۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۲۲
کد خبر: 82510343
T T
۰ نفر
نقش راهبردي خليج فارس درمعادله هاي سياسي و اقتصادي جهان

بندعباس- ايرنا- خليج فارس يك مولفه مهم در معادله هاي سياسي و اقتصادي جهان محسوب مي شود كه ريشه در تاريخ اين سرزمين كهن و باستاني دارد و در دوره هاي مختلف علاوه بر تامين نيازهاي مادي و اقتصادي مردمان نواحي جنوب ايران، نماد اقتدار، ايستادگي و مبارزه ايرانيان در برابر استعمار نيز بوده است.

خليج فارس سومين خليج بزرگ جهان با وسعت 240 هزار كيلومتر به شمار مي رود كه جزاير ايراني «خارك، ابوموسي، تنب بزرگ، تنب كوچك، كيش، قشم و لاوان» را در خود جاي داده است. از اين رو اين خليج پهناور به دليل موقعيت جغرافيايي و دسترسي به آب هاي آزاد جهان، اهميت بسزايي نزد كشورها و دولت هاي گوناگون دارد به همين دليل برخي از آنان در طول تاريخ بارها براي سلطه بر اين خليج مهم به طرف آن لشگركشي كرده اند. در اين ميان پرتغالي ها به مدت 117 سال بر سواحل جنوبي ايران تسلط داشتند و به بهره برداري از آن مي پرداختند تا اينكه در تهايت پس از تلاش هاي بسيار «امام قلي‌خان» امير فارس توانست در 10 ارديبهشت 1031 هجري خورشيدي بر متجاوزان چيره شود و آنان را از تنگه هرمز و خليج فارس اخراج كند.

سال هاي اخير مستكبران با دسيسه هاي گوناگون و با همكاري برخي كشورها سعي در تحريف نام خليج فارس داشته كه باوجود تلاش هاي زياد با شكست روبرو شده اند زيرا نام خليج فارس ريشه در تاريخ كهن اين گيتي پهناور دارد و قابل تغيير نيست.

«بزرگ بن شهريار» ناخداي رامهرمزي در كتاب «شگفتي هاي هند، خشكي ها، درياها، و جزيره هايش» مي نويسد: «از شگفتي هاي درياي پارس چيزي است كه مردمان به شب هنگام بينند، در آنگاه، چون موج ها بر هم خورند و بر يكديگر شكسته شوند، از آنها آتش برجهد و آنكه بر كشتي سوار است پندارد كه بر دريايي از آتش روان باشد.»

شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز با توجه به هدف قرار دادن هويت فرهنگي و تاريخي ملت ايران از طرف برخي كشورها به پيشنهاد شوراي فرهنگ عمومي، 10 ارديبهشت سالروز اخراج پرتغالي ها از تنگه‌ هرمز را به عنوان «روز ملي خليج فارس» نام گذاري كرد.

اهميت اين موضوع و تاثير آن در عرصه هاي گوناگون سبب شد تا پژوهشگر گروه اطلاع رساني ايرنا با «حسن الهياري» عضو هيات علمي گروه تاريخ دانشگاه خليج فارس بوشهر و «عباس رضايي» محقق و پژوهشگر حوزه خليج فارس به گفت وگو بپردازد.

**خليج فارس؛ نامي به گستره تاريخ
الهياري درباره نام خليج فارس گفت: در بررسي اين نام بايد به 2 مولفه ساختار سياسي و جامعه قايل بود. در كنار اين تقسيم حوزه، بايستي به دوران پيشا استعماري و دوران پسا استعماري توجه داشت. در اين نگاه، تاريخ ايران و منطقه مهم خليج فارس متاثر از پديده استعمار است. در دوره پيشا استعماري چه از ناحيه ساختار سياسي كه حكومت ها باشند و چه از ناحيه توده ها، درياي جنوب ايران را همگي خليج فارس مي ناميدند.

