۲۳ اسفند ۱۳۹۶، ۹:۵۴
کد خبر: 82862062
T T
۰ نفر
نوروز و نهادينه سازي فرهنگ حفاظت از زيست بوم

تهران- ايرنا- برخورداري از محيط زيستي پاك، حق هر شهروندي است. به همين دليل با اتخاذ راهكار درست و اصولي و نهادينه سازي فرهنگ پاكسازي طبيعت در ميان مسافران و گردشگران نوروزي مي توان از روند تخريب روز افزون آن كاست.

مطبوعات كشور به طور روزانه مهمترين و برجسته ترين رخدادهاي داخلي و خارجي را پوشش مي دهند. اين در حالي است كه بخش زيادي از خبرها، يادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و ... به انعكاس شرايط اجتماعي و فرهنگي جامعه اختصاص مي يابد؛ موضوعي كه توجه ويژه به آن اهميتي فزاينده دارد.

گروه اطلاع رساني ايرنا؛ موضوع هاي يادشده را كه انعكاس قابل توجهي در روزنامه هاي صبح چهارشنبه 23 اسفند 1396 داشت؛ با هدف آگاهي بخشي و اطلاع رساني بررسي كرده است.

** نوروزي مفرح با محيط زيستي پاك
افراد در ايام نوروز از منطقه هاي تفريحي و طبيعت در شهرهاي مختلف استفاده مي كنند كه بايد حفظ محيط زيست را به عنوان محيط زندگي خود و سرمايه ارزشمند نسل هاي آينده بدانند و از ايجاد هرگونه آلودگي و رهاسازي زباله ها خودداري كنند و حفاظت از آن را به وظيفه عمومي بدانند.

روزنامه «آرمان» با درج يادداشتي با عنوان «نوروز، فرصت مناسب براي آموزش محيط ‌زيستي» به قلم مهدي بهلولي آورده است: تجربه، يكي از روش‌هاي ياددادن آموزه‌هاي مفيد به دانش‌آموزان است. بنابراين اگر بنا داريد فردي مطلبي را فرابگيرد، بايد به او اجازه تجربه آن را بدهيد. اين در حالي است كه اكنون اكثر آموزش‌ها به‌صورت تئوريك است. بنابراين مي‌توان از زمان‌ استفاده بهتري كرد تا آموزش جنبه‌هاي عملي بيشتري پيدا كند. در سال‌هاي اخير از برخي از دانش‌آموزان درخواست شده كه در تعطيلات نوروز يك درخت بكارند. والدين معمولا همراه با فرزندانشان اين كار را انجام مي‌دهند و اين به‌نوعي تجربه ملموس دانش‌آموزان براي آشنايي با موضوع درختكاري و اهميت مسائل محيط‌زيستي است. در ايام نوروز بسياري از مردم به مسافرت رفته و بسياري ديگر نيز قصد گردش در تهران را مي‌كنند. در تهران و شهرستان‌ها موزه‌هاي فراواني وجود دارند اما تعداد موزه‌ها و جايگاه آنها ميان مردم آنچه بايد باشد، نيست و به ميزان كافي به مردم معرفي نشد‌ه‌اند.

در ادامه اين يادداشت مي خوانيم: نوروز فرصت مناسبي است تا مسئولان مملكتي در مقاطع متفاوت بتوانند برنامه‌هاي دوستدار محيط ‌زيستي را به اجرا دربياورند. به‌عنوان مثال سازمان هلال احمر با توجه به گستردگي خود قادر است فضايي دوستدار طبيعت را در محيط‌هاي طبيعي ايجاد كند تا در مناطقي كه احتمال حضور گردشگري در آنها بيشتر است، اطلاعات و آگاهي‌هاي لازم محيط‌زيستي به شهروندان و كودكان داده شود. در آخرين تحقيقات آموزشي ثابت شده نقش خانواده به مراتب از مدرسه و آموزش و پرورش مهم‌ و بيشتر است. در واقع دانش‌آموزان در زمان كودكي و پيش از ورود به مدرسه در پنج، شش سال ابتداي زندگي خود به ميزان بيشتري از خانواده اثر گرفته و نقش مي‌پذيرند. هنگامي كه كودك به مدرسه مي‌رود نيز ساعت‌هاي بيشتري در خانه حضور دارند تا مدرسه و حضور او در مدرسه به چند ساعت خلاصه مي‌شود و ساعات اندكي را كنار معلمان خود حضور دارد. در نهايت به‌دليل حضور بيشتر او در خانه، خانواده نقش بسيار بيشتري در تربيت او دارد.

