۳ آبان ۱۳۹۶، ۹:۲۱
کد خبر: 82707584
T T
۰ نفر

دو نگاه متضاد به روياي سعودي

۳ آبان ۱۳۹۶، ۹:۲۱
کد خبر: 82707584
دو نگاه متضاد به روياي سعودي

تهران- ايرنا- روزنامه دنياي اقتصاد با اين پرسش كه آيا اصلاحات عربستان به بن‌بست مي‌خورد؟ نوشت: موج اصلاحات در عربستان سعودي در حالي اقتصاد و باورهاي فرهنگي اين كشور را فراگرفته است كه مي‌توان گفت فروش بخشي از سهام شركت ملي نفت عربستان در سال 2018، مهم‌ترين قسمت و ضامن اجراي اين سلسه اصلاحات است.

در ادامه اين گزارش مي خوانيم: گرچه سعودي‌ها به درآمد بيش از 100 ميليارد دلاري عرضه عمومي سهام آرامكو براي پيشبرد برنامه‌هاي اصلاحي چشم دوخته‌اند، اما تحليلگران عقيده دارند عربستان يا در موعد مقرر موفق به عرضه اوليه نخواهد بود يا بنا بر برخي دلايل مانند محرمانه بودن اطلاعات اين شركت، از عرضه عمومي آن منصرف خواهد شد.

«برنامه عربستان براي عرضه اوليه بخشي از سهام آرامكو در جريان است.» اين جمله‌اي بود كه روز گذشته امين ناصر، مديرعامل شركت آرامكو (شركت ملي نفت عربستان) به سي‌ان‌بي‌سي گفت تا شايد نقطه پاياني بر نقدها و اما و اگرهاي عرضه به موقع 5 درصد از سهام بزرگ‌ترين‌ شركت نفتي دنيا گذاشته باشد.

تحقق روياي عربي در چشم‌انداز سال 2030 كه وليعهد جوان سعودي خواب آن را براي اين كشور ديده است؛ در حالي به فروش 5 درصد از سهام آرامكو با ارزش احتمالي 100 ميليارد دلار بستگي دارد كه با نزديك‌تر شدن به سال 2018، گمانه‌ها از عرضه به موقع اين سهام و چگونگي انجام اين كار در نيمه دوم اين سال افزايش يافته است. هرچند پيش از اين نيز گمانه‌ها درباره زمان و چگونگي عرضه عمومي 5 درصد از سهام بزرگ‌ترين‌ شركت نفتي دنيا كم نبود. در اين شرايط دو گمانه بزرگ پيش روي روياي سعودي مطرح مي‌شود. اول اينكه برخي اعلام مي‌كنند عربستان نمي‌تواند سهام آرامكو را به‌صورت عمومي عرضه كند و آن را به شكل خصوصي به چين خواهد فروخت. اما دومين ابهام به زمان واگذاري به سهام و تاخير در آن مربوط مي‌شود.با اين حال آن‌طور كه مديرعامل صندوق سرمايه‌گذاري عمومي عربستان در حاشيه كنفرانس سرمايه‌گذاري در رياض درباره عرضه اوليه سهام آرامكو به خبرنگاران گفته است «همه چيز در دست انجام است و در 2018 به‌عنوان سال هدف انجام مي‌شود، چيزي كه بتواند ما را از ادامه اين مسير منصرف كند، وجود ندارد.» به گزارش رويترز او نسبت به ورود احتمالي برخي سرمايه‌گذاران مانند چين و به تاخير افتادن عرضه سهام آرامكو، پاسخ منفي داد.

ريشه اين سوال به پيشنهاد چين براي خريد تمام 5 درصد سهام شركت آرامكو بازمي‌گردد. هفته گذشته خبري مبني بر علاقه‌مندي شركت‌هاي نفتي دولتي پتروچاينا و سينوپك نسبت به انعقاد قراردادي مستقيم با آرامكو براي خريد بخشي از سهام اين شركت منتشر شد. ورود چين به ماجراي عرضه سهام آرامكو در حالي بود كه روز گذشته مديرعامل آرامكو اعلام كرد «بورس‌ داخلي عربستان و بورس‌هاي بين‌المللي مانند نيويورك، لندن، توكيو و هنگ‌كنگ در فهرست اين غول نفتي به‌عنوان كانديداهايي براي عرضه سهام، حضور دارند.»

