۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ۱۴:۰۹
کد خبر: 82819514
T T
۰ نفر
حجاب حداكثري، حجاب حداقلي/ چرا به اين نقطه رسيديم؟

تهران-ايرنا- عصر ايران در يادداشتي آورده است:فكر مي كنيد اين جمله را 12 سال پيش كدام چهره سياسي بر زبان آورده است: برخورد دولت در مسأله حجاب بايد حداقلي باشد و به ميزاني كه جامعه تأييد مي كند.

مهرداد خدير در اين يادداشت آورده است: « برخورد دولت در مسألۀ حجاب بايد حداقلي باشد و به ميزاني باشد كه جامعه اين برخورد را تأييد كند يعني اين حق را و بالاتر از آن وظيفه را براي دولت قايل باشد كه حفظ حداقل حجاب را خواستار باشد. از همين رو بايد برخي تنگ نظري ها را كنار گذاشت و برخورد دولت نبايد طوري باشد كه مردم احساس كنند دولت در امور خصوصي مردم دخالت مي كند. برخوردهاي نامعقول با امر حجاب سبب شده برخوردهاي قانوني هم واكنش ايجاد كند.»

تصور مي كنيد عبارات بالا سخنان كيست؟ اينها عين سخنان سردارمحمد باقر قاليباف در برنامۀ انتخاباتي سال 1384 است كه در ويژه‌نامۀ همايش سراسري ستادهاي كشوري با عنوان «زندگي خوب، برازندۀ ايراني» در 5 ارديبهشت 1384 توزيع شد و اصول گرايان حامي ايشان نيز كمترين اعتراضي نكردند و نگفتند حكومت بايد حداكثري برخورد كند نه حداقلي و بيانيه صادر نكردند و موضع نگرفتند.

اين روزها كه بحث حجاب دوباره درگرفته - و البته بحث بسيار حساسي است و بيم آن مي رود كه دچار سوء تعبير شود - اشاره به همين نكته كه 12 سال پيش آقاي باقر قاليبافِ اصول گرا - كه سه بار از طرف اصول گرايان كانديداي رياست جمهوري شد - مطرح كرد كفايت مي‌كند تا بگوييم آن قدريك طرف به دنبال برخورد حداكثري بوده كه حالا طرف مقابل ديگر به حداقل هم رضايت نمي دهد و چاره كار هم گرفتن و تهديد نيست چرا كه بازداشت زن و بچه مردم به خاطر شُل بودن يا افتادن شال و روسري صورت خوشي ندارد و مذهبي ها هم رضايت نمي‌دهند و جامعه زنان را بر پايۀ پوشش دوپاره مي كند.

واقعيت اين است كه حكومت ها نمي‌توانند به دنبال حداكثرسازي باشند و ناگزيرند به حداقل ها بسنده كنند و جاهايي حتي چشم خود را ببندند چرا كه اگر حكومت‌ها در پي اِعمال حداكثري باشند حداقل‌ها را هم از دست مي‌دهند.

در قضيۀ حجاب نيز بايد دقت و تفكيك كنيم كه يك بحث شرعي و عرفي داريم و يك موضوع سياسي و حكومتي و قانوني.ابه اين پرسش هم بايد پاسخ داده شود كه برخورد و دخالت پليس و ديگران از حيث شرعي است يا در جراي قانون. اگر جنبه شرعي مطرح است آيا كل موضوعات شرعي را به پليس سپرده ايم و اگر از نظر قانوني است در قانون مشخص شده و اگر نمايندگان مجلس بخواهند قانون مصوب مجلس را تغيير دهند يا اصلاح كنند چنين امكاني وجود دارد يا نه؟

اگر شخص بر پايۀ اعتقادات يا متناسب با فرهنگ و عرفي كه پذيرفته بايد حجاب را رعايت كند اندازه و نوع آن در اختيار خودش بايد باشد و نمي‌توان مطالبه حداكثري داشت كما اين كه حكومت نمي‌تواند پليس بگذارد تا ببيند كي نماز مي خواند و كي نمي‌خواند يا وقتي نماز مي خواند چگونه مي خواند.


اگر هم بحث قانون مطرح است در قانون به صراحت آمده چنانچه شخص بي حجاب باشد 50 هزار تومان جريمه مي شود و اصطلاح بد حجاب و بد پوشش هم در قانون نداريم.

به نظر مي رسيد زنان و حكومت بر سر حداقل حجاب (اكتفا به شالي بر سر و مانتوهايي كه ديگر مانند روپوش مدرسه نيست) به توافق رسيده بودند اما در يك طرف قضيه كساني كافي نمي‌دانستند و مدام خواستار حداكثر‌سازي و سخت‌گيري و كسرنمره و كسر حقوق و جريمه بودند در حالي كه حداكثر سازي كار پليس و حكومت نيست و اين روحانيون هستند كه بايد با وعظ و خطابه اين موضوع را دنبال كنند هر چندكه در قضيه اخير يك واعظ در كاشان ديديم كه پليس با نوع وعظ او هم انگار كار دارد و اگر سابق بر اين مداحان ذيل روحانيون بودند حالا انتظار دارند روحانيون مداحان را مدح كنند.

به سخن آقاي باقر قاليباف بازمي گرديم و بر اساس آن احتمال مي دهيم كه توافق بر سر حجاب حداقلي شايد زمينه اي براي واكنش هاي روزهاي اخير باقي نمي گذاشت.توافق بر سر حداقل بود و وقتي يك طرف به حداقل اكتفا نكند و هر روز بيشتر و بيشتر بخواهد - ولو در سطح جامعه نتواند ولي در هر اداره كه بتواند اين احساس را ايجاد كند- طرف مقابل هم توافق را نقض مي كند و حداقل را هم كنار مي گذارد.