در اين ميان با شروع دوران استعماري و اوج گرفتن نزاع و تنش قدرت ها در اين منطقه، گفتمان هاي سياسي و اجتماعي هر يك مسير خود را ادامه مي دهند و دولت هاي استعمارگر براي حفظ و تقويت منافع خويش گاهي خلاف واقع و براي جلب نظر قدرت هاي جديد زير مجموعه خويش از نام هاي جعلي استفاده كرده اند كه نمونه هايي از اين دست را هنوز شاهد هستيم. با اين وجود در بُعد اجتماعي نام خليج فارس محفوظ ماند و مسير خود را طي مي كند. به طور قطع و يقين آنچه در طول تاريخ تداوم داشته مولفه هاي اجتماعي بوده نه ساختارهاي سياسي. بر اين پايه نام درياي جنوب ايران از دوران باستان تا كنون همواره خليج فارس بوده است.

**تسلط تاريخي ايران بر خليج فارس
رضايي با اشاره به شواهد تاريخي نام خليج فارس اظهار داشت: در اين منابع مانند نقشه ها، سندها، گزارش ها و كتاب هاي جغرافيايي و تاريخي براي آبراهه اي كه در جنوب ايران قرار دارد نام خليج فارس به كار برده شده است. پيش از مطرح شدن نام جعلي براي اين دريا در دوران معاصر كه دسيسه اي استعماري و در راستاي اختلاف ميان ساكنان اين منطقه محسوب مي شود، منابع تاريخي و ساكنان اين نواحي نام خليج فارس را به كار برده اند و هنوز هم اين چنين است.

واژگاني همچون «سينوس پرسيكوس و ماره پرسيكوم» در منابع يوناني و رومي تا «درياي پارس، الخليج الفارسي و بحر فارس» در متن هاي جغرافيايي و تاريخي مسلمانان، حكايت از اين مهم دارد. از اين رو به كار بردن نام فارس نيز نشان دهنده تسلط ايران در طول تاريخ بر اين منطقه بوده است.

**تحريف نام خليج فارس؛ حربه دولت هاي استعمارگر
الهياري در ارتباط با كارشكني برخي كشورها در ارتباط با نام اين خليج، تصريح كرد: آغاز تحريف نام خليج فارس با پديده استعمار پيوند خورده است. اگر در تاريخ روابط خارجي به يك دوره بندي سه مرحله اي نفوذ، جا پا و تسلط قايل باشيم آن وقت مشاهده مي كنيم كه از مبدا شكل گيري اين روابط كه دوره صفوي است تا اواخر عهد قاجار و دوره پهلوي كه هنگامه تسلط به شما مي رود، شاهد شكل گيري تحريف معناداري از طرف دولت ها استعمارگر هستيم.

**تحريف نام خليج فارس؛ تلاش استعمار براي ايجاد اختلاف ميان كشورهاي منطقه
رضايي نيز درباره تحريف نام خليج فارس، يادآور شد: منافع سرشار خليج فارس براي انگليس، باعث شده بود كه به مرور براي جامه عمل پوشاندن به هدف هاي خود، برخي كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس را با دسيسه هاي مختلف عليه ايران بشوراند و آنها را تحت الحمايه خود قرار دهد. از اين رو اختلاف هاي ايران با انگليس در دوره پهلوي درباره مسايل مختلف در خليج فارس زمينه ساز برخي سياست هاي توطئه آميز اين كشور شد و سرانجام طرح جعل نام خليج فارس در پي تحول هاي پس از جنگ جهاني دوم به وقوع پيوست و نخستين بار «سرچارلز بلگريو» كارگزار اين كشور در خليج فارس، در راستاي تأمين منافع كشورش و ايجاد شكاف ميان كشورهاي حاضر در منطقه، نام اين دريا را تغيير داد.

