۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۴۳
کد خبر: 82916074
T T
۰ نفر

«بررسی مطبوعات»

فردوسی؛ پاسدار واژگان و خالق اساطیر

۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۴۳
کد خبر: 82916074
فردوسی؛ پاسدار واژگان و خالق اساطیر

تهران- ایرنا- حكیم ابوالقاسم فردوسی شاعر حماسه سرای بزرگ ایران با شاهنامه، تاریخ ایران و رشادت‌های پهلوانان را به تصویر كشید و خداشناسی و یكتاپرستی، نخستین درس بزرگ این كتاب است. بنابراین باید این اثر جاویدان را پاسدار واژگان و خالق اساطیر ملی این مرز و بوم كهن دانست.

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ «فردوسی و حفظ و تقویت زبان فارسی؛ لزوم جلوگیری از گسترش اعتیاد در جامعه و حمایت و محافظت از كودكان» از جمله مهمترین موضوعاتی است كه در مطبوعات امروز (سه شنبه) برجسته شده است.

**شاهكار فردوسی؛ حفظ و تقویت زبان فارسی
فردوسی با سرودن شاهنامه بخش بزرگی از تاریخ و افسانه های ایرانی را از نابود شدن حفظ كرد و همانطوری كه خود او می گوید از نظم كاخ بلندی پی افكند كه دست تطاول ایام از خراب كردن آن كوتاه است. این شاعر حماسه سرا با تدوین شاهنامه و خلق این حماسه و شاهكار ادبی خدمت سترگی به حفظ و تقویت زبان فارسی كرد و این امر موجب همبستگی و پیوستگی ملی شد.

روزنامه «شهروند» در یادداشتی با عنوان «فردوسی و نظریه فریب اجتماعی» به قلم سعید اصغرزاده می نویسد: بیست ‌و پنجم اردیبهشت‌ ماه روز بزرگداشت فردوسی، شاعر و حماسه‌سرای نامی ایران و سراینده «شاهنامه» است كه با روز پاسداشت زبان فارسی نیز همراه شده است. می‌دانیم كه زبان در زندگی اجتماعی انسان و تعاملات روزمره، نقشی اساسی را ایفا می‌كند. هنگامی كه بحث به انتقال معانی و مفاهیم علمی می‌رسد، همواره یك سوال مطرح است كه آیا زبان فارسی این توانمندی و امكانات را دارد تا ما را با ترجمه‌ای صحیح از واقعیات علمی مواجه ‌سازد؟طی سده‌های اخیر، زبان فارسی در نیمه‌شرقی قلمرو خود با تنگنا و دشواری روبه‌رو شد، ولی در نیمه‌غربی قلمرو خود (كشور ایران) رو به شكوفایی نهاد.

در ادامه آمده است: فرهنگستان زبان و ادب ‌فارسی به‌عنوان نهادی شناخته ‌شده است كه همراه با موسسات و نهادهایی چون بنیاد سعدی در راه معرفی زبان‌ فارسی به جهانیان و گسترش هرچه بیشتر قلمرو این زبان در سطح جهان گام برداشته است اما به‌ راستی این نهاد چه می‌كند و تا چه ‌اندازه در بومی‌سازی اصطلاحات غیرفارسی و ایجاد یك زبان علمی فارسی توفیق یافته است؟ البته این یك روی سكه است. در طرف دیگر، ما با معادلات اجتماعی و رویكردهای زبانی دیگری مواجه هستیم.

