تاج اصفهانی ، هنرمندی بود كه متخصصان و موسیقی شناسان از او به عنوان تاج آواز ایران یاد می كردند . او در 13 آذر 1360 در سن 86 سالگی دیده از هستی فرو بست و تمام كسانی را كه به هنر ایران زمین عشق می ورزیدند ، در اندوه جانكاه فرو برد.
از فردای آن روز كه در آن كوچه محقر دیگر صدای پای تاج شنیده نشد و نگاه معصوم و پدرانه وی مشتاقانان و ارادتمندانش را مورد مهر و محبت قرار نداد و نیز طنین صدای ملكوتی و تحریرهای آسمانیش به گوش نرسید، همه دانستند كه چه عزیزی از دست رفت.
مردی بی بدیل ، هنرمندی بصیر ، نكته یابی كه در موسیقی به علم و عمل احاطه كامل داشت و صوتش همانند قطعه میرزا عماد ، غزل سعدی و نقش پردازی كمال الملك و بهزاد ، یكتا و جاودان خواهد ماند.
اهل نظر و صاحب دلان معتقدند كه هنر تاج بر آخرین پله معراج قرار دارد و هماره بر تارك موسیقی اصیل ایرانی می درخشد.
او هنرش را رایگان در اختیار مشتاقان خویش نهاد و بارها نقل قول شد كه برای شبگرد و مامور رفت و روب شهرداری ساعت ها خواند و روزها را در خانه محقرش با ضعیف ترین دوستانش به شام رساند در حالی كه در همان اوقات به مهمانی مجلل در كاخ سرشناسان و متمولان دعوت بود.
** تولد
در سال 1282 شمسی خداوند به شیخ اسماعیل واعظ اصفهانی (تاج الواعظین) فرزندی عطا كرد كه نام او را 'جلال ' گذاستند. شیخ اسماعیل علاوه بر منبر گرم و گیرا از حنجره داوودی و صدای دلنشین برخوردار بود و طبق مرسوم آن زمان در اثر حشر و نشر با مردم اهل ذوق دورانش با گوشه های و ردیف های آواز آشنایی پیدا كرده بود.
جلال هم صدای خوش را از پدر به ارث برده بود و به همین علت در مدرسه قرائت قرآن كریم و اذان به عهده او بود ولی پدرش از این موضوع اطلاعی نداشت و او به احترام پدرش هرگز در حضورش نمی خواند تا این كه روزی از مدرسه زمزمه كنان وارد خانه شد و پدر كه برخلاف معمول آن روز زودتر از وی به خانه آمده بود از صدای زیبا پسرش حیرت كرد و به سراغش رفت.
جلال از دیدن پدر حیرت كرد و شرمسار شد ولی پدرش با ملاطفت و مهربانی او را تشویق كرد و گفت : تو صدای خوبی داری ولی تنها صدای خوب كافی نیست بلكه باید نزد استاد تعلیم ببینی.
جلال 9 ساله كه از آن پس به خاطر پدرش 'تاج زاده ' اطلاق می شد ، ابتدا نزد پدر و سپس در محضر مرحوم 'سید عبدالرحیم رضوی' به فراگیری آواز پرداخت.
پس از در گذشت سید عبدالرحیم پدر تاج برای آشنایی بیشتر به فنون آواز ، وی را نزد شادروان نایب اسدالله نی زن برد و مدت زیادی در خدمت آن استاد شاگردی كرد.
مرحوم میرزا حسین ساعت ساز (خضوعی) آخرین استادی بود كه تاج به توصیه پدر برای تكمیل دانسته های آواز نزد وی شاگردی كرد و پس از مدتی سرآمد زمان خود شد و اندك اندك در محافل می خواند و همه از آوای خوش و تسلط وی به این فن سخن می گفتند.
تاج در جوانی با مرحوم حسین خان اسماعیل زاده استاد كمانچه آشنا شد و برای نخستین بار با ساز وی آواز خواند ولی از آنجا كه تا كنون با ساز نخوانده بود نمی توانست كاملا خود را با كمانچه آن استاد هماهنگ كند كه این مشكل بزودی با راهنمایی های حسین خان برطرف شد. از آن پس علاوه بر صوت خوش و قدرت در بیان گوشه ها ، طمانینه خاص در صدای خواننده جوان دیده می شد.
