در ادامه اين گزارش مي خوانيم: مجموعه بررسيهاي جداگانه سه زلزلهشناس ايراني در اين باره نشان ميدهد آنچه طي هفتههاي اخير تحت عنوان «دوره بازگشت 150 تا 200 ساله زلزله بالاي 7 ريشتر» در تهران مطرح شده، نوعي بازي آماري با دادههاي لرزهاي است و با سه دليل مستند، اين فرضيه از منظر مطالعات زمينشناسي مردود اعلام ميشود. اين فرضيه با سوابق قابل استناد از رفتار گسلهاي اصلي مغايرت دارد.
سه زلزلهشناس ايراني به دو پرسش جديد درباره زمينلرزههاي زنجيرهاي اخير در نقاط مختلف كشور پاسخ داده و در عين حال با ارائه يك «شاهد عيني» اعلام كردند فرضيه «بازگشت زلزلهبزرگ تهران بعد از يك دوره 150 تا 200 ساله»، تنها براساس «محاسبات رياضي» ساخته شده است و «علم زمينشناسي» اين فرضيه را تاييد نميكند.
آنها با اشاره به وقوع دو رخداد زمينلرزه با بزرگاي بيش از 6 ريشتر به فاصله كمتر از يكماه در حوالي منطقه «هجدك» استان كرمان، اعلام كردند: براساس محاسبات رياضي وقوع دو زمينلرزه بزرگ به فاصله كمتر از يك ماه در كرمان اصلا محتمل نبود چرا كه سوابق تاريخي لرزهخيزي اين منطقه حكايت از وقوع زمينلرزههاي اين چنيني در فاصله زماني كه زلزلههاي اخير كرمان در آن روي داد، ندارد؛ بنابراين نميتوان فرضيه بازگشت زلزله در يك دوره مشخص را نه براي شهر تهران و نه هيچ نقطه ديگري با قاطعيت تاييد كرد.
زلزلهشناسان ايراني همچنين روز گذشته در تشريح جزئيات مربوط به زلزله 6 ريشتري عصر دوشنبه در استان كرمانشاه و در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه آيا زمينلرزه 20 آذر كرمانشاه پسلرزه زمينلرزه 7.3ريشتري 21 آبان در منطقه ازگله بوده است يا زمينلرزهاي مستقل محسوب ميشود؛ به «دنياي اقتصاد» اعلام كردند: از آنجا كه اين زمينلرزه در همان پهنه محل وقوع زمينلرزه 7.3 ريشتري ازگله رخ داده است «پسلرزه» محسوب ميشود؛ چرا كه هرچند كانون دو زمينلرزه با يكديگر متفاوت است اما زمينلرزه 6ريشتري عصر دوشنبه در همان «زون» يا پهنهاي رخ داده است كه زلزله 21 آبان ازگله نيز در همان پهنه روي داد. زمينلرزه 6 ريشتري 20 آذرماه، ادامه روند شكستگي پوسته زمين در همان پهنهاي بوده است كه 5 كيلومتري شهر ازگله(كانون رويداد زمينلرزه 7.3 ريشتري 21 آبان ماه) نقطه شروع اين شكستگي محسوب ميشود؛ در واقع زمينلرزه 6 ريشتري عصر دوشنبه در مرز غربي كشور، گسترش و گسيختگي شكست اوليه ناشي از زمينلرزه 7.3 ريشتري يك ماه قبل در ازگله است و از اين جهت اين زمينلرزه در واقع همان پسلرزه بيش از 5 ريشتري است كه انتظار ميرفت بعد از وقوع زمينلرزه اصلي اين منطقه را تحتتاثير قرار دهد.