روزنامه «قانون» با انتخاب گزارشي با عنوان «با طبيعت‌گردي، حافظ محيط ‌زيست باشيم» نوشت: تعطيلات سال نو، فرصت مناسبي براي سفر و به ‌ويژه طبيعت‌گردي است. علاقه‌مندان طبيعت‌گردي اين روزها سرگرم برنامه‌ريزي براي تعطيلات نوروز هستند. طبيعت‌گردي يا اكوتوريسم نوعي از گردشگري است كه گردشگر در آن به ديدار از مناطق طبيعي و بكر مي‌پردازد. اكوتوريسم به معناي سفري مسئولانه به مناطق طبيعي است كه گردشگر بايد حافظ محيط زيست بوده و موجب بهبود كيفيت زندگي مردم محلي شود. طبيعت‌گردي كمترين ميزان آسيب را به طبيعت و فرهنگ منطقه وارد مي‌كند. اگر كوله‌بار سفرتان را بسته‌ايد، چند منطقه بي‌نظير و بكر را براي گردشگري به شما معرفي مي‌كنيم.

در ادامه مي خوانيم: جنگل‌هاي حرا را هر گردشگري كه ديده باشد، به‌طورحتم در همان ديدارش قرار ديدار دوباره را مي‌گذارد. جنگل‌هاي حرا از نادرترين پوشش گياهي ايران و جهان است. به دليل جزر و مدي بودن اين ناحيه، هم زيبايي اين جنگل‌ها چند برابر مي‌شود و هم زيستگاه مناسبي براي ماهيان، نرم‌تنان و سخت‌پوستان به شمار مي‌رود كه خود منبع غذايي مهمي براي ماهيان و پرندگان وحشي است.بسياري پرندگان مهاجر از گونه‌ پرندگان آسيايي ـ اروپايي كه به آفريقا مهاجرت مي‌كنند، در طول مسير خود دوره‌اي را در اين جنگل ‌ها مي‌گذرانند.نوروز يكي از بهترين زمان ‌ها براي قايق ‌سواري در حرا و پرنده ‌نگري است. اما توجه به برهم نزدن آرامش منطقه و حفظ شرايط ‌زيستي پرندگان بايد مدنظر گردشگران واقع شود. آبشار آب سفيد اليگودرز، عروس طبيعت لرستان يكي از زيباترين آبشارهاي كشور و از جلوه‌هاي زيبا و منحصر به‌فرد طبيعت بكر و سرسبز استان لرستان است. آبشار آب سفيد اليگودرز بر اثر فرسايش و فعاليت‌هاي زمين شناختي توسط آب در چند هزار سال به‌وجود آمده است. آبشار آب سفيد اليگودرز در حدود 50 كيلومتري شهر اليگودرز و در دره‌هاي تاريك دامنه كوه‌هاي زاگرس و در كنار كوه بلند قالي كوه در بخش بشارت زلقي از شهرستان اليگودرز قرار گرفته و دسترسي به آن با جاده از شهر اليگودرز امكان پذير است.

