«ایستاده برآوار»، «برای داغی كه مانده بر دل كرمانشاه»، «مسكنی كه مزار شد»، «خانهها لرزید لرزیدند دلها بیشتر»، «درد دیار پهلوانان»، «در سوگ باختر»، «داغ كرماشان بر دل ایران»، «فریاد پس لرزهها»، «اولویتهای نجات»، «ضرورت آموزشهای مستمر به شهروندان در مواجهه با سوانح»، «بحران و اجتماعات محلی»، «زنگ خطر تخریب بیمارستان ها در زلزله كرمانشاه»،«مسكن مهر بیمهری كرد»، «لزوم رسیدگی مناسب به زلزلهزدگان»، «مرمتهای شتابزده بلایی بدتر از زلزله»، «زلزله از زاویهای دیگر»، «زلزله كرمانشاه و مسئولیت های ملی»، «همبستگی ملی به بهانه زلزله»، «تجلی همدلی»، «تلخ تر از زلزله» و «زلزله ها هنوز چشم برخی را باز نكرده است» محورهای اصلی روزنامه های صبح امروز به شمار می روند.
** ایستاده برآوار
روزنامه «جام جم» در گزارشی با عنوان «ایستاده برآوار» آورده است: هیاهوی یك روز شلوغ به پایان رسیده و سكوت سنگین شبانگاه بر آسمان شهرها و روستاها سایه انداخته بود. آسمان صاف بود و شب آرام. چراغ خانهای روشن بود و سفره شام، اهل خانه را دور هم نشانده بود. زندگی سنگین و آرام اما با رخوتی شبانه جاری بود، در تكتك خانهها، در روستاها و شهرها... عقربههای ساعت اما وقتی به 21 و 48 دقیقه رسید، زمین لرزید، زمان لرزید، سقفها تكانتكان خوردند و دیوارها فروریخت، شب فرو ریخت، آه و شیون جای همهمه و شادی نشست. خوابها آشفته و رویاها تعبیرنشده زیر آوار ماند و دفن شد. زندگی پركشید و گرد مرگ از آسمان بارید. زلزله آمده بود؛ در شامگاه یكشنبه، 21 آبان، با قدرتی به بزرگی 7.3 ریشتر، در بخشهای وسیعی از غرب كشورمان. كرمانشاه را اما بیش از هرجای دیگری تكان داد. كانونش جایی بود حوالی روستای ازگله كرمانشاه، در 30كیلومتری شمال غرب سرپل ذهاب در ایران و 32كیلومتری جنوب غرب حلبچه در عراق. با این حال قدرت بالای آن باعث شد بیش از 150 میلیون نفر در دو كشور ایران از مازندران گرفته تا تهران و عراق و بخشهایی از تركیه، اردن، جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان آن را احساس كنند.
روزنامه «قانون» با انتخاب یادداشتی با عنوان «برای داغی كه مانده بر دل كرمانشاه» كه به قلم مینا مهری نگاشته شد، آورده است: سال هاست مرگ بر این زندگی آوار شده است. از روزی كه دختردو ساله روژان تب كرد و تا رسیدن به قصر شیرین تاب نیاورد تا روزی كه كولاك زد به جوانی شیرپسر كولبر مصطفی و یخ شد سنگ قبرش.زلزله آمده،خانه ها خراب شده و مردم در تهران، چای گرم می نوشند و از اخبار این ویرانی می گویند.اما چندنفر میتوانند دستان كارگری پینه بسته را تصور كنند كه هفته پیش بعد از رو زدن به هزار غریبه و آشنا با ذوق جعبه تلویزیون رنگی را زد زیر بغلش و آورد خانه تا «سارینا» كارتن ببیند و سهم كوچكی از كودكی داشته باشد.نشسته ای رو به خرابه های خانه ات، چیزی نمیگویی،گریه نمیكنی، سیگار به لب نمی گیری و از جایت بلند نمی شوی. به چه فكر میكنی كاك «بیباك»؟ این آفتاب كه سر زد دستار ژاله را از زیر كدام آجری خواهی یافت كه پارسال با دست های خودت قالب زده بودی تا خانه برای بدرقه عروس برگ گلت نونوار باشد.قرار بود نوای ساز و دهل عروسی بپیچد در این خانه نه «یقرا الفاتحه مع الصلوات».
روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «مسكنی كه مزار شد» مشاهده های خبرنگاری را از مناطق زلزلهزده كرمانشاه انتشار داد و نوشت: خانههای سرپل ذهاب یكی در میان فروریخته و بازماندهها انگار سر مزار نشسته باشند، كنار آوار نشسته و شیون میكنند. صدای آژیر آمبولانسها و خودروهای امدادی و صدای بولدوزرها از هر طرف شهر به گوش میرسد. بمیها دیماه را فراموش نمیكنند و حالا آبان نیز برای همیشه در ذهن اهالی سرپل ذهاب، ثلاث باباجانی، قصر شیرین و ازگله ثبت خواهد شد. بلبشویی در شهر به راه افتاده، خیلیها وسط بلوار نشسته و منتظر كمك هستند. ستوان ارتش از خانهای كه نیمی از آن فرو ریخته لحاف و تشك و پتو بیرون میآورد و به خانوادهای كه در سرما شب را صبح كردهاند، میدهد. سربازها لابهلای آوارها را میگردند. زلزله آنقدر سریع و با قدرت اتفاق افتاده كه خیلی از اهالی سرپل ذهاب فرصت فرار از خانه را نیافتهاند. سرجوخه به سربازان میگوید: «اینجا را بكنید، پایش از زیر آجرها بیرون زده.»
روزنامه «كیهان» با درج گزارشی با عنوان «خانهها لرزید لرزیدند دلها بیشتر» می نویسد: با حضور چشمگیر نیروهای نظامی سپاه پاسداران و ارتش در مناطق زلزلهزده كار آواربرداری در این مناطق از نخستین ساعات بامداد دیروز آغاز شد و گزارشها حاكی است نیروهای امدادی برای آواربرداری نیاز به تجهیزات بیشتری دارند. این زلزله كه در ساعت 21 و 48 ثانیه یكشنبه روی داد و تاریكی هوا اجازه نداد كه كمكرسانی چندانی به زخمیها و زیرآوارماندگان انجام شود و بسیاری از مردم فرصت نكردند از زیرآوارهای سنگ و بتن بگریزند و از مهلكه جان سالم به در ببرند اما از ساعات اولیه صبح دیروز امدادرسانی سرعت گرفت و تعداد كشتهها و زخمیها به ویژه در مناطق بافت فرسوده، روستایی و دورافتاده لحظه به لحظه بیشتر از برآورد اولیه میشد. با این حال مسئولان ارشد استان كرمانشاه از همان دقایق اولیه دست به كار شده و با تشكیل جلسه ستاد مدیریت خدماترسانی را كلید زدند. گزارشها حاكی است شهرستان سرپلذهاب در این زلزله بیشترین خسارت را متحمل شده است.
روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «درد دیار پهلوانان» نوشت: آفتاب دوشنبه كه در شهرهای غرب كشور طلوع كرد و ویرانههایی نمایان شد كه انگار از جنگی نابرابر برجای مانده بود. شیون زنان و كودكان، گم شده بود در زلزله مهیب كه شب قبل زمین را به لرزه درآورده و عزیزانشان را از آنها جدا كرده بود. از آن زمان آنچه در شبكههای اجتماعی مدام دست به دست میشود آمار مرگ است كه مدام بالا و بالاتر میرود. بزرگی زلزله، هفت و سه دهم ریشتر اعلام شد كه ساعت21:48 شامگاه یكشنبه بخشهای زیادی از غرب كشور و شمال شرق عراق را به لرزه درآورد. به دنبال وقوع این حادثه مهیب در مناطق زلزله زده، مردم وحشتزده به خیابانها ریختند. براساس گزارشهایی كه در ساعت اولیه حادثه منتشر شد 150 میلیون نفر در كشورهای ایران، عراق و كویت زلزله را احساس كردند. در ایران زلزله در استانهای كردستان، ایلام، آذربایجانشرقی، آذربایجان غربی، استانهای مركزی، بوشهر و خوزستان احساس شد. به دنبال وقوع حادثه، پسلرزههای بسیاری هم در استانهای مرزی ایران و عراق اتفاق افتاد.
