گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا، چیستی و چرایی نیاز جریان اصلاح طلبی به بازسازی را با فعالان سیاسی این جناح در میان گذاشته است.
رحمت ا... بیگدلی عضو شورای مركزی حزب اعتماد ملی و استاد دانشگاه نخستین شخصی است كه به سراغ وی رفته ایم.
پاسخ های این فعال سیاسی در پی می آید:
** بدون مانیفست ره به جایی نمی بریم
من از همان ایام حاكمیت اصلاحطلبان و دولت خاتمی معتقد به ضرورت آسیبشناسی اصلاحات و تدوین مانیفست اصلاحات بودم.
آقای كروبی دبیركل حزب اعتماد ملی هم بر همین اعتقاد بود كه برای حركت اصولیتر كه منجر به نتیجه بهتری در طریق خدمت به مردم، منافع ملی، جمهوری اسلامی و آرمانهای انقلاب اسلامی شود بازسازی جریان اصلاحات اجتنابناپذیر است. ایشان میگفتند نباید اجازه داد تا برخی اندیشهها و اعمال وارد جریان اصلاحات شود و اگر در جایی هم مشكلی هست باید آن را مرتفع كنیم.
خود من هم از همان سالها در جلسات مختلف بحث مانیفست اصلاحات را مطرح میكردم و بر این اعتقاد بودم و هستم كه براساس مطالبات جریان اصلاحات، باید مانیفستی حداقلی كه مورد توافق همه طیفهای اصلاحطلب باشد توسط حاملان جنبش اصلاحات تدوین شود تا در ذیل آن به حركت خود ادامه دهیم. یعنی بدانیم چه چیزهایی را میخواهیم و چگونه میخواهیم آنها را به دست آوریم تا در تقابل با جریانهای مخالف اصلاحات در برخی دامها نیافتیم و دست به اقداماتی نزنیم كه به ضرر منافع ملی تمام شود.
در این مانیفست بهطور مشخص باید ابتدا تعریفی از اصلاحات داشته باشیم و بهعبارتی بگوییم چه چیزهایی را میخواهیم اصلاح كنیم و سپس به ترسیم استراتژی و تاكتیكهای حركت خود بپردازیم.
**دنبال مبارزه با آفات درخت تناور جمهوری اسلامی هستیم
معمولا سخن از اصلاح در جایی مطرح میشود كه چیزی را قبول داشته باشیم و سپس بخواهیم آسیبهایی را كه متوجه آن شده است برطرف و اصلاح كنیم؛ بهعنوان مثال، شما وقتی به میوه دادن درختی اطمینان داشته باشید آن را هرس و با آفاتش مبارزه میكنید، اما اگر آن درخت خشك شده باشد دیگر روی آن سرمایهگذاری نمیكنید و حتی آن را از ریشه در میآورید تا برای مزرعه شما مشكل ایجاد نكند!
ما اصلاحطلبان، آرمانهای انقلاب، نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن را قبول داریم، ولی معتقدیم كه برخی از اصول مهم قانون اساسی كه از جمله آرمانهای انقلابیون بود مغفول مانده است و یا چنانكه باید و شاید بدانها عمل نمیشود. آرمانهای بلند انقلاب اسلامی مانند استقلال بهمعنای واقعی، عدالت، فقرزدایی، مبارزه با فساد در همه زمینهها، آزادیهای سیاسی و مدنی، حقوق اقوام و ادیان و مذاهب، حقوق شهروندی، حقوق زنان، توسعه پایدار و ... از جمله مطالبات آرمانی ما هستند كه در صورت تحقق آنها بسیاری از مشكلات فعلی كشور برطرف میشود.
** اتحاد نامتجانس علیه پهلوی دوم
گاهی گفته میشود كه چرا در جنبش اصلاحات مرزبندی وجود ندارد؟ برای پاسخ به این سوال باید در نظر داشته باشیم كه وقتی یك جنبش سیاسی و اجتماعی راه میافتد معمولا برخی افراد و گروهها برای دستیابی به برخی اهداف مشترك به آن میپیوندند. مثلا كسانی كه دنبال آزادی هستند، ولی چه بسا دیگر آرمانهای اصلاحطلبی را هم قبول ندارند ممكن است به این جنبش ملحق شوند و این بسته به تدبیر حاملان جنبش اصلاحات است كه چگونه اینگونه موارد را مدیریت كنند تا این افراد و گروهها در گذر زمان با اصل جنبش مشكل پیدا نكنند و خود جنبش نیز دچار مشكل نشود.