روزنامه «ایران» در مطلبی با عنوان «فردوسی آموزگار بزرگ زندگی است» در گفت وگو با آرش ملكی وند كم سن‌ترین نقال ایران نوشت: اشعاری كه پدر از شاهنامه برای من می‌خواند و داستان‌های حماسی كه هر شب مادر برای من تعریف می‌كرد شوق مرا برای شناخت شاهنامه و فردوسی هر روز بیشتر كرد. از همان كودكی علاقه زیادی به قصه زندگی اساطیر شاهنامه پیدا كردم. سیاوش اسطوره‌ای بود كه به آن علاقه پیدا كردم. او در برابر ظلم ایستاد و ثابت كرد كه حق با او بود و بی‌گناه است. از داستان او درس‌های زیادی یاد گرفتم و سعی كردم كه همیشه برای اثبات حق تلاش كنم. وقتی سرگذشت فردوسی را مطالعه كردم و متوجه شدم او برای شاهنامه 30 سال از عمر خود را صرف كرده است فهمیدم كه این كتاب از ارزش بالایی برخوردار است و باید به این گنجینه توجه خاصی داشت. با كمك پدر و مادرم با بسیاری از اسطوره‌های شاهنامه آشنا شدم.

در ادامه می خوانیم: از همان روزها علاقه زیادی به رستم و آرش كمانگیر پیدا كردم. 4سال قبل در كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان بوشهر ثبت‌نام كردم و با توصیه مربی وارد عرصه نقالی شدم. حس خیلی خوبی داشتم وقتی می‌توانستم اشعار حماسی شاهنامه را با زبان خودم بیان كنم. علاقه به ادبیات ایران و شاهنامه هر روز در من بیشتر شد و در مراسم‌ مختلفی پرده‌خوانی و شاهنامه‌خوانی كرده‌ام. در كنار آن نیز پرده خوانی عاشورا نیز انجام می‌دهم. وقتی می‌خواهم نقالی كنم خودم را در آن (میدان رزم) تصور می‌كنم و با همه وجود آن را روایت می‌كنم. شاهنامه پر از داستان‌هایی است كه هركدام از آنها می‌تواند سرمشق زندگی باشد و فردوسی بخوبی همه آنها را روایت كرده است.

روزنامه «اطلاعات» در یادداشتی با عنوان «مشروعیت جنگ و مطلوبیت صلح از دیدگاه فردوسی» به قلم احمد كتابی آورده است: در ابیات بعدی كه از شاهكارهای مسلم فردوسی است، شاعر گویاترین تصویر جنگ و واقع‌بینانه‌ترین و آموزنده‌ترین توصیف را از عواقب شوم و توالی فاسد آن، باز هم از زبان افراسیاب بیان كرده است؛ گویی كه او بیشتر و بهتر از هر كس جنگ را می‌شناخته و از مصائب و مفاسد خانمان براندازش آگاه بوده است. مخلص كلام‌، بر اثر جنگ، همه امور از روال و نظم خارج می‌شود و از هر طرف عیب و نقص پدید می‌آید. فردوسی توسل به جنگ را تنها در مواردی محدود و مشخص و تحت شرایط و قیود معین مجاز و مشروع می‌داند.

در ادامه می خوانیم: در فرهنگ سیاسی امروز، گاهی از «وطن‌دوستی» مفهومی آمیخته با نژادپرستی و تعصبات ملی‌گرایانه افراطی و نفرت بی‌جا از ملل و اقوام دیگر استنباط می‌شود. به دیگر سخن، «حب وطن» كه خصلتی بس نیكو و ممدوح است، بعضا با میهن‌پرستی افراطی و تهاجمی (شووینیسم) كه اندیشه‌ای یكسره باطل و غیرانسانی است، خلط می‌شود.

**اعتیاد؛ نیازمند هم افزایی نهادهای مسوول
مواد مخدر به عنوان پدیده ای نابهنجار، زندگی انسان های زیادی را با خطر روبرو كرده است. سالیانه میلیون ‌ها تن در دام اعتیاد فرو می افتند و زندگی خویش را به صورت تاسف باری به ورطه نابودی و فنا می كشانند و میلیون ها انسان دیگر را نیز در غم و اندوه خود فرو می برند كه ایران نیز از این بلای خانمان سوز در امان نمانده وبه یكی از مهمترین مشكل های اجتماعی كشور تبدیل شده است. از این رو نهادهای مسوول باید با هم افزایی و مدیریت صحیح از گسترش این معضل اجتماعی در میان افراد جامعه به ویژه جوانان جلوگیری كنند تا نشاط و شادابی جامعه تضمین شود.

