به گزارش گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا، زنگ ورزش در میان خاطرات برجای مانده از دوره مدرسه، تداعی كننده ساعت هایی است كه معلم تربیت بدنی در آن دانش آموزان را یا به اختیار خود در حیاط مدرسه رها می كرد یا بازی و تفریح به همراه معلم، چاشنی این دو ساعت می شد. همین مساله باعث شده تا بسیاری از دانش آموزان تجربه ویژه ای از آموزش و یادگیری یك رشته ورزشی در این ساعات یا هدایت به سمت رشته مورد علاقه خود به یاد نداشته باشند.
كم تحركی و ورزش نكردن یكی از عوامل اصلی بروز انواع بیماری های جسمی و روانی میان ایرانیان است. جامعه ایران از فقر ورزش رنج می برد. وزیر پیشین ورزش و جوانان اعلام كرد كه در خوشبینانه ترین حالت كمتر از 20 درصد از ایرانیان ورزش می كنند. این رقم در بسیاری از كشورها 70 درصد است.
در حالی زنگ ورزش در مدارس نخستین گام و بهترین فرصت برای آشنایی و آموزش افراد در سنین پایین با ورزش است. آسیب شناسی ساختاری زنگ ورزش در مدارس ایران از چالش هایی حكایت دارد كه به طور حتم برطرف ساختن آن ها، مسیر نهادینه ساختن ورزش را در جامعه ایران كوتاه خواهد ساخت.
«رضا رفیعانی» كارشناس ورزش در مدارس، سرپرست پیشین اداره كل تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش و مشاور پیشین معاون وزیر در امور تربیت بدنی و ورزش مدارس كشور در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا به مشكلات و موانع بهره برداری لازم از زنگ ورزش در مدارس پرداخت و راهكارهایی برای اثرگذاری زنگ ورزش در مدارس برای هدایت دانش آموزان به جاده سلامت و تندرستی پیشنهاد داد.
متن كامل گفته های رفیعانی به شرح زیر است:
** چالش های مدیریتی؛ اصلی ترین مانع برنامه ریزی درست
برنامه ریزی یكی از اصلی ترین چالش های موجود در حوزه معاونت است. متاسفانه در حال حاضر افراد مسئول در معاونت تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش با الفبای مسائل و مشكلات مدارس آشنا نیستند. به طور معمول اگر قرار است مدیری برای مدرسه ای انتخاب شود این مدیر باید به اصطلاح خاك مدرسه را خورده باشد تا بتواند در ستاد برنامه ریزی كند. اگر معلمان تربیت بدنی در حال حاضر در مدارس مستاصل مانده و نمی دانند كه تكلیف اصلی شان چیست، به دلیل این است كه برنامه تدوین و طراحی شده در ستاد، قابلیت اجرا در مدارس را ندارد.
به اعتقاد من، كسی كه در راس هرم در معاونت تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش قرار می گیرد باید تجربه آموزش تربیت بدنی در مدارس را دارا باشد تا بر اساس چشم انداز شرایط موجود در مدارس برنامه ها را طراحی كند.
طراحان و تدوین كنندگان برنامه ها باید از میان كارشناسانی برگزیده شوند كه حضور در مدارس را تجربه كرده باشند. در حالی كه مشاهدات میدانی نشان می دهد كه مسئولان تربیت بدنی وزارتخانه حتی سابقه یك ساعت تدریس را در مدارس ندارند و از میان افرادی اند كه به محض فارغ التحصیل شدن از دانشگاه ها، مسئولیت به آنان واگذار شده است. این در شرایطی است كه معلمانی با سابقه 20 تا 30 ساله ناچارند برنامه افرادی را اجرا كنند كه با فضا و شرایط مدرسه آشنایی ندارند.
برنامه های موجود برای شرایط ایده آل و مدینه فاضله تدوین و طراحی شده اند. با دو ساعت در هفته و بدون امكانات نمی توان همه برنامه های ایده آلی را كه مناسب با نظام های آموزشی سایر كشورها برنامه ریزی شده است، اجرا كرد. بنابراین، چالش اصلی، نبود برنامه ریزان متخصص و مجرب در حوزه ستاد هستند كه برنامه های متنوع و زیادی بدون در نظر گرفتن شرایط موجود طراحی می كنند.
