۸ بهمن ۱۳۹۶، ۱۵:۰۳
کد خبر: 82811240
T T
۰ نفر

كاخ سفید و توهم فروپاشی ایران

۸ بهمن ۱۳۹۶، ۱۵:۰۳
کد خبر: 82811240
كاخ سفید و توهم فروپاشی ایران

تهران-ایرنا- «هنری كیسینجر» وزیر امور خارجه اسبق و دیپلمات كار كشته آمریكایی بر ضرورت اجرای سیاست هایی همچون دوره جنگ سرد و ترسیم محدودیت های مشخص برای ایران سخن گفت و تاكید كرده كه كاخ سفید امیدوار است با اجرای همان مسیر، سرنوشت شوروی سابق را در مورد جمهوری اسلامی ایران تكرار كند.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، موضوع دشمنی ایالات متحده با جمهوری اسلامی ایران از زمان وقوع انقلاب آغاز شده است و اكنون مقامات كاخ سفید بدون پرده پوشی به این موضوع اشاره می كنند.
كیسینجر استراتژیست برجسته ایالات متحده، به تازگی از ضرورت «ترسیم مرزهای محدوده توسعه قابل تحمل» در ارتباط با مسائل ایران سخن گفته است. این رویكرد تقریبا همان سیاست های دوره جنگ سرد است .
چند روز قبل نشستی در محل كنگره آمریكا با حضور برخی دیپلمات های كار كشته سابق ایالات متحده برای اعضای كمیته نیروهای مسلح مجلس سنای این كشور، باعنوان «چالش ‌های جهانی و راهبرد امنیت ملی آمریكا» برگزار شد.
در این نشست كیسینجر، جورج شولتز و ریچارد آرمیتاژ از مقام های پیشین وزارت امور خارجه آمریكا حضور داشتند و دیدگاه های خود را برای حاضران بیان كردند. شاه بیت این نشست آن بود كه كاخ سفید باید سیاست هایی همچون دوره جنگ سرد را در مقابل تهران به اجرا بگذارد تا مانع افزایش قدرت و نفوذ ایران شود و در صورت امكان زمینه فروپاشی نظام را فراهم آورد.

