در ادامه اين گفت وگو آمده است: ايرانيان عزادار مرگ هموطنان به دليل وقوع زلزله هستند. ايران روي گسل زلزله قرار دارد و هر لحظه بيم وقوع آن در هر نقطه كشور ميرود. ايران به عنوان يكي از كشورهاي زلزلهخيز شناخته شده است. در 15 سال اخير لرزشهاي مختلفي با ريشترهاي كم و زياد ايران را لرزانده است؛ از زلزله بم كه با بزرگاي 5.6 ريشتر در سال 1382 رخ داد تا زلزله مرداد سال 91 آذربايجان شرقي با بزرگاي 4.6 كه شهرستانهاي اهر، ورزقان و هريس را لرزاند و 306 نفر كشته، بيش از پنج هزار نفر مجروح و تلفات جاني و خسارات فراوان را به دنبال داشت. بعد از زلزلههايي كه در دو دهه اخير رخ داد، هشدارهاي فراوان درباره زلزله تهران داده شد؛ هشدارهايي كه پس از هر زلزلهاي تكرار ميشود. اين هشدارها براي تبريز هم وجود دارد.
شيراز هم هر از گاهي ميلرزد. اما بايد دانست كه ساختوسازهاي غير اصولي در تهران خطرات ناشي زلزله را براي پايتختنشينان صد چندان ميكند. آنچه در ادامه ميخوانيد، نظرات بهرام عكاشه، پدر زلزله شناسي ايران، در گفتوگو با «آرمان» است.
**آيا در تهران همچون كرمانشاه احتمال وقوع زلزله در آينده نزديك وجود دارد؟
بر اساس آمار هر ماه يك زلزله بيش از چهار ريشتر، هر سه سال يك زلزله بيش از شش ريشتر و هر 10 سال يك زلزله بالاي هفت ريشتر در كشور اتفاق ميافتد. 76 درصد كشتهشدگان حوادث در كشور بر اثر زلزله بوده است. در بيستم و هفتم مارچ سال 1830، يعني حدود 188 سال قبل زلزله هفت ريشتري در پهنه شميرانات 45 هزار كشته به همراه داشت. پس به باور بنده زلزلههاي مناطق تهران يك ريتم 200ساله دارند. بر اساس محاسبات بنده و آمار بهدستآمده در 15 سال آينده ميتوان انتظار وقوع زلزله هفت ريشتر در تهران را داشت، اما بايد دانست كه زمين بر اساس محاسبات رياضي عمل نميكند، بلكه شايد اين ريتم در 200 يا 250 سال آينده تغيير كند. به هر حال منطقه تهران در مقابل زلزله آسيبپذير است.
بر اساس تحليلهاي تاريخي در سالهاي 743، 855، 958، 1175، 1283، 1665 و1815 زلزلههايي تا مرز 7.7 ريشتر در پهنه تهران به وقوع پيوسته است. اين تاريخ به وقوع پيوستن زلزله در تهران است. از سوي ديگر 40 پديده طبيعي در جهان وجود دارد كه بيش از 35 پديده آن در سرزمين ما اتفاق ميافتد، چون سرزمين ايران از وسعت پهناور برخوردار و زلزلهخيز است. بايد دانست كه كرمانشاه نيز بخشي از منطقه زاگرس است كه بر اثر باز شدن درياي سرخ و حركت شبه جزيره عربستان پديده زلزله در اين منطقه كاملا طبيعي است.
اگر در كشور براي زلزله و ديگر پديدههاي اين چنيني آمادگي وجود نداشته باشد، بيشك چنين مسائلي به فاجعه تبديل ميشود. در سالهاي گذشته سانفرانسيسكو دچار فاجعه ناشي از زلزله شد و آن شهر دوباره با در نظر گرفتن شرايط ايمن مورد بازسازي قرار گرفت. هماكنون سانفرانسيسكو مركز زلزلهشناسي دنياست. علم توانايي پيشبيني زلزله را ندارد. در طول تاريخ فقط يكبار در شمال شرق چين به شكل اتفاقي زلزله پيشبيني شد. هم اكنون در روسيه، چين، آمريكا و ديگر كشورها، بشر قادر به پيشبيني زلزله در درازمدت نيست. در هر نقطه كه زلزله رخ دهد دوباره اتفاق ميافتد.
هنوز بشر نتوانسته زمان وقوع زلزله را به شكل كوتاهمدت تعيين و پيشبيني كند. درضمن زلزله كرمانشاه كاملا عادي بود. در كشور شهرهاي كرمانشاه، شيراز، تهران، مشهد، تبريزي، كرج و قزوين به شدت در معرض زلزله هستند. وقوع زلزله به معناي دشمني طبيعت با بشر نيست. بايد هر فرد خود را براي مقابله با زلزله آماده كند.
**ميتوان گفت كه در كلانشهر تهران كدام يك از نقاط بيش از ديگر مناطق آبستن حوادث هستند؟
هم اكنون شمال شهر تهران و منطقه ورامين فوق العاده حادثهخيز هستند. اين گسلها توانايي زلزله بيش از هفت ريشتر را دارند. همچنين احتمال وقوع زلزله در جنوب شهر تهران همچون منطقه ري هم زياد است. با اينكه توانمندي اين زلزلهها بيش از شش ريشتر نيست، اما با توجه به ساختوسازها در جنوب تهران و جنس زمين اين زلزله تخريب زيادي به همراه دارد. تهران از شمال به جنوب در مسير شيب قرار گرفته است. شرق تهران نيز زلزلهخيز است.
