۲۶ مرداد ۱۳۹۷، ۱۴:۱۹
کد خبر: 83003836
T T
۰ نفر

لغزيدن اشك شوق در چشمان خسته آزادگان سرافراز

۲۶ مرداد ۱۳۹۷، ۱۴:۱۹
کد خبر: 83003836
لغزيدن اشك شوق در چشمان خسته آزادگان سرافراز

كرمانشاه - ايرنا - 26 مرداد ماه در تاريخ كشورمان روزي مهم، فراموش نشدني و پر از احساس هاي ناب و زيبايي است كه به خاطر بازگشت سرافرازانه آزادگان به كشور رقم خورد، روزي به يادماندني كه ايران اسلامي را غرق در شور و شعف كرد.

به گزارش ايرنا، در بيست و ششمين روز از مرداد ماه سال 1369 بود كه نخستين گروه از رزمندگان سلحشور ايران كه به اسارت عراقي ها درآمده بودند از طريق مرز خسروي در كرمانشاه وارد خاك ميهن شدند و آغوش گرم پدران و مادران به روي آن ها گشوده شد.
ثانيه ‌هاي انتظار به كندي مي‌گذشت، اقشار مختلف مردم به استقبال پرنده‌هاي مهاجر آمده بودند كه در سال‌هاي سخت هجران، زيرشكنجه‌هاي دشمنان بعثي زخمي و دل آزرده شده اما با ايمان و اعتقادي راسخ مقاومت كردند تا سرانجام روز شيرين وصل فرا رسيد.
آزادگان سرافرازي كه هرچند جسم آنان دربند بود، ولي هيچ گاه روح و انديشه بلندشان تسخير نشد و قلبشان به ياد دين و ايمان و آسمان وطن مي‌تپيد، 26 مرداد روز شادماني ملتي بود كه هشت سال برابر هجوم هاي بيرحمانه دشمن ايستاد تا سرانجام در اين روز تاريخي بازهم فرزندان خود را در آغوش بگيرند.
26 مرداد سال 1369، نخستين گروه آزادگان به ميهن بازگشتند و ايران را از عطر حضور خود آكنده كردند، روزي مبارك كه صابران ايران، پس از سال ها دوري به خاك ميهن پاي گذاشتند و به آغوش خانواده و ملت بازگشتند.
در طول هشت سال دفاع مقدس، حدود 45 هزار رزمنده ايراني به اسارت ارتش متجاوز عراق درآمدند كه 40 هزار نفر آن ها در نتيجه تبادل اسرا به ميهن بازگشتند اما نزديك به پنج هزار نفر ديگر يا در اردوگاه هاي رژيم بعث در نتيجه شكنجه ‌هاي ظالمانه مزدوران بعثي به شهادت رسيدند و يا با عدم همكاري رژيم صدام، نامشان در ليست مفقودالاثرين جاي گرفت.