روزنامه «ابتكار» در گزارشی با عنوان «چشم در چشم معتادان» می نویسد: 2میلیون و 808 هزار فرد معتاد در كشور وجود دارد. این آماری است كه به طور رسمی از نهادهای دولتی و قضایی مطرح شده است. تهران از جمله استان هایی است كه بخش زیادی ازاین معتادان را در خود جای داده است. بر این اساس تعداد معتادان متجاهر در شهر تهران به گفته فرید براتی سده، رئیس مركز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی كشور بین 12 تا 15 هزار نفر پیش بینی می شود. حال قرار است با استفاده از دستگاه اسكن عنبیه تشخیص هویت معتادان متجاهر ساده تر شود اما سوالی كه مطرح می شود این است كه این ابزار مهم تا چه میزان می تواند به كاهش معتادان متجاهر در كشور كمك كند؟ چه امكاناتی قرار است در اختیار این افراد قرار گیرد؟ پس از دستگیری مجدد این معتادان كه امری طبیعی است، چه چیزی در انتظارشان خواهد بود؟ و در پایان آیا بالاخره آمار دقیقی از معتادان متجاهر سراسر كشور به دست خواهد آمد؟

در ادامه آمده است: فرید براتی، رdیس مركز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی كشوربا اشاره به آمار متفاوتی كه از سازمان های مختلف در ارتباط با تعداد معتادان متجاهر منتشر می شود، می گوید: «آمار دقیقی وجود ندارد. در بسیاری از استان ها در آماری كه از معتادان متجاهر می دهند، بسیاری دیگر از گروه ها وجود دارند؛ گروه‏هایی چون بیماران ایدز، كودكان كار، ولگردها، بیماران جسمی و ... . آماری كه نیروی انتظامی ارائه می دهد، در شهر تهران عددی بین 12 تا 15 هزار نفر است. این در حالی است كه ما در مراكز خود 8 هزار نفر را نگهداری می كنیم. در ارتباط با آمارهای سراسر كشور نیز باید بگویم بهزیستی می گوید تعداد معتادان متجاهر 71 هزار نفر است؛ دبیرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر آنها را 60 هزار نفر تخمین می زند. حال اینكه نیروی انتظامی تعداد آن ها را حدود 120 هزار نفر عنوان می كند.» باید دید با نصب دستگاه اسكن عنبیه آیا می توان به عدد مشخصی از افرادی كه معتاد متجاهر شناخته می شوند، رسید! و سپس نشست و گام بعدی سازمان های مرتبط را تماشا كرد، موفقیت یا شكستی دیگر!

روزنامه «آرمان» در گزارشی با عنوان «10 هزار دانش اموز معتاد نیازمند درمان» نوشت: دانش‌آموز معتاد تضمین‌كننده جامعه‌ای بیمار است. اگر دانش‌آموزان را آینده‌سازان كشور بدانیم وجود دانش‌آموزان معتاد گواه حركت به سوی آینده‌ای است كه نویدی جز تباهی، سیاهی و یاس ندارد. ارائه آمار از دانش‌آموزان معتاد اقدامی بسیار شایسته از سوی آموزش و‌پرورش است، اما به‌تنهایی چاره‌كار نیست. راه‌حل پذیرش این آمار از سوی نهادهای دخیل در مورد مبارزه با موادمخدر و ارائه راهكار از سوی تك‌تك آنهاست. برآیند راهكارها باید توسط یك نهاد در مدارس اجرا شود تا موضوع مبارزه با مساله دانش‌آموزان معتاد نیز همانند مسائل دیگر دچار موازی‌كاری‌های معمول در حوزه مبارزه با موادمخدر نشود. نكته مثبت موضوع آگاه‌سازی جامعه پیش از رسیدن به مرزهای هشدار است. در واقع آموزش‌و‌پرورش پس از سال‌ها راه‌حل منطقی برای مبارزه با این معضل یافته و دانش‌آموزان معتاد را از پستوی نمور و تاریك ذهن افراد جامعه بیرون كشیده و در معرض چشم همگان قرار داده است.