طي يك ماه گذشته زمينلرزههاي متعددي در برخي مناطق مختلف كشور رويداده است كه كارشناسان از آن باعنوان رخداد «زمينلرزههاي زنجيرهاي» ياد ميكنند؛ در ساعات پاياني روز 21 آبان 96 زمينلرزهاي با بزرگاي 7.3 ريشتر در منطقه ازگله، استان كرمانشاه و چند استان ديگر را به لرزه درآورد؛ اين زمينلرزه تاكنون بيش از 800 پسلرزه داشته است همچنين زمينلرزههاي ديگري نيز از آن زمان به بعد در مناطق مختلف كشور به ثبت رسيد كه از آن جمله ميتوان به زلزله 10 آذر منطقه هجدك كرمان با بزرگاي6.1 ريشتر، زمين لرزه 6 ريشتري غرب كشور در روز 20 آذرماه و زمينلرزه 6.2 ريشتري منطقه هجدك كرمان در روز 21 آذرماه (ديروز)، اشاره كرد.در ميان اين زمينلرزههاي بزرگ، همچنين روز پنجشنبه 9 آذرماه زمينلرزهاي با بزرگاي 3.8 ريشتر دماوند واقع در استان تهران را به لرزه درآورد كه مجموعه اين زمينلرزهها دو پرسش اساسي درخصوص «شايعه نزديك بودن زمان وقوع زلزله بزرگ در تهران» و همچنين «ويژگيهاي مربوط به پسلرزههاي ناشي از وقوع زمينلرزههاي بزرگ» مطرح كرد.
** رد فرضيه بازگشت زلزله بزرگ
در شرايطي كه به واسطه افزايش تعداد زمينلرزههاي زنجيرهاي در نقاط مختلف كشور طي يكماه گذشته شايعه قريبالوقوع بودن بازگشت زلزله بزرگ و ويرانگر پايتخت (زمينلرزه با بزرگاي بيش از 7 ريشتر كه معمولا هر 150 تا 200 سال در تهران اتفاق ميافتد و محاسبات رياضي نشان ميدهد هماكنون زمان وقوع اين زمينلرزه فرارسيده است)، در ميان عموم مردم تقويت شده است، زلزلهشناسان ايراني با اشاره به منشا طراحي اين فرضيه، به «دنياي اقتصاد» اعلام كردند:فرضيه بازگشت زلزله با بزرگاي بيش از 7 ريشتر به شهر تهران بعد از يك بازه زماني 150 تا 200 ساله، به لحاظ كارشناسي و مطالعات زمينشناسي يك فرضيه غلط است كه صرفا براساس محاسبات رياضي ساخته شده است.
منشا شكلگيري اين شايعه به اين موضوع برميگردد كه در گذشته تعداد زلزلههاي رخداده در يك بازه زماني «1000 ساله» در شهر تهران را مورد محاسبه قرار دادهاند و با ميانگين گرفتن از تعداد زلزلههاي روي داده در بازههاي زماني مشخص، اعلام كردهاند در شهر تهران بهطور متوسط هر 150 تا 200 سال يك زلزله مخرب با بزرگاي بيش از 7 ريشتر روي داده است.
علي بيتاللهي و مهدي زارع دو زلزلهشناس برجسته ايراني با بيان اينكه علم زمينشناسي اين محاسبه رياضي را تاييد نميكند، معتقدند: علاوه بر اينكه اين اعداد تنها ناشي از ميانگين رياضي محاسبه شده از زمان وقوع زلزلههاي بزرگ در تاريخ هزار ساله شهر تهران است، اين اعداد در عين حال مربوط به زمينلرزههاي رخداده در مجموعه گسلهاي شهر تهران و اطراف تهران است؛ به اين معنا كه در اين محاسبات بهطور دقيق مشخص نشده است كه در دورههاي تاريخي، در هر گسل مشخص بهطور متوسط چند زمينلرزه و با چه فواصل زماني رخ داده است. اسناد تاريخي ارائه شده از سوي مهدي زارع و علي بيتاللهي به «دنياياقتصاد» درخصوص سوابق لرزهاي شهر تهران، مطالعات تاريخي زلزلههاي بزرگ شهر تهران از سال 855 ميلادي تا زمان حاضر را نشان ميدهد؛ زلزلههايي كه منشأ وقوع آنها يكي از سه گسل بزرگ، اصلي و فعال «شمال تهران»، «مشاء» و «ري» بوده است. اين مطالعات نشان ميدهد اگرچه محاسبات رياضي از بازگشت زمينلرزه بزرگ تهران در دورههاي زماني 150 تا 200 ساله خبر ميدهند اما بهعنوان مثال در گسل مشاء بهعنوان يكي از گسلهاي فعال و اصلي شهر تهران حدود هر 870 سال يك بار و در گسل ري هر 500 سال يك بار زمينلرزه با بزرگاي بيش از 7 ريشتر اتفاق افتاده است؛ اين درحالي است كه در گسل شمال تهران در 4 مورد زلزله ثبت شده در فاصله سالهاي 1177 تا 1989 ميلادي تنها يك زلزله با بزرگاي بيش از 7ريشتر رخ داده است.
به اين ترتيب مطالعات نشان ميدهد هر چند محاسبات رياضي كه از طريق محاسبه ميانگين زمينلرزههاي رخ داده در تاريخ هزار ساله شهر تهران و مجموع زلزلههاي روي داده در همه گسلهاي پايتخت و اطراف آن به دست آمده است از نظر علم زمينشناسي تاييد نميشود اما اين موضوع به معناي رفع خطر احتمال وقوع زمينلرزه ويرانگر در شهر تهران نيست؛ تهران به واسطه قرار گرفتن روي چند گسل اصلي و فعال، منطقهاي لرزهخيز محسوب ميشود كه از اين بابت همواره بايد مورد توجه قرار گيرد.
مهدي زارع با تاكيد بر اينكه فرضيه وقوع زمينلرزه با بزرگاي بيش از 7 ريشتر در بازههاي زماني مشخص 150 تا 200 ساله پايه علمي ندارد، اين ادعا را تنها يك محاسبه رياضي براساس مجموع رخدادهاي زلزله در يك بازه زماني مشخص و متوسطگيري از اين تعداد زلزله براساس دورههاي وقوع برشمرد. به گفته وي اين فرضيه تنها براساس محاسبات رياضي ساخته شده است نه براساس رفتار دقيق گسلها در گذشته و از اين حيث محاسبه دقيق و قابل اتكايي محسوب نميشود. در عين حال وجود گسلهاي فعال، موثر و همراه با سابقه زمينلرزههاي تاريخي و دستگاهي نشان ميدهد توان لرزهخيزي استان تهران بالاست.
علي بيتاللهي، زلزلهشناس نيز با اشاره به اينكه در رخداد زلزله نظم وجود ندارد، اعلام كرد: به دليل اين بينظمي، رفتار زمين به لحاظ زمان و مكان دقيق وقوع زمينلرزه، يكسان و قابل پيشبيني نيست. اين درحالي است كه دادههاي لرزهاي قبل از سال 1900 ميلادي به دليل آنكه از كتابهاي تاريخي برداشت شدهاند و بهطور دقيق ثبت نشدهاند، وزن و اعتبار بالايي ندارند. اين دادهها از نظر محل رويداد زلزله، شدت و بزرگي داراي دقت زيادي نيست چرا كه علم زلزلهشناسي و دستگاههاي ثبت زلزله در آن زمان بسيار ضعيف بوده يا از اساس وجود خارجي نداشته است. به گفته بيتاللهي اين دادهها تنها ميتواند «سيماي لرزهخيزي منطقه»را نشان دهد اما بهصورت 100 درصدي براي پيشبيني يا برآورد زمان، مكان و شدت دقيق زمينلرزههاي بعدي قابل اتكا نيستند.
بيت اللهي همچنين با اشاره به وقوع دو زلزله با بزرگاي بيش از 6 ريشتر در منطقه هجدك كرمان(زلزله 6.1 ريشتري 10 آذر و زمين لرزه 6.2 ريشتري 21 آذرماه 96) اعلام كرد: مطالعات زلزله شناسان نشان ميدهد در تاريخ 140 ساله استان كرمان (فاصله سالهاي 1877 ميلادي تاكنون)، دستكم 10 زمينلرزه شديد در مناطق مختلف اين استان اتفاق افتاده است كه از بزرگترين اين زمينلرزهها ميتوان از زلزله 6.8 ريشتري 5 دي ماه 82 در بم، زمينلرزه 7.1 ريشتري سال 60 در سيرچ و همچنين زلزله 6.5 ريشتري اسفند 83 در داهوئيه زرند ياد كرد.اين مطالعات نشان ميدهد بهطور ميانگين هر 14 سال يكبار در استان كرمان يك زمينلرزه شديد اتفاق افتاده است كه رخداد دو زمينلرزه با بزرگاي بيش از 6 ريشتر در فاصله كمتر از يك ماه در آذرماه امسال، شاهدي است كه نشان ميدهد محاسبات رياضي درخصوص دورههاي زماني مشخص براي بازگشت زمينلرزههاي بزرگ مبناي علمي ندارد. چراكه بر مبناي اين محاسبات اصلا محتمل نبود كه در فاصله كمتر از يك ماه دو زمينلرزه با بزرگاي بيش از 6 ريشتر در اين استان رخ بدهد، از اينرو فرضيه بازگشت زلزلههاي بزرگ در يك دوره مشخص اساسا نه براي شهر تهران و نه براي هيچ مكان ديگري به لحاظ علمي سنديت ندارد و قابلاتكا نيست. زلزلهشناسان پيشتر اعلام كردهبودند وقوع زمينلرزههاي زنجيرهاي در نقاط مختلف كشور ناشي از شروع به رهايي انرژي حاصل از تنشهاي تكتونيكي كل نقاط لرزهخيز كشور بعد از يك دوره آرامش نسبي است؛ به اين معنا كه بعد از يك دوره آرامش نسبي به لحاظ وقوع زمينلرزههاي بزرگ، هماكنون برخي گسلهاي فعال در مناطق مختلف كشور شروع به رهاسازي انرژيهايي كردهاند كه در طول سالها در لايههاي دروني زمين انباشته شده است. تنشهاي تكتونيكي به تنشهايي گفته ميشود كه منجر به تغيير شكل پوسته زمين در مناطق مختلف ميشود. اخيرا يك بررسي در آمريكا توسط زلزلهشناسان نشان داد براساس رفتار زمين در 100 سال گذشته در نقاط مختلف جهان، آغاز سال 2018 ميتواند، شروع 5ساله تشديد زلزلههاي بزرگ در دنيا باشد.
بهرام عكاشه، زلزلهشناس ايراني نيز ديروز با حضور در جمع اعضاي اتاق بازرگاني تهران، با بيان اينكه «محاسبات رياضي» نشان ميدهدريتم وقوع زلزله با قدرت تخريب بالا در تهران 200 سال است، تاكيد ميكند:با اين حال زمينلرزه رياضيات نميشناسد.اين محاسبه مبناي رياضي دارد حال آنكه علم زمينشناسي با رياضيات متفاوت است.
** پسلرزه 6 ريشتري زلزله كرمانشاه
زلزلهشناسان همچنين به سوال ديگري درخصوص زمينلرزه 6 ريشتري عصر دوشنبه، 20 آذرماه در غرب كشور پاسخ دادند؛ درحالي كه حدود يك ماه از زمينلرزه 7.3 ريشتري منطقه ازگله واقع در استان كرمانشاه ميگذرد، وقوع زمينلرزه 6 ريشتري عصر دوشنبه در غرب كشور اين سوال را ايجاد كرد كه آيا اين زمينلرزه پسلرزه زلزله اصلي يك ماه قبل است يا زمينلرزهاي مستقل محسوب ميشود. دو زلزلهشناس ايراني در پاسخ به جزئيات اين زمينلرزه به «دنياياقتصاد» اعلام كردند:زمينلرزه 6 ريشتري در واقع پسلرزه قابل انتظار براي زلزله 7.3 ريشتري يك ماه قبل در كرمانشاه است و هر چند برخلاف زمينلرزه 7.3 ريشتري كه كانون آن 5 كيلومتري ازگله در استان كرمانشاه بوده، كانون اين زمينلرزه در عراق -26 كيلومتري ازگله- گزارش شده اما به دليل آنكه در همان پهنه زلزله اصلي واقع شده است پسلرزه قابلانتظار زمينلرزه اصلي محسوب ميشود. مهدي زارع با بيان اينكه زلزله 7.3 ريشتري كرمانشاه منجر به بروز شكستگي و بريدگي در پهنهاي به عمق 25 كيلومتر و مساحت 50 كيلومتر شد، كانون وقوع زمينلرزه 7.3ريشتري ازگله را در واقع نقطه شروع شكستگي در اين پهنه اعلام كرد.
وي با بيان اينكه در زلزلههاي با بزرگاي بيش از 7 ريشتر احتمال وقوع پسلرزههاي با بزرگاي بيش از 6 ريشتر وجود دارد زمينلرزه 6 ريشتري عصر دوشنبه را ادامه و گسترش شكستگي ناشي از وقوع زمينلرزه ساعات پاياني 21 آبانماه در ازگله اعلام كرد.به گفته وي هر دو زمينلرزه در يك پهنه يا زون يكسان اتفاق افتاده است و اگرچه دو كانون مختلف داشته است اما از آنجا كه زمينلرزه عصر دوشنبه در واقع ادامه بروز شكستگي در پهنهاي است كه زمينلرزه 7.3 ريشتري در آن اتفاق افتاده است، نميتوان آن را زمينلرزهاي مستقل درنظر گرفت.در واقع مساله مهم در رابطه با ارتباط اين زمينلرزهها آن است كه هر دو زمينلرزه در يك زون اتفاق افتادهاند و زمينلرزه 6 ريشتري عصر دوشنبه اولين پسلرزه با بزرگاي بيش از 5 ريشتر زمينلرزه 21 آبان كرمانشاه است كه بخشي از انرژي باقي مانده زمين را در آن پهنه آزاد كرده است؛ به گفته وي تخليه انرژي تا جايي ادامه پيدا ميكند كه پهنه موردنظر به سمت تعادل بعدي (تعادل جديد) برود.
زارع همچنين توضيح داد: اگرچه پيشتر اعلام شده بود بعد از وقوع زمينلرزه اصلي بزرگاي پسلرزهها رفتهرفته كاهش مييابد اما بايد توجه داشت كه كاهش بزرگاي پسلرزهها، يك روند «خطي» ندارد بلكه روندي «نوساني» دارد؛ به اين معنا كه انتظار بر اين نيست كه بزرگاي پسلرزهها بهطور قطع هر روز نسبت به روز قبل كم شود، بلكه ممكن است در اين روند كاهشي شاهد پسلرزههاي با بزرگاي بيشتر باشيم كه رويدادي كاملا طبيعي است. وي همچنين بر ضرورت اصلاح يك تفكر غلط در ميان عموم مردم تاكيد كرد و گفت:نبايد تصور شود پسلرزهها خطري براي مناطق زلزلهزده دربر نخواهند داشت، بلكه همانند زلزلههاي اصلي بهطور قطع منجر به بروز آثار ويرانكننده در منطقه زلزلهزده ميشوند؛ چراكه در بسياري از موارد وقوع پسلرزهها اثرات به مراتب مخربتري نسبت به زمينلرزههاي اصلي از خود به جاي ميگذارند.
*منبع: روزنامه دنياي اقتصاد؛ 1396،9،22
**گروه اطلاع رساني**1699**2002**انتشاردهنده: فاطمه قنادقرصي
تهران- ايرنا- روزنامه دنياي اقتصاد در گفت و گو با سه زلزله شناس درباره زمين لرزه هاي زنجيره و پاسخ به اينكه فرضيه تكرار زمينلرزههاي 200 ساله از كجا آمده است، نوشت: زلزلههاي زنجيرهاي -تعدد زمينلرزههاي بزرگ طي يك ماه اخير - دو پرسش عمومي درباره «فرضيه موعد زلزله اصلي تهران» و همچنين «شدت پسلرزهها در غرب ايران» بهوجود آورده است.