روزنامه «جام جم» در گزارشی با عنوان «ایستاده برآوار» آورده است: هیاهوی یك روز شلوغ به پایان رسیده و سكوت سنگین شبانگاه بر آسمان شهرها و روستاها سایه انداخته بود. آسمان صاف بود و شب آرام. چراغ خانهای روشن بود و سفره شام، اهل خانه را دور هم نشانده بود. زندگی سنگین و آرام اما با رخوتی شبانه جاری بود، در تكتك خانهها، در روستاها و شهرها... عقربههای ساعت اما وقتی به 21 و 48 دقیقه رسید، زمین لرزید، زمان لرزید، سقفها تكانتكان خوردند و دیوارها فروریخت، شب فرو ریخت، آه و شیون جای همهمه و شادی نشست. خوابها آشفته و رویاها تعبیرنشده زیر آوار ماند و دفن شد. زندگی پركشید و گرد مرگ از آسمان بارید. زلزله آمده بود؛ در شامگاه یكشنبه، 21 آبان، با قدرتی به بزرگی 7.3 ریشتر، در بخشهای وسیعی از غرب كشورمان. كرمانشاه را اما بیش از هرجای دیگری تكان داد. كانونش جایی بود حوالی روستای ازگله كرمانشاه، در 30كیلومتری شمال غرب سرپل ذهاب در ایران و 32كیلومتری جنوب غرب حلبچه در عراق. با این حال قدرت بالای آن باعث شد بیش از 150 میلیون نفر در دو كشور ایران از مازندران گرفته تا تهران و عراق و بخشهایی از تركیه، اردن، جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان آن را احساس كنند.
روزنامه «وطن امروز» در گزارشی با عنوان «در سوگ باختر» می نویسد: شب به نیمه رسیده بود كه حادثهای مهیب مردم غرب كشور را غافلگیر كرد. نیمه شب یكشنبه 21 آبانماه، زلزلهای به بزرگی 7.3 ریشتر بر سر استان كرمانشاه آوار شد. شدت حادثه به حدی بود كه برخی استانهای غربی كشور از جمله لرستان، ایلام، كردستان، آذربایجان غربی و شرقی و حتی برخی استانهای مركزی از جمله اصفهان و تهران وقوع زلزله احساس شد. طبق گزارشهای مركز لرزهنگاری كشوری، گستره این زمین لرزه به برخی شهرهای عراق و حتی كشورهای حوزه خلیجفارس رسیده و در برخی شهرهای عراق خسارات و تلفات جانی هم در پی داشته است. گفتنی است كه پس از اعزام نیروهای امدادی به مناطق حادثهدیده، مسدود شدن برخی از محورهای مواصلاتی كار یاریرسانی به آسیبدیدگان را دشوار كرد.
روزنامه «ابتكار» در گزارشی با عنوان«داغ كرماشان بر دل ایران» می نویسد: عقربههای ساعت حوالی 10شب را نشان میدهد. دومین روز از آغاز هفته رو به پایان و همه چیز آرام است. خانوادهها ساعات استراحت را در كنار هم میگذرانند؛ تماشای تلویزیون، صحبت بر سر هوای سرد پاییزی، بعضیها هم مشغول صرف شام دورهمی. به یكباره تكانههای شدید زمین همه چیز را از یاد ساكنان غرب ایران میبرد و خواب كودكان را آشفته میكند. ناگهان فضای مجازی پر میشود از اخبار شوكهكننده. تماسهای تلفنی برقرار میشود؛ همه میخواهند از حال عزیزانشان باخبر شوند. دقایقی بعد خبرهای جدید مخابره میشود؛ «مركز بحران این زمینلرزه، مرز ایران و عراق در حوالی كرمانشاه بوده است. نزدیكترین مناطق به كانون زلزله، شهرهای ازگله و سرپلذهاب در نزدیكی كرمانشاه هستند. حالا بسیاری از اهالی مناطق غربی با وحشت به خیابانها ریختهاند...»