در ادامه می خوانیم: مدیركل دفتر مراقبت در برابر آسیب‌های اجتماعی وزارت آموزش و پرورش اظهار كرد: امروزه حدود 100‌هزار نفر از دانش‌آموزان كشور در معرض خطر اعتیاد هستند، به‌طوری كه برخی از این دانش‌آموزان یا تجربه مصرف را داشته یا در معرض این آسیب قرار دارند. منصور كیایی افزود: حدود 10‌هزار نفر از دانش‌آموزان كشور از نظر اعتیاد در مرحله‌ای قرار دارند كه پس از تجربه مصرف اولیه به مصرف خود ادامه داده و امروزه نیازمند درمان هستند. او با اشاره به فعالیت‌های وزارت آموزش و پرورش در حوزه اعتیاد دانش‌آموزان گفت: وزارت آموزش و پرورش بارها و به‌صورت متعدد دغدغه‌های خود را در حوزه مصرف مواد در گروه سنی دانش‌آموزان مطرح كرده است.

روزنامه «جوان» در مطلبی با عنوان «22 درصد كارگران معتادند!» به نقل از رضا محبوبی معاون امور اجتماعی مركز امور اجتماعی و فرهنگی وزارت كشور نوشت: اكنون نرخ شیوع اعتیاد در جمعیت عمومی كشور 5.2 درصد در سنین 15 تا 64 سال است،در جامعه كارگری به 22 درصد می‌رسد. بیش از سه سال است كه در پروژه آسیب‌های اجتماعی فعالیت می‌كنیم، در طول این مدت، پنج جلسه با حضور مقام معظم رهبری و سران سه قوه در این راستا برگزار شده كه این نشان از اهمیت موضوع دارد؛ البته با شرایط جدید پیش آمده برای كشور اهمیت موضوع دو چندان خواهد شد. در این راستا طرح تقسیم كار ملی برای كنترل آسیب‌های اجتماعی در سطح كشور تصویب شده است كه ما به عنوان دبیرخانه شورای اجتماعی كشور، اوضاع اجتماعی را پس از این تقسیم كار بررسی كرده‌ایم.طی این بررسی‌ها علایمی از توقف روند رشد برخی آسیب‌ها همچون كاهش طلاق توافقی پس از اجباری شدن مشاوره 6 ساعته پیش از ازدواج و همچنین كاهش در روند ورود پرونده‌های قضایی به دستگاه قضا مشخص شده اما این كاهش دو تا هشت درصدی نمی‌تواند رضایت‌بخش باشد چرا كه ممكن است در طول سال‌های آینده روند رو به رشدی نیز داشته باشد.بر اساس بررسی‌های انجام شده در سال 94، به ازای هر 100 ازدواج در جامعه، 23 واقعه طلاق به ثبت رسیده بود كه البته این ازدواج‌ها در طول سال‌های مختلف انجام شده بود.

در ادامه می خوانیم: ضعف نظام برنامه‌ریزی در كشور مهم ترین علت بروز آسیب‌های اجتماعی بوده؛ به طوری كه در پی این ضعف مدیریتی، ناموزونی توسعه در كشور رخ داده و فقر در برخی مناطق نهادینه و در برخی مناطق قطب توسعه شده‌اند. حكمرانی باید بتواند پاسخ نیازهای روز جامعه را بدهد، همه می‌دانیم كه جامعه ما به نشاط و شادابی نیاز دارد اما به علت تعصبات غلط، افرادی كه زاویه دیدشان با ما متفاوت است را از نظام مدیریتی حذف می‌كنیم. بنابراین باید در این شیوه بازنگری داشته باشیم.