**ظرفيت هاي اقتصادي خليج فارس؛ عرصه غلبه انسان بر جبر جغرافيايي
الهياري درباره ظرفيت هاي اقتصادي خليج فارس گفت: در طول تاريخ شاهد هجوم جمعيت به اين منطقه بوده ايم. عامل مهم در اين ميان كه بر اقليم غلبه كرده ظرفيت هاي اقتصادي جنوب ايران است. خليج فارس، آبراهي راهبردي در جهان به شمار مي رود كه ظرفيت هاي اقتصاد سنتي خود در صيد آبزيان را همواره داراست. همچنين با كشف نفت و توسعه صنايع نفت و گاز جنوب ايران به يك جهان كوچك بدل شد كه آن را بايد عرصه غلبه انسان بر جبر جغرافيايي دانست.

**تحول در نظام اقتصادي خليج فارس؛ رونق اقتصاد ملي
رضايي در ارتباط با چگونگي استفاده از اين خليج در راستاي بهره وري اقتصاد ملي، بيان داشت: نه تنها امروز بلكه هزاران سال است كه مردمان سواحل جنوبي ايران، رزق و روزي خود را از دريا گرفته و مي گيرند. از ماهي گيري و صيد مرواريد در روزگار پيشامدرن تا كشف نفت و گاز و احداث پالايشگاه ها، همگي به شدت زندگي مردم جنوب را متأثر ساخته است. رونق اقتصاد نواحي بندري و پس كرانه اي خليج فارس از سياست هايي تاثير مي گيرد كه از طرف دولت در اين منطقه ها اتخاذ مي شود. تحول در نظام اقتصادي اين نواحي مي تواند اثرهاي مناسب و مهمي در بهبود زندگي مردم و اقتصاد ملي داشته باشد.

**خليج فارس؛ مولفه اي مهم در معادله هاي سياسي و اقتصادي جهان
الهياري درباره نقش راهبردي خليج فارس در منطقه و جهان اظهار كرد: خليج فارس هميشه به عنوان يك مولفه مهم در معادله هاي سياسي و اقتصادي جهان به شمار مي رود اما واگرايي سياسي در اين سال ها تبديل به يك گفتمان غالب در منطقه شده است كه اگر تلاشي از طرف كشورهاي منطقه براي رفع اين واگرايي و ترميم همگرايي صورت نگيرد بيم آن مي رود كه كشورهاي ذينفع حاشيه جنوبي آن براي پيشبرد هدف هاي اقتصادي خود گزينه هاي ديگري به قيمت هزينه هاي گزاف منهاي خليج فارس، جست وجو كنند. چون هنوز بسياري از دولت ها بر پايه سياست استعمارگران برنامه هاي خود را تنظيم مي كنند كه هميشه در فرمول هزينه- فرصت، راه هايي كم هزينه تر و با سرعت دستيابي بيشتر را پيگيري كرده اند.

**خليج فارس؛ پل ارتباطي شرق و غرب
رضايي با اشاره به موقعيت راهبردي خليج فارس يادآور شد: مجموع شرايط حاكم بر اين گستره آبي آن را تبديل به يك منطقه سياسي كرده است. ارزش هاي حاكم بر خليج فارس، باعث شده تا قدرت هاي جهاني به آن توجه كنند زيرا تسلط بر تمام و هر يك از منابع آن، موازنه راهبردي قدرت در جهان را تغيير خواهد داد.

اهميت تنگه هرمز از گذشته دور تاكنون به عنوان پل ارتباطي شرق و غرب، وجود جمعيت بزرگ مسلمانان در اين منطقه، ذخيره هاي عظيم نفت و گاز كه به قول «ريچارد نيكسون» رييس جمهوري اسبق آمريكا همچون قلبي، خون جهان را به جريان مي اندازد و برخي عوامل ديگر موقعيت سياسي حساسي را براي اين منطقه ايجاد مي كنند. همچنين بايد دانست در آينده نقش خليج فارس در تحول هاي منطقه اي و جهاني حساس و تعيين كننده است به ويژه كه منابع عظيم گازي در اين منطقه، آينده مسأله انرژي را تحت تأثير قرار مي دهد.