روزنامه «آرمان» با درج گزارشی با عنوان «فریاد پس لرزهها» آورده است: مرگ شبیه آوار است؛ شبیه سقفی كه میرمبد و ناگهان بر سر آدمهایی میریزد كه زیر آن پناه گرفتهاند. این تصویری است كه سالها در ذهن كودكانی كه ساعتها در هول و بلای زلزله بودند، میماند. آنها در كابوسهایشان خانههای ویرانشده، جنازههای كفنپوش، مردان، زنان و كودكانی با لباسهای خونآلود و غبار گرفته بر تخت بیمارستان و كسانی را كه از ته دل ضجه میزنند و بر سر و صورت میكوبند، میبینند. خبر تلخ است و دردآور. زمین لرزیده است و صدها نفر را به كام مرگ كشانده. زمینلرزهای كه 150میلیون نفر آن را حس كردند و در 14 استان كشور مردم را به وحشت انداخت، بیش از 400 كشته و هزاران مصدوم بر جا گذاشته است. عمق فاجعه آنقدر زیاد است كه بهرغم آغاز امدادرسانی از همان دقایق اول پس از وقوع زلزله، همچنان امدادرسانی ادامه دارد و پیشبینی میشود تلفات زلزلهای كه هنوز پسلرزههایش ادامه دارد بسیار بیشتر از آن چیزی باشد كه رسانهها اعلام كردهاند.
** اولویت های نجات
روزنامه «ایران» با درج یادداشتی با عنوان «اولویتهای نجات» كه به قلم مرتضی سلیمی رییس سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمرنگاشته شد، آورده است: نخستین كاری كه باید انجام بدهیم نجات افراد زیرآوار مانده و كمكهای فوریتی به مجروحان با حفظ اولویت است. این كار را جمعیت هلال احمر با حضور سگهای جستوجوگر، دستگاه زندهیاب و آواربرداری با تیمهای سبك انجام میدهد.
عملیات اسكان هر چند گاهی با توجه به مختصات حادثه حین عملیات نجات انجام میشود، اما اولویت اول نجات و پس از آن اسكان است. ما برای این كار 24 تا حداكثر 72 ساعت زمان طلایی داریم و نباید با تمركز بر اسكان این فرصت را از دست بدهیم. پس از نجات اسكان آغاز میشود كه البته فقط چادر نیست و میتواند در اماكن عمومی انجام شود. ضمن اینكه ارائه خدمات فوریتی به افراد مرتبط با سطح آسیب دیدگی است.
روزنامه «جوان» در یادداشتی با عنوان «ضرورت آموزشهای مستمر به شهروندان در مواجهه با سوانح» می نویسد: امدادرسانی به افراد آسیب دیده و گرفتار در زلزله از همان لحظه سانحه آغاز میشود و به عبارتی بهترین زمان برای امدادرسانی همان لحظه وقوع حادثه است به همین دلیل امدادرسانی همیشه با سرعت عمل پیوند خورده است. از طرفی در بحرانهایی مثل زلزله كه تلفات انسانی زیادی به دنبال دارد موضوع امدادرسانی به موقع و لحظهای اهمیت بیشتری پیدا میكند، چون در این حوادث ثانیهها نقش تعیین كنندهای در نجات جان انسانها دارند. متأسفانه آنچه در كشور ما مغفول مانده است فاز پیش از وقوع سوانح است. فاز پیش از وقوع از این جهت اهمیت دارد كه ما میتوانیم با آموزشهای لازم به شهروندان در مواجهه با این حوادث این آمادگی را ایجاد كنیم تا میزان تلفات به حداقل برسد، اما در این زمینه كم كاری شده و شهروندان آگاهی لازم در مواجهه با سوانح اینچنینی ندارند كه چگونه از جان خود محافظت كنند.
روزنامه «اعتماد» با انتخاب یادداشتی با عنوان «بحران و اجتماعات محلی» كه به قلم سیامك زند رضوی نگاشته شد، آورده است: در مواقعی مانند وقوع زلزله دیدگاههای تحلیلی مختلفی در جامعه و میان افكار عمومی شكل میگیرد و مطرح میشود. مواردی مثل اینكه این زلزله طبیعی بوده یا دلیل و منشأ دیگری دارد؟ اینكه چرا دخالت عوامل انسانی در بروز چنین اتفاقاتی مطرح میشود به دلیل این است كه جامعهای داریم كه در آن شفافیت كمی وجود دارد و در هر مسالهای كه بخواهیم به آن بپردازیم، بخش مهمی از اطلاعات وجود دارد كه از چشم شهروندان دور نگه داشته میشود. دیدگاه دیگری كه مطرح میشود این است كه اتفاقاتی مثل زلزله پیامد رفتارهای انسانها بوده و این عقوبتی است كه در نتیجه این رفتارها بر ما نازل شده است. سیستم مدیریت بحران ما باید از نگاه امنیتی خارج شود و برسد به مفهوم مشاركت اجتماعی. این مشاركت تنها در برنامهریزی و اجرا نیست بلكه در ارزیابی هم مطرح است. هر محلهای باید بتواند تكلیف خود را با حوادث غیرقابل پیشبینی روشن كند.
