اميد كرمانيها در مقدمه گفت وگو با امير سرتيپ بازنشسته سياوش جواديان جانشين رئيس ستاد ارتش در سال 79 تا 83آورده است: پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران فضاي باز سياسي در سراسر كشور حاكم شد اما عناصر ضدانقلاب در كردستان با فرصت طلبي از فضاي به وجود آمده، به برانگيختن احساسات مردم پرداختند و با عمليات مسلحانه و غيرقانوني مشكلات فراواني را فراروي كشور و انقلاب اسلامي قرار دادند. اولين اقدامي اين گروهكها، تصرف پادگان مهاباد بود و سپس درصدد اشغال ساير پادگان هاي نظامي كردستان و آذربايجان غربي برآمدند.
مسئولان دولت موقت قصد مبارزه با شورشيان را نداشتند، اما ارتش خواهان اقدام قاطع و مبارزه با گروهكهاي ضدانقلاب و تجزيهطلب بود. دولت موقت در آن اوضاع سياستي پيش گرفت كه نه تنها نتيجه اي حاصل نشد، بلكه وضعيت را پيچيده تر كرد. نهايتا نبرد قاطع با ضد انقلاب منجر به آزادسازي شهرهاي سنندج، مريوان، ديواندره، سقز، بانه، سردشت و پيرانشهر شد، پادگانها از محاصره درآمد و جادههاي مواصلاتي در كنترل نيروهاي نظامي قرار گرفت.
امير سرتيپ بازنشسته سياوش جواديان جانشين رئيس ستاد ارتش در سال 79 تا 83 كه آن روزها در كردستان بود، روايتي از ماجراهاي آن روزها ارائه كرد و به خبرآنلاين گفت: ارتش و سپاه با هم تلاش كردند و گروهكهاي ضدانقلاب را از كردستان پاكسازي كردند. من خودم چندين محور از جمله محور بانه-سردشت، سردشت- پيرانشهر و سنندج-كامياران را با كمك سپاهي ها پاك سازي كردم.
آقاي زيباكلام اوايل انقلاب نماينده ويژه آقاي بازرگان نخست وزير دولت موقت در كردستان بود. در آن زمان ارتباطي با او داشتيد؟
من آن زمان در سنندج ابتدا فرمانده گردان پياده بودم و بعد فرمانده عمليات لشكر 28 نيروي زميني ارتش و سپس جانشين فرمانده لشكر شدم. شخصا آقاي زيباكلام را ملاقات نكردم و نمي شناختم، ولي هيأتي از سوي دولت موقت تحت نظر و سرپرستي داريوش فروهر به كردستان مي آمد. اين هيأت تصميماتي گرفت كه تقريبا كردستان را به هم ريخت.
چه تصميماتي گرفت كه وضعيت بدتر شد؟
قبل از پيروزي انقلاب كه وضعيت مملكت استاتيك نبود و دائم نخست وزير عوض مي شد، برقراري امنيت در كردستان آنطور كه بايد، نبود. همان موقع گروهك هايي مثل كومله و دموكرات در كردستان برنامه ريزي و اقدام به عضو گيري كردند، رژيم بعث عراق هم تعدادي اسلحه و مهمات به آنها داد، بنابراين مسلح شدند.
موقعي كه انقلاب به پيروزي رسيد، اين گروهك ها بلافاصله به پادگان مهاباد حمله و آقاي پزشك پور فرمانده تيپ پادگان را زخمي كردند بعد هم همه سربازان و درجه داران غيربومي را به مرخصي فرستادند و پادگان را با همه اسلحه و مهمات در اختيار گرفتند.
آنها وقتي مسلح شدند، برنامه ريزي كردند كه به مرور ديگر پادگان هاي منطقه كردستان و آذربايجان غربي را تصرف كنند. پادگان مهاباد را كه تصرف كردند، آقاي فروهر به مهاباد آمد و داخل پادگان رفت. بعد از عيد سال 58 نيز كه گروهك ها به پادگان سنندج حمله كردند، آقاي داريوش فروهر آمد و گفت انتخابات برگزار و پيشنهاد تشكيل شوراي شهر را در كردستان مطرح كرد. گروهك ها هم كه از قبل عضو گيري كرده بودند، براي حضور در شوراي شهر خيزبرداشته و توانستند تركيب آن را به نفع خودشان بچينند. به گونه اي كه از 11 نفر عضو شوراي شهر كردستان، 9 نفر از اعضاي گروهك ها بودند و فقط دو نفر از ميان مردم انتخاب شدند. از اين رو تمام تصميماتي كه در شوراي شهر مي گرفتند، به نفع گروهك ها بود. مي گفتند سپاه در منطقه نباشد يا راديو تلويزيون چنين برنامه هايي را پخش كند. آنها در تصميماتي كه مي گرفتند حتي كاري به دولت موقت نداشتند.
وقتي به پادگان سنندج حمله كردند شما داخل پادگان بوديد؟
بله، وقتي گروهك ها روز 27 اسفندماه سال 57 به پادگان سنندج حمله كردند، من فرمانده گردان بودم. آنها ابتدا پادگان ژاندارمري -كه در كنار پادگان لشكر ارتش بود- را تصرف و شروع به تيراندازي كردند و سعي داشتند به داخل پادگان ارتش بيايند، همان موقع شهيد قرني به لشكر دستور داد كه مقاومت كند و اجازه ندهد كسي وارد پادگان شود. نهايتا هم گروهك ها نتوانستند داخل پادگان بيايند ولي پادگان را محاصره و فرمانده لشكر را گروگان گرفتند و به مقر خودشان بردند.