اگر بخواهم مثالی عینی در این زمینه بزنم میتوانم از انقلاب اسلامی مثال بزنم كه برخی جریانهای سیاسی مانند سازمان مجاهدین خلق(منافقین فعلی)، حزب توده، چریكهای فدایی خلق، جبهه ملی، نیروهای گسترده مسلمان تحت رهبری روحانیت و روشنفكران دینی و ... چون شاه و نظام دیكتاتوری پهلوی را قبول نداشتند به اتفاق معتقد بودند كه این رژیم اصلاحشدنی نیست و باید برود و چون همگی به این نتیجه رسیده بودند كه اولا این براندازی فقط از طریق انقلاب ممكن است و ثانیا تنها كسی كه میتوان با رهبری وی نظام سلطنتی را ساقط كرد شخص امام خمینی(ره) است، علیرغم تفاوت ماهوی در اعتقادات خود به زیر پرچم امام خمینی آمدند و رهبری او را پذیرفتند، با این كه گروههایی چون حزب توده، چریكهای فدایی خلق و دیگر كمونیستها و نیروهای التقاطی، دل در گرو اتحاد جماهیر شوروی آن زمان داشتند و در عمل از شوروی و برخی از مائوئیستها نیزاز چین و برخی از كسانی كه گرایشهای غربی داشتند از غرب خط میگرفتند، در حالی كه شعار انقلاب اسلامی ما نه شرقی و نه غربی بود!
همان زمان نیز برخی از قائدین متحجر، امام خمینی را متهم میكردند كه چرا با كمونیستها و التقاطیها و ... همراه هستند؟!
** تعامل مثبت با نظام به معنای مدح بیجای آن نیست
ما اصلاحطلبان چون نظام را قبول داریم طبعا باید با اركان تشكیلدهنده آن مانند قوه مجریه، قوه مقننه، قوه قضاییه، نیروهای مسلح و در رأس همه آنها، نهاد رهبری تعامل مثبت داشته باشیم تا بتوانیم دین خود را در راستای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی و اهداف جنبش اصلاحات و تقویت هر چه بیشتر نظام در طریق عملیاتی كردن این آرمانها به نحو احسن ادا كنیم.
البته این تعامل مثبت به معنای مداحی افراد موجود در سیستم نیست و چه بسا برخی مداحان افراد، بزرگترین دشمنان آن سیستم باشند. امام صادق(ع) فرمود: «أَحَبُّ إِخْوَانِی إِلَیَّ مَنْ أَهْدَی إِلَیَّ عُیُوبِی؛ محبوبترین برادران نزد من كسی است كه عیوبم را به من هدیه دهد.»
بر این اساس ما كسانی را دوستان واقعی جمهوری اسلامی میدانیم كه مدام كارگزاران آن را نقد میكنند، ولی در عرصه بینالمللی و در مقابله با دشمنان از آن حمایت میكنند؛ اگر ما یك بررسی اجمالی داشته باشیم متوجه خواهیم شد كه اكثر شهدا، خانوادههای شهدا، رزمندگان و ایثارگران متعلق به جریان اصلاحطلب هستند.
ما باید این نكته را مد نظر داشته باشیم كه همه اركان نظام در دست افرادی است كه هیچیك از آنان معصوم نیستند و علاوه بر خطاهای معرفتی غیرعمدی چه بسا تحت تأثیر تمایلات نفسانی خود مرتكب خطای عمدی هم بشوند.
از اینرو ما نقد وضعیت موجود و كارگزاران نظام را همانطوری كه امام صادق(ع) فرمود هدیهای ارزشمند به نظام و كارگزاران آن میدانیم.
** مشكل ساز شدن جزوات آموزشی
با كمال تأسف در حوادثی كه در سالیان اخیر روی داد به علت برخی سعایتها و دخالتهای جریانهای رقیب اصلاحات، نوعی بیاعتمادی و یا كماعتمادی بین برخی نهادها و بخشهایی از جریان اصلاحات به وجود آمد كه من این وضعیت را همانطور كه گفتم ناشی از سعایت، دخالت و پروندهسازی برخی جریانهای سیاسی رقیب اصلاحطلبان میدانم كه در برخی از آن نهادها حضور داشتند و دارند. البته بعضا برخی نیروهای نفوذی و یا كمتجربه درون جریان اصلاحات نیز در این ماجرا نقش داشتند.
آنها كوشیدند بین این نهادها و جنبش اصلاحات فاصله بیاندازند تا از این طریق بزرگترین رقیب خود در عرصه سیاست را حذف كنند و برای نیل به این مقصود سالها برنامهریزی كردند و آموزش دادند تا كینه اصلاحطلبان را در دلهای نیروهای تحت امر خود بكارند.