** زنگ خطر تخریب بیمارستان ها در زلزله كرمانشاه
«زنگ خطر تخریب بیمارستان ها در زلزله كرمانشاه» دیگر عنوان روزنامه ایران است كه در این مطلب می خوانیم: لحظاتی بعد از وقوع زلزله 7.6 ریشتری كرمانشاه بود كه سرپرست اورژانس كشور اعلام كرد؛ بیمارستان شهدای سرپلذهاب بطور كامل تخریب شده و امكان استفاده از این مركز درمانی وجود ندارد به طوری كه اورژانس مجبور شده مجروحان را به دیگر مراكز درمانی منتقل كند. در همین حال خبرهایی از سوی مردم كرمانشاه در شبكههای مجازی مبنی بر مدفون شدن بیماران و پرسنل بیمارستان شهدای سرپلذهاب بعد از زمین لرزه اخیر مخابره شد كه نشان میداد امكان ارائه خدمات از سوی این مركز وجود ندارد. در این باره خبرنگار ما با قباد محمدی معاون توسعه مدیریت و منابع دانشگاه علوم پزشكی كرمانشاه تماس گرفت تا وضعیت ایمنی بیمارستان شهدای سرپلذهاب را كه گفته میشود نزدیك به 24 سال قدمت دارد جویا شود اما او از پاسخ به این سؤال امتناع كرد و گفت: تیمی از همكاران مدیریت بحران دانشگاه علوم پزشكی كرمانشاه جهت بررسی علت ریزش ساختمان بیمارستان به محل اعزام شدهاند.
** مسكن مهر بیمهری كرد
روزنامه «آرمان» در یادداشتی با عنوان «مسكن مهر بیمهری كرد» كه به قلم هادی حق شناس نگاشته شد، آورده است: با وقوع زلزله یك نكته كلیدی در خصوص بحث ساختوساز در ایران مطرح میشود. گرچه در سالهای اخیر وضعیت ساختوساز، آنطور كه به معنی واقعی نظام مهندسی تعریف شده، بهبود قابل توجهی پیدا كرده، اما وضعیت مسكن در زلزلههایی مثل رودبار و برخی دیگر از مناطق كشور كه ساختوسازها از دهها سال گذشته بوده، بیانگر این نكته است كه مهندسیساز نبوده و هربار كه زلزله رخ میدهد، عمق فاجعه ساختوساز بیشتر خودش را نشان میدهد. اما این انتظار وجود داشت كه حداقل در این دهه اخیر با توجه به آییننامههای نظام مهندسی و كنترلهای مختلفی كه انجام میگیرد، حداقل پروژههایی كه هم پیمانكار، هم مشاور و هم ناظر دولتی دارد، مثل پروژه مسكن مهر كه دارای چنین وضعیتی بود، در مقابل زلزله یا حوادثی از این دست استحكام و مقاومت بیشتری داشته باشد. منهای اینكه بالاخره زلزلهای به بزرگی بیش از هفت ریشتر قابل توجه است و در دستهبندیهای زلزله در سالهای گذشته میتوان گفت كه كمتر اتفاق افتاده، ولی انتظار این بود سازههای جدید كه برای مسكن ساخته میشود، در مقابل این شدت، مقاومت بیشتری از خودش نشان دهد.