بعد از سه روز شهيد قرني گروهك ها را تهديد كرد كه «اگر تا شب فرمانده لشكر را آزاد نكنند مقرشان بمباران مي شود». برهمين اساس يك هواپيما آمد و ديوار صوتي شكست. نهايتا گروهك ها فرمانده لشكر را آزاد كردند. ولي محاصره پادگان را رها نكردند و تا دو روز ديگر اين محاصره را نگه داشتند. بعد آقاي داريوش فروهر آمد و گروهك ها محاصره را برداشتند. منتها گفتند سپاه نبايد در سنندج يا كردستان باشد. به همين خاطر چندنفري هم كه از سپاه در منطقه بودند، رفتند. به لشكر هم اعلام شد كه افراد از پادگان مسلح و با لباس نظامي بيرون نيايند و بيرون پادگان با لباس شخصي تردد كنند. حتي مانوري بيرون پادگان انجام نشود.
تقريبا به مدت يكسال وضع به همين صورت بود اما گروهك ها به پادگان سقز، بانه و مريوان نيز حمله كردند و فرمانده گردان بانه زخمي و فرمانده تيپ در سقز شهيد شد. هفده گروهك شامل دموكرات، كومله، رستگاري، توده و مجاهدين خلق كه البته اكثريت دموكرات و كومله بودند، آن ايام در كردستان به دنبال خودمختاري يا چيزي شبيه وضعيت امروز اقليم كردستان عراق بودند.
آقاي زيباكلام مي گويد آقاي خلخالي نيز در غائله كردستان تأثير داشت. آيا اين طور بود؟
آقاي خلخالي هر از چند گاهي مي آمد، يك شام مي خورد، 10 نفر را اعدام مي كرد و مي رفت! خودم در سقز شاهد بودم يك شام برايش آوردند، عدس پلو بود، وقتي ميل كرد. تعدادي را اعدام كرد و رفت! ماجرا اين بود بعد از ظهر يك روز، افسران كادر سقزي طبق معمول به خانه شان رفتند، گروهك ها پادگان سقز را محاصره كردند و اين افسران نتوانستند به پادگان برگردند. چون به پادگان نيامده بودند آقاي خلخالي حكم اعدام آنها را صادر كرد.
چه سالي اين اتفاق افتاد؟
آقاي خلخالي اواخر سال 58 آمد و اين كار را كرد. او همچنان تا سال 62 گاهي در كردستان حضور پيدا مي كرد.
اعداميها سرباز بودند؟
خير، درجه دار و افسر كادر بودند. شرايط به گونهاي بود كه نمي شد آنها به پادگان برگردند. براي اينكه اطراف پادگان دائم تيراندازي بود. اعضاي گروهكها هم از داخل به بيرون تيراندازي مي كردند و هم بيرون از پادگان را در اختيار داشتند و تيراندازي مي كردند.
در ادامه چنين تصميماتي بود كه به آقاي خلخالي توصيه شد كه در منطقه كردستان حاضر نشود؟
بله، بعداً تصميم گرفتند كه آقاي خلخالي نيايد. چون وقتي مي آمد، اوضاع به هم مي خورد. مثلا وقتي حكم اعدام 10 نفر را مي داد، كلي معترض پيدا مي شد و در شهر تظاهرات اعتراضي برپا مي كردند و در حاشيه آن اقدامات غيرقانوني انجام مي دادند. به خاطر اينها بود كه به او توصيه كردند كه ديگر به كردستان نيايد.
غائله كردستان را در نهايت ارتش تمام كرد يا سپاه؟
اينكه بگوييم اين غائله را ارتش تمام كرد يا سپاه، حرف درستي نيست. همه با هم تلاش كرديم. من خودم چندين محور از جمله محور بانه-سردشت، سردشت- پيرانشهر، سنندج-كامياران را با كمك نيروهاي سپاهي پاك سازي كردم. شهيد بروجردي، شهيد ناصر كاظمي، شهيد متوسيليان و شهيد همت. آنها همه در كردستان بودند كه بيشترين آنها در دوران جنگ شهيد شدند و تعداد كمي از آنها امروز هستند. اينكه بگوييم ارتش فقط اين كار را كرد درست نيست. اين هم كه بگويند سپاه اين كار را كرد درست نيست. ارتش و سپاه با هم اين كار را كردند.
خبرآنلاين/5آذر96
اول*عليرضافرجي
تهران-ايرنا-خبرآنلاين در گفت وگويي آورده است:غائله كردستان به همت و ابتكار ارتش و سپاه در حالي خاتمه يافت كه تصميمات برخي ديگر مسئولان وقت بيش از آنكه آبي برآتش باشد، هيزمي براي تقويتش بود. از تصميم ظاهرا روشنفكرانه و دموكراتيك داريوش فروهر براي تشكيل شوراي شهر كردستان كه خروجياش به نفع گروهكها بود تا صدور احكام اعدام از سوي خلخالي كه اعتراضاتي را برانگيخت.