**كودكان در پناه حمایت های قانونی و آموزش دفاع از خود
كودكان و نوجوانان به ‌عنوان آینده سازان كشور در واقع سرمایه‌های اصلی حوزه منابع انسانی محسوب می‌شوند. از این رو باید نظام‌ های حاكمیتی و سازمان‌های حقوقی از آنها محافظت كنند. زیرا این قشر به سبب رشد و كمال عقل، از توانایی‌های لازم برای حفاظت خویش برخوردار نیستند و در ارتباطات اجتماعی و تعامل با دیگران قدرت تشخیص خیر و صلاح خود را ندارند و بیشتر از دیگران در معرض آفت‌ ها و تعرض ها قرار دارند. از این رو با حمایت‌ های قانونی و آموزش به آنها توسط خانواده ها می توان از آسیب پذیری آنها جلوگیری كرد.

روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «مرزهای مبهم برای تعریف قانونی سن كودك» می نویسد: در نظام حقوقی كشورهای مختلف از جمله نظام حقوقی ایران، قوانینی در جهت حمایت از كودكان یا اطفال وضع شده است كه در مجموع باعث می‌شود حقوق و تكالیف اشخاص در دوران كودكی و بعد از آن بسیار متفاوت باشد به طوری كه اشخاص در دوران كودكی مسئولیت كیفری ندارند و این امر بر اهمیت مرز‌بندی و تفكیكی اصولی و مؤثر بین دوره‌های زندگی اشخاص می‌افزاید. در هر مجموعه‌ای از مقررات و با رویكرد حفظ نظم عمومی و رعایت حقوق كودكان و نوجوانان باید مرزبندی صحیح و دقیقی ارائه شود تا در حوزه اجرای ضوابط از هرگونه ابهام یا اعمال سلیقه جلوگیری شود.اما متأسفانه چنین استنباط می‌شود كه قانونگذار تعریف جامع و مانعی از كودك و مرز‌بندی قاطعی برای شناسایی اطفال و نوجوانان ارائه نكرده است به‌طوری كه بر اساس تبصره یك ماده 304 قانون آیین دادرسی كیفری مصوب 1392 طفل یا كودك چنین تعریف شده است: «طفل، كسی است كه به حد بلوغ شرعی نرسیده است.»

در ادامه می خوانیم: طبق قوانین جاری افراد كمتر از سن 18 سال تمام غیر رشید محسوب شده و اجازه دخل و تصرف در امور مالی خود را ندارند(بجز استثنائاتی چون قبول هبه). لذا ایجاد بستری برای استقلال در اشتغال به كار این گروه سنی آن هم بدون تفكیك جنسیت فرد كاملاً بر خلاف غبطه اشخاص و مخل نظم عمومی جامعه است و بستری است كه می‌تواند حقوق شخص را به خطر اندازد.در نهایت با توجه به اینكه ایران در سال 1372 بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی به عضویت كنوانسیون حقوق كودك درآمده و ماده واحده مربوطه نیز به تأیید شورای نگهبان رسیده است لازم است تا دستگاه‌های ذیربط، اندیشمندان و صاحبنظران در خصوص وضع مقرراتی كه بتواند به طور جامع، مانع و قاطع بیانگر این مرزبندی باشد اقدام نمایند تا در سایه آن، حقوق ومسئولیت‌های مدنی و كیفری اشخاص در جامعه به طوری كه قابل اثبات و اجرا باشد معلوم و اعلان گردد.