روزنامه «جام جم» با درج مطلبي با عنوان «گشته خزان نوبهار من» با سرهنگ محبت خاني فرمانده يگان حفاظت سازمان محيط زيست درباره تحريب هاي نوروزي و آماده باش محيط بانان به گفت وگو پرداخت و نوشت: گردشگران بيشتري در اين ايام به مناطق تحت حفاظت محيط زيست وارد مي شوند و لازم است براي جلوگيري از آسيب هاي احتمالي محيط بان ها حضور دائمي داشته باشند ما از نيروهاي حفاظتي خود خواسته ايم در اين روزها هوشيار باشند. همچنين از مردم خواسته و مي خواهيم كه هر گونه تخلف زيست محيطي و آسيب به طبيعت مخصوصا شكار غيرمجاز را به سامانه 1540 اطلاع دهند. البته امسال تعامل لبسيار خوبي با نيروي انتظامي و دستگاه قضايي داريم و بناست براي مختلفان در ايام نوروز اشد مجازات اعمال شود.

در ادامه اين گفت وگو مي خوانيم: قطعا اين يك آسيب و ايراد در دحوزه محيط زيست است اما اگر مردم كمك كنند و رسانه ها نيز به ما ياري برسانند اين كمبود جبران مي شود. از مردم مي خواهم ضمن پاسداشت طبيعت و پرهيز از آلودگي و تخريب عرصه هاي طبيعي اگر با هر گونه تعرض به طبيعت برخورد كردند موضوع را به سامانه 1540 اطلاع دهند بويژه شكار حيات وحش را به پاسگاه هاي محيط باني اطلاع دهند يا لااقل پلاك خودروهاي مختلف را گزارش كنند. اقدامات آموزشي براي پرهيز از آتش افروزي در عرصه هيا طبيعي و توزيع كيسه هاي زباله ميان گردشگران باعث شد تا در اين بخش مشكلات كمتر شود.

** ضرورت حفظ و ترويج صنايع دستي وظيفه اي ملي
صنايع دستي و هنرهاي سنتي از جمله مواردي هستند كه در دوره هاي مختلف با توجه به نياز و ضرورت زندگي ايجاد و توسعه يافته و در سده هاي مختلف با حفظ سنت ‌هاي اصيل، مراحل شكل ‌گيري خود را گذرانده و با اعتقادات، انديشه، آداب و رسوم، محيط زندگي و شيوه معيشت مردم درهم آميخته است. در اين ميان آموزش، هدايت نسل جوان به طرف فراگيري اين هنرها، ايجاد خلاقيت و نوآوري و حفظ اين هنر اصيل ايراني ضروري است.

روزنامه «ابتكار» با درج گزارشي با عنوان«بازار آنلاين صنايع دستي بازيگران بزرگ مي‌خواهد» مي نويسد: بيش از 10 سال از آغاز به‌كار فروشگاه‌هاي اينترنتي و استفاده از فضاي وب براي فروش كالا و خدمات در ايران مي‌گذرد اما كماكان ضعف‌هايي در اين زمينه به چشم مي‌خورد؛ ضعف‌هايي كه بيشتر مربوط به كمبود زيرساخت‌ها است و همين امر حيات كسب‌وكارهاي آنلاين را تهديد مي‌كند. به‌ويژه اگر كالاهاي عرضه شده در سبد مصرف روزانه مردم نباشد و فرهنگ خريدش ايجاد نشده باشد؛ از جمله صنايع دستي. همين چند روز پيش بود كه بيست و نهمين نمايشگاه صنايع دستي به همراه نمايشگاه توانمندي‌هاي روستاييان و عشاير در محل نمايشگاه بين‌المللي تهران برپا شد، نمايشگاهي كه با استقابل كم مخاطبان روبه‌رو بود. دليل اين استقابل كم اما فارغ از مسائل فني مربوط به نمايشگاه به چالشي باز مي‌گشت كه حوزه صنايع دستي با آن روبه‌رو است؛ چالش‌هايي از جمله نبود فرهنگ خريد صنايع دستي، قيمت بالاي محصولات و كاربردي نبودن و جنبه تزئيني بودن آن. فعالان صنايع دستي اما چند سالي است كه اين چالش‌ها را مي‌دانند و سعي در رفع آن دارند. براي كاهش قيمت‌ها و رونق بازار پا به حوزه سايبر و مجازي گذاشتند و همراهي استارتاپ‌ها با فعالان راه را براي آنها هموارتر كرد.