چند شغله بودن مسئولان و مدیران معاونت تربیت بدنی نیز از دیگر چالش های موجود در عرصه برنامه ریزی تربیت بدنی در مدارس است. بسیاری از مسئولان عضو هیات های علمی مختلف اند و تمام وقت در اختیار وزارتخانه قرار ندارند. اكر مدیری به شكل تمام وقت در وزارتخانه حضور داشته باشد و كارشناسی را به كار گیرد كه تجربه حضور در مدرسه را داشته باشد، به طور حتم برنامه ای تدوین و طراحی خواهد شد كه معلم ورزش با انگیزه آن را دنبال می كند.
** هفت آسیب زنگ ورزش در مدارس
آسیب ها و چالش های پیش روی مدارس برای اهمیت و توجه بیشتر به مقوله تربیت بدنی مدارس از چند منظر قابل بررسی است: نخست اینكه بسیاری از مدارس ایران، از فقر فضای مناسب برای ورزش و انجام وظایف محوله به معلمان تربیت بدنی رنج می برند.دوم اینكه آموزش نیروی انسانی به روز نبوده و معلمی كه 20 سال پیش استخدام شده است در همان حال و هوا و با همان روش قدیمی در حال آموزش دانش آموزان است.
مسئله سوم به عنوان مشكل جدی دیگر، جذب و به كارگیری معلمانی است كه درس تربیت بدنی را شكل حرفه ای و دانشگاهی آموزش ندیده اند. پیش ترها تربیت معلم وجود داشت و معلمان واحدهای گوناگونی درباره نحوه تدریس در مدارس برای درس تربیت بدنی یا سایر دروس می گذراندند و مدارج را طی می كردند اما اجرای طرح جذب ورزشكار – قهرمان از سال 89 به این طرف بدون گذراندن دوره های لازم معلمی و روانشناسی رشد، بر مشكلات این بخش افزوده است.
چهارمین مسئله را می توان وضعیت مدارس كنونی دانست و اینكه آنها از كمترین امكانات ورزشی برخوردارند به گونه ای كه در برخی مدارس حتی ابزارها و وسایل ساده نیز برای آموزش دانش آموزان وجود ندارد.
موضوع پنجم اینكه مدت اختصاص یافته به تربیت بدنی در طول هفته (دو ساعت) كافی نیست و همه نیازهای این درس را تامین نمی كند. بلكه باید با استدلالی مسئولان را متقاعد كرد كه دست كم 4 ساعت تربیت بدنی تدریس شود تا اهداف مورد نظر محقق شود.
اجبار به تدریس درس تربیت بدنی جدا از فعالیت های ورزشی در سال های اخیر، را می توان به عنوان اقدامی نسنجیده و ششمین عامل نام برد چرا كه معلم تربیت بدنی هم باید بر اساس برنامه تعریف شده، درس تربیت بدنی را مانند سایر درس ها و كتاب های طراحی شده، تدریس كند و هم از ساعت كمی كه در اختیار دارد برای انجام فعالیت های ورزشی استفاده كند. اگر قرار است معلم كتاب را تدریس كند اهداف نگرش شناختی و مهارت یابی مغفول واقع خواهد شد. در این صورت فرصتی برای شناسایی نخبه ها و تحویل قهرمان نخواهد بود. جمع بندی دو وظیفه تعیین شده برای معلم یعنی تدریس برنامه درس تربیت بدنی در كنار شناسایی و استعدادیابی نخبه های ورزشی دشوار خواهد بود.
در خصوص مورد هفتم نیز باید گفت با توجه به طرح تدریس درس تربیت بدنی وزارتخانه ها خود در این باره گمراه شده اند. اگر قرار است درس تربیت بدنی داشته باشیم باید در وزارتخانه آموزش و پرورش، معاونت آموزش ابتدایی و متوسطه مانند سایر دروس برای این درس نیز برنامه ریزی كنند. اما وزارتخانه الان راه را گم كرده و پا جایی گذاشته كه متولی اش در وزارتخانه مشخص است. اگر برنامه در قالب درس تربیت بدنی است باید به افرادی سپرده شود كه برای این منظور در نظرگرفته شده اند.