تاج تا پایان عمر از آواز شادروانان سید عبدالرحیم رضوی و میرزا حسین ساعت ساز تعریف و تمجید كرده و می گفت: صوت داوود نبی در حنجره وصدای آنان تجلی می كرد.
از جمله هنرمندانی كه با تاج همكاری داشتند می توان از سید حسین طاهر زاده اصفهانی، سید اسماعیل قراب، قربان خان شاهی، تجلی، حاج محمد علی، حبیب شاطر حاجی، شهاب (گوشه شهابی در بیات زند منسوب به اوست)، نایب اسدالله نی زن، شكری (ادیب السلطنه)، ابوالحسن صبا، رضا محجوبی، مرتضی محجوبی، حسین یاحقی، ارسلان درگاهی، اكبرخان نوروزی، غلامرضا خان سارنگ، شعبان خان اصفهانی، علی اكبر شهنازی، سرپاس مختار(ركن الدین مختاری)، حسن كسایی، جلیل شهناز، احمد عبادی و علی تجویدی نام برد.
منوچهر قدسی یكی از دوستان تاج كه بیش از 30 سال دوستی نزدیك با او داشت و در وصف لطایف اخلاقی و عزت نفس او خاطرات و حكایات زیادی دارد ، نقل كرده است : اجداد تاج از چند نسل قبل به كاشی سازی اشتغال داشتند و از بهترین كاشی ساز های اصفهان بودند. اما پدرش اهل وعظ، منبر و خطابه بود و لحن گرم داشت و موسیقی می دانست و از علاقه مندان و آگاهان شعر و ادب به شمار می رفت و در واقع نخستین مدرسه جلال دامان تربیت این پدر بود.
وی افزود : تاج تحصیلات خود را در مدرسه علمیه اصفهان انجام داد و موسیقی را نزد سید رحیم اصفهانی فرا گرفت و در اثر معاشرت و مجالست سالیان دراز با اكابر، دانشمندان، شاعران، هنرمندان و موسیقیدانان به معارف و فضایل تجربیات گرانقدری نایل شد و برای ضبط صفحه چندین بار به اروپا سفر و با ریاضت و ممارست تمام دوره آواز ایرانی را طی كرد و در مناسب خوانی و انتخاب شعر تبحر خاصی داشت.
** تاج به روایت هنرمندان
محمد رضا شجریان جائی در باره تاج گفت : با مرگ تاج صدایی خاموش شد كه بیش از 70سال در پهنه ایران زمین به ویژه اصفهان شهر نور و گنبدهای فیروزه رنگ طنین افكن بود ، صدایی كه سالیان متمادی در محافل انس و خلوت یاران صاف دل و پاك دل به سادگی و صداقت جاری بود.
وی افزود : این صدا در بیشه زارها و باغ های حاشیه زاینده رود از آبریز 'چلگرد' بر ناحیه زرد كوه تا كشتزارهای 'ورزنه' در كنار بستر زنده رود یعنی مرداب گاوخونی همانسان جاری بود كه در روستاهای خشك و بی آب و علف حاشیه كویر تا مرز همسایگی یزد.
شجریان كه از شاگردان تاج بود و از مكتب او بهره ها برد ، گفت : این صدا همان صدای آشنایی بود كه برگلدسته های آستان ملك خراسان ثناگوی سلطان عارفان جهان بود. این صدا صدای تاج است كه هنوز هم در دل ها و سینه ها بانگ می دهد.
زنده یاد احمد عبادی نوازنده صاحب نام سه تار هم در باره تاج گفت : من صدای تاج را 50 سال قبل از گرامافون هیرمسترویس و بولیفون كه در آن زمان مرسوم مجامع عمومی و مخصوص قهوه خانه ها بود، شنیده بودم و فوق العاده تحت تاثیر صدای این خواننده قرار گرفتم و چون این صفحات با ساز استادان آن زمان همراهی می شد بیشتر در شنونده تاثیر می گذاشت.
