ممكن است گاهي دلتان بخواهد محل كارتان جايي در دل كوههاي سربهفلككشيده و جنگلهاي سرسبز شمال دقيقا فضايي مثل آنچه تصاوير تلويزيوني اين روزها از آزادشهر گلستان نشان ميدهد، باشد. از پنجره اتاق كارتان كه به بيرون نگاه ميكنيد فقط جنگل ببينيد و هواي تازه استنشاق كنيد اما آيا تابهحال فكر كردهايد كه از پشت ميز كنار پنجره بلند شويد و به اعماق زمين سرك بكشيد.
زمستان در «زمستانيورت»به گزارش عصر ايران، روزنامه وقايع اتفاقيه نوشت: اصلا تابهحال تصور كردهايد كه جايي در عمق 1300 متري زمين كار كنيد؟! دهها پله را پايين برويد و به جايي برسيد كه هيچ اثري از هواي سالم نيست. از كارگران معدن كه بپرسيد، ميگويند: «آنجا ديگر به كل، ارتباطت با دنيا قطع ميشود.
ساعتها كار مداوم بدون كوچكترين امنيتي. زن، بچه، مادر، پدر و هواي سالم را بايد بگذاري براي آن بيرون!» اصلا بههمينخاطر است كه ميگويند كار در معدن، سختترين كار دنياست. فرقي هم نميكند معدن طلا باشد يا زغالسنگ و يا... اما وقتي قرار است زندگيات را آن بيرون جا بگذاري و روزي 6 تا هفت ساعت در عمق زمين بهدنبال سرمايههايي بگردي كه نصف بيشترشان در جيب سرمايهداران ميرود، كمترين انتظارت اين است كه براي راحتي خيال خودشان و حفظ سرمايهشان هم كه شده، اولويت را به كار در شرايط امن بدهند اما افسوس... انگار قرار نيست آب از آب تكان بخورد.
انفجار معدن زمستانيورت آزادشهر، نقطه عطف فجايع معدن در سالهاي گذشته بود كه به باور بسياري، ناشي از اهمال گردانندگان بخش خصوصي و ناايمنبودن شرايط كارگاههاست. اگر تا پيشازاين معدن زغالسنگ «باب نيزو» در زرند با مجموع 30 كشته در طول چند سال، عنوان حادثهخيزترين معدن را به خود اختصاص داده بود، حالا اين عنوان با بيش از 30 كشته به معدن زمستانيورت رسيده است.
ديدن تصاوير كارگراني كه با افسوس، سرنوشت همكارانشان را به نظاره نشستهاند و زناني كه روز و شب با دلهره ازدستدادن همسران كارگرشان زيستهاند، بيش از آنكه ناراحتكننده باشد، باعث خشم و عصبانيت ساير كارگران معادن زغالسنگ ميشود كه مدتهاست ناايمنبودن شرايط كار را فرياد ميزنند؛ كارگران يالشمالي، چشمه پودنه، گله توت و... كه كار در معادن زغالسنگ سالهاست خواب زندگي امن را از آنها و خانوادههايشان ربوده است. درست مانند كارگران معدن زمستانيورت كه مدتها بود درباره شرايط ناايمن كار هشدار داده بودند اما بهار زندگيشان با انفجاري نابهنگام به زمستاني سرد تبديل شد.
خصوصيسازيهاي بيضابطه
فاجعه معدن زمستانيورت آزادشهر، فاجعهاي قابل پيشبيني براي هزاران كارگر معدنچي است كه بارها با گلايهمندي از شرايط ناايمن كار، در اعماق زمين كار ميكنند و ثمره خصوصيسازي بيضابطه بيش از 95 درصد معادن ايران بوده كه در 10 تا 15 ساله اخير به اوج خود رسيده است.
