نوروز به معنای آغاز فصل رویش و زنده شدن دوباره طبیعت است كه مردم كشورهای ایران، افغانستان، تاجیكستان، جمهوری آذربایجان، تركمنستان، ازبكستان ، بخش هایی از پاكستان و هندوستان هر سال جشن می گیرند.
این آیین در كشورهای یاد شده با مفاهیم مشترك اما با مصادیق متفاوت و متناسب با موقعیت جغرافیایی و نمایه های فرهنگی خود برگزار می شود. اشتراك فرهنگی آیین نوروز، نزدیكی اقوام را به یكدیگر به نمایش می گذارد.
در این گزارش سعی شده است به بخش مشترك آیین نوروز در افغانستان با سایر ملل این حوزه تمدنی پرداخته شود كه از آن جمله می توان به پختن سمنو كه در گویش محلی به آن «سمنك» گفته می شود، هفت «سین» یا هفت میوه ، لگد كردن سبزه اشاره كرد.
**سمنك: یكی از غذاهای ویژه نوروزی در افعانستان «سمنك» است كه خانواده ها قبل از رسیدن نوروز آماده پختن آن می شوند و برای كشیدن شیره گندم و پختن آن اقدام می كنند.
زمانی كه شیره گندم تازه جوانه زده، گرفته شد در شب نوروز زنان خانواده گردهم آمده و با پختن آن شعرهای ویژه ای از اول شب تا صبحگاه با زمزمه آن سمنك می پزند.
پختن سمنك كه یكی از بخش های مهم و فراموش ناشدنی نوروز است، در ایران، افغانستان، تاجیكستان و ازبكستان رواج دارد اما ممكن است تفاوت های در نحوه پختن آن در میان مردم این كشورها وجود داشته باشد.
**«هفت سین یا هفت میوه»: هفت میوه در سفره عید افغان ها، ایرانی ها و تاجیكستانی ها هم جایگاه ویژه ای دارد كه ایرانیان آن را هفت سین می نامند.
هفت میوه چیزی شبیه به سالاد میوه است كه از كشمش، سنجد، پسته، فندق، قیسی (زردآلوی خشك)، گردو یا آلو تشكیل شده است.
هفت میوه در هنگام سال نو در افغانستان تهیه می شود. براساس روایت های تاریخی مقدس بودن هفت از سومری ها به سایر مردم جهان باستان از جمله آریایی ها رسیده و تاریخچه هفت میوه نیز همانند هفت سین به سال ها كهن باز می گردد، هفت میوه در آغاز سال مبارك پنداشته شده و خانواده ها سفره نوروزی را با آن تزیین می كنند. مردم افغانستان و برخی نواحی تاجیكستان هم به هفت سین و یا هفت میوه، هفت چین می گویند و معتقدند هفت میوه از هفت درخت متفاوت چیده شده و به عنوان بركت خانه در آغاز سال نو در سفره گردآوری می شود.
همه این مواد در داخل یك ظرف با مقداری آب قرار می گیرد و برای حدود دو تا سه روز آن را در دمای معتدل قرار می هند تا معجون مورد نظر آماده شود. پس از طی مراحل، آن را در سفره نوروزی می گذارند و با آن از خانواده و مهمانان پذیرایی می كنند.
**«سبزه لگد كردن»: این فرهنگ نیز در روزهای پس از سال نو كه در ایران از آن به نام «سیزده بدر» یاد می كنند خانواده سبزه ها را خریده و یا در منازل خود به عمل می آورند و در روز سیردهم نوروز آن را در دامن طیبعت رها می كنند و باور دارند كه تمام بدبختی ها و بدی ها همراه با آن به دامان طبیعت واگذار شده و اعضای خانواده با خوشی و سرور برای زندگی سال نو به خانه باز می گردند، اما در افغانستان اگرچه در گذشته این فرهنگ رواج نداشت اما با زندگی میلیون ها افغان (در دوران جنگ) در جمهوری اسلامی ایران این فرهنگ در شهرهای این كشور نیز گسترش یافته است.
در هرات كه یكی از شهرهای مهم افغانستان در مرز با جمهوری اسلامی ایران است با مراسم ویژه روز 13 را با تاثیر پذیری از ایران جشن می گیرند.
«احمد ضیا رفعت» استاد دانشگاه كابل نیز بر این باور است كه گستردگی جشن نوروز دارای اشتراكات فرهنگی و پیوندهای اجتماعی بوده كه آنان را با یكدیگر آشنا كرده و نوروز بصورت گسترده جشن گرفته می شود.