روزنامه «آرمان» در یادداشتی با عنوان «لزوم رسیدگی مناسب به زلزلهزدگان» می نویسد: تاكنون چند زلزله مهیب در كشورمان به وقوع پیوسته است اما هنوز آمادگی لازم برای مواجهه سریع و موثر با این شرایط مهیا نشده است و مشكلات بسیاری در این عرصه وجود دارد. در شرایط عادی گروههای امداد، بحران و... تشكیل میشود كه غالبا روسای آن وزرا یا مدیران كل هستند و هر چند مدت نیز تغییر میكنند اما دقیقا زمانی كه به این گروهها نیاز است، در معركه حضور ندارند. به نظر میرسد كه این گروهها ناكارآمد هستند. زمانی كه زلزله در شهرهای فقیرنشین رخ میدهد كه اغلب مردم شهر از وضع بالایی بهرهمند نیستند و در خانههایی با حداقل استحكام زندگی میكنند، وضع دردناكتر میشود. با زلزلهای كه اخیرا به وقوع پیوسته كسانی كه در خانههای مهر زندگی میكردهاند در مواردی دچار خسارت شدهاند. یعنی خانههای مهر با اینكه نوساز محسوب میشود استحكام لازم را نداشته است. میتوان اذعان داشت مسكن مهر بیشترین آسیب را وارد كرده است چرا كه اغلب این خانهها بهصورت استاندارد ساخته نشده و مسبب این امر دولت وقت بوده است. از سوی دیگر جای بسی تعجب است كه دولت اعلام كرده به زلزلهزدگان وام 10 میلیونی همراه با ضامن با قسط 5 ساله داده میشود. در این راستا باید اذعان كرد خانوادهای كه خانه و كاشانه خود را در زلزله دست داده و وضع مناسبی ندارد، چگونه توان دریافت وام با ضامن دارند؟
** مرمتهای شتابزده بلایی بدتر از زلزله
روزنامه «قانون» با درج یادداشتی با عنوان «مرمتهای شتابزده بلایی بدتر از زلزله» آورده است: زلزله غرب كشور نمایشی از اوج بیدفاعی میراث تاریخی كشور در برابر حوادث و بلایای طبیعی بود. در این سالها مرمت، تنها دانشی بوده است كه برای بناهای تاریخی در نظر گرفتهاند. در مرمتهای جسته گریخته انجام شده نیز توجهی به این مقاومسازی آثار تاریخی در برابر زلزله نشده است. نمونه بارز آن، تخریب دیوار كاروانسرای شاه عباسی قصر شیرین بود كه بهتازگی مرمت شده است. براساس پیشبینیهای انجام شده هر 10 سال یكبار، یك زلزله بالای هفت ریشتری در ایران رخ میدهد و میراث تاریخی كشور در برابر این زلزلهها، بیپناه و نامقاوم هستند. تخریب آثار و اماكن تاریخی پس از وقوع زلزله، فاجعه دیگری در كنار خسارتهای جانی و مالی است. فاجعهای كه بهدلیل ارزش بالای فرهنگی و معنوی آن نمیتوان بهراحتی از كنار آن گذشت. حفاظت اضطراری و عملیات نجاتبخشی آثار مرتبط با میراث فرهنگی یكی از اقدامات ضروری پس وقوع زلزله است. جای مدیریت بحران در محوطههای تاریخی در كشور همچنان خالی است و پس از هر زلزلهای مسئولان تنها به پیامهای ابراز تاسف بسنده كرده و تاكنون هیچ اقدامی برای حل این مشكل انجام ندادهاند.