در ادامه اين گزارش آمده است: آمارها نشان مي‌دهد كه كسب و كار قديمي در حال تبديل شدن به كسب و كارهاي چند‌رسانه‌اي هستند، كسب و كارهايي كه به دليل استقابل خريداران يك به يك به بازار فروش آنلاين مي‌پيوندد. صنايع دستي نيز به اين بازار پيوسته اما با توجه به اينكه فروش آنلاين بسياري از كالا در ايران رونق گرفته است، همچنان صنايع دستي فروش بالايي در بستر اينترنت ندارد. آگاهي مردم براي خريد صنايع دستي يكي از لازمه‌هاي رونق بازار صنايع دستي است. موضوعي كه اغلب تحت عنوان فرهنگ خريد از آن ياد مي‌شود و فعالان صنايع دستي را با چالش روبه‌رو كرده است. شهوازيان در اين باره مي‌گويد: «شركت‌ها، سازمان‌ها و عموم مردم شناخت كاملي از ظرفيت‌هاي صنايع دستي براي چيدمان خانه‌هاي‌شان يا سازمان‌شان ندارند. اين شناخت تنها با توليد محتوا و انتشارش در فضايي فراگير چون اينترنت ميسر مي‌شود. بنابراين توليد محتواي فاخر يعني بازاريابي براساس محتوا، تاثير چشم‌گيري در افزايش فروش صنايع دستي دارد. البته هزينه بسيار بالايي هم دارد. در حوزه صنايع دستي كالاهايي داريم كه تنوعش از تنوع كالاهاي ديجيتال بيشتر است يا كالاهايي وجود دارد كه با چند تغير رنگ و طرح، ماهيت كالا عوض مي‌شود و نمي‌توان در سايت مدام از تغيير رنگ و طرح گفت بلكه بايد محصول جديد تعريف كرد كه اين كارها باعث مي‌شوند هزينه توليد محتوا بالا برود.

روزنامه «نوآوران» با درج مطلبي با عنوان «صنايع دستي ايران در جام جهاني 2018 روسيه» به گفت وگو با پويا محموديان سرپرست دفتر صادرات صنايع دستي ايران پرداخت و نوشت: در جام جهاني روسيه نمايشگاه يا بازارچه‌اي از صنايع دستي كشور به منظور ترويج فرهنگ ايراني برگزار خواهد شد. ما خيلي تاكيد داريم كه اين نمايشگاه همزمان با رقابتهاي جام جهاني روسيه برگزار شود، به اين دليل كه ايرانيان بسياري از سراسر دنيا در اين مقطع زماني به روسيه سفر مي كنند و دوم براي آشنايي مردم روسيه و گردشگران خارجي كه براي بازيهاي جام جهاني 2018 به روسيه خواهند آمد و صنايع دستي ايراني براي آنها جذابيت دارد. در حال حاضر دقيقا مشخص نيست، اما ممكن است كه براي داير كردن نمايشگاه صنايع دستي ايران در ساير شهرهاي ميزبان رقابتهاي جام جهاني برنامه ريزي هايي انجام شود، ولي فعلا شهر مسكو مد نظر ماست. جام جهاني يك رويداد خيلي منحصر بفرد است كه افراد مختلف را به خاطر يك هدف واحد در كنار يكديگر جمع مي كند، خوب در اين فضا مي توان صنايع دستي ايران را نيز به نمايش گذاشت و از اين فضاي ايجاد شده براي آشنايي افرادي كه در اين مقطع زماني در روسيه حضور دارند، استفاده نمود و آنها را با جاذبه هاي هنري و صنايع دستي زيباي ايران آشنا كرد.