اين گسل از سوي كوههاي جنوب شرق تهران و به سمت لشكرك حركت كرده كه يك شعبه آن به سمت شمال تهران و شعبه ديگر آن به سمت شمال غرب تهران قرار گرفته است. گسل در شهر تهران وجود دارد و ما روي انواع و اقسام اين گسلها نشستهايم. در اين شرايط بايد خودمان را براي مواجهه با انواع مسائل آماده كنيم. سازمان امنيت ملي كشور شرايط مقابله با زلزله را از بنده جويا شد و بعد از آن به شش تن از وزرا دستور تشكيل سازمان مديريت بحران داده شد. در اين دستور العمل بنده پيشنهاد دادم كه منزل افراد كليدي كشور بايد مناسبسازي و ايمنسازي شود.
همچنين براي شهر تهران ستاد بحران تشكيل شود. در صورت ممكن نيز پايتخت جابهجا شود. براي مثال ايران هم همچون كشور مالزي از پايتختهاي متعدد برخوردار باشد. با اين تفاسير اگر بتوان كاشان را پايتخت فرهنگي، قم را پايتخت اديان و تهران را پايتخت زندگي قرار داده و صنايع را از شهر تهران خارج كرد و شرايط ارائه مجوز ساختوساز در شهر تهران محدود شود، طبيعتا تلفات و خسارتهاي ناشي از زلزله كاهش مييابد.
**با توجه به وضعيت ساختوسازهاي در شهر تهران در صورت وقوع زلزله چه نوع حوادثي اين كلانشهر را تهديد ميكند؟ از سوي ديگر چرا تاكنون سازهها در اين شهر آنطور كه بايد ايمن نبوده است؟ اين كم وكاستي دست اندر كاران امر مردم ا با فاجعه روبهرو ميكند...
چرا ژاپنيها سازههاي مقاوم ميسازند؟ چرا در كاليفرنيا سازهها مقاوم هستند؟ در كشور ما قانون ساختمانسازي و آيين نامههاي مربوط به آن وجود دارد، در حالي كه وجود آيين نامه به معناي عمل كردن به آن نيست. اگر يك فرد معمار و ديگر فعالان در اين عرصه قابل فروش باشند، بيشك نتيجه همين وضعيتي ميشود كه ساختوسازها در شهر تهران دارند. اين در حالي است كه در هر زميني نميتوان ساختوساز انجام داد، بلكه هرگونه ساختوساز مستلزم وجود اراضي استاندارد است. در واقع افراد در اين نوع ساختوساز خود را به چاله انداختهاند. در اين شرايط افراد كسب سود زودهنگام را در مقابل بهاي جان مردم قرار دادهاند. در واقع زلزله آدمكش نيست، اين شرايط است كه منجر به مرگ افراد در زلزله ميشود.
**هم اكنون در بين بنگاهداران كشور جملهاي تحت عنوان منازل ضدزلزله متداول شده است؛ آيا واقعا اين جمله علمي است يا اينكه براي بازار گرمي افراد اين جملات استفاده ميشود؟
بنده بر اين باور هستم كه بيش از 99درصد اين بيانات نادرست است. فرد وقتي يك ملك را ميفروشد ديگر نسبت به آن هيچتعهدي ندارد، چگونه ميتوان فروشنده را پيدا كرد؟ درضمن هيچفردي نميداند كه زلزله چه زماني در شرف وقوع است؛ شايد چندين سال از ساختوساز و فروش منزل بگذرد و زلزلهاي هم رخ ندهد. از سوي ديگر ممكن است يك ساعت آينده يا فردا زلزله رخ دهد. با اين تفاسير نميتواند درباره وقوع زلزله به شكل قاطع اظهارنظر كرد. براي مثال شهر بم در سال 82 با يك زلزله شش ريشتري نابود شد. يكي از نارساييهاي زلزله اين بود كه در صبح روز تعطيل در فصل زمستان اتفاق افتاد. در حالي كه يك زلزله شش ريشتري نبايد اين همه كشته داشته باشد. وقتي كه گفته ميشود، سرزمين ايران زلزلهخيز است، بايد اين قضيه را جدي گرفت. افراد به دليل ناداني و صرفه جوييهاي بيجا خود را متحمل آسيبهاي فراوان ميكنند.
*منبع: روزنامه آرمان؛ 1396،8،24
**گروه اطلاع رساني**2059**2002**انتشاردهنده: فاطمه قناد قرصي
تهران- ايرنا- روزنامه آرمان در گفت وگويي با بهرام عكاشه پدر زلزله شناسي ايران، نوشت: وقتي كه گفته ميشود، سرزمين ايران زلزلهخيز است، بايد اين قضيه را جدي گرفت. افراد به دليل ناداني و صرفه جوييهاي بيجا خود را متحمل آسيبهاي فراوان ميكنند.