با اين حال نقشي كه چين مي‌تواند در زمينه عرضه 5 درصد از سهام اوليه آرامكو براي عربستان سعودي بازي كند، مي‌تواند بسيار متفاوت از بورس‌هاي بين‌المللي براي عربستان باشد. آن‌طور كه امين ناصر در جمع خبرنگاران در حاشيه كنفرانس رياض اعلام كرده است «در حال حاضر اطلاعات لازم به‌صورت جزئي از سوي كارشناسان ما در دست بررسي است و در نهايت تصميم در مورد محل عرضه اعلام خواهد شد.» اما آيا عربستان مي‌تواند برنامه فروش بخشي از سهام آرامكو را در نيمه دوم سال 2018 عملياتي كند؟ اين سوال در شرايطي مطرح است كه در كنار مشكلات داخلي و بين‌المللي فراواني كه بر سر راه عربستان براي عرضه آرامكو وجود دارد، گفته مي‌شود اين كشور به قيمت نفتي بالاتر از آنچه حالا در بازار وجود دارد، نيازمند است در غير اين صورت ممكن است فروش سهام آرامكو براي سعودي‌ها و وليعهد جوان آنها جز زيان و اعتراض مردم چيزي نداشته باشد.

** تاخير در تحقق روياي عربي
يكي از مهم‌ترين اما و اگرهايي كه اخيرا در رابطه با اجراي طرح فروش 5 درصد از سهام آرامكو مطرح شده است، تاخير عرضه تا سال 2019 است. اگرچه مقام‌هاي عربستاني از جمله امين ناصر، بارها اين احتمال را رد كرده‌اند با اين حال توانايي انجام اين پروژه توسط عربستان، همچنان از سوي رسانه‌ها و كارشناسان مورد سوال است.

چندي قبل روزنامه فايننشال تايمز از عقب‌نشيني عربستان از فروش عمومي سهام اين شركت در بورس‌هاي جهاني خبر داده بود. شفاف‌سازي ساختار مالي شركت آرامكو نخستين گامي است كه سعودي‌ها بايد براي حضور در بورس‌هاي بين‌المللي بردارند، از همين رو به علت محرمانه بودن بسياري از اطلاعات اين شركت، بعيد نيست سهام اين غول نفتي در بورس‌هاي بين‌المللي عرضه نشود. با اين حال خبر فايننشال تايمز از سوي آرامكو تكذيب شد و آنها اعلام كردند «اين خبر تنها يك پيش‌بيني است.»اما فايننشال تايمز تنها رسانه‌اي نبود كه عرضه سهام آرامكو را به چالش كشيد چراكه بلومبرگ نيز پيش از آن با انتشار گزارشي به اين موضوع اشاره كرده بود كه «عربستان سعودي در نظر دارد عرضه عمومي بين‌المللي سهام آرامكو را حداقل تا سال 2019 به تاخير بيندازد، با اين حال فروش داخلي سهام اين شركت در سال آينده ميلادي ممكن خواهد بود.»عرضه 5 درصد از سهام شركت آرامكو در بازار بورس بخشي از يك برنامه اصلاحات گسترده اقتصادي است كه محمد بن سلمان، شاهزاده جوان قصد اجراي آن را در عربستان دارد تا در افق 2030 عربستان را تبديل به كشوري پيشرفته كرده باشد كه بخشي از كارها در آن از سوي بخش خصوصي و با اتكاي كمتر به نفت انجام مي‌شود.

به اين ترتيب هرگونه تاخير در اجراي يكي از برنامه‌هاي اصلاحات اقتصادي، مي‌تواند زنجيره‌اي از عقب‌ماندگي‌ها را به همراه داشته باشد. اصلاحات اقتصادي عربستان (كه فروش بخشي از سهام آرامكو در دل آن قرار دارد) در گام نخست شامل صدها طرح بوده است كه در گام‌هاي بعدي به 36 طرح كاهش يافت و هر كدام از وزارتخانه‌هاي اين كشور مسوول اجراي چند طرح شدند.با اين حال در شرايطي كه دولت عربستان سعودي اصرار دارد عرضه اوليه سهام آرامكو در موعد مقرر (نيمه دوم 2018) انجام شود، كارهاي بسياري مانند مشخص كردن محل عرضه اين سهام يا افزايش توانايي اين شركت در فروش سهام در آن سوي مرزهاي عربستان باقي مانده است. در چنين شرايطي مقام‌هاي عربستاني از كوچك‌ترين‌ فرصت‌هايي كه به دست مي‌آورند بهره‌ مي‌برند تا تاكيد كنند «روند‌ آي پي او (عرضه اوليه سهام) به خوبي در حال انجام است و آرامكو در حال كسب اطمينان از اين است كه تمام الزامات اجراي اين طرح به موقع و در بالاترين سطح استاندارد فراهم باشد.»

