«سيدحسين موسويان» در مقاله اي كه در روزنامه المانيتور به چاپ رسيد، نوشت: دونالد ترامپ رئيس جمهوري آمريكا، پس از 9 ماه بياعتنايي به سياست دولت اوباما در قبال ايران، سرانجام راهبرد خود را در مقابل جمهوري اسلامي اعلام كرد: رويارويي همهجانبه.
وي نوشت: سخنراني روز 13 اكتبر ( 21 مهر) وي كه هيچ كم از جنگطلبي نداشت، با زدودن دورنماي ديپلماسي موفقيتآميز هسته اي دولت پيشين ميان ايران و آمريكا همراه بود.
پژوهشگر دانشگاه پرينستون نوشت: سخنراني ترامپ و جزئيات مندرج در گزاره برگ كاخ سفيد مبني بر سياستهاي او در قبال ايران، بر اتهامات سنتي آمريكا استوار است: نفوذ ايران در منطقه، قابليتهاي دفاعي اين كشور (مانند برنامهٔ موشكهاي بالستيك)، سياستهاي داخلياش و همچنين نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامي.
وي مي افزايد: البته ترامپ تهديد خود را در مورد عدم تأييد پايبندي ايران به برجام، در شرايطي عملي كرد كه مشاوران ارشد او و متحدان اروپايياش نظري متضاد داشتند و آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيز بارها بر پايبندي ايران به تعهداتش طبق توافق اتمي، تأكيد كرده بود.
به نوشته موسويان، اظهارات ترامپ درقبال ايران، درحقيقت مجموعه اي از تندروانهترين مواضع يكايك دولتهاي آمريكا پس از انقلاب اسلامي 1357 (غير از دور دوم رياست جمهوري اوباما) بود. تمامي رؤساي جمهوري آمريكا از آن زمان، حكومت ايران را به حمايت از تروريسم، بيثبات كردن منطقه و نقض حقوق مردمش متهم ساختهاند.
موسويان مي نويسد: سياستهاي آمريكا از طرق مختلف مانند تلاش براي منزوي ساختن ايران، تحريك قدرتهاي منطقهاي و بينالمللي عليه اين كشور، صدور اسلحه به كشورهاي متخاصم ايران در منطقه، حمايت از گروههاي خشونتطلب اپوزيسيون و جداييطلبان داخلي و جنگ پنهان با هدف از بين بردن تواناييهاي اقتصادي و نظامي ايران، كاملا در مسير تغيير رژيم صورت گرفته است.
عضو سابق تيم مذاكره كننده هسته اي ايران مي افزايد: سخنراني اخير ترامپ فاقد يك راهبرد دقيق بود. به جاي ارائه يك راهبرد مشخص، او بر لفاظي ها و توهينهايي تكيه كرد كه ايرانيان را از هر طيف سياسي به واكنش برانگيخت.
يكي از مثالزدنيترين نكات، استفاده از واژهٔ جعلي «خليج عربي» به جاي استفاده از نام بينالمللي و تاريخي 'خليج فارس' بود كه كرانهٔ جنوب غربي ايران را از شبهجزيرهٔ عربستان جدا ميكند.
عضو سابق تيم مذاكره كننده هسته اي ايران مي نويسد: ايالات متحده همانند سازمان ملل متحد، به طور رسمي اسم خليج فارس را به كار ميبرد. در نتيجه، به كارگيري چنين الفاظي در تضاد با اظهارات رياكارانهٔ ترامپ دربارهٔ «تاريخ، فرهنگ و تمدن پرافتخار» مردم ايران قرار ميگيرد.
به نوشته موسويان، ادعاي ترامپ مبني بر قرارگرفتن در كنار مردم ايران، با تصميم او براي محدودكردن ورود ايرانيان به آمريكا مغاير است. در مورد برجام، سخنراني ترامپ و سياست جديدش، نشان ميدهد كه او به دنبال تحريك ايران براي خروج از توافق است. با توجه به حمايت بينالمللي از توافق اتمي، ترامپ گزينههاي محدودي دارد و به همين خاطر تلاش ميكند با ايجاد يك اجماع بينالمللي در جهت تحريم ايران به خاطر مسائل غيرهستهاي مانند ادعاي «رفتار» نامناسب ايران در منطقه، توافق را از اعتبار خارج كند.