به باور وی، همسانی آداب و رسوم از عمده ترین ویژگی هایی است كه مردمان منطقه و بخشی از جهان را كه به جشن نوروز می پردازند هویت واحد بخشیده و آنان را در یك پیوند مشترك نگهداشته است.
این استاد دانشگاه با اشاره به جریان های تاریخی در برخی كشورهای عضو آیین نوروز گفت، اگرچه نوروز توانسته است با قدمت بیش از 3 هزار سال تا امروز ارزش و گستردگی خود را حفظ كند اما دولت ها در برخی از این كشورها در در زمان های متفاوت مشكلاتی ایجاد كرده اند.
به گفته وی، در افغانستان گروه طالبان پس از تصرف مزارشریف مركز استان بلخ در سال 1377 كه یكی از مراكز مهم جشن نوروز به شمار می آید، این جشن را آیین مجوسی خوانده و برگزاری آن را ممنوع كرد.
وی دلیل ممنوعیت جشن نوروز توسط این گروه را متفاوت ارزیابی كرده و گفت كه یكی از علت های آن بیگانه بودن آنان با تمدن ایرانی است و دلیل دیگر هم سران آن گروه كه خود را به شدت مذهبی می دانستند، این مراسم را در تضاد با دین اسلام تلقی می كردند.
این استاد دانشگاه معتقد است، برخی از سران طالبان نیز فكر می كردند كه اگر جشن های ملی از جمله نوروز با شكوه برگزار شود مردم نسبت به جشن های مذهبی و یا عیدهای اسلامی بی توجه خواهند شد و به همین دلیل جشن نوروز را ممنوع كردند.
رفعت گفت، پس از تسلط طالبان بر هرات و بلخ و دیگر استان های افغانستان، برخی خانواده ها با جشن «نوروز خاموش» این روز را در منازل خود به دور از دید رهبران مذهبی طالبان گرامی می داشتند.
به گفته وی، جشن نوروز در كشورهای آسیای مركزی نیز در زمان اتحاد جماهیر شوروی ممنوع شد و مردم این كشورها برای زنده نگهداشتن فرهنگ نوروزی آن را با نام های جشن صلح و دیگر نام ها تجلیل كردند و زمانی كه از اشغال شوروی آزاد شدند، دوباره جشن نوروز را بطور رسمی و با شكوه برگزار كردند.
استاد دانشكده ادبیات دانشگاه كابل می گوید، تنها طالبان و اتحاد جماهیرشوروی دشمنان نوروز در تاریخ معاصر نبوده اند بلكه تعدادی از روحانیون در كشورهای افغانستان، ایران و پاكستان هنوزهم با این آئین به دلیل عدم آگاهی كامل مخالفت می كنند.
«غلام حضرت باران» استاد دانشگاه نظامی «مارشال فهیم» در كابل نیز معتقد است كه عده ای تیغ از كف بیرون كشیده اند تا خوشی های مردم را بگیرند و این موضوع هیچ ریشه دینی و فرهنگی ندارد بلكه موضوع ساسی است و تعدادی تلاش دارند، وجه مشترك فرهنگی و نقاط وصل كشورها را از همدیگر قطع كنند.
وی گفت، در سال های اخیر عده ای با ابزار قرار دادن دین و بهره گیری نادرست از آن به نوروز و جشن های شادی مردم حمله می كنند، در حالی كه این امر پایه منطقی و دینی ندارد و دین اسلام مخالف شادیی نیست كه در تضاد با آن قرار نداشته باشد.
به اعتقاد وی، عده ای نیز در تلاش هستند كه میان كشورهای حوزه فارسی زبانان، فاصله ایجاد كرده و كاركرد همگرایی نوروز را از این كشورها بگیرند و هویت فرهنگی را نابود و ترور كنند.
وی فارسی ستیزی در افغانستان را نیز بخشی از كار همین گروه ها دانست كه در كنار تبلیغ علیه نوروز تلاش دارند زبان فارسی را نیز به حوزه دری و فارسی تقسیم كنند در حالی كه ریشه های آن یكی است و فقط نوع گویش در افغانستان و ایران متفاوت است و هیچ جدایی را نمی توان در آن یافت.
به گفته احمدضیا رفعت، نوروز امروزه به عنوان یكی از مهترین جشن های فرهنگی منطقه در سازمان ملل به رسمیت شناخته شده و این جشن به عنوان همگرایی از كاركردهای مهمی برخوردار است.
آساق*291*شبس*1613
كابل - ایرنا - آئین نوروز یكی از میراث های كهن و نماد فرهنگی است كه در كشورهای متعدد جشن گرفته می شود و گستردگی و تداوم این جشن ها هر چند با فراز فرودهای فراوان تا امروزادامه دارد.