در واقع آزادی غوطه شرقی از دست جریانهای تروریستی تحت حمایت امریكا و رژیم صهیونیستی دستاوردی بزرگ در راستای دفع تهدیدهای دمشق، پایتخت سوریه بود.امریكاییها پس از آنكه نتوانستند مرزهای مشترك را در منطقه ابوكمال بگیرند طرح جدیدی را با عنوان الحاق تنف در قلمون به غوطه شرقی در دستور كار خود قرار دادند تا با این كار یك خط پدافندی برای اسرائیل ایجاد كنند اما بازپسگیری غوطه شرقی از دست تروریستها توسط ارتش سوریه، این طرح را هم ناكام گذاشت و امریكاییها و اسرائیلیها را خشمگین كرد.
دوم، واكنش به ناكامی طرح امریكا در نگه داشتن تروریستها در غوطه شرقی كه برای عربستان هم شكست بزرگی بود. بعد از 7 سال كه آل سعود از تروریستها حمایت كرد، غوطه شرقی، آخرین مقر جیشالاسلام و گروههای مشابه نیز از دست تروریستها خارج شد و تحت كنترل دولت دمشق درآمد.
سوم، استیصال امریكا و افول قدرت و بازیگری این كشور در منطقه است كه مختص تنها سوریه نیست و شامل عراق، لبنان و ایران نیز میشود. امریكاییها برای نشان دادن بغض و كینه خود به خاطر كمرنگ شدن نقششان در منطقه دست به تجاوز نظامی موشكی در سوریه زدند. فارغ از این سه مورد، تجاوز نظامی امریكا به سوریه نشان داد امریكاییها به هیچ موازنه، قواعد، نُرم و هنجار بینالمللی پایبند نیستند و هر جا كه تشخیص دهند، باید اقدام كنند، همه قوانین بینالمللی را زیر پا میگذارند. در مورد سوریه، امریكا با ایجاد بهانه استفاده دمشق از سلاح شیمیایی در دوما كوشید به اقدام نظامی غیرقانونی خود، مشروعیت بخشد در حالی كه وقوع حمله شیمیایی در دوما اصلاً امكان پذیر نیست و در مساحت كوچك 1.5 در 2 كیلومتری ادعایی امریكاییها نمیشود حمله شیمیایی انجام داد. علاوه بر این، در سال 2013 سوریه سلاحهای شیمیایی خود را تحویل داده است.
نكته حائز اهمیت دیگر در تجاوز نظامی امریكا، انگلیس و فرانسه به سوریه، ناكارآمدی جامعه بینالملل از جمله شورای امنیت سازمان ملل است كه مسئولیت كمك به صلح و امنیت جهانی را دارد اما اتفاقات سوریه نشان داد كه این شورا بازیچه دست قدرتهای بزرگ است. بنا بر عقیده كارشناسان نظامی و سیاسی، مسألهای را كه نباید فراموش كرد این است كه اقدام نظامی امریكا علیه سوریه از سر قدرت نیست بلكه از روی اجبار است زیرا این كشور از سر استیصال مجبور شد عملیاتهایی از دور دست انجام دهد و از فاصله دور اقدام به شلیك بكند و حتی وارد خاك سوریه هم نشود.
نكته دیگر اینكه برخلاف همه تلاشهای امریكا برای همراه كردن جامعه جهانی با اقدام نظامیاش علیه سوریه، هیچ كشوری در شورای امنیت حاضر نشد عضو این ائتلاف امریكایی شود، بجز انگلیس كه سابقه اقدامهای خبیثانهاش در منطقه دیده شد و فرانسه. خود این اتفاق یك شكست برای امریكا به حساب میآید. فرانسه نیز در این صحنه دچار خسارتهای قابل توجهی خواهد شد زیرا پیروی پاریس از واشنگتن در حمله به سوریه كشورهای منطقه را بدبین خواهد كرد. بویژه اینكه امروز سوریه یك خط پدافندی قدرتمند در مقابل تروریسم است و اگر تروریسم در سوریه محدود نمیشد میتوانست حتی امنیت اروپا را تحت شعاع قرار دهد.
بنا براین میتوان اینگونه جمعبندی كرد كه پیشرویهای جبهه مقاومت كه فقط مختص سوریه نیست، بزرگترین انگیزه برای تجاوز نظامی امریكا به سوریه است اما این نوع حملات نتیجه اثرگذاری نخواهد داشت الا اینكه با واكنش جدی مقاومت و واكنش روسها مواجه خواهد شد. در حال حاضر در روابط امریكا و روسیه تنشها روز به روز در حال افزایش است مصلحت روسیه نیز ایجاب میكند همچنان با سرمایهگذاری جدی، از دولت سوریه و جبهه مقاومت حمایت كند. جمهوری اسلامی ایران در راستای منافع و مصالح امنیت ملی خود و منطقه به حمایت خود از جبهه مقاومت ادامه خواهد داد.
*سفیر پیشین ایران در عراق
پژوهشم**1197*
تجاوز نظامی موشكی امریكا با همدستی فرانسه و انگلستان به سوریه یك تجاوز آشكار علیه یك دولت مشروع و در حقیقت بیانگر واكنش امریكا به چند موضوع است. نخست، واكنش به پیروزیهای ارتش و دولت سوریه و جبهه مقاومت در جنگهای میدانی بویژه در غوطه شرقی كه یك پیروزی راهبردی و نقطه عطفی در تحولات سیاسی و میدانی این كشور است.