وی افزود : همه جا صحبت از تاج بود و بسیاری مایل به ملاقات حضوری وی، شنیدن صدا و دیدن قیافه اش بودند ازجمله خود من بسیار مایل بودم او را ببینم اما به دلیل این كه تاج مقیم تهران نبود و سیاح وار گرد ایران می گشت موفق به دیدارش نشدم. تا این كه روزی یكی از دوستان مرا به منزل خود دعوت كرد و تعدادی از موسیقیدانان از جمله تاج اصفهانی نیز حضور داشت از همانجا دوستی ما آغاز شد وچندین بار به اتفاق یكدیگر قطعاتی را اجرا كردیم.
استاد عبادی گفت : آخرین باری كه تاج را دیدم هفته های آخر عمرش بود و در منزل شاطر همراه با حسن كسایی بود و تعدادی از موسیقیدانان حضور داشتند. آن روز قطعاتی با نی استاد كسایی اجرا كرد و من از قدرت صدای وی حیرت كردم.
زنده یاد علی تجویدی هم در باره تاج گفت : در 50 سال اخیر هرگاه صحبت از آواز اصیل ایرانی می شود نام تاج اصفهانی در نظرها مجسم می شود.صدای شفاف، گرم و گیرا و از همه مهمتر سلیقه و ذوق آن روان شاد در انتخاب اشعار وتلفیق شعر و موسیقی و به كار گیری تحریرهای مناسب اعجاب آفرین است.
این استاد آواز وموسیقی سنتی ایران افزود : به راستی تاج اصفهانی از جمله چهره های درخشان عالم هنر خوانندگی است كه شاید سالیان دراز مادر دهر چنان فرزندی نزاید. او صرف نظر از هنر و هنرمندی واجد شرایط صفات برجسته ای بود. مكارم اخلاقی، این هنرمند از مناعت طبع و بزرگ منشی وارستگی، گرفته تا ظرافت طبع و خوش صحبتی همه دست به دست هم داده و انسانی نمونه به وجود آوردند تا جایی كه هیچ كس پیدا نمی شود كه تاج را دیده باشد و عاشق او نشود.
محمد طاهر زاده (طاهر پور) پیشكسوت آواز مكتب اصفهان هم در باره تاج گفت : وی هرگز تقلید نمی كرد به همین لحاظ در موسیقی به مقامی رسید كه شایسته اش بود.
به اعتقاد استاد طاهرزاده ، انتخاب شعر مناسب با زمان و مكان و محفل انس، درست خواندن، قدرت حنجره در تفهیم و القای مفاهیم شعر، تحریر های مناسبی و بجا از ویژگی های هنری تاج است.
مرتضی شریف شاگرد تاج در كتاب 'یاد نامه تاج ' نوشت : آخرین باری كه در خدمت تاج بودم 14 آبان 1360 درست یك ماه پیش از در گذشت وی بود . در آن روز كه استادان حسن كسایی، محمد موسوی، پرویز مشكاتیان، ناصر فرهنگ فر و چند تن از هنرمندان دیگر حضور داشتند استاد كسایی قطعاتی را در دشتی نواخت سپس تاج با اندوهی فراوان با شعری از سعدی این شعر را خواند :
' تاجم نمی فرستی تیغم برسرمزن -- مرهم نمی گذاری زخمم دگر مزن '.
وی افزود : زنده یاد تاج مردی سلیم النفس و با مناعت طبع بود و هرگز در طول زندگانیش به خاطر مال دنیا و مشكلات مادی به كسی كرنش نكرد ومدح كسی را نگفت. او از همه تعریف و تمجید و با نام خیر یاد می كرد.
شادروان ذبیح الله مقوم نوازنده چیره دست ویولن در روزهای آخر عمر تاج در تهران به خدمت استاد رسید و قطعاتی را در همایون، افشاری و ابوعطا با یكدیگر اجرا كردند.
مقوم كه این ملاقات و همكاری را از بزرگترین افتخارات هنری خود می دانست ، گفته بود : تاج برغم كهولت سن به سادگی گوشه ها و تحریرها ی آواز ایرانی را اجرا می كرد به طوری كه موجب حیرت حاضران شده بود.