** توسعه صنعت گردشگري در خليج فارس؛ عاملي در افزايش ضريب امنيت اين منطقه
الهياري حلقه مفقوده سواحل شمالي خليج فارس را بُعد گردشگري آن دانست و گفت: هنگامي كه روسيه مي تواند پديده گردشگري حلال را براي مخاطبان مسلمان خود عرضه كند ما مي توانيم بهتر و بيشتر در خليج فارس در همين مقوله فعاليت كنيم. البته گام هايي در اين زمينه برداشته شده كه نمونه مهم در اين زمينه تبديل جزيره هندورابي به يك منطقه گردشگري است كه در مرحله پاياني قرار مي دارد. اين مقوله از اهميت فراواني برخوردار است زيرا توسعه صنعت گردشگري در خليج فارس، ضريب امنيت آن را نيز افزايش خواهد داد.

**خليج فارس؛ احيا كننده گردشگري جنوب ايران
رضايي در ارتباط با صنعت گردشگري در خليج فارس اظهار داشت: تجربه برخي كشورهاي همسايه جنوبي خليج فارس در مسأله گردشگري، اهميت خليج فارس در اين حوزه را نشان مي دهد. اين منطقه با زيبايي هاي طبيعي خود و امكان انجام دادن ورزش هاي دريايي، موهبتي نامحدود در اختيار ما قرار داده است كه بايد به شكل مطلوبي از آن بهره برداري كرد. علاوه بر آن بندرها و جزيره هاي اين منطقه به دليل سابقه خود از آثار و ابنيه تاريخي زيادي برخوردار هستند كه مي تواند در بحث گردشگري به آن توجه كرد و از آن در زمينه احياي گردشگري در جنوب ايران سود جست.

**خليج فارس؛ هويت تاريخي ايران
الهياري نقش خليج فارس را در هويت تاريخي ايرانيان تاثيرگذار دانست و بيان كرد: خليج فارس با تاريخ ايران پيوند خورده است. در تاريخ نوين ايران از عصر صفويه همه مردمان اين مرز و بوم در حفظ اين آبراهه نقش داشته اند بنابراين آن را بايد بخشي از وجود خويش تلقي كنيم. مردمان سواحل شمال و جنوب خليج فارس در طول ساليان متمادي و نه چندان دور در كنار هم و در ابعاد مختلف زندگي كرده اند. با برتري يافتن عنصر سياست بوده است كه اين جوامع از هم دورافتاده اند كه اگر در اين زمينه اقدام هاي موثرتري انجام شود همه از آن سود خواهند برد.

**خليج فارس؛ نماد همبستگي ايرانيان
رضايي در پايان خليج فارس را نشانه اتحاد و همبستگي ايرانيان عنوان كرد و گفت: خليج فارس نه تنها در جايگاه يك مكان جغرافيايي كه به عنوان يك ميراث هزاران ساله تاريخي، هويت خود را از ايرانيان گرفته و آن چنان نيز با هويت ايراني پيوند خورده است كه تصور نامي غير از اين براي آن غيرقابل باور خواهد بود. هجمه به نام خليج فارس همواره با واكنش مردم ايران همراه بوده و نشان مي دهد كه در چنين موقعيت هايي مردم مواضع اي مشترك عليه مهاجمان خواهند داشت. خليج فارس تنها خط مرزي ايران در طول تاريخ بوده است كه همچنان پابرجاست و هيچ گونه تلاشي نتوانست آن را از كشورمان جدا كند به همين دليل مي بينيم به نمادي از همبستگي ايرانيان در دوران معاصر مبدل شده است.
*گروه اطلاع رساني
خبرنگار: مهدي احمدي ** انتشاردهنده: شهربانو جمعه