در ادامه اين گزارش مي خوانيم: گرچه عربستانسعودي، قدرتمندترين و فعالترين كشور عربي است، اما كشور خليجنشين ديگري هم وجود دارد- امارات متحده عربي- كه درحال گسترش پايگاه قدرت خود است. توصيف كشور كوچك اما بلندپرواز امارات به اين صورت كه در جوار همسايه خود رشد ميكند، مانع از فهم درست رابطه سعودي- اماراتي خواهد شد. ابوظبي در واقع ثابت كرده است كه درسهاي زيادي را براي آموختن به رياض در اختيار دارد.
شرايط مشابه ژئوپليتيكي، نگرش استراتژيك و اهداف سياسي خارجي مشتركي را در اين دو كشور تقويت كرده است. امارات متحده عربي و عربستانسعودي، هردو اعراب داراي سلطنت سنيمذهب هستند كه وابستگي قابل توجهي به نيروي كار خارجي دارند. هردو كشور، بياباني هستند و از كمبود آب رنج ميبرند و از ثروت نفتي خود جهت خريد تجهيزات نظامي، پيش از صرف اين پولها براي رفاه مردم استفاده ميكنند و در نهايت، هردوي اين كشورها درحال گسترش حضور خود در منطقه، تحت حكومت رهبران قاطع هستند.
ابوظبي مثل رياض، خود را نماينده سنيمذهبها و اعراب خاورميانه ميبيند. عربستانسعودي و امارات متحده عربي توافق دارند كه ايران تهديدي جدي است؛ و اينكه تركيه در تلاش است تا كنترل بيشتري در منطقه داشته باشد و كشورهاي ضعيف مسلمان، نيازمند حمايت و راهنمايي هستند، اما وراي ژئوپليتيك، رهبران نيز در چشمانداز اين دو كشور مشابه، نقش مهمي دارند.
محمد بن سلمان، وليعهد سعودي تلاش كرده تا بسياري از سياستها و اهداف مشابهي را مثل وليعهد ابوظبي، محمد بن زايد پياده كند. بن زايد النهيان ٥٦ساله، از سال ٢٠٠٤، زماني كه او با يكي از برادران ناتني خود كه رئيسجمهوري امارات بود، توافق كرد تا به قدرت برسد، تاكنون حاكم ملي و موقت امارات بوده است. شاهزاده دوبي مانند بنسلمان ٣٢ساله به لحاظ تكنيكي رئيس دولت نيست، اما او عملا اكثر اهرمهاي قدرت را كنترل ميكند.
براي شاهزاده سعودي، همتاي اماراتي اش به عنوان مثالي مترقي است. مثلا بن سلمان در دنبالكردن استراتژيهاي گوناگون اقتصادي در كنار اصلاحات تكميلي اجتماعي به النهيان ملحق شده است. موفقيت هاي توسعه اقتصادي امارات متحده عربي، به سلمان اين جسارت را داده تا او نيز براي اين توسعه تلاش كند. به همين منظور، وي با طراحي شهرهاي پيشرفته، فشار براي خصوصيسازي و شكلهاي جديد مالياتي و افزايش شهروندان در نيروي كار، از همتاي اماراتي خود تقليد كرده است و سلمان در تلاش براي تحقق بخشيدن به اهداف بلند پروازانه خود كوشش ميكند تا شيوه هاي محافظه كارانه رهبران پيشين عربستان سعودي را به گونهاي تغيير دهد كه پادشاهي عربستان، بيشتر شبيه امارات متحده عربي نسبتا ليبرال شود. النهيان و ديگر رهبران امارات، مدت هاست كه ارزش كشور خود را براي سرمايهگذاران و گردشگران خارجي درك كردهاند- چيزي كه عربستان سعودي نيز هماكنون درحال كار روي آن است.
سلمان همان طور كه تلاش ميكند اين اصلاحات را انجام دهد، به امارات بهعنوان مدل براي آينده عربستان نگاه ميكند. شاهزاده سعودي، استراتژي النهيان را در تلاش براي ايجاد سلطنتي كه مشروعيتش كمتر به قبيله و مذهب وابسته و بيشتر حاصل ملت باشد، دنبال كرده است. درعين حال، عربستان سعودي در تلاش براي كنترل روحانيون و مساجد مستقلي است كه از سياستهايي كه امارات متحده عربي كه سالها پيش اجرا كرده، الهام ميگيرند.