به نوشته موسويان، درحالي كه سخنراني ترامپ استقبال فوري مقامهاي صهيونيستي، عربستان سعودي، امارات متحده عربي و بحرين را به دنبال داشت، ليكن متحدان سنتي آمريكا در اروپا به وضوح حمايت مستحكم خود را از برجام و قصدشان را براي ادامهٔ تعامل ديپلماتيك با ايران متعاقب برجام، ابراز كردهاند.
آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيز بار ديگر تأكيد كرد كه ايران به تعهداتش در چارچوب برجام كاملاً عمل كرده است. بنابراين، به نظر ميرسد كه ايالات متحده انزواي بيسابقهاي را در جامعه بينالملل در رويارويي با ايران، تجربه ميكند. در واقع، پس از سخنراني ترامپ، «فدريكا موگريني» مسئول سياست خارجي اتحاديهٔ اروپا، اظهار كرد: «اتحاديه اروپا در همراهي با جامعهٔ بينالملل، آشكارا تأكيد كرده كه توافق پابرجاست و پابرجا خواهد ماند.»
«سيدحسين موسويان» مي نويسد: با توجه به تكرار فزايندهٔ اظهارات دولت ترامپ براي تغيير رژيم در ايران به عنوان يك هدف غايي در سياست خارجي، شرايط كنوني ممكن است به سرعت وخيمتر شوند. ركس تيلرسون وزير خارجه آمريكا روز 15 اكتبر بار ديگر گفت كه «مرحلهٔ نهايي بازي» براي واشنگتن، سرنگوني حكومت ايران است. ترامپ با تمسك به سياست تغيير رژيم، نه تنها شعارهاي كارزار انتخاباتي خود را در انتقاد به سياستهاي تغيير رژيم دولتهاي «باراك اوباما» و «جرج دبليو بوش» نقض ميكند، بلكه منشور سازمان ملل متحد را نيز زير پا ميگذارد و خاطرهٔ كودتاي 28 مرداد 1332 و سرنگوني دولت منتخب مردمي دكتر محمد مصدق را به دست سازمان سيا، در اذهان ايرانيان زنده ميكند.
تلاشهاي ترامپ براي فاصله انداختن ميان مردم و حكومت در ايران، يا حتي در ميان جناحهاي مخالف حكومت، بيهوده است و با اين شيوه هر گونه كوشش را براي مذاكره با تهران بر سر هر موضوعي، با شكست مواجه خواهد كرد.
عدم تأييد پايبندي ايران به برجام از جانب ترامپ و همچنين الفاظ بسيار تند ضد ايراني او، نهتنها متحدان آمريكا را رنجانده، بلكه مردم ايران را از طيفهاي مختلف، پشت حكومتشان گرد آورده است.
مضاف بر اين، ترامپ با حملات جنجالآميزش به آيتالله خامنهاي رهبر معظم جمهوري اسلامي و همچنين سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، هرگونه احتمال مذاكره با تهران را از بين برده است و دو كشور را در مسير خطرناك جنگ قرار ميدهد.
حاصلجمع استراتژي حدود 40 دهه رويارويي آمريكا با ايران، تنها كاهش نفوذ ايالات متحده در منطقه و آسيب پذيري متحدان خودكامهٔ اين كشور بوده؛ در صورتي كه ايران تبديل به يك قدرت بزرگ منطقهاي شده است.
پژوهشگر دانشگاه پرينستون در پايان مقاله خود نوشت: اتخاذ موضعي چنين خصمانه از سوي ترامپ نسبت به ايران -و بهويژه در قبال آيتالله خامنهاي رهبر معظم انقلاب و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، آمريكا را در موضع خصومت قطعي عليه جمهوري اسلامي قرار ميدهد و كماكان اين كشور را در باتلاق مداخلهٔ پر هزينه در منطقه باقي ميگذارد؛ هزينهاي غيرضروري كه بر منابع مالي و انساني و اعتبار جهاني اين كشور آثاري منفي خواهد گذاشت.
شبك**اروپام *5*491**1392**انتشار: ابوالفضل بابايي
سيدحسين موسويان:راهبرد جديد ترامپ خشم مردم ايران از آمريكا را درپي خواهد داشت
۲۷ مهر ۱۳۹۶، ۲۰:۰۶
کد خبر:
82701866
مادريد-ايرنا- «سيدحسين موسويان» عضو سابق تيم مذاكره كننده هسته اي ايران و پژوهشگر دانشگاه پرينستون در مقاله اي نوشت: راهبرد جديد دولت ترامپ مبني بر منازعه دائمي در قبال ايران، نه تنها درهاي ديپلماسي را ميبندد، بلكه خشم مردم ايران از آمريكا را نيز درپي خواهد داشت.