در ادامه اين گفت وگو مي خوانيم: ايران در بسياري از كشورها مانند ايتاليا، آلمان، فرانسه، اسپانيا و خيلي ديگر از كشورهاي جهان نمايشگاه هايي برگزار كرده كه هميشه با استقبال بسياري همراه مي شود و براي اولين بار در شهريورماه، نمايشگاه صنايع دستي ايران در روسيه برگزار شد كه با استقبال خوبي روبرو شد، اما همچنان نياز به تبليغات بيشتري است كه مردم روسيه با صنايع دستي ايران آشنا شوند كه در نتيجه مي تواند جايگاه خيلي بهتري به دست بياورد. ما براي اين نمايشگاه طرحها و ايده هاي بسياري داريم، منجمله حك تصاويري از نمادهاي جام جهاني بر روي بشقاب هاي سفالي و يا شيشه اي كه بستگي به آمادگي هنرمندان و زمان دارد كه بتوان اين محصولات را توليد كرد و اين نماد ها را در كنار صنايع دستي ايران بع معرض نمايش و فروش قرار بديم. اين اقدام بسيار جذابيت دارد و با استقبال مردم روبرو خواهد شد. در نمايشگاهي كه شهريور ماه در مسكو برگزار شد با حضور هنرمندان صنايع دستي همراه بود كه با استقبال بسياري روبرو شد. بسياري از بازديد كنندگان ساعت ها در كنار غرفه مي ايستادند و كار هنرمنداني كه قلم زني مي كردند، خاتم كاري انجام مي دادند و يا زيور آلات درست مي كردند را از نزديك مشاهده مي كردند و متوجه مي شدند كه تمام اين صنايع كار دست بوده و جذابيت خاصي ايجاد مي كرد. به اين دليل ما تاكيد داريم كه بحث Workshop را حتما داشته باشيم.

روزنامه «ابتكار» در مطلبي با عنوان «نوروز ايراني پاي هفت سين چيني» از حضور پررنگ كالاهاي چيني در بازار اقلام سنتي، فرهنگي وآييني ايران به ارايه گزارشي پرداخت و نوشت: ايران از ديرباز مهد سفالگري و توليد ظروف سفالي، چوبي و سراميكي بوده‌است كه از مهم‌ترين مراكز توليد اين ظروف مي‌توانيم به لاله جين همدان و ميبد يزد اشاره كنيم كه هنر توليد در اين شهرها به قدري پيشرفت داشته كه برخي از طرح‌هاي بومي مناطق مذكور به ثبت جهاني رسيده‌اند. از اين دست لوازم مي‌توانيم به سفره‌هاي قلمكاري اصفهان، ظروف شيشه‌گري شيراز و تمام ظرف و ظروف و انواع سفره هاي سنتي موجود در شهرهاي مختلف اشاره كنيم كه توليد هر كدام از آن ها در كارگاه هاي كوچك و بزرگ با هنرمندان و كارگران شاغلي انجام مي‌شود كه درآمد اين افراد، مانند تمام صنوف توليد كننده در بازار شب عيد به رونق مي‌رسد. اما در سال‌هاي اخير، محصولات توليد كنندگان ظروف سفالي و چوبي و قلمكاري مانند محصولات تمام كارگاه‌هاي توليدي ديگر كه تحت تاثير واردات بي‌رويه كالاي چيني از رونق افتاده‌است، با رقباي سرسخت چيني مواجه است كه صنايع دستي ايران را با ظاهر مشابه و با قيمتي نازل تر در بازار عرضه مي‌كنند و جاي آن‌ها را در هفت سين ايرانيان گرفته‌اند.

