در تقويم رسمي كشور دو تاريخ 28مرداد و 29اسفند، براي مردم ايران همواره يادآورمبارزات مردي خواهد بود كه تاريخ توان پاك كردن آن را از صفحات خويش هرگز نداشته است.
محمد مصدق، نماينده چند دوره مجلس شوراي ملي و نخستوزير ايران در سالهاي 30 تا 32 بود كه در نتيجه تلاشهاي او، نهضت ملي شدن صنعت نفت ايران پس از سالها بهرهكشي تبعيضآميز و استعماري از سوي دولت بريتانيا، در 29اسفندسال 29 به ثمر رسيد.
اما بعدها مانند سرانجام تلخ قصه مردان بزرگ اين سرزمين، مصدق نيز با يك كودتاي نظامي، از سوي دربار پهلوي و با حمايت سازمانهاي اطلاعاتي انگلستان وآمريكا در 28مرداد سال 32از كار بركنار شد و محمد رضا شاه پهلوي، كه در 25 مرداد به بغداد و سپس رم گريخته بود، بار ديگر به ايران بازگشت.
خدمات محمدمصدق به ايران هرگز تنها به نهضت ملي شدن صنعت نفت ختم نمي شود و بايد گفت كه اين نهضت تنها بخشي از خدمات وي به ايران بوده است.
با پيروزي انقلاب اسلامي در سال 57 براي يادآوري و قدرداني از خدمات محمدمصدق، از سوي مردم به صورت كاملا خودجوش نام خيابان پهلوي كه مهمترين و طولانيترين خيابان تهران و خاورميانه بود به مصدق تغيير يافت.
اما آن گونه كه روايت است چندي بعد عدهاي از مخالفان محمد مصدق تابلو نام او را كنده و خواستار تغيير نام مصدق به آيتالله كاشاني شدند زيرا طرفداران هر يك به نقش حداكثري فرد مورد نظر خود در ملي شدن صنعت نفت اعتقاد داشتند و درنهايت هر دو نام پيشنهادي (مصدق و كاشاني) از طولانيترين خيابان پايتخت حذف و اين خيابان به نام حضرت وليعصر(عج) نامگذاري شد.
از آن زمانها تا آغاز كار شوراي شهر كنوني تهران، يكي از خواستههاي مردم اين شهر نامگذاري يكي از خيابانهاي تهران به نام دكتر محمد مصدق بود كه در 22اسفند96 و پيش از روز نهضت ملي شدن صنعت نفت با راي شورا، خيابان نفت به خيابان محمدمصدق تغييرنام داد.
اما از همان لحظات ابتدايي كه خبر اين تصميمگيري و راي مثبت شوراي شهر روي خبرگزاريها درج شد، شاهد واكنشهاي منفي و انتقادات مختلفي از سوي مردم و كارشناسان مسائل شهري بودهايم.
نقش هويت تاريخي در نامگذاري خيابان
در تمام شهرهاي جهان، خيابانها وميادين با نامي كه بر خود دارند براي شهروندان قابل شناسايي و تفكيك است.
بسياري از اين نامگذاريها بر مبناي وقايع و رخدادهاي اجتماعي و تاريخي صورت ميپذيرد وهمين نامگذاريها بخشي از هويت اجتماعي شهروندان يك شهر را شكل ميدهد.
بسياري از اين اسامي به واسطه يك رخداد مهم كه در گذشته در آن محل اتفاق افتاده، روي محلات و خيابان نهاده شده است و بسياري از مواقع به خاطر گذشت زمان، علت اصلي اين نامگذاري به فراموشي سپرده مي شود و تنها مي توان از ساكنان قديمي آن علت اين نامگذاري را جستوجو كرد.
برخي از اين اسامي نيزاز سوي اهالي آن محل انتخاب شده و همچنان بعد از گذشت سالها در ذهن مردم باقي مانده است.
بنابراين ميزان ماندگاري يك اسم برخيابان، بسته به اهميت آن اتفاق تاريخي يا اثرگذاري فردي است كه نام او را روي خيابان يا محل سكونت وي گذاشته شده است.
اين اثرگذاري حتي آنقدر زياد است كه بعد از گذشت زمان طولاني و با وجود نامگذاري جديد، همچنان اهالي كوچه و بازار نام آن خيابان يا محل را به اسم قديمي آن ميشناسند.
به طور كلي بايد باور داشت كه نامگذاري خيابانها و عناصر در يك شهر نقشي بسيار مهم در حفاظت و نگهداري از حافظه تاريخي مردم يك شهر يا كشور دارد.
به طور حتم برخي از وقايع و شخصيت هاي تاريخي يك كشور نيز با تغيير نام آن خيابان نابود نخواهند شد اما گاهي مردم به سبب احساس احترام به آن شخصيت تاريخي، خواهان ناميدن مهمترين معبر شهر خويش به نام او هستند و به طور حتم ضرورت نام گذاري خياباني به اسم محمد مصدق چيزي جز اين نبوده است.
مصدق، نام خياباني در قاهره مصر
شايد بسياري از اينكه در قاهره مصر خياباني به نام محمدمصدق وجود دارد بي خبر باشند اما همين مساله خود گواه جايگاه ويژه شخصيتي وي در ساير كشورها است.
در خصوص چگونگي نامگذاري خياباني در قاهره به نام مصدق اين مردي استعمارستيز، روايتهاي مختلفي وجود دارد اما شايد مهمترين اين روايتها حكايت جمال عبدالناصر، رهبر مليگراي مصر است كه پس از كودتا و از ميان برداشتن پادشاهي مصر و آوردن جمهوري به اين كشور، هميشه عقايد مصدق را تمجيد كرده بود و ملي شدن كانال سوئز را با الهام از ملي شدن نفت ايران از سوي محمد مصدق ميدانست.
حال باتوجه به اين جايگاه تاريخي، در ايران تا پيش از نامگذاري خيابان نفت به مصدق، خيابان و ميداني به اسم و ياد محمدمصدق در شهرتهران وجود نداشت.
خيابان مصدق طرح شده در تمام ادوار
همزمان با سالروز كودتاي 28 مرداد 32،دوستداران محمدمصدق همواره به انتقاد از عدم نامگذاري خياباني به نام مصدق پرداختهاند و بر اين باور هستند كه پس از گذشت بيش از نيم قرن حال براي همگان كاملا روشن شده كه آمريكا و انگلستان دشمن مصدق بودند و حق اوست كه به عنوان يك ميهن پرست، خياباني به نامش ثبت شود.
پيشنهاد نامگذاري خياباني به نام «دكتر محمد مصدق»، به شوراي اول شهر تهران بازميگردد، اما عمر اين شورا و اتفاقاتي كه پيرامون آن رخ داد به بررسي اين پيشنهاد قد نداد تا اينكه تعدادي از اعضاي شوراي سوم شهر تهران باز تلاش كردند يكي از خيابانهاي تهران را به نام «مصدق» بگذارند اما در نهايت آنها هم راه به جايي نمي برند.
شوراي شهر چهارم در آن زمان توپ نامگذاري خياباني به نام محمد مصدق را در حالي در زمين وزارت نفت انداخت كه به گفته شاكري به نقل از ايسنا، طي نامهاي از سوي كميسيون نامگذاري شوراي شهر تهران به زنگنