در ادامه اين گزارش آمده است: اين ابتكارها شامل چند گروه كاري از جمله نشست سهجانبه چين، افغانستان و پاكستان ميشود و يك ابتكار ديگر با حضور روسيه به عنوان نشست چهارجانبه و ابتكار ديگري با حضور پاكستان، روسيه و طالبان، از سوي چين به صورت موازي پيگيري ميشود.
بنياد اصلي اين ابتكارها يكي دغدغههاي امنيتي چين در مورد رويدادهايي است كه در افغانستان و جنوب آسيا اتفاق ميافتد و ديگري فرصتهاي اقتصادي و تجاري است كه براي چين در افغانستان ايجاد شده و پكن تلاش ميكند بيشترين بهره را از آنها ببرد.
اصليترين نگراني امنيتي چين، مربوط به رشد افراطگرايي مذهبي در منطقه است كه ميتواند بر امنيت و ثبات منطقه سينكيانگ چين اثر بگذارد و براي چين نگرانكننده است. از سوي ديگر به بهانه تندروي و افراطگرايي مذهبي، اكنون محور دهلينو و واشنگتن در منطقه در حال تقويت شدن است و امريكاييها در استراتژي جديد خود در افغانستان ائتلاف سه جانبهاي با حضور هند، امريكا و افغانستان ايجاد كردهاند. اين نگرانيها از سوي پكن باعث شده است كه چينيها تلاش كنند از ظرفيت پاكستان براي حل مساله استفاده كنند.
پاكستان به تصور همه از جمله چينيها منشأ تندروي و افراطيگري در منطقه است. البته در خارج از منطقه جنوب آسيا و آسياي مركزي، منشأ اصلي فكري افراطيگري عربستان سعودي است، اما در منطقه جنوب آسيا ريشههاي حضور اين تفكر در پاكستان خانه كرده است. چين اميدوار است به دليل روابط نزديكي كه با اسلامآباد دارد بتواند براي كاهش راديكاليسم با اين كشور همكاري كنند، هم بتوانند براي حل بحران در افغانستان كمككننده باشند.
از اين طريق پكن توانسته است با يك تير سه نشان بزند؛ از يك سو بهانههاي حضور امريكا در افغانستان از بين ميرود و هم زمينه براي نفوذ چين در افغانستان فراهم ميشود و هم زمينههاي تهديدهاي مشتركي كه از سوي هند متوجه پاكستان و چين باشد كاهش پيدا ميكند.
تا الان پاكستانيها سعي كردهاند كه آثار افراطيگري در جنوب آسيا بر چين كمتر باشد، اما مادامي كه افغانستان درگير مساله تروريسم و افراطيگري است، آثار آن خود به خود به مرزهاي چين سرريز ميكند. نبايد اويغورهاي ساكن منطقه قبايلي پاكستان را ناديده گرفت، نميتوان نقش اويغورها را در آنچه داعش افغانستان ناميده ميشود و نقش آنها در گسترش افراطيگري در منطقه آسياي مركزي ناديده گرفت. اين يك واقعيت است كه وقتي بحران ايجاد ميشود، خود به خود به همسايگان سرريز ميكند و همهچيز در كنترل دولتها نخواهد بود. چينيها اميدوار هستند كه ابتكارهاي چيني براي حل مساله افغانستان نتيجهبخش باشد.
حركتي كه چين انجام ميدهد، اگر موفق باشد به نفع ايران خواهد بود. اگر چالشي به نام طالبان در افغانستان حل شود و به موازات آن زمينه براي نفوذ امريكاييها در افغانستان كاهش پيدا كند، يك فرصت براي ايران ايجاد شده است.
واقعيت اين است كه نگاه اصلي چينيها به عنوان يك رقيب جهاني به امريكا و نفوذ امريكا در منطقه است. حتي افراطيگري و تروريسم در جنوب آسيا و آسياي مركزي كه ميتواند آثار امنيتي بر چين داشتهباشد، نسبت به حضور امريكا در منطقه از اولويت كمتري برخوردار است.
تهديد اصلي چين نفوذ امريكا در منطقه است و هر ابتكاري كه چين براي كاهش اين نفوذ انجام دهد، در نهايت به صورت خودكار به نفع ايران است. هر چند كه چين اين ابتكار را در جهت منافع خودش انجام ميدهد، اما نتايج آن به صورت خودكار منافع ملي ايران را نيز تامين ميكند.
در عين حال، ممكن است تصور شود كه روابط چين و پاكستان، در ابتكار «يك جاده، يك كمربند» براي دسترسي ترانزيتي به آسياي مركزي، بر منافع ايران در همكاري با هندوستان در كريدور شمال- جنوب تاثير داشتهباشد. اما نبايد فراموش كرد كه ايران خواه ناخواه چه از طريق دريا و چه از طريق زمين در مسير ترانزيتي ابتكار «يك جاده، يك كمربند» قرار دارد.
هنديها ممكن است از اين همكاريهاي پكن و اسلامآباد دچار آسيب شوند به همين دليل است كه سرمايهگذاري زيادي بر مسير ترانزيتي ايران كردهاند. موقعيت ژئوپوليتيك ايران باعث ميشود كه در هر دو مسير نقش محوري دارد. براي ايران همكاري با چين و هند، دو راهكار موازي و هر دو در جهت منافع ملي ايران است. امروزه تنوع جادهها و خطوط لوله و مسيرهاي ارتباطي از جمله استراتژيهايي است كه همه كشورها در پيش گرفتهاند.
هيچ كشوري از جمله ايران علاقه ندارد وابسته به يك خط لوله يا يك مسير ترانزيتي يا يك جاده باشد. تنوع بخشي به راهكارها در دستور كار همه كشورها وجود دارد. در نتيجه ايران هم در ابتكار چين با عنوان «يك جاده، يك كمربند» نقش محوري دارد و هم در كريدور شمال- جنوب با مشاركت هندوستان، كشوري كليدي به حساب ميآيد.
*منبع: روزنامه اعتماد؛ 1396،10،6
**گروه اطلاع رساني**2059**9131**انتشاردهنده: شهربانو جمعه
تهران- ايرنا- روزنامه اعتماد در گزارشي، نوشت: ديدار ديروز ميان وزراي خارجه چين، افغانستان و پاكستان در پكن ريشه در تلاشهاي مستمر چين براي نزديك كردن حل مساله افغانستان از طريق ابتكارهاي چيني است.