روزنامه «شهروند» در گزارشی با عنوان «آموزش دفاع از خود به كودكان» می نویسد: هر پدر و مادری دوست دارد فرزندان‌شان در محیطی امن رشد كنند. اما واقعیت این است كه فرزندان باید درباره روی زشت و بد جامعه نیز چیزهایی بدانند و والدین هم باید در این خصوص به آنها آموزش دهند. درواقع والدین باید تصمیم بگیرند كه چگونه می‌توانند از فرزندان‌شان در مقابل برخی شرایط ناگوار جامعه محافظت كنند. این امنیت شامل محیط خانه نیز می‌شود. والدین همچنین باید به فرزندان‌شان آموزش دهند كه چطور در شرایط خاص از خود دفاع كنند. بچه‌ها دوست دارند بدانند والدین‌شان درباره محافظت از خود چطور فكر می‌كنند. گفت‌وگوكردن با كودكان درباره انتظارات شما زمانی كه دچار آسیب شده‌اند به آنها كمك می‌كند احساس بهتری داشته باشند. آنها می‌خواهند بدانند كه حق دارند از خود محافظت كنند یا خیر. آنها می‌خواهند بدانند كه چطور می‌توانند از بروز آسیب نسبت به خودشان جلوگیری كنند.

در ادامه آمده است: هر زمان احساس كردید كه فرزندتان آن‌قدر بزرگ شده تا تكنیك‌های دفاع از خود را یاد بگیرد، كار آموزش را آغاز كنید. ممكن است بخواهید آنها را به مراكز آموزشی خاص بفرستید تا آموزش‌هایی نظیر دفاع شخصی را فرا بگیرند. شاید هم بخواهید آنها را به كلاس‌های رزمی بفرستید. هر انتخابی كه دارید باید مطمئن شوید این آموزش‌ها توسط افراد متخصص ارایه می‌شود. اگر ممكن است شما هم با فرزندتان به این كلاس‌ها بروید و روند آموزش را ببینید. در این صورت شما هم آنچه فرزندتان می‌شنود، می‌شنوید و آنچه یاد می‌گیرد را می‌بینید. خیلی از تكنیك‌های دفاع شخصی نیازی به تمرین زیادی ندارد. اما حتما فرزندان‌تان را وادار كنید كه تمرین و ممارست كنند. این كار باعث می‌شود مه مغزشان كارهایی را كه باید انجام دهند، زودتر به‌خاطر بیاورد.

روزنامه «شرق» در مطلبی با عنوان «تغییر شیوه كودك آزاری در كشور» به نقل از شهین علیایی‌زند بنیان‌گذار مؤسسه پیشگیری از آزار جنسی كودكان و نوجوانان نوشت: كودك‌آزاری در همه جای دنیا وجود دارد. بعد از قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان و به‌ویژه كودكان است كه بالاترین درآمد را نصیب تجار انسان می‌كند. تفاوت كودك‌آزاری در ایران و سایر مناطق دنیا در این است كه در آن مناطق می‌توانیم راحت‌تر در موردش صحبت كنیم، تعامل وسیع‌تر داشته باشیم و برای حل آن برنامه بدهیم. اتفاق‌هایی در جامعه ما می‌افتد كه باعث می‌شود شرایط روحی روانی مردم به‌قدری دشوار باشد كه در یك بی‌قراری عمیق قرار بگیرند. تبعات این بی‌قراری با خشونت‌های اجتماعی عجین است كه یكی از آنها كودك‌آزاری و از جمله كودك‌آزاری جنسی است.

در ادامه می خوانیم: به نظر می‌رسد شكل و شمایل كودك‌آزاری در ایران دارد تغییر می‌كند. كودك‌آزاری در 10 سال گذشته روزبه‌روز خشن‌تر شده است. در حال حاضر بچه‌ها را قطعه‌قطعه می‌كنند كه علت آن در بسیاری از موارد مواد مخدر صنعتی است. بسیاری از كودك‌آزاری‌ها بر اثر غفلت بوده است. روش‌هایی وجود دارد كه بتوانیم به بچه‌ها آگاهی دهیم اما آنها را بدبین نكنیم.

پژوهشم**9370**9131
۰ نفر