در ادامه اين گزارش مي خوانيم: البته اين موضوع سال‌هاست كه فعالان بازارها را تحت تاثير خود قرار داده است. چندي پيش بود كه خبر نفوذ بي سابقه صنايع دستي چيني در ميدان نقش جهان اصفهان، فعالين اين حوزه و مسئولين مرتبط را شوكه كرد. اين در حالي بود كه شهر اصفهان يكي از بزرگ‌ترين شهرهاي توليد صنايع دستي ايران به عنوان «شهر جهاني صنايع دستي» به ثبت رسيده است؛ آن گونه كه گفته مي‌شود اكنون در اصفهان از هر كسي كه دستي در كار هنر و صنايع دستي دارد بپرسي كه حال و احوال و روزگارش چطور است، اولين جمله‌اي كه مي‌گويد شكايت از انواع و اقسام اجناس چيني در بازار هنر و صنايع دستي اصفهان است. به عنوان نمونه يكي از صنعتگران اصفهاني با بيان اينكه دولت‌ها از هنر ايراني غافل هستند، مي‌گويد: اصفهان بيش از ٧0‌درصد صنايع دستي كل ايران را توليد مي‌كند. چرا بايد در شهري كه مركز هنر و صنايع دستي كشور است، اجازه فروش صنايع دستي چيني وجود داشته باشد؟ بسياري از مغازه داراني كه در گذشته كارهاي ما را مي خريدند و قبلا مغازه صنايع دستي داشتند كارشان را تغيير داده‌اند.

** اجراي طرح كنترل آسيب هاي اجتماعي با افزايش مشاركت همگاني
اجراي طرح كنترل كاهش آسيب هاي اجتماعي در حوزه هاي مختلف اجتماعي و فرهنگي صورت مي پذيرد كه اين مهم بايد با انجام دادن پژوهش هاي گسترده ميداني و افزايش مشاركت همگاني انجام پذيرد تا از بروز بيشتر اين آسيب ها كاست و آنها را مديريت كرد.

روزنامه «قانون» در گزارشي با عنوان «بهبود يافته ها را رها نكنيد» مي نويسد: حسن. ط متولد 1371 است. سال‌ها اعتياد و كارتن خوابي را تجربه كرده و حال نزديك به سه ماه است كه اعتيادش را ترك كرده اما هنوز كارتن خواب است و شب‌ها به خانه نمي‌رود. وقتي از دفتر روزنامه براي مصاحبه با او تماس گرفتيم، نيم ساعت بعد در دفتر حاضر شد تا از مشكلات زندگي‌اش بگويد. سال 88 پدرش به دليل بدهي ورشكست شد و مادرش بعد از اينكه به وسيله اقوام نزديك طرد شد، بيماري روحي رواني گرفت و او را به بهزيستي بردند. برادر كوچكش سال‌ها در بهزيستي است و برادر 16 ساله ديگرش نيز سخت كار مي كند تا بتواند قرض‌هاي پدرش را بدهد. مي گويد:« من از بچگي حزب‌اللهي بودم و در بسيج بزرگ شدم. الان ديگر مدت‌هاست كه كارت بسيجم را باطل كرده‌اند. پدرم نيز رزمنده دوران جنگ است. حالا من به دفاتر رهبري مي روم تا بتوانند براي ما كاري كنند. البته كاري كه آن‌ها براي من كردند، اين بود كه توانستم معافيتم را بگيرم. من با داشتن پدر و مادر توانستم معافي بگيرم كه اين كار سختي است. من و برادرم در دوره ابتدايي در مدرسه غيرانتفاعي درس مي‌خوانديم اما به‌يك‌باره همه چيز عوض شد و زندگي مان برگشت».