** تربیت بدنی در مدارس؛ سنگ بنای ورزشی قهرمانی
بدون شك سنگ بنای ورزش قهرمانی، ورزش همگانی و ورزش حرفه ای در مدارس پی ریزی می شود. اگر معلم تربیت بدنی بخواهد بر اساس معیار استعدادیابی و شناسایی افراد نخبه اقدام كند و دانش آموزان را به سمت ورزش و تندرسی هدایت كند حتما لازم است، ساعات و ابزار لازم را به متولیان معاونت ابلاغ كرده و از طریق فعالیت های ورزشی و مسابقات با هماهنگی فدراسیون ها و هدایت دانش آموزان به سمت ورزش اقدام كند.
از آنجا كه همه معلمان تربیت بدنی هم از نظر علمی و هم تخصصی از كارشناسان مطلع در امر تربیت بدنی و ورزش هستند بدون شك این عوامل در استعدادیابی و هدایت ورزشكاران به سمت فدراسیون ها مثمرثمر خواهد بود.
عمده چالش موجود در فدراسیون ها و هیات های ورزشی، غلبه بافت سیاسی است. برخلاف اینكه معلمان تربیت بدنی در حیطه كاری خود متخصص اند، مسئولان فداراسیون ها به طور عموم از میان افراد سیاسی و اجرایی انتخاب می شوند. این افراد برای توسعه ورزش قهرمانی و حرفه ای مفید و ثمربخش نخواهند بود.
بهترین جایی كه می توان بر اساس علم و دانش، دانش آموزان بااستعداد را رصد و شناسایی كرد در همین مرحله است. بنابراین وجود برنامه ریزی درست و دقیق با توجه به امكانات مدارس و همچنین مربی حرفه ای و آموزش دیده در شناسایی نخبگان ورزشی كمك شایانی به هدایت دانش آموزان و نسل آینده به سمت سلامت و تندرستی خواهد داشت.
** اهمیت بخشی به زنگ ورزش؛ چگونه؟
توجه و اهمیت به ساعت های درس تربیت بدنی و تفویض وظایف این درس به متولیان اصلی آن در معاونت های آموزشی ذیربط، بهره مندی از تخصص كارشناسان و نخبگان تربیت بدنی، تدوین محتوا در حیطه دانش و مهارت و كاهش برنامه های تدوینی غیرضروری به دلیل محدودیت زمانی معلمان برای اجرای آن ها از مهمترین راهكاری اهمیت بخشی به زنگ ورزش در مدارس است.
برای نمونه چندی پیش آموزش شنا در مدارس ایران اجباری شد. برای این برنامه به مدت یك سال هزینه و انرژی صرف شد. اما آیا این مساله كه همه مدارس ایران دارای استخر یا ظرفیت مكانی ایجاد استخر هستند یا نه، در نظرگرفته شد؟ آیا مدارس واقع در روستا شرایط اجرای این برنامه را دارند؟ بنابراین زمانی كه برنامه ای قابلیت اجرا ندارد، بهتر است از ابتدا برای آن انرژی و بودجه صرف نشود.
به اعتقاد من درس تربیت بدنی باید به متولیان اصلی در وزارتخانه و حوزه معاونت تربیت بدنی محول شود. در صورت نیازسنجی ها، شاید اصلا نیاز و ضرورتی به داشتن معاونت تربیت بدنی نیز نباشد.
پژوهشم** 9283** 1601**خبرنگار: فرشته ذبیحیان** انتشار: شهناز حسنی
ایرنا پژوهش، كانالی برای انعكاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید
تهران- ایرنا- ساعت های زنگ ورزش در مدارس ایران به طور معمول به تفریح و بازی سپری می شود. در حالی كه دو ساعت در هفته فرصتی مغتنم برای نهادینه سازی فرهنگ ورزش در ایران و بسترساز شناخت ظرفیت های نخبه ورزشی از میان دانش آموزان خواهد شد.