با اين وجود بلومبرگ رسانه‌اي بود كه در گزارشي از آماده كردن برنامه‌هاي جايگزين از سوي رياض براي جبران تاخير احتمالي در عرضه سهام آرامكو و انجام آن در سال 2019 خبر داد. اين خبر در نبود اطلاعاتي منتشر شد كه مي‌تواند اعتماد سرمايه‌گذاران را جلب كند؛ اطلاعاتي نظير محل‌هاي عرضه، بخش مشخصي از آرامكو كه قرار است فروخته شود، حجم ذخاير نفت خام عربستان و قيمت. تنها اطلاعاتي كه وجود دارد، اظهارات جسته و گريخته مقام‌هاي نفتي عربستاني است مانند آنچه خالد الفالح، وزير نفت عربستان دوم فوريه در سميناري در رياض اعلام كرد. به گفته الفالح، عربستان قصد دارد سهام آرامكو را در چند بازار (حداقل دو يا سه بازار) عرضه كند. هرچند ميان بورس‌هاي بين‌المللي براي جذب سهام آرامكو و عرضه آن رقابت وجود دارد، اما با اين حال شواهد نشان مي‌دهد همچنان گمانه‌ها و نگراني‌ها از اطلاعات لازم و مفيد براي سرمايه‌گذاران بيشتر است.

** چرا واگذاري خصوصي؟
هرچند مديرعامل آرامكو احتمال واگذاري 5 درصد از سهام آرامكو به چين را با قاطعيت رد كرده، اما دلايل و استدلال‌هاي گوناگوني كه درخصوص واگذاري خصوصي سهام آرامكو به جاي واگذاري عمومي آن ارائه مي‌شود، چنان منطقي است كه وقوع آن را به‌عنوان يك احتمال همچنان باقي مي‌گذارد.اولين استدلال در اين خصوص اين است كه اين راه ساده‌اي براي عربستان سعودي در جذب پول است. اما نيك‌ باتلر، ستون‌‌نويس فايننشال تايمز به‌عنوان كسي كه اولين بار احتمال واگذاري سهام آرامكو به چين را مطرح كرد، بر اين باور است كه پشت چنين واگذاري استدلال‌هاي بسيار پيچيده‌اي قرار دارد. باتلر با بيان اينكه دستيابي به اين مقدار پول (100 ميليارد دلار) مي‌تواند عربستان را براي رسيدن به اهداف خود در برنامه Vision 2030 كمك كند، مي‌گويد: «واگذاري سهام آرامكو از همان ابتدا بسيار جذاب و شگفت‌انگيز بود با اين حال هيچگاه مانند يك طرح ساده، قابل اجرا و باورپذير به نظر نمي‎رسيد.»

اما در صورت انصراف عربستان از واگذاري عمومي سهام آرامكو، برندگان و بازندگان بازي IPO آرمكو جايگاه‌هاي خود را واگذار خواهند كرد. اول اينكه بانك‌ها و موسسات مالي و مشاوره‌اي كسب سود از معامله‌اي كه بزرگترين معامله قرن خوانده مي‌شود را از دست خواهند داد و هر شركت يا كشوري كه سهام آرامكو را به شكل خصوصي خريداري كرده است، از تخفيف‌هاي قيمتي كه در خريد نفت به دست خواهد آورد، لذت خواهد برد.كارشناس فايننشال تايمز بر اين باور است كه دلايل بسياري براي عدم واگذاري عمومي سهام آرامكو وجود دارد. با اين حال وي سه دليل عمده براي اين امر مطرح مي‌كند. اول اينكه براي واگذاري عمومي سهام، عربستان مجبور خواهد بود به شفاف‌سازي گسترده‌اي درخصوص صورت مالي آرامكو دست بزند و همچنين اين كشور بايد به‌طور شفاف درباره حجم ذخاير نفتي خود اطلاع‌رساني كند. عربستان حجم ذخاير نفتي خود را 260 ميليارد بشكه اعلام مي‌كند، اما بسياري از كارشناسان اين مقدار را بسيار بيشتر از واقعيت مي‌دانند. از سويي بعد از واگذاري عمومي سهام آرامكو تصميم‌گيري در اين شركت نيز بايد با شفافيت و آشكارا انجام شود، چراكه سهامداران حق دارند درخصوص تصميمات به‌طور كامل آگاه شوند. اما چنين مواردي كاملا با روال كار پادشاهي سعودي مغايرت دارد.