** اسراي ايراني خود را براي شهادت آماده كرده بودند
محمدباقر صالحي يكي از رزمندگاني است كه مهرماه سال 1363 در حالي كه 23 سال سن داشت براي دفاع از آب و خاك كشورمان به جبهه اعزام شد و حدود يك سال بعد در شهريور 64 توسط رژيم بعث عراق به اسارت درآمد.
وي در گفت و گو با ايرنا مي گويد: بعد از تقسيم بندي به جبهه هاي غرب اعزام شدم تا از خاك كشورم دفاع كنم، در طول حدود يكسالي كه جنگيدم به تعداد انگشتان يك دست به مرخصي آمدم و بيشتر در مناطق جنگي و خط مقدم حضور داشتم.
صالحي ادامه داد: شهريور ماه سال 66 بود كه در منطقه اي حد فاصل سرپل ذهاب و قصرشيرين در درگيري سنگيني كه با دشمنان بعثي داشتيم من و تعداد ديگري از همرزمان به اسارت نيروهاي دشمن درآمديم.
اين آزاده كرمانشاهي افزود: پس از اسارت ما را به اردوگاهي در شهر موصل منتقل كردند، هر اردوگاه چندين بند و هر بندي هم چند آسايشگاه داشت كه در هر آسايشگاه نيز بين 50 تا 70 نفر نگهداري مي شد.
وي در خصوص وضعيت آسايشگاه ها و اردوگاه هاي محل نگهداري اسراي ايراني نيز گفت: رزمندگان و اسراي كشور از ابتدايي ترين امكانات نيز محروم بودند و شرايط براي همه بسيار سخت و طاقت فرسا بود.
صالحي ادامه داد: مسئولان اين اردوگاه ها از فراهم كردن امكاناتي نظير آب شرب، وسايل گرمايشي و سرمايشي، يخچال و سرويس بهداشتي درون آسايشگاه خودداري مي كردند.
اين رزمنده كه جزو اولين گروه از آزادگاني بود كه به كشور بازگشت، خاطرنشان كرد: به اسراي ايراني بعد از گذشت چند روز يكسري لوازم شخصي به عنوان مايحتاج زندگي مي دادند كه شامل 2 عدد پتوي سربازي، نصف پتو به عنوان زيرانداز، يك كيسه انفرادي خالي، يك جفت دمپايي، يك جفت جوراب، يك جفت لباس زير و لباس زردرنگي مي شد كه بايد آن را در هنگام بيرون رفتن از آسايشگاه مي پوشيديم.
وي در خصوص تغذيه اسرا نيز گفت: در بعضي از اردوگاه‌ها از جمله اردوگاهي كه من در آن بودم در تمام دوران اسارت صبحانه سوپي به نام شوربا متشكل از آب و عدس و نهار هم نفري يك عدد سيب زميني، يا مقداري برنج و يا غذاي امثال آن ها را مي دادند، ضمن اينكه در بيشتر اوقات هم از شام خبري نبود.
صالحي يادآوري كرد: البته زماني كه نمايندگان صليب سرخ براي بازديد از اردوگاه ها مي امدند وضعيت مقداري بهتر مي شد و غذاهاي بهتري در اختيار رزمندگان قرار مي گرفت، آن ها اسراي ايراني را تهديد مي كردند اگر به غير از تعريف و تمجيد سخن ديگري به زبان بياورند به شدت شكنجه خواهند شد.
وي در پايان گفت: شرايط واقعا غيرقابل تحمل بود اما رزمندگان به عشق حضرت امام (ره) و با توسل به ائمه اطهار همه شكنجه ها و توهين ها را تحمل مي كردند تا سرانجام از 26 مرداد سال 69 به تدريج و گروه گروه به كشور بازگشتند.

** افسران رژيم بعثي عراق از كتك زدن اسراي ايراني لذت مي برند
جهانشاه محمدي ديگر آزاده سرافرازي است كه از پس از حدود يكسال و نيم حضور در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل در ارديبهشت سال 66 به اسارت رژيم بعثي عراق درآمد و حدود چهار سال را در اردوگاه هاي دشمن اسير بود.
از آقاي محمدي در خصوص نحوه برخورد زندانبان هاي عراقي با رزمندگان پرسيدم كه پاسخ داد: توهين، بي احترامي، خشونت و كتك زدن بجه ها تقريبا كار هر روز آن ها بود، بسياري از افسران رژيم بعثي عراق واقعا خشن و بي رحم بودند و از كتك زدن اسراي ايراني لذت مي بردند.
وي ادامه داد: با وجود اينكه بسياري از افسران رژيم بعث عراق ادعاي مسلماني داشتند اما با برپايي مراسم مذهبي نظير سوگواري براي ائمه اطهار (ع) به شدت مخالفت مي كردند و در بعضي مواقع اجازه هيچگونه فعاليتي در اين راستا را نمي دادند.
اين آزاده سرافراز يادآوري كرد: با فرا رسيدن ماه محرم سختگيري آن ها بيشتر از قبل مي شد و گاهي كه صداي عزاداري بچه ها را مي شنيدند اجازه نوحه خواني و سينه زني را نمي دادند.