**چالش های آمریكا در آینده
به نوشته رسانه ها، استراتژیست های امنیت ملی آمریكا در دولت های «ریچارد نیكسون»، «رونالد ریگان» و «جورج بوش» به بررسی چالش های مهم ایالات متحده در آینده پرداختند اما مهمترین سخنان از سوی كیسینجر عنوان شد كه بخشی از اظهارات وی به ایران اختصاص داشت.
كیسینجر جمهوری اسلامی ایران را مهمترین تهدید آمریكا برای منطقه حیاتی خاورمیانه عنوان كرد زیرا دامنه نفوذ خود را تا مرزهای لبنان گسترش داده است.
به نوشته راشا تودی، نگرانی اصلی كیسینجر برای آینده از دریچه برجام برجسته شده است زیرا وی این توافقنامه را دلیلی برای مشروعیت بخشی به روند تبدیل شدن ایران به عنوان یك قدرت هسته ای می داند.
وی پس از ارزیابی بحران در شبه جزیره كره و تنش واشنگتن با پیونگ یانگ، دیگر چالش مهم آمریكا را ایران و توافق هسته ای دانست. كیسینجر بر این اعتقاد است كه برجام به نحو تناقض آلودی باعث مشروعیت بخشی به ظهور ایران به عنوان یك قدرت در خاورمیانه و جهان می شود.
كیسینجر همچنین با اشاره به انطباق سیاست های ایران با رویه های بین المللی بر مقابله با سیاست های ایران در چارچوب راهبردهای دوران جنگ سرد تاكید كرد. می توان در تبیین سخن این دیپلمات چنین عنوان داشت كه ایالات متحده مانند دوران پس از جنگ جهانی دوم، باید در كنار متحدان خود ضمن ترسیم مرزهای محدوده توسعه قابل تحمل، ائتلافی را تشكیل دهد و خطوط قرمزی را برای توسعه توانایی های ایران مشخص سازد.
كیسینجر در مورد خاورمیانه هم اعتقاد دارد: روسیه و ایران بر این منطقه سیطره پیدا كرده اند و ایران كمربند نفوذ خود را تا بیروت گسترش داده است. همین موضوع باعث چالش های بلندمدت برای كاخ سفید و تضعیف ساختار منطقه خواهد شد. به نظر وی چالش در رویه های موجود براساس توافق هسته ای نیست بلكه مشكل در پایان این جاده (برجام) پدیدار می شود.
«ریچارد آرمیتاژ» معاون پیشین وزیر امور خارجه هم در این جلسه عنوان داشت كه اهداف كره شمالی و ایران برای آمریكا كاملا روشن نیست. در شرایطی كه اوضاع مبهم است ایالات متحده باید كاری كند كه رقبای واشنگتن به دشمنان آن تبدیل نشوند.
كارشناسان مسائل بین المللی در ارزیابی این اظهارنظرها بر این باور هستند كه مشاوران و تحلیلگران به ترامپ و كاخ سفید توصیه می كنند به صورت رسمی ساختارهای جنگ سردی را در مقابل ایران به اجرا در آورد.
تارنمای موسسه پژوهشی «گلوبال ری سرچ» حتی از اجرای این ساختار سخن گفت و نوشت: ترامپ در ساختار امنیت ملی خود چهار كشور چین، روسیه، كره شمالی و ایران را مهمترین اهداف سیاست های آمریكا بر شمرده است. در این چارچوب چین و روسیه مهمترین تهدید را برای آمریكا دارند. آن ها به دنبال جهانی متفاوت هستند كه با مدرن سازی ارتش خود و افزایش نفوذ در اقصی نقاط جهان از طریق منابع اقتصادی این هدف را دنبال می كنند. این دو قدرت بزرگ در كنار تهران و پیونگ یانگ با استفاده از ابزارهای گوناگون سیاسی و اقتصادی تلاش می كنند در صحنه بازی قدرت، تغییراتی در ساختارها ایجاد كنند. ترامپ همه تلاش خود را به كار می گیرد تا مانع از دست رفتن رهبری آمریكا در عرصه های جهانی شود.