** زلزله از زاویهای دیگر
روزنامه «شرق» در یادداشتی با عنوان «زلزله از زاویهای دیگر» كه به قلم مهدی زارع نگاشته شد، آورده است: یكشنبه ٢١.٨.٩٦ ساعت ٢١:٤٨ زلزلهای با بزرگای ٧,٣ در ٣٠كیلومتری شمالغرب سرپلذهاب و ٣٢كیلومتری جنوبغرب حلبچه در ناحیه مرزی ایران و عراق به وقوع پیوست. كانون این زلزله در مرز ایران و عراق و در داخل خاك عراق واقع بوده است. گسل مسبب این رخداد هنوز مشخص نیست، ولی گسله فعال خمیدگی جبهه كوهستان زاگرس و گسلهای پهنه گسله ذهاب (یا سرپل ذهاب) در همین منطقه قرار دارد. گسل پیسنگی ذهاب از گسلهای سامانه گسله خمیدگی جبهه كوهستان زاگرس است. سازوكار این زلزله فشاری و صفحه گسله نزدیك به قائم بوده است. در شهر سرپل ذهاب ٦٠ هزار نفر و در قصرشیرین حدود ٣٠ هزار نفر زندگی میكنند و زلزلههای حلوان و سرپل ذهاب ازجمله زلزلههای تاریخی این منطقه است. زلزله كمعمق بوده و ژرفای آن هنوز تدقیق نشده است، اما اولین برآوردها نشان از ژرفای ٢٤كیلومتری برای چنین زلزلهای دارد. زلزلههای تاریخی این منطقه زلزلههای تاریخی ٩٥٨ میلادی و ١١٥٠ م. سرپل ذهاب و در سده بیستم زلزله ١٩٦٧ م. با بزرگای ٥.٧ و سال ١٩٨٣ م. با بزرگای ٥.١ در همین منطقه رخ دادهاند.
** زلزله كرمانشاه و مسئولیت های ملی
روزنامه «شرق» با انتخاب یادداشتی با عنوان «زلزله كرمانشاه و مسئولیت های ملی» نوشت: زلزله بیش از هفت ریشتری ٢١ آبان استان كرمانشاه، یكی از شدیدترین زمینلرزههای غرب ایران در صد سال گذشته است. متأسفانه در این زمینلرزه بزرگ صدها نفر از هموطنان ما بهویژه در سرپلذهاب جان خود را از دست داده و هزاران نفر زخمی شدند؛ صدها خانوار نیز خانه و كاشانه خود را از دست دادند. بهدلیل گستردگی و بزرگی مساحتی كه زمینلرزه در آن روی داده، هر لحظه به شمار قربانیان و زخمیها افزوده میشود. متأسفانه بهدلیل شمار بسیار زخمیشدگان و آسیبدیدگان امكانات شهرستان و استان پاسخگوی این مصیبت بزرگ نیست. خبر زلزله استان كرمانشاه در ساعات پایانی شب ٢١ آبان، بهسرعت به خبر نخست شبكههای خبری و رسانهها و شبكههای اجتماعی در كشور مبدل شد و متعاقب آن موجی از غم و ناراحتی و همدلی در كشور گسترش یافت.
روزنامه «اطلاعات» در یادداشتی با عنوان«همبستگی ملی به بهانه زلزله» می نویسد: ایران در خط بروز زلزله قرار دارد. این پیام نتیجه سالها بررسی علمی در داخل و خارج كشور است. اما هر بار كه زلزلهای میآید دو پدیده سر بر میآورد، اول موج همبستگی ملی است كه سراسر ایران برای كمكرسانی و التیام آلام هموطنان منطقه زلزله زده بسیج میشوند. زلزله بزرگی كه در منطقه رودبار گیلان و بم در كرمان اتفاق افتاد را یاد آورید، اگر چه خسارتبار بود و موجب كشتار، ویرانی منازل و فروپاشی زندگی بسیاری از خانوادهها شد، اما مردم سراسر ایران در كنار دولت ایستادند و تا آنجا كه امكان داشتند در سامان بخشیدن به خسارتها و پیآمدهای فاجعه زلزله یاری رساندند و كمك كردند. اینبار نیز در زلزله غرب كشور موج همبستگی ملی شكل گرفته است و همه استانها از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب كشور آماده كمكرسانی به هموطنان زلزله زده شدهاند. دولت باید موج همبستگی ملی را سازماندهی كند و به آن سرعت و نظم لازم را ببخشد.
روزنامه «جام جم» در یادداشتی با عنوان «تجلی همدلی» كه به قلم سردار علیرضا افشار معاون اجتماعی اسبق وزارت كشور نگاشته شد، آورده است: در این ارتباط قطعا نیروهای مسلح در میان مجموعه سازمانها از آمادگی بیشتری برای ورود به صحنه برخوردار هستند؛ چرا كه امكانات مورد نیاز از جمله وسایل حمل و نقل مناسبی را در اختیار دارند. در حوادث گذشته هم واحدهایی از نیروهای مسلح چه در مقطع امداد و نجات و چه بعد از آن در زمینه خدمات عمومی همچنین مراحل بازسازی مشاركت مناسبی داشتهاند. در اینگونه بلایای طبیعی ضرورت دارد همه دستگاهها و نهادهای مختلف كشور با تمام توان، امكانات و تلاش خود به كمك آسیبدیدگان بروند و خوشبختانه در مواردی كه شاهد چنین بلایایی بودیم، اینگونه همراهی و همدلی را میان تمام اقشار مردم و سازمانها و همچنین دستگاههای دولتی چه نظامی و چه غیرنظامی شاهد بودهایم.