دومين عامل اين است كه آرامكو بسيار كمتر از آنچه وليعهد عربستان اعلام كرده، ارزش دارد. محمد بن سلمان، ارزش آرامكو را 2 هزارميليارد دلار برآورد كرده در حالي كه موسسات و كارشناسان بسياري حدود نصف اين مقدار يا حتي كمتر اين غول نفتي را ارزش‌گذاري كرده‌اند. به‌طور مثال موسسه وودمكنزي ارزش آرامكو را حدود 450 ميليارد دلار اعلام كرده است. نيك باتلر بر اين باور است كه آشكار شدن ارزش واقعي آرامكو در اثر واگذاري عمومي سهام اين شركت براي پادشاهي عربستان بسيار تحقيرآميز است و سعودي‌ها ترجيح مي‌دهند ارزش آرامكو به شكل يك راز باقي بماند. اين در حالي است كه واگذاري بخش كوچكي از سهام آرامكو به شكل خصوصي موجب مي‌شود كه ارزش واقعي آن هيچگاه آشكار نشود.

اما دليل سوم كه با اهميت‌تر از دو دليل قبلي است، به سياست مربوط مي‌شود نه اقتصاد. به اين شكل كه عربستان بعد از اينكه سال‌ها به آمريكا به‌عنوان قدرت برتر براي حمايت‌هاي سياسي در منطقه تكيه كرده بود، فهميده است كه اين كشور به‌عنوان مدافع نهايي چندان هم قابل اعتماد نيست. اين موضوع اولين بار در دولت باراك اوباما آشكار شد، زماني‌كه وي اعلام كرد كه آمريكا بيش از اين نياز به دخالت در جنگ‌هاي خارجي ندارد. به‌طور مثال در ليبي بعد از سقوط معمر قذافي، آمريكا اعلام كرد كه بيش از «رهبري از پشت سنگر» در درگيري‌هاي اين كشور نقشي ايفا نخواهد كرد. بر‌خلاف تصورات، رياست جمهوري دونالد ترامپ غير‌قابل اعتماد بودن آمريكا را براي عربستان بيشتر آشكار كرد. تصميمات غيرمنطقي، آني و نامطمئن ترامپ موجب شد عربستان بداند حتي آغوش گرم آمريكا نيز قابل اعتماد نيست. از طرفي وقايع اخير منطقه از جمله جنگ يمن به عربستان نشان داد كه به تنهايي توانايي زنده ماندن در شرايط كنوني منطقه را ندارد. از اين رو عربستان ترجيح مي‌دهد براي گذار سالم از شرايط دشواري كه منطقه با آن درگير است يك متحد حقيقي در كنار خود داشته باشد.

** چين شريك استراتژيك عربستان؟
اما بين گزينه‌هاي ممكن چين بيش از هر كشوري شانس خريد سهام آرامكو را دارد. به گفته نيك باتلر، اول اينكه از لحاظ الگوي تجارت بين دو كشور اين امر بسيار منطقي است. چين بزرگ‌ترين‌ واردكننده نفت‌خام دنيا است و حداقل براي يك دهه آينده اين جايگاه را حفظ خواهد كرد. چين در حال حاضر روزانه حدود 5/ 8 ميليون بشكه نفت وارد مي‌كند كه اين مقدار نزديك به 5/ 2 ميليون بشكه از سطح واردات اين كشور در سال 2014 بيشتر است. از سويي چين با افت سريع توليد مواجه است كه وابستگي آن به واردات نفت را بيشتر مي‌كند. بنابراين چه راه امني بهتر از خريد سهام بزرگ‌ترين‌ شركت توليدكننده نفت جهان، براي تامين نياز داخلي چين وجود دارد؟ دوم اينكه فارغ از مزاياي اقتصادي، چين يك متحد قوي و قابل اعتماد نسبت به هر گزينه ديگري براي عربستان است و مي‌تواند از توان اقتصادي و نفوذ سياسي خود براي حفظ موازنه قدرت در منطقه بهره‌گيرد. در واقع در شرايطي كه فروپاشي سياسي عربستان به دليل مشكلات منطقه‌اي و تنش‌هاي داخلي محتمل به نظر مي‌رسد، خريد سهام آرامكو از سوي چين مي‌تواند توافقي بين دو دولت باشد و اين كشور با تامين امنيت عربستان، امنيت سهم خود از آرامكو را تضمين كند. باتلر با بيان اينكه ژئوپليتيك اقتصاد جهاني تغيير كرده و در حال حاضر بيشتر تجارت جهان بين خاورميانه و شمال آفريقا با جنوب آسيا انجام مي‌شود، مي‌گويد: «بايد قبول كنيم كه جهان مانند سابق در آتلانتيك متمركز نيست.»

*منبع: روزنامه دنياي اقتصاد؛ 1396،8،3
**گروه اطلاع رساني**1699**2002**انتشاردهنده: فاطمه قنادقرصي