وی كه در گذشت استاد تاج اصفهانی را ضربه جبران ناپذیری بر پیكر موسیقی ایرانی ارزیابی می دانست ، همواره می گفت: تاج نه تنها از نظر هنر بلكه به لحاظ رفتار اجتماعی سرآمد زمان خود بود.
استاد مقوم معتقد بود تاج تمام 86 سال عمر گرامیش را در میان مردم سپری كرد و شریك غم و شادی آنان بود و لحظه ای از یادشان غافل نشد.
** شاگردان تاج
تاج شاگردان فراوانی داشت و با همه آنان با مهربانی و حوصله رفتار می كرد و آنچه می دانست در اختیارشان می گذاشت و معمولا آنان را دوست و رفیق خود خطاب می كرد.
وی هركسی را كه دودانگ صدا داشت تشویق به خواندن می كرد و اغلب خودش نیز برای ترغیب و تشویق آنان بی هیچ تكبری آواز می خواند.
از شاگردان برجسته تاج اصفهانی می توان به حسین خواجه امیری(ایرج)، موذن زاده اردبیلی، محمد رضا شجریان، علیرضا افتخاری و مرتضی شریف اشاره كرد.
** مكتب آواز در اصفهان
هنر آواز خوانی در ایران پیشینه ای دراز دارد . نیاز اجتماعی به این هنر با توجه به فشار روز افزونی كه نظام های اجتماعی مبتنی بر بهره كشی بر جسم و روان توده های زحمتكش می گذاشت ، همواره این شعبه از هنر موسیقی را از دیگر شعبه ها متمایز می كرد. ستم كشان روستا كه بیشترین فشار اقتصادی بر دوش آنان سنگینی می كرد، دردها، رنج ها و حرمان های خود را با زمزمه های آهنگین گاه به صورت جمعی و گاه به صورت فردی با بیانی واقع گرا و شعر گونه به یكدیگر منتقل می كردند كه حراست و تداوم موسیقی سنتی ایران را با توجه به حملات اقوام بیگانه باید مرهون این توده زحمتكش دانست چرا كه هنر آواز خوانی در نگهداری دستگاه ها و گوشه ها نقشی بس ارزنده داشته ودارد.
هنر آواز بر اساس لهجه بر مكتب های اصفهان، تبریز، تهران و مشهد تقسیم بندی شده كه مكتب مشهد در حال حاضر منسوخ شده است.
به عقیده صاحب نظران مكتب اصفهان به دلیل رعایت هفت اصل 'انتخاب شعر'، 'تلفیق شعر وموسیقی'، 'ابداع و تنوع ملودی'، 'ادوات و تنوع تحریر'، 'جمله بندی'، 'هم سازی و همنوایی ' و 'ابداع وخلاقیت' از جایگاه رفیع تری برخوردار است .
ابراهیم آقاباشی، سید رحیم اصفهانی، میرزا حسین ساعت ساز، سید حسین طاهر زاده، علی خان دهكی، میرزا حبیب اصفهانی، ادیب خوانساری، نور علی برومند و تاج اصفهانی از جمله هنرمندان شاخصی بودند كه در مكتب اصفهان صاحب نامند.
تاج اصفهانی به مثابه آخرین بازمانده این مكتب همواره كوشید تا ارزش های این مكتب را در شیوه آواز خوانی خود مراعات كند.
او همواره می كوشید تا با دیدار و تعامل بهترین هنرمندان دوران خویش و بهره گیری از محضر شان، هنر خود را تعالی بخشد.
استاد جلال تاج اصفهانی سحرگاه سیزدهم آذر 1360 در سن 86 سالگی در خانه پدریش بدرود حیات گفت و با حضور هنرمندان و هنردوستان سراسر كشور در تخت فولاد اصفهان آرام گرفت.
خبرنگار : زهره كرمی ** انتشار دهنده : حسن فلاحتی
7330/1654
ساری - ایرنا - هنر آواز ایران در اواخر پائیز سال 1360 خورشیدی با درگذشت استاد ' جلال تاج اصفهانی ' سر آمد مكتب اصفهان خزانی دیگر را به خود دید.