در اين يادداشت آمده است:وصيت از جمله اعمال حقوقي است كه هر فردي ممكن است نيازمند آن باشد چه بسا ديده شده است كه اشخاص نميتوانند ديون و طلبهاي خويش را در زمان حيات خود پرداخت يا مطالبه كنند همچنين ممكن است افراد در زمان حيات خود، به انجام كاري تمايل داشتهاند يا قسمتي از آن را انجام داده و قسمتي ديگر را ناتمام گذاشتهاند، اما اجل، مجال اتمام يا انجام آن كار را ممكن نساخته است.
بدون ترديد كمتر كسي است كه تابهحال با واژه وصيت برخورد نكرده باشد.وصيت از جمله اعمال حقوقي است كه هر فردي ممكن است نيازمند آن باشد چه بسا ديده شده است كه اشخاص نميتوانند ديون و طلبهاي خويش را در زمان حيات خود پرداخت يا مطالبه كنند همچنين ممكن است افراد در زمان حيات خود، به انجام كاري تمايل داشتهاند يا قسمتي از آن را انجام داده و قسمتي ديگر را ناتمام گذاشتهاند، اما اجل، مجال اتمام يا انجام آن كار را ممكن نساخته است.
به جهت اهميت وصيت در زندگي اجتماعي افراد، اين مبحث در فقه اسلامي و حقوق مدني از اهميت فراواني برخوردار بوده و همواره مبحث وصيت مورد توجه حقوقدانان و فقهاي اسلامي قرار داشته است.
شكي وجود ندارد كه فلسفه وجودي حقوق و بالاخص حقوق مدني، تنظيم و برقراري عدالت در مطالبات و ديون و اساساً روابط حقوقي افراد است لذا مقتضي است كه بر مراودات و معاملات حقوقي اشخاص بعد از حيات دنيوي نيز قواعد و مقرراتي حاكم باشد كه موجب حمايت از حقوق بازماندگان او شود.
وصيت در لغت به معناي اندرز و نصيحت و آنچه بدان سفارش ميكنند، است و در علم حقوق نيز تقريباً به همين معنا به كار ميرود.
مستنداً به ماده ۸۲۶ قانون مدني، وصيت تمليكي عبارت از اين است كه كسي عين يا قسمتي را از مال خود براي زمان بعد از فوتش به ديگري مجاناً تمليك كند و وصيت عهدي عبارت است از اينكه شخصي يك يا چند نفر را براي انجام امر يا اموري يا تصرفات ديگري مأمور كند.
در ريشه واژه وصيت و معناي آن اختلاف است. برخي از جمله علامه حلي، در تذكره و سيدمحمدجواد عاملي در مفتاحالكرامه، وصيت را اسم مصدر و مشتق از وصي و به معناي وصل و الحاق دانسته و ارتباط آن را با مفهوم اصطلاحي وصيت از آن جهت ميدانند كه موصي به وسيله انشاي وصيت، تصرفات زمان حيات خويش را به تصرفات بعد از مرگ خود متصل ميكند.
اگرچه برخي آن را مشتقشده از توصيه و به معناي عهد ميدانند، اما به نظر ميرسد معناي اولي به مفهوم حقوقي آن نزديكتر است.
در استحباب وصيت در دين اسلام ترديدي وجود ندارد و آيات و روايات عديدهاي در باب وصيت بيان شده است كه جداي از جواز آن، مسلمين را تشويق و ترغيب به وصيت ميكند. آيه ۱۸۰ سوره بقره، آيات ۱۱ و ۲۳ سوره نساء و نيز آيه ۱۰۶ سوره مائده و... همگي شواهدي دال بر اين مدعا هستند.