در ادامه اين گزارش آمده است: من بعد از سه ماه از كمپ بيرون آمدم و اولين كاري كه كردم، اين بود كه به منطقه مولوي رفتم و مواد تهيه كردم تا مصرف كنم. هيچ وقت معتاد با زور و كتك نمي‌تواند مواد را ترك كند، كاري كه در كمپ با ما كردند، اين بود كه بيشتر به مواد كشيدن مشتاق شديم. آن روز براي پنج ساعت شروع كردم به جمع كردن قوطي‌هاي راني در سطل آشغال‌ها و آن را به مغازه‌هاي ضايعات فروشي بردم و فروختم و با 20هزارتومان مواد مي‌خريدم. روزها در خيابان و شب ها زير پل بودم. شب‌ها كنار آتش، خودمان را گرم مي‌كرديم. من نمي‌خواستم به گرمخانه بروم چون آنجا هم آزارمان مي دادند. پدرم نزديك چند ماه است كه از زندان آزاد شده، به سختي توانست قرض هايش را بدهد و الان هنوز زير بار قرض است. او به بهزيستي رفته بود و مادرم را به خانه آورده است. حال مادرم كمي بهتر شده اما برادر كوچكم هنوز در بهزيستي است و برادر وسطي‌ام در مكانيكي عمويم سخت كار مي‌كند تا قرض هاي پدرم را بدهد. دو سال است كه او را نديده‌ام. من هم نامه‌هايي را به شهرداري مي برم و مي آورم تا شايد بتوانم كاري پيدا كنم و پولي بگيرم كه بتوانم به پدرم كمك كنم. البته آزادي پدرم به صورت راي باز است؛ يعني اگر نتواند قرض‌هايش را بدهد، دوباره مي توانند او را به زندان بيندازند.

روزنامه «آرمان» در مطلبي با عنوان «درآمد روزانه 3 تا 4‌ميليوني متكديان پايتخت!» به گفت و گو با سلمان خدادادي عضو كميسيون اجتماعي مجلس پرداخت و نوشت: همچنان بازار تكدي‌گري در تهران داغ است. از سر چهارراه‌ها و معابر گرفته تا مترو. اين شغل زن و مرد و پير و جوان و كودك هم نمي ‌شناسد، تنها سوء استفاده از مردم چاشني آن است. آنچنان كه درآمد‌ميليوني اين افراد ماحصل نقابي است كه بر چهره خود مي‌ زنند و در اين ميان كم نيستند شهرونداني كه از سر دلسوزي به متكديان ثروتمند پايتخت كمك مي ‌كنند، بدون آنكه از پشت پرده ماجرا خبري داشته باشند. متكدياني كه چهره شهر را زشت كرده و در بيشتر موارد موجب نارضايتي شهروندان نيز مي ‌شوند. با اين حال بايد در اين راستا فرهنگسازي شود تا به اين طريق مانع از فعاليت متكديان ثروتمند شويم، چرا كه آنها بدون داشتن نياز تنها با حيله و نيرنگ قصد تحريك احساسات مردمي را دارند و اصلا چينن رفتاري شايسته نيست. از اين رو بايد هر چه زودتر شناسايي و برخورد با باندهاي فعال تكدي‌گري به‌عنوان حلقه مفقوده در دستور كار قرار گيرد تا تكدي‌گري به‌عنوان يك آسيب اجتماعي ساماندهي شود.

در ادامه اين مطلب مي خوانيم: نهادهاي فرهنگي بايد با فرهنگسازي مناسب جامعه را نسبت به عدم كمك به متكديان حرفه‌اي آگاه كنند. شهرداري به ‌تنهايي از پس جمع آوري و ساماندهي متكديان بر‌نمي‌آيد و بايد اين مهم با همكاري ساير دستگاه‌ها به ‌ويژه نيروي انتظامي و دستگاه قضا و مردم تحقق يابد. درآمد بالاي تكدي گري باعث شده افراد به سمت و سوي اين معضل روي بياورند؛ به‌صورت جدي مي طلبد دستگاه هاي اطلاعاتي و امنيتي اين افراد را شناسايي كرده و برخورد قاطع با آنها را در دستور كار قرار دهند. متاسفانه به‌دليل ضعف فرهنگي و كمك ناآگاهانه مردم و بي‌‌‌توجهي دستگاه‌هاي متولي تعداد متكديان پايتخت در حال افزايش است؛ مردم بايد كمك‌هاي خود را به سازمان هاي حمايتي تحويل دهند و تحت هيچ‌ شرايطي به متكديان كمك نكنند. همچنين نياز است متكديان پايتخت شناسايي شده و نيازمندان تحت پوشش سازمان هاي حمايتي قرار گيرند. به سهولت مي‌توان همان‌طور كه در تمامي حوزه‌ها شبكه‌هاي زيرزميني شناسايي و با آنها برخورد مي شود متكدياني كه سرچهارراه‌ها و آشكارا تكدي گري مي‌كنند را نيز شناسايي كرد، اما متاسفانه اراده‌اي براي اين كار وجود ندارد.