روزنامه «ابتكار» با درج یادداشتی با عنوان «تلخ تر از زلرله» كه به قلم جلال خوشچهره نوشته شد، آورده است: گویی به اخبار تلخ عادت كردهایم؛ مدتهاست خبرخوش ندارم. قهر زمین در غرب ایران و مرگ صدها نفر از هموطنانمان در كرمانشاه، ایلام ، قصر شیرین،سرپل ذهاب و... بربارغمهامان افزوده است. مصیبتی بزرگ كه تحملش سخت است؛ مثل همه دیگر غمهایی كه اخبارش بردلمان نشانده است. آیا نمیخواهد پایان یابد این دور بسته كه هربار از جانمان میكاهد؟ زلزله سهمگین غرب ایران تا هنگام نوشتن این سطور 387 كشته و 6600 مصدوم داشته است. خبرها از بسیج عمومی امكانات در همه استانهای كشور برای امداد رسانی به زلزله زدگان حكایت دارد. همین توجه و همدلی عمومی هنوز باعث دلگرمی است و الا كمیت و كیفیت خرابیهای مرگبار، دلها را می رنجاند از اینكه میشد با نظارت متعهدانه در ساخت و سازها، اراده قاطع در نوسازی جادهها، تجهیز بیمارستانها، پیشبینی برای حوادث غیر مترقبه، تجهیز امكانات امداد رسانی و... با قهر طبیعت مسالمتآمیزتر از آنچه در زلزله اخیر و گذشتهها، آتش سوزیها، حوادث جادهای، خشكی جنگلها، رودها، تالابها و... بسیاری دیگر مواجه شد.
** زلزله ها هنوز چشم برخی را باز نكرده است
روزنامه «خراسان» در یادداشتی با عنوان«زلزله ها هنوز چشم برخی را باز نكرده است» كه به قلم كورش شجاعی نگاشته شد، آورده است: زلزله مهیب این بار مناطقی از غرب كشورمان را لرزاند. زلزله 7.3 ریشتری كه براساس تازه ترین گزارشها مركز آن در منطقه دشت ذهاب استان كرمانشاه و در عمق 11 كیلومتری زمین به وقوع پیوسته علاوه بر چند استان كشور، تعدادی از شهرهای برخی كشورهای منطقه و همسایه از جمله عراق را نیز تحت تاثیر قرار داده و لرزانده است، تا لحظه نوشتن این یادداشت (ساعت 17:45) براساس اخبار منتشر شده توسط نهادهای رسمی تعداد جان باختگان آن حادثه 407 نفر و مجروحان بیش از 6700 نفر اعلام شده، علاوه بر آسیبهای وارد آمده به شهرهای سرپل ذهاب، قصر شیرین و. .. به 70 روستا نیز آسیبهای جدی وارد شده است. پس از زمین لرزه اصلی تا ساعت 16 روز گذشته 152 پس لرزه كه شدیدترین آنها 4.7 ریشتر بود این مناطق را لرزاند گرچه به همت مسئولان و نیروهای حاضر در میدان آب و برق برخی مناطق زلزله زده وصل شد اما مردم بعضی مناطق همچنان علاوه بر تحمل داغ عزیزان خود و ویرانی خانه و كاشانه شان از قطع آب، برق و مشكلات دیگر و حتی كمبود برخی نیازهای اولیه در این شبهای سرد پاییزی رنج میبرند.
*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مهدی احمدی**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**9370**2002**9131
تهران- ایرنا- روزنامه های سه شنبه 23 آبان محورهای اصلی خود را به موضوع های «ایستاده برآوار»، «برای داغی كه مانده بر دل كرمانشاه» و «زلزله از زاویهای دیگر» اختصاص دادند.