، باشد بهره‌ای نیز با خود به ارمغان آوریم.

روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «روایت ابعاد زندگی شهید بروجردی در كتاب «محمد، مسیح كردستان»»، آورد: كتاب «محمد، مسیح كردستان» درباره ابعاد زندگی شهید بروجردی است كه به قلم «نصرت‌الله محمودزاده» در قالب زندگینامه داستانی در 712 صفحه به نگارش درآمده و از طرف انتشارات روایت فتح منتشر و روانه بازار كتاب شده است. «محمد، مسیح كردستان» تنها یك كتاب نیست، بلكه برگ درخشانی از تاریخ انقلاب اسلامی، از نقطه آغازین آن تا فصل پیروزی و بالندگی به شمار می رود.

در ادامه این گزارش می خوانیم: هرچند در نگاه ژرف اندیشان در ساحت كتاب و كتاب خوانی، كتابی محسوب می شود در تراز كتاب‌های خواندنی و تأثیرگذار كه جان مایه نویسنده و راویان، در طول بیش از 15 سال تحقیق و روایت و نگارش، در آن تبلور عینی یافته است. در این كتاب فصل‌های برجسته زندگی شهید محمد بروجردی، هنرمندانه به تصویر كشیده شده است و در واقع می‌توان گفت این كتاب كامل‌ترین كتابی به شمار می رود كه در طول سال‌های گذشته درباره ابعاد زندگی شهید بروجردی انتشار یافته است.

روزنامه «اطلاعات» در گزارشی با عنوان «شهادت به وقت استنشاق گاز«خردل»»، آورده است: هشتم اسفند برابر با سالروز بمباران شیمیایی بیمارستان صحرایی حضرت فاطمه‌الزهرا (س) است. این روز در تقویم‌ها به نام روز «بسیج جامعه پزشكی» نامگذاری شد. سید عباس فروتن دارای مدرك دكترای تخصصی فیزیولوژی از دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی و دكترای پزشكی از دانشگاه علوم پزشكی تهران و اكنون دانشیار دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی محسوب می شود. او یكی پیشكسوتان دوران دفاع مقدس به شمار می رود كه تجربه فراوانی از جنگ شیمیایی عراق علیه ایران دارد. این پزشك كتابی با عنوان «جنگ شیمیایی عراق و تجارب پزشكی آن» تألیف كرده كه در آن از بمباران ناجوانمردانه شیمیایی بیمارستان صحرایی حضرت فاطمه‌الزهرا(س) سخن گفته است.

در ادامه این گزارش می خوانیم: سید عباس فروتن، خاطره های خود از جنگ شیمیایی عراق علیه ایران به‌ویژه بمباران بیمارستان صحرایی حضرت فاطمه الزهرا(س) را در كتابش این‌گونه روایت می كند: پس از شروع عملیات بدر، مقام های كشورمان به طور رسمی به سازمان ملل متحد هشدار دادند كه عراق در تدارك تهاجم گسترده شیمیایی علیه ایران است. ساعت سه بعدازظهر 21 اسفند 1363 خورشیدی درحالی‌كه هنوز حمله های شیمیایی دشمن شروع نشده بود هواپیماهای عراقی چند نقطه را بمباران فسفری كردند. تعدادی از رزمندگان دچار آسیب سطحی شدند و به ما مراجعه كردند.

*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مهسا شریفی**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**2059**9131
*ایرنا مقاله كانالی برای انعكاس مقاله های اندیشكده ها- پژوهشكده ها- دانشكده ها- مراكز تحقیقاتی و رسانه های ایران و جهان*
Irnaarticle@
۰ نفر