۵ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۱۱
کد خبر: 82925885
T T
۰ نفر
شهید دامن باغ: دیدید اسلام در خطر است، جهاد كنید

بندرعباس - ایرنا - شهید حسین دامن باغ در بخشی از وصیت نامه خود خطاب به مادرش آورده است: مادر مهربان! من به راهی رفته ام كه همه پیروان مكتب اسلام باید بروند چون خداوند می فرماید؛ زمانی كه دیدید اسلام در خطر است، بیاید و جهاد كنید.

به گزارش ایرنا، شهید دامن باغ 12 اردیبهشت ماه سال 41 در بندرعباس به دنیا آمد، پس از پایان دوره ابتدایی در مدرسه راهنمایی «سدید» مشغول به تحصیل شد؛ این دوره از تحصیل اش با اوج گیری اعتراض های انقلابی مردم ضد رژیم پهلوی مصادف بود.
وی در این برهه با همراهی شهیدان؛ « احمد مجرد»، «عبدالرضا كمالی»،« غلامعباس داشته» و هم چنین برادرش « محمد دامن باغ» و «محمد مجرد» در بخش اعلامیه های حضرت امام(ره) و به آتش كشیدن مشروب ها فروشی ها و مركزهای فساد نقش فعالی داشت.
این شهید ترور پس از پیروزی انقلاب با «كمیته انقلاب» كه در «مسجد فاطمیه» مستقر بود، همكاری می كرد تا عشق خود را به امام خمینی(ره) ثابت كند.
شهید دامن باغ با همزمان انقلابی اش شبانه روز در دادگاه انقلاب فعالیت می كرد و در امر مبارزه با قاچاق كالا و مواد مخدر و هم چنین در هم كوبیدن ضد انقلاب اهتمام ویژه ای داشت.
ضد انقلاب او را دوبار مورد سوء قصد قرار داد تا این كه با تشكیل سپاه به این نهاد پیوست و سرانجام 11 آبان ماه سال 60 مصادف با ششم محرم و تنها 5 روز پس از ترور شهید «احمد مجرد» توسط گروهك های منافق در محله سید كامل بندرعباس مورد اصابت گلوله و كتف و گردن قرار گرفت و به شهادت رسید.
شهید دامن باغ در ابتدای وصیت نامه خود خطاب به مادرش آورده است: مادر مهربان اگر بدی از من دیده ای مرا ببخش چون من به راهی رفته ام كه دیگر برنمی گردم، به راهی رفته ام كه همه پیروان مكتب اسلام باید بروند چون خداوند می فرماید؛ «زمانی كه دیدید اسلام در خطر است، بیایید و جهاد كنید».
وی در ادامه وصیت نامه خود به مادرش عنوان كرده است: مادر بگذار ما را بكشند كه با كشتن ما اسلام پیروز می شود، بگذار ما كشته شویم ولی امام امت سالم باشد؛ مادر شما قدر این امام امت خمینی بت شكن (ره) را بدانید و هرگز او را تنها و بی یار و یاور نگذارید.
این شهید ترور در بخش دیگری از وصیت نامه اش خطاب به پدر و برادرش اظهار كرده است: برادر عزیزم؛ بعد از مرگ من راه مرا در پیش بگیر چون من در این راه به پیروزی كامل نرسیده ام شاید تو بتوانی به پیروزی برسی... پدر عزیزم همیشه خندان باش و افتخار كن كه پسرت در راه اسلام و قرآن كشته شده است؛ هركس گفت چرا او را كشتند بگو از اسلام و قرآن و مسلمانان دفاع می كرد.
9887 /6048