وصيت در احكام تكليفي بر چهار قسم تقسيم شده است: اول وصيت واجبه همانند وصيت كردن جهت اداي حقوق واجبه اعم از حقالله و حقالناس و دوم وصيت مستحبه همانند وصيت كردن به مال كم. مقصود اين است كه در وصيت بايد به شرايط مالي وراث نيز توجه كرد و از اينرو وصيت را نسبت به مال كم پسنديدهتر ميشمارند.
اگرچه در فقه وصيت تا ثلث اموال جايز است، اما توصيه شده است در صورت فقر و تنگدستي بازماندگان، وصيت نسبت به ربع يا حتي خمس بهتر است.
سوم وصيت حرام، همانند وصيت كردن بر گوشت خوك يا شراب و... است كه به جهت حرمت متعلق آن باعث حرمت عمل حقوقي نيز ميشود و چهارم، وصيت مكروه، همانند وصيت كردن نسبت به مال بسيار است كه به جهت مذكور مكروه دانسته شده است.
شرايط صحت وصيت
وصيتكننده بايد داراي پنج شرط باشد كه عبارت از بلوغ، عقل، اختيار، رشد و عدم خودكشي است بنابراين وصيت كودك، صحيح نيست، گرچه اقوي، صحت وصيت كودك ۱۰ ساله در مورد كارهاي نيك مثل ساخت مسجد، پل و خيرات و مبرات است.
وصيت ديوانه، مست و كسي كه او را مجبور كرده باشند، وصيت كند و محجوري كه از تصرف در اموالش ممنوع است، نيز صحيح نيست.
وصيت كسي كه با زخمي كردن خود يا خوردن سم يا پريدن از بلندي دست به خودكشي زده، صحيح نيست.
موضوع وصيت بايد جايز، داراي منفعت حلال و از ملك شخص وصيتكننده باشد؛ بنابراين وصيت به هزينه مال در اموري مانند دادن قرآن به كافر، شرابسازي، آلات موسيقي و قمار، كمك به ستمگران، تعمير كنيسه، چاپ كتابهاي گمراهكننده، كارهاي بيهوده و عبث و مانند اينها صحيح نيست.
همچنين اگر فردي درباره اموال ديگران وصيت كند، صحيح نيست؛ اگرچه مالك آنها نيز اجازه بدهد. البته اگر از سوي مالك وصيت كرده و او نيز تنفيذ كند، بعيد نيست كه صحيح باشد.
شرط چهارم اين است كه اموال وصيتشده بيش از يك سوم كل ارث نباشد. با اين توضيح كه؛
۱- بدهيها، حقوق واجب الهي همچون خمس، زكات، مظالم و كفارات از اصل مال كم ميشود؛ اگرچه به آن وصيت نكرده باشد و شامل همه مال نيز بشود. حج واجب گرچه نذري باشد، نيز بنا بر اقوي همين حكم را دارد.
۲- كارهاي تبرعي همچون اطعام به فقرا، رفتن به زيارت و اقامه عزا و مانند آن، اگر در حد يك سوم اموالش باشد، نافذ است و بيش از آن را وارثان بايد اجازه بدهند. واجب غيرمالي مانند نماز و روزه استيجاري نيز بنا بر اقوي همين حكم را دارد.
وصي يعني همان اجراكننده وصيت بايد بالغ، مسلمان و قابل اطمينان باشد؛ بر اين اساس، وصيت به نابالغ، ديوانه و كافر صحيح نيست، اگر وصي مورد اعتماد باشد، كافي است، گرچه احتياط آن است كه عادل باشد.
احتياط واجب آن است كه فرزند، وصيت پدرش را رد نكند، اما بر ديگران، پذيرش وصيت واجب نيست، حتي وصي پس از پذيرش و در زمان حيات وصيتكننده ميتواند آن رد كند؛ به شرط آن كه به وصيتكننده ابلاغ كند.
اين موضوع در حالي است كه اگر وصيت را بپذيرد و تا مرگ وصيتكننده آن را رد نكند يا اگر رد كند به اطلاع او نرساند، اجراي وصيت بر وصي واجب است. بلكه اگر وصي پس از مرگ وصيتكننده، از وصيت اطلاع يابد، حق رد آن را ندارد و بايد آن را اجرا كند.