مديريت دقيق النهيان در مورد رقباي خانوادگي و مخالفان داخلي نيز تجربه گرانبهايي براي سلمان است. وليعهد سعودي با اتخاذ تدابير بيشتر براي حفظ قدرت خود و خانواده خود و قطع ارتباط ساير اعضاي خانواده سلطنتي از سطوح تصميمگيري تلاش كرده است. او حتي نسخه مورد نظر خود را از نيروهاي محافظ ايجاد كرد تا آنها را عليه رقباي بالقوه خود قرار دهد- كاري كه او در ماه نوامبر در كمپين ضدفساد خود انجام داد. النهيان نيز رويكرد مشابهي را براي ثبات رهبرياش در پيش گرفت و پستهاي امنيتي كليدي امارات را مثل گارد ملي در كنترل گرفت.
با اين حال، گرچه ممكن است سلمان تلاش كرده باشد كه عربستان را شبيه تصوير امارات متحده بازسازي كند، اما او به اين كار ميلي ندارد. با وجود شباهتهاي بسياري كه اين دو كشور دارند، اما تفاوتهاي بزرگي هم در اين ميان وجود دارد. به عنوان مثال، عربستانسعودي داراي تنوع فكري بيشتري است و همچنين نفوذ وهابيت، شاخه افراطگرايي از اسلام در عربستان بسيار بيشتر از امارات است. به علاوه اينكه امارات متحده عربي داراي چالشهاي جمعيتي و امنيتي كمتري نسبت به عربستان سعودي است.
اين كشور صرفا يك سلطنت است با ساختاري كه به مناطق فقيرنشين اجازه ميدهد تا از ثروتمندان بهرهمند شوند و سيستم پاسخگويي را ميان ٧ ايالت اميرنشين خود فراهم كرده است. رياض و ابوظبي همچنين داراي نقشهاي مختلفي در سطح جهاني هستند.
عربستان سعودي و امارات متحده عربي اغلب در كنار يكديگر همكاري ميكنند؛ چه در مسائلي مثل حمايت از گروههاي سنيمذهب در منطقه، چه حمايت و تقويت كشورهاي سلطنتي فقير اما پرمنابعي مثل اردن و موراكو و چه تلاش براي محدودكردن ايران يا جلوگيري از جاهطلبيهاي كشور همسايه، قطر. رياض مسئوليت اين تلاشهاي مشترك را برعهده دارد و بيشتر توجه رسانهها را در اين فرآيند به خود جلب ميكند.
با اين حال، ابوظبي نيز جاهطلبيهاي خود را نشان داده است. امارات متحده عربي خارج از سايه عربستانسعودي، بهعنوان كشوري قدرتمند درحال ظاهرشدن است. بهعنوان مثال، اين كشور بيسروصدا حضور نظامي و ديپلماتيك خود را در آفريقا افزايش ميدهد و شركتهاي خصوصي اماراتي نيز در سراسر قاره آفريقا، درحال سرمايه گذاري و ايجاد زيرساخت هاست.
درنهايت اما تمايل امارات متحده عربي براي برتري منطقهاي در سال هاي پيش رو رابطه ميان رياض و ابوظبي را با چالش رو به رو خواهد كرد. در واقع سرنوشتي كه در درازمدت براي اين دو كشور پيشبيني ميشود، سرنوشتي مملو از درگيري و اختلاف است. درحال حاضر امارات اجازه ميدهد كه شاه جوان سعودي جولان هاي خودش را بدهد اما در پس پرده اين امارات است كه در سايه رياض درحال تثبيت خود در دالان هاي قدرت است.
*منبع: روزنامه شهروند؛ 1396،11،15
**گروه اطلاع رساني**9117**2002**انتشاردهنده: فاطمه قنادقرصي
تهران- ايرنا- روزنامه شهروند درباره آينده روابط امارات متحده عربي و عربستان سعودي به ارايه گزارشي پرداخت و آورد: در ميانه مبارزه قدرت در خاورميانه، ايران، تركيه و عربستانسعودي، هركدام در تلاش هستند تا از طريق جنگهاي نيابتي و بازيهاي سياسي و ديپلماتيك، قدرت و نفوذ خود را در منطقه افزايش دهند.