معلوم است كه دختري كه تنها يك شال روي سرش مي‌اندازد و دوست دارد بخشي ازمويش ديده شود به حجاب سفت و سختي كه در مدرسه به او آموزش داده اند و در سريال هاي ايراني هم ديده خيلي باور ندارد ولي چون قانون مكلف كرده رعايت مي كند همان طور كه اتومبيل خود را زير تابلوي توقف ممنوع نمي گذارد چون از جريمه و مجازات مي‌ترسد اما به همين شال بسنده مي كند.

حالا اگر با اين وجود باز هر روز و هر جا به او گير دهند كه نه، اين كافي نيست يا مواخذه كنند كه چرا سفيد است و سياه نيست، چرا شال است و روسري نيست، چرا روسري است و مقنعه نيست و چرا مقنعه است و چادر نيست او را به واكنش وامي دارند و به نقطه اي مي رساند كه توافق حداقلي را بر هم مي‌زند و اين چالش در دستگاه هاي تصميم گير درمي گيرد كه مطابق قانون قبض جريمه 50 هزار توماني براي او صادر كنند يا نگاه صرفا مذهبي داشته باشند يا قضيه را سياسي تلقي كنند و به صنم هاي قبلي يك ياسمن هم اضافه شود.

اين موضوع را نيز نمي توان انكار كرد كه دختراني هم احساس كردند و مي‌ كنند كه موضوع فراتر از حجاب شرعي - به مثابه حايلي ميان دو جنس - است زيرا وقتي با كلاه و باراني خود را مي پوشانند مقبول نمي افتند و احساس مي شود به جز چادر سنتي و پرسابقه ايراني تنها شكل خاصي مد نظر است كه قدمت آن به 50 سال نمي‌رسد. اينجاست كه در دختران و زناني اين تلقي ايجاد مي شود كه انگار بايد يك يونيفورم طراحي شده را بپوشند و قضيه از حجاب به يونيفورم هايي مانند بلوك شرق تغيير ماهيت مي دهد حال آن كه اگر بحث صرفا حجاب باشد اين همه اصرار بر تيره پوشي چرا و چرا لباس هاي محلي اقوام مختلف ايراني در جاهاي غير محيط خود عملا پذيرفته نمي شود يا اصلا چرا محصل دبيرستان و دانشجوي دانشگاه و كارمند اداره همه بايد مثل هم و مانتوي سورمه اي به تن كنند؟ آخر اينجا كه كره شمالي نيست.

راهكار همان است كه 12 سال پيش آقاي قاليباف هم گفته بود. كاري نداريم با هدف انتخاباتي بيان شد يا نه اما يادمان باشد آن زمان تازه از فرماندهي نيروي انتظامي به سوداي رياست جمهوري كنار رفته بود و تجربۀ پليسي در ناكامي در برخوردهاي حداكثري را هم بازمي گفت و جداي اينها سخن درستي است و چه بسا اگر طرفين بر سر حداقل به توافق رسيده بودند و طرف صاحب زور اين همه اصرار بر حداكثر طلبي نمي كرد كار به اينجا نمي رسيد كه پوشش - كه همه جاي دنيا تابع عرف و سنت و فرهنگ است- به يك مشكل حاد سياسي تبديل شود و وقتي طرف مقابل اصرار بر حداكثر دارد اين طرف مي خواهد حداقل را هم كنار بگذارد.

كار به جايي رسيده كه خودم ديدم خبرنگار صدا و سيما پاي پلكان عابر پياده ميدان هفتم تير نمي توانست خانمي با استانداردهاي صدا و سيما را براي مصاحبه پيدا كند و بعد از كلي انتظار هم وقتي يك خانم چادري را ديد و ذوق زده شد دختر جوان محجبه گفت: «من با شما مصاحبه نمي كنم. شما به انتخاب هاي سياسي اكثريت مردم توهين مي كنيد». در برنامه هاي خبري تلويزيون ايران دقت كنيد. تصويري از رفت وآمد عادي مردم در خيابان ها را هم كمتر نشان مي دهد چون پوشش اغلب زنان آني نيست كه آنها مي خواهند و تبليغ مي كنند.

كافي است كنار يك مدرسۀ دخترانه بايستيد تا ببينيد پوشش بچه ها در بيرون به باورهاي خودشان يا نوع تربيت خانوادگي يا نوع مدرسه كه دولتي است يا خاص يا غير انتفاعي يا نوع منطقه بستگي دارد و تهديد هر بامداد خانم ناظم به كسر نمرۀ انضباط و انذار دادن هاي هر نيمروز معلم تربيتي در بيرون ديوارهاي بلند مدرسه ها رنگ مي بازد و بچه ها دنياي ديگري دارند و مدام از خود مي پرسند چرا هيچ يك از دختران و زناني كه در فيلم ها و برنامه هاي تلويزيوني مي بينند اين گونه لباس نمي پوشند وحتي بازيگران تلويزيون ايران هم در فضاي مجازي به شكل ديگري لياس مي پوشند و عكس مي گذارند؟

سوء تفاهم نشود. موضوع اين نوشته حجاب حداقلي در بحث هاي قانوني و سياسي است و نه بحث هاي اعتقادي و ديني. طبيعي است كه شرع و باورها در ميان باشد خيلي ها به كمتر از حداكثر رضايت نمي دهند هر چند كه بر سر اين حداكثر هم اختلاف نظر وجود دارد كما اين كه مرحوم آيت الله آذري قمي مي گفت «حتي چادر هم حجاب برتر نيست. حجاب برتر خانه نشيني زن است».

عصرايران/12بهمن96
اول*عليرضافرجي
۰ نفر