شيوههاي تنظيم وصيتنامه
شايد مرسومترين نوع وصيتنامه آنهايي باشد كه شخص وصيتكننده حرفهايش خطاب به ورثه را بر ورقهاي از كاغذ با دستخط خودش مينويسد و از چند معتمد محل نيز ميخواهد تا زير آن را امضا كنند.
البته اين نوع وصيتنامه از لحاظ حقوقي، وصيتنامه عادي تلقي ميشود و اگر ورثه بر صحت و درستي آن اقرار نكنند، معمولا در مراجع رسمي پذيرفته نميشود؛ بنابراين براي كاستن از مشكلات پس از مرگ موصي، بايد وصيتنامه به ۳ شكل رسمي، خودنوشت و سري تنظيم شود.
ويژگي وصيتنامه رسمي اين است كه در يكي از دفترخانههاي اسناد رسمي نوشته ميشود و تابع تشريفات و مقررات اسناد رسمي است.
همچنين وصيتنامه خودنوشت، وصيتنامهاي است كه به خط وصيتكننده و داراي تاريخ به روز، ماه و سال به همراه امضاي وصيتكننده است.
اين موضوع در حالي است كه وصيتنامه سري ممكن است به خط وصيتكننده يا فرد ديگري باشد، اما در هر صورت امضاي وصيتكننده بايد زير آن باشد.
چنين وصيتنامهاي بايد در اداره ثبت يا محل ديگري كه آن اداره معين ميكند، به امانت گذاشته شود. البته شخص وصيتكننده هر زماني كه اراده كرد، ميتواند وصيتنامهاش را از اداره ثبت پس بگيرد. شخص بيسواد نميتواند چنين وصيتنامهاي تنظيم كند.
البته به جز اين شيوههاي تنظيم وصيتنامه نوع ديگري نيز وجود دارد كه به وصيتنامه در مواقع اضطراري معروف است.
منظور از مواقع اضطراري زمانهايي است كه حالت فوقالعاده بر جامعه حاكم است، مثل شرايط جنگي، بمباران هوايي يا شيوع بيماريهاي مسري كه در چنين حالتي شخص ميتواند به طور شفاهي نزد ۲ شاهد وصيت كند؛ به شرط آن كه يكي از شاهدان مفاد وصيتنامه را با تاريخ روز، ماه و سال تنظيم كند و به امضاي حاضران برساند.
وصيت براي نوزاد متولدنشده
وصيت كردن براي جنين شايد اقدامي ناآشنا براي عدهاي باشد، اما وصيت بر حمل يعني جنيني كه در رحم مادر است، وجهه قانوني و حقوقي دارد. البته شرط اجراي اين وصيت اين است كه جنين زنده متولد شود؛ به طوري كه اگر جنين سقط شود، حقوق ناشي از وصيت به ورثه او تعلق ميگيرد.
تابناك/27بهمن 96
اول*عليرضافرجي
دانستني هاي حقوقي؛
«وصيت نامه» صحيح چه ويژگي هايي بايد داشته باشد؟
۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ۱۴:۲۳
کد خبر:
82836075
تهران-ايرنا- تابناك در يادداشتي آورده است:وصيت از جمله اعمال حقوقي است كه هر فردي ممكن است نيازمند آن باشد چه بسا ديده شده است كه اشخاص نميتوانند ديون و طلبهاي خويش را در زمان حيات خود پرداخت يا مطالبه كنند همچنين ممكن است افراد در زمان حيات خود، به انجام كاري تمايل داشتهاند يا قسمتي از آن را انجام داده و قسمتي ديگر را ناتمام گذاشتهاند، اما اجل، مجال اتمام يا انجام آن كار را ممكن نساخته است.