**مولفه های جنگ سرد آمریكا
در واقع كیسینجر در سخنان خود توصیه می كند كه مولفه های اصلی جنگ سرد باید برای مقابله با ایران به كار گرفته شود.
«جورج كنان» از طراحان اصلی بنیان های خط مشی های آمریكا در مقابله با شوروی پس از پایان جنگ جهانی دوم بود. نخستین و اصلی ترین محور سیاست خـارجی و امنیتـی آمریكـا پـس از جنـگ جهانی دوم تا فروپاشی شوروی در دهه 1990 میلادی ایجاد سد نفوذ و مهار شوروی بود.
كنان در نوشته ها و توصیه های خود بر مبارزه دائم با توسعه توانایی ها و نفوذ شوروی به ویژه در مناطقی كه كاخ سفید برای خود حیاتی و راهبردی تعریف كرده بود، تاكید می كرد.
یكی از پرسش هایی كه كنان در بررسی رفتار دشمنان (در آن زمان شوروی) مطرح می كرد چگونگی تنظیم رفتار آمریكا نسبت به سیاست های دشمنان بود؟
كنان، در آن زمان در بررسی ریشه های رفتارهای بین المللی شوروی به موضوع نبود امنیت اشاره داشت و منشاء خط مشی های شوروی را در این موضوع دانست.
وی تاكید داشت كه آمریكا باید در تدوین سیاست های خود همواره ایجاد فشار بی امان برای رسیدن به اهداف را مد نظر قرار دهد. در این راستا سیاست كلان آمریكا در قبال دشمن باید مهار بلندمدت، صبورانه و غیرمنعطف باشد.
این نظریه پرداز در همین چارچوب بر اتخاذ سیاست سد نفوذ هم تاكید اشت كه یكی از مهمترین اصطلاحات آن «در برگیری و مهار» بود. دربرگیری به مفهوم پذیرش ساختار و ایدئولوژی مخالفی است كه توان نابودی آن وجود ندارد. مهار نیز جلوگیری از گسترش قدرت دشمن چه در جنبه های ایدئولوژیك و چه افزایش نفوذ تعریف می شد.
در واقع چارچوب اصلی كه در جنگ سرد علیه شوروی به اجرا در آمد ترسیم محدوده هایی مشخص در حوزه های مادی و معنوی برای محاصره دشمن در مرزهای خود بود. منزوی سازی، كاهش توان و مقاومت دشمن و در صورت امكان فروپاشی آن كشور نیز مهمترین دستاورد ایجاد سد نفوذ و تعیین محدوده های توسعه دشمن به شمار می رفت.
در جنگ سرد ایجاد سـد نفـوذ از یك سو از طریق نیروهای نظامی و سیاسی و از طرف دیگر با استفاده از ابزارهای اقتصادی، جاسوسی و خرابكاری دنبال می شد. در تدوین و اجرای این خط مشی ها نهادهای گوناگونی مشاركت داشتند كه به بررسی سیاست های مسكو و میزان خطرات آن و نشان دادن واكنش مناسب برای مهار، تغییر رفتار و ساختار در شوروی می پرداختند. یكی از مهمترین نهادهای همكار كاخ سفید در دوره جنگ سرد، اندیشكده پژوهشی «امریكن اینترپرایز» بود كه هدف اقدامات خود را دور شدن از وقوع جنگ گرم و ارائه راه كارهایی برای تضعیف دشمن بیان می كرد.
اصول بنیادینی كه ایالات متحده در آن سال ها دنبال می كرد بر پایه تضعیف بنیه‌ اقتصادی دشمن، صرف منابع مادی شوروی در مسیر مسابقه تسلیحاتی، تاثیرگذاری بر افكار عمومی با استفاده از رسانه ها و تبلیغات، جذب نخبگان و مهار قدرت نرم مسكو بود.
ریچارد نیكسون، رئیس‌جمهوری آمریكا در دوره جنگ سرد هم كلید پیروزی بر شوروی را در دو حوزه اقتصاد و ایدئولوژی می دانست. البته این اهداف تنها از طریق فشار بر افكار عمومی و تغییر در باورها به وسیله راه اندازی جنگ روانی در رسانه ها دنبال شد و سرانجام به موفقیت هم دست یافت.
با توجه به شرایط موجود می توان مدعی شد كه بسیاری از اصول جنگ سرد در مورد ایران در حال اجرا است.
تارنمای منافع ملی (National Interest) از تلاش برای اجرای دكترین ترامپ برای ایران به شكل جنگ سرد پرده برداشته و آورده است: اكنون كاخ سفید به اجرای همان خط مشی ها نیاز دارد. به ویژه این كه سیاست ها باید با حمایت از گروه های قومی تجزیه طب در كنار گروه های ضد نظام دنبال شود تا ساختارهای جدیدی ایجاد شوند. این روند با تمركز زدایی بر اساس ساختار سیاسی فدرال و استقلال در تصمیم گیری كامل می شود.
به نظر می رسد اجرای سیاست های دهه های پایانی جنگ سرد در مقابل ایران كه موجب فروپاشی شوروی شد، از اهداف راهبردی كاخ سفید برای آینده خواهد بود. می توان با بررسی تطبیقی تحولات و وقایع اخیر با خط مشی های چند دهه اخیر ایالات متحده به جنبه های پییچیده ای از سیاست های كاخ سفید در قبال كشورمان پی برد.

پژوهشم**9130 **1601**خبرنگار: حسین عباسی نسب** انتشار: شهناز حسنی
ایرنا پژوهش، كانالی برای انعكاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و پژوهشی های خبری ایران و جهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.
۰ نفر