ورود هلدينگهاي بزرگ اقتصادي وابسته به منابع قدرت، بزرگترين خطري است كه نتيجه آن عدم اولويتگذاري در ارتقاي زيرساختهاي ايمني و بهداشت كار است. وجود نگاه امنيتي به معادن حتي باعث شده در اغلب مواقع از ورود انجمن هاي صنفي مستقل ايمني و بهداشت كار براي بازديد از معادن ممانعت به عمل بيايد.
آنچنان كه گزارشها نشان ميدهند، معدن زمستانيورت تحت پوشش شركت صنعتي و معدني شمالشرق شاهرود است كه سه عضو از پنج عضو هيأتمديره آن به شركتهاي زيرمجموعه هلدينگ توسعه معادن روي ايران تعلق دارد. شركت بازرگاني توسعه صنعت روي و شركت معدنكاران انگوران وابسته به هلدينگ توسعه معادن روي ايران است كه در اين هلدينگ نيز عمده سهام، متعلق به شركتهاي گروه مالي مهر اقتصاد و شركت سرمايهگذاري مهر اقتصاد ايرانيان و... است كه تحت پوشش بانك مهر اقتصاد هستند. بررسيها نشان ميدهند، بانك مهر اقتصاد نيز از ابتداي شروع فعاليت خود با نام مؤسسه قرضالحسنه بسيجيان در سال ۱۳۷۲ شكل گرفته بود كه هماكنون زيرمجموعه بنياد تعاون بسيج است.
معاون امور معادن و صنايع معدني نيز پس از بازديد از معدن زمستانيورت گفته است، معدن زغالسنگ قشلاق با اينكه در سال 1382 انتفاعي شده اما سهم عمده اين معدن، متعلق به صندوق مهر اقتصاد ايرانيان (بسيج) و نزديك به ٥٠ درصد از سهم آن متعلق به كارمندان بازنشسته زغالسنگ و مردم عادي است.
بااينحال، آنچنان كه اسناد رسمي نشان ميدهند، اعضاي هيأتمديره اين شركت معدني اغلب منصوبشده از طرف هلدينگ توسعه معادن روي ايران هستند و مردم عادي يا بازنشستگان معدن، سهمي در مديريت كلان اين شركت معدني ندارند و معدن كاملا بهصورت خصوصي اداره ميشود.
مروري بر حوادث چند سال گذشته معادن خصوصي كشور نشان ميدهد اگر حادثه پلاسكو اولين حادثه در سطح نمادهاي شهري بوده، در بخش معدن سالهاست فجايع مرگباري، جان هزاران كارگر ايراني را ميگيرد و چارهاي هم براي آن انديشيده نميشود. اين مسئله البته ناشي از نگرش فرادستانه اربابان بخش خصوصي است كه با پذيرفتن ريسكِ بهحداقلرساندن ايمني، بهدنبال منافع حداكثري خود در بخش معدن هستند. بخشي كه سالهاست با واگذاري به بخش خصوصي، عملا نظارت و بازرسي بر معادن در آن فراموش شده است.
از باب نيزو در كرمان تا زمستانيورت!
اگرچه آنچه در زمستانيورت اتفاق افتاد، فاجعهاي بيسابقه در تاريخ صنايع معدني ايران در سالهاي گذشته بود اما مروري بر حوادث يك دهه اخير نشان ميدهد حوادث معدنياي كه در اثر انتشار گاز متان و انفجار اتفاق افتاده، بيش از آنچه قابل تصور است، بوده است. در مرداد 84 در اثر آتشسوزي و گازگرفتگي در معدن «طرزه» كه وابسته به شركت زغالسنگ البرز شرقي شاهرود بود، پنج كارگر جانشان را از دست دادند.
در همان ماه، چهار كارگر معدن زغالسنگ «هجدك» از توابع شهرستان راور كرمان در حادثهاي مشابه در حين كار در معدن كشته شدند؛ هر دوي اين معادن وابسته به بخش خصوصي و داراي ضريب ايمني پاييني بودند.