روزنامه «اعتماد» با درج گزارشي با عنوان «روزگار چريك ‌هاي بندر» نوشت: «شوتي»؛ عنوان استعاري قاچاق برها در استان بوشهر، قاچاق هر نوع كالا، ممنوع و ناممنوع، استعاره‌اي خودساخته در غربت تنگستان و دشتستان و بوشهر و گناوه و ديلم در فاصله چند ده كيلومتري موج‌شكن‌هاي خليج... . «شوتي»، مرد يا زني است كه ظهر يا عصر يا پيش از طلوع يا پس از نيمه شب، هول زده، صندلي عقب ماشينش را در مي‌آورد، به شيشه پنجره‌هاي عقب ماشين، روكش دودي مي‌چسباند، از كف تا سقف فضاي خالي پشت صندلي راننده را بسته‌هاي ريز و درشت باري كه مجاز به خروج از حريم بندر نيست مي‌چپاند به مقصد شيراز و اصفهان و تهران، بار قاچاق را با يك چادر كُدري استتار مي‌كند، روي نمره پلاكش آدامس مي‌چسباند و اعداد را ناخوانا مي‌كند، مخزن برف پاك كن ماشين را با ٢ ليتر گازوييل پر مي‌كند كه اگر «شخصي‌ها» (اصطلاح مرسوم شوتي‌ها درباره ماموران ردزني قاچاق جاده‌اي) پشت سرش گذاشتند، دودزايي بزند به قدرت ٥٥ ثانيه تار كردن كانون ديد مامور، پشت فرمان كه مي‌نشيند، موتور را به قصد ١٧٠ يا ١٩٠ يا ٢٠٠ آتش مي‌كند، در فاصله ١٥٠ الي ٣٠٠ كيلومتري دلوار تا كازرون و شيراز، چيزي به اسم ترمز و توقف نمي‌شناسد، وقتي به مقصد مي‌رسد و محتويات صندوق و صندلي عقب را داخل گاراژ صاحب بار پياده مي‌كند و ٣٥٠ هزار تومان مزد مي‌گيرد، برگه كوچكي از جيبش بيرون مي‌آورد و روي يكي ديگر از قسط‌هاي بدهكاري‌اش، ضربدر مي‌كشد...

در ادامه اين گزارش مي خوانيم: «مواد و مشروب و سيگار از سمت عسلويه و كنگان و گناوه و جم، مي‌ره شيراز. از چابهار با قايق مي‌رسه عسلويه. بري سمت چابهار، مي‌بيني ٧ تا بشكه كف قايق بسته شده. همه هم از پاكستان. يك قايق، بار شيشه آكبنده، دو تا قايق اسكورتش مي‌كنن. اسكورت مسلح. توي عسلويه و گناوه و كنگان، بايد عرضه داشته باشي شوتي باشي. دلوار كه مامور بيفته دنبال شوتي، حكم تير داره كه به دست شوتي بزنه و شوتي هم براي در رفتن از دست مامور، دو تا تير هوايي شليك مي‌كنه، عسلويه، اسكورتي شوتي گلنگدن رو مي‌كشه و كل خشاب رو روي سر مامور خالي مي‌كنه.» در استان بوشهر، در روستاها و شهرهايش، از مردم كه درباره «شوتي‌ها» بپرسي، با مردم كه درباره «شوتي‌ها» حرف بزني، مرد و زن، لبخند گنگي به لب‌شان مي‌آيد و سرشان را به نشانه بي‌خبري تكان مي‌دهند. «شوتي» براي بوشهر، حكم چريك‌ را دارد... .

*گروه اطلاع رساني
پژوهشم**9117**9131
ايرنا پژوهش، كانالي براي انعكاس تازه ترين تحليل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشي ايران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شويد.