متن كامل اين مطلب بدين شرح است؛ رحمتا... صديق سروستاني در كتاب آسيبشناسي اجتماعي خشونت را به عنوان رفتاري تعريف ميكند كه با هدف آسيب رساندن به ديگران انجام ميشود و از اين منظر رفتارهايي نظير تحقير كردن يا توهين به ديگران، قتل، ضرب و جرح، تجاوز، از بين بردن اموال و داراييهاي ديگران و... را جزو رفتارهاي خشونتورزانه قلمداد مي كند كه متاسفانه آمارشان در ايران نه تنها كم نيست، بلكه با سرعت رشد ميكند و بدتر از آن براساس اعلام مراجع رسمي قضايي استان و شخص دادستان محترم مشكل خشونت در استان كرمانشاه طي سالهاي اخير به يك معضل جدي اجتماعي تبديل شده است.
هرچند كه ما از ميزان جرايم خشونت آميز و يا از نقش و تاثير خشونت در جنبه هاي مختلف زندگي مردم استان كه مبتني بر يك تحليل ميداني علمي دقيق باشد، آمار دقيقي در دست نداريم، اما از شكل تعاملات اجتماعي- ارتباطي روزمره شهروندان به خوبي مي توان اثرات خشونت را دريافت كرد.
مشخص است كه خشم سن و سال نميشناسد و اين مشكل تنها منحصر به رفتار جوانان نيست و در هر قشري و در ميان افراد هر جامعهاي ميتوان آدمهاي خشني را پيدا كرد كه به سبب شيوه نادرستي كه در بروز احساس منفي خود دارند و با تكيه بر يك سري روشهاي پرخاشگرانه نامناسب، زندگي را به كام اطرافيانشان تلخ كرده و باعث به وجود آمدن نوعي احساس بدبيني در آنها ميشوند.
نكته حائز توجه ديگر اينكه امروز شاهد بروز رفتارهاي پرخاشگرانه در تمام سطوح تحصيلي، طبقاتي، شغلي، اقتصادي و اجتماعي هستيم. مطالعاتي كه توسط محققاني همچون اسميت و شارپ و اولوئوس در سالهاي 1995 تا 1999 ميلادي انجام شد، نشان داد كه خشونت نه فقط به مرور در حال افزايش است بلكه حالتي جديتر و آسيبزنندهتر به خود گرفته است. اما در عين حال پژوهش هاي ديگري گوياي اين مطلب است كه افرادي كه از محروميت اقتصادي، اجتماعي برخوردارند براي يادگيري رفتار خشونتآميز مستعدترند به عبارتي ميزان خشونت در افراد پايگاه اقتصادي اجتماعي پايين نسبت به افرادي كه متعلق به پايگاه متوسط و بالاتر هستند، بيشتر است.
اما خشم معلول علت هاي فراواني مي تواند باشد از جمله مي توان گفت كه زماني كه فرد قادر نباشد هيجانهاي رفتاري خود را مديريت كند، همچنين تغيير سبك زندگي و فاصله گرفتن از روشهاي مرسوم زندگي منجر به اين فرايند ميشود.
بخش عظيم از خشونت اكتسابي و محيطي است تا ژنتيكي، كه در خانه و از والدين به فرزندان منتقل ميشود و كودكان و نوجوانان آن را در جامعه ياد ميگيرند و با استفاده از فيلم و بازيهاي خشن اين مساله در جامعه تشديد ميشود. وجود ماهواره و بازيهاي خشن سايبري به عنوان عوامل روحي و رواني نيز تاثير بسيار زيادي در بروز خشونت دارند.
مسئله مهمتري كه جامعه امروز ما با آن مواجهه شده، اين است كه در نسل جديد فرزندان ما به دليل دوري از معنويت، ميل بيشتري به نشان دادن رفتارهاي خشونتآميز دارند. به طوري كه در يكي از پژوهشهايي كه طي سالهاي اخير انجام شده، مشخص شده كه در خانوادههاي غيرمذهبي 6 برابر خانوادههاي مذهبي خشونت وجود دارد و با توجه با اين مسئله كه فرو خوردن خشم يكي از اولين دستورات اسلامي است، اين نتيجه در پي كمرنگ شدن معنويات در جامعه چندان هم دور از ذهن نيست.
البته بايد توجه داشت كه عوامل محيطي از جمله گراني و تورم و نبود امكانات مناسب اجتماعي مثل مراكز درماني و حتي نبود وسايل حمل و نقل مناسب و قابل دسترس براي همه اقشار جامعه و به طور يكسان و عادلانه همچنين نبود حقوق شهروندي مناسب و اثرپذيري شهروندان از تنشها از ديگرعوامل مهم بروز خشونت است. مثلا رانندهاي بعد از خريدن سيبزميني با قيمت گران فكر ميكند بايد كرايه بيشتري از مسافرش بگيرد.
اضطراب اجتماعي مهم ديگري كه جامعه امروز ما با آن روبه روست، ناشي از تنشهاي سياسي مديران جامعه و كشيده شدنشان به سمت مردم است كه ميتوان اين مساله را نيز از دلايل بروز خشونت در جامعه دانست. گاهي نيز مديران در جوامع رو به پيشرفت با اعلام آمارهاي نگرانكننده باعث دامن زدن به خشونت در جامعه ميشوند.
متاسفانه آشكار است كه امروزه در استان و به ويژه شهر كرمانشاه درگيريهاي كلامي و فيزيكي به سطح هشدار دهنده اي رسيده است كه براي حل آن در گام اول بايد بر خانواده و سپس برنهادهاي آموزشي همچون مدرسه و دانشگاه، رسانه و... متمركز شد و مديران و متوليان امر نيز بايد براساس آنچه كه گفته شد به صورت جدي تر به وظايف خود عمل كنند.
همانطور كه درشماره قبلي نشريه عنوان شد يكي از دلايل اينكه مديران ما بايد از پشت ميزهايشان برخيزند مسايلي همچون موضوع اين يادداشت است.
3033انتشار دهنده:فرزاد نويدي
كرمانشاه- ايرنا- هفته نامه 'رازآور' چاپ كرمانشاه در اين شماره خود مطلبي را با عنوان 'بررسي جامعه شناسانه خشم به عنوان يك معضل جدي اجتماعي؛ غوغاي پرخاشگري در كرمانشاه' به قلم 'فرزاد سهيلي' مديرمسوول اين نشريه محلي منتشر كرده است.