** شهادت حاج قاسم در ظهر عاشورا
محمدي گفت: در محرم يكي از آن سال ها، يكي از هم سلولي هاي ما به اسم حاج قاسم كه اهل استان خوزستان بود و صداي بسيار خوبي هم داشت بارها از سوي افسران رژيم بعثي تهديد مي شد كه حق نوحه خواني و برپايي مراسم عزاداري را ندارد اما او به خاطر علاقه اي كه به امام حسين (ع) داشت به صورت مخفيانه هم كه شده براي اسرا نوحه خواني مي كرد و محفل عزاي سيدالشهدا (ع) را گرم نگه مي داشت.
اين رزمنده دفاع مقدس خاطرنشان كرد: در شب عاشورا بود كه اسراي ايراني با مداحي حاج قاسم در حال عزاداري بودند كه سربازان عراقي به آسايشگاه ها هجوم آورده و تعداد بسيار زيادي از ان ها را به شدت كتك زدند.
وي گفت: يكي از آن ها هم همين حاج قاسم مداح بود به گونه اي كه بر اثر شدت جراحات وارده خود عراقي ها مجبور شدند وي را به درمانگاه انتقال دهند اما اين مداح اهل بيت (ع) ظهر روز عاشورا به شهادت رسيد و ما خبرش را روز بعد دريافت كرديم.
محمدي در پايان گفت: آنچه كه به رزمندگان ايراني قوت مي بخشيد پيام هايي بود كه هر چند وقت يكبار از امام (ره) منتشر مي شد و به آن ها شجاعت و استقامت بيشتري مي بخشيد

** 50 نفر از اسراي ايراني در زندان هاي رژيم بعثي شهيد شدند
مديركل بنياد شهيد و امور ايثارگران استان كرمانشاه نيز با گراميداشت 26 مرداد سالروز بازگشت اولين گروه آزادگان سرافراز به ميهن، گفت: استان كرمانشاه يك هزار و 800 آزاده دارد كه 50 نفر آن ها در زندان هاي رژيم بعثي به درجه رفيع شهادت نائل آمدند.
حجت الاسلام هادي عسگري، آزادگان را الگوهاي مقاومت، ايمان و شجاعت معرفي و اظهار كرد: آن ها به خوبي واژه استقامت و صبر در برابر سختي ها را به بهترين شكل ممكن معنا كردند.
وي با بيان اينكه فرهنگ آزادگي همان فرهنگ عزت، استقامت و ذلت ناپذيري است، گفت: آزادگان سرافراز با استقامت جانانه خود ذلتي ابدي براي دشمنان اسلام و انقلاب و عزت و افتخاري هميشگي براي كشورمان را فراهم كردند.
مديركل بنياد شهيد كرمانشاه، آزادگان سرافراز را شايسته بهترين تكريم ها دانست و گفت: تك تك آن ها نمادي از ايثار و مقاومت و از خودگذشتگي هستند كه خاطراتشان براي انتقال به نسل‌هاي آينده بايد ثبت و ضبط شود.
وي در پايان گفت: اجر و پاداش كار آن ها كمتر از همرزمان شهيدشان نيست و به طور قطع در نزد خداوند متعال جايگاهي بس رفيع و بلندمرتبه دارند.
در روز 26 مرداد 1369 اولين گروه آزادگان ايراني پس از سال‌ها اسارت در زندان‌هاي رژيم بعث عراق از طريق مرز خسروي در استان كرمانشاه وارد كشور شدند
اين رويداد 2 هفته پس از اشغال نظامي كويت توسط ارتش صدام و 2 روز پس از آن صورت گرفت كه صدام در نامه‌اي به مرحوم آيت الله هاشمي رفسنجاني رئيس جمهور وقت ايران بار ديگر عهدنامه 1975 الجزيره را پذيرفت.
7458/8066