من حدود 16 سال پیش در مقالاتی كه در این زمینه نوشتم گفتم كه برخی نهادها در جزوات آموزشی و كلاسهای تعلیمی خود، اصلاحطلبان را به جریان بیگانه و مخالف نظام ربط میدهند و آنها را ضدرهبری و ولایت فقیه معرفی میكنند! من همان زمان هشدار دادم كه این اقدام در صورت تداوم میتواند خسارات بسیار عظیمی را به نظام جمهوری اسلامی تحمیل كند كه متاسفانه در سالیان اخیر شاهد این خسارتهای سنگین بودیم!
**حذف جواب نمی دهد
جمهوری اسلامی از ابتدای تأسیس دارای دو بال اساسی بوده است كه در اوایل انقلاب چپ و راست و اخیرا اصلاحطلب و اصولگرا نامیده میشوند.
این دو جریان، از قبل از انقلاب اسلامی، رهبری امام خمینی را پذیرفته بودند و نقش اصلی را در انقلاب اسلامی داشتند و توانستند با همكاری هم انقلاب اجتنابناپذیر علیه رژیم شاهنشاهی را از بین خطر گرایش به شرق و غرب با رهبری امام خمینی به سرمنزل جمهوری اسلامی برسانند. بدون تردید اگر اتحاد این دو جریان نبود، چه بسا انقلاب اسلامی عقیم میماند و یا به شرق و غرب گرایش پیدا میكرد و از دست مسلمانان خارج میشد.
** شاه اصلاح پذیر نبود
امروزه برخی از ما اصلاحطلبان میپرسند با توجه به مشی اصلاحطلبانه امروزتان اگر دوباره در شرایط مشابه سال 57 قرار میگرفتید از دو گزینه انقلاب یا اصلاح رژیم پهلوی به كدام فكر میكردید؟
من صریحا اعلام میكنم كه بین جمهوری اسلامی و رژیم شاهنشاهی تفاوت ماهوی وجود دارد. ساختار و عملكرد رژیم سلطنتی اصلاحپذیر نبود؛ زیرا رژیم شاه تمامی دریچههای اصلاح را بسته بود و با اِعمال دیكتاتوری تمامعیار در داخل و خط گرفتن از خارج، زمینه هر گونه اصلاحی را از بین برده بود و برای همین بود كه اكثر قریب بهاتفاق جریانهای مخالف دیكتاتوری شاه معتقد به براندازی این رژیم بودند؛ زیرا قبلا بارها در نهضت ملی نفت و قیام 15 خرداد و ...، روش اصلاحی را تجربه كرده و هیچ نتیجهای جز سركوب، زندان، شكنجه و تشدید دیكتاتوری نگرفته بودند.
مسلمانان مبارز شامل دو جریان چپ و راست و یا اصلاحطلب و اصولگرای امروز كه در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی، رهبری امام خمینی را پذیرفته بودند، در آن فضای تند انقلابی توانستند انقلاب را از گرایشهای غربی و شرقی نجات دهند و به سرمنزل جمهوری اسلامی برسانند. امروز نیز من معتقدم كه ما به هر دو جریان برای تداوم انقلاب اسلامی نیازمندیم و نباید هیچیك از این دو جریان به حذف دیگری بیاندیشد؛ زیرا این دو جریان دو بال انقلاب اسلامی هستند و حذف هر یك منجر به قطع یك بال جمهوری اسلامی خواهد شد و جمهوری اسلامی با یك بال از حركت میایستد؛ چون هیچ پرندهای نمیتواند با یك بال به پرواز خود ادامه دهد و سقوط میكند.
**ضرورت ترمیم رابطه دو جناح
ما معتقدیم كه رابطه بین دوجناح مهم در جمهوری اسلامی باید ترمیم شود. البته ما اصلاحطلبان در تلاش برای ترمیم رابطه و تجدید دوستی پیشقدم بودهایم و بارها از سوی احزاب و سران اصلاحطلب قدمهای مثبتی در خصوص ترمیم رابطه برداشته شده است. اصلاحطلبان بارها برای آشتی پا پیش گذاشتهاند و از این حیث بر اساس روایات اسلامی به بهشت نزدیكترند.
پس به قول معروف 50 درصد مشكل حل است و اصلاحطلبان حتی حاضر شدهاند به خاطر منافع ملی از برخی خواستههای خود كوتاه بیایند. آنها حتی برخی مواقع ظلم بر خود را نیز پذیرفتهاند تا جمهوری اسلامی پابرجا بماند.
پژوهشم3081**خبرنگار: ناصر غضنفری**
ایرنا پژوهش، كانالی برای انعكاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید.
تهران- ایرنا- چندی پیش عبدا.. نوری از سرشناسان اصلاحات، اصلاح طلبان را دعوت به بازنگری و آسیب شناسی داخلی كرد. وی در دیدار با اصلاح طلبان چهار محال و بختیاری از تعدد احزاب اصلاح طلب هم به شدت انتقاد كرد و خواهان بازسازی در جریان اصلاحات شد.