اما فاجعه به همينجا محدود نشد و سهم كرمان از حوادث ناشي از كار در معادن زغالسنگ در سالهاي گذشته مرتبا بالا رفت. در روز 22 شهريور همان سال كه سال سياهي براي كارگران معدن در ايران بود، 9 كارگر معدن زغالسنگ «باب نيزو» از توابع شهرستان زرند، در اثر انفجار گاز كشته شدند. اين معدن در سال 88 هم مجدد با حادثهاي مشابه منفجر شد و جمعي از كارگران بخش استخراج در اين حادثه كشته شدند.
آنطور كه گزارشها نشان ميدهند، اين معدن در فاصله سالهاي 1372، 1384و 1388 سه حادثه انفجار را تجربه كرد كه منجر به كشتهشدن جمعا 30 كارگر معدنچي و مجروحشدن بيش از 40 كارگر شد. پس از آن، اين معدن متعلق به بخش خصوصي براي مدتي تعطيل شد و كارگران بارها هشدار دادند اين فجايع، ناشي از نبود شرايط ايمن در كارگاههاست.
باوجود اين هشدارها و ردشدن سايه مرگ از سر كارگران شاغل در معادن زغالسنگ كشور، حوادث، يكي پس از ديگري رخ ميداد. سال 91 بود كه باز هم در اثر انفجار گازهاي متراكم كه موجب مسدودشدن راههاي ورودي و خروجي به تونل استخراج و حبسشدن كارگران شد، هشت كارگر معدن زغالسنگ «يالشمالي» در طبس در حين كار كشته شدند. در آنجا هم اتفاقي مانند آنچه در معدن زمستانيورت غربي رخ داده است، افتاد. از بين دهها كارگر محبوسشده، چهار نفر از كارگران در دهانه تونل و در عمق 50 متري، جان خود را از دست دادند و چهار نفر ديگر نيز در عمق زمين محبوس شدند و جانشان را از دست دادند.
در اسفند 92 نيز معدن زغالسنگ چشمه پودنه در كوهبنان كرمان، در حادثه انفجار دچار حادثه شد و درپي ريزش معدن، سه كارگر جان خود را از دست دادند تا اين كارگران هم از حوادث ناشي از اهمال كارفرماي بخش خصوصي در امان نمانند. نماينده كارگران اين معدن نيز در زمان وقوع حادثه، دليل اين اتفاق را بيتوجهي كارفرما به هشدارهاي كارگران درباره ايمني كار عنوان كرده بود.
همچنين در حادثهاي مشابه كه در معدن زغالسنگ گله توت در كرمان اتفاق افتاد و منجر به مرگ يك كارگر 23 ساله شد، كارفرما صددرصد مقصر شناخته شد. بااينحال، زماني كه خبرنگار ايلنا (خبرگزاري كار ايران) بحث ايمننبودن معادن زغالسنگ را با كارفرماي معدن مطرح كرد، با واكنش تند او مواجه شد كه گفته بود: «در جادههاي كشور، هر روز تعداد زيادي كشته ميشوند؛ چرا هيچكس به آنها رسيدگي نميكند؟! كار در معدن، جنگ با طبيعت است و اين مشكلات هم اتفاق ميافتد... .»
هشدارها نتيجه نداد
بعد از ادامهدارشدن اين حوادث بود كه خانه معدن ايران با نوشتن بيانيهاي كه البته بيشتر ناظر بر نحوه خريدوفروش زغالسنگ و هشدار به مسئولان درباره پايينآمدن ميزان سوددهي آن براي سرمايهگذاران بخش خصوصي بود، بهصورت تلويحي و با ذكر مستنداتي همچون انفجار گاز در معدن چشمه پودنه كه منجر به كشتهشدن سه كارگر شد، اعلام شده بود كه درحالحاضر، وضعيت ايمني در معادن زغالسنگ كشور در بدترين شرايط خود از ابتداي شروع فعاليت صنعتي معادن زغالسنگ كشور قرار دارد.
اكثريت ماشينآلات و تجهيزات در حال استفاده معادن زغالسنگ، كهنه و مستهلك و از نظر فني و استاندارد ايمني براي استفاده در معادن زغالسنگ مجاز نيستند. در اين نامه كه اينبار به امضاي كارفرمايان ۲۲ معدن خصوصي كشور ازجمله شركت سرمايهگذاري صنعت ذغال كرمان، شركت زغالسنگ نگين طبس، شركت معدنجو، شركت تعاوني معدنكاران زغالسنگ شاهرود و... رسيد، آمده بود: «با توجه به تكرار حوادث تأسفبار در معادن زغالسنگ زيرزميني در چند سال اخير، براي چندمينبار نسبت به شرايط نابسامان معادن زغالسنگ هشدار ميدهيم.»
آنها اذعان كرده بودند كه عدم پرداخت مطالبات معوقه سبب نامطلوبشدن شرايط ايمني در معادن زغالسنگ شده كه با توجه به حساسيت و گازخيزي بالا در معادن زغالسنگ، احتمال بروز حوادث تلخ در اين معادن را افزايش داده است. در اين بيانيه نسبت به گازخيزي بالا در معادن زغالسنگ و احتمال بروز حوادث و انفجار در اين معادن زغالسنگ كشور هشدار داده شده بود.
بازرسي فرمايشي و مهر سكوت بر دهان كارگران
فقدان مسئول ايمني در بسياري از معادن زغالسنگ كشور، يكي از بحرانهايي است كه سالهاست فعالان كارگري نسبت به وجود آن هشدار دادهاند. اين در حالي است كه براساس اصول ايمني، كارفرما موظف به استخدام يك مسئول ايمني متخصص است كه او مسئوليت نظارت بر ايمني عمليات بهرهبرداري از معدن را برعهده دارد و بنا به وظايف خود قبل از ورود كارگران به عمق زمين بايد ميزان گاز موجود را بررسي كرده و در صورت ازدحام گاز، دستور تهويه تونل را صادر كند.
اين در حالي است كه عنوان مسئول ايمني در برخي معادن زغالسنگ كشور در اختيار كارگراني است كه آموزشهاي لازم را براي نظارت بر موارد ايمني معدن نديدهاند. از طرفي، كارگران اين معادن به دليل شرايط سخت معيشتي و از ترس اينكه مبادا اظهارات آنها باعث ازدستدادن شغلشان شود، ساكت ميمانند و تا حادثهاي رخ ندهد از گفتن حقيقت درباره آنچه در معادن ايران ميگذرد، خودداري ميكنند.
اين در حالي است كه قانون كار، جايگاه ويژهاي براي بازرسان كار بهعنوان ضابط قضايي تعيين كرده و حتي به بازرسان كار، اجازه توقيف فعاليت معدن در صورت رعايتنشدن نكات ايمني را داده است. علاوهبر بازرسيهاي منظم، نحوه بازرسي بازرسان اداره كار از معادن نيز مهم است و آنچنان كه گزارشها نشان ميدهند، اغلب اين بازرسيها بهصورت سطحي انجام ميگيرد و با بازديد مسئولان اداري و دفتري به پايان ميرسد.
فعالان كارگري معتقدند، نحوه بازرسي از معادن زغالسنگ بايد تخصصي باشد و بازرسان كار در مناطق معدني بايد دورههاي تخصصي درزمينه نحوه بازرسي از معادن ديده باشند يا علاوهبرآن حداقل يك نفر كارشناس باتجربه و آشنا به اصول ايمني در معادن در كنار بازرسان كار حضور داشته باشد.
*عصرايران/16 ارديبهشت 96
*اول*انتشاردهنده:عليرضافرجي
تهران- ايرنا- عصر ايران در يادداشتي آورده است:كارگران معادن زغالسنگ سالها پيش درباره بروز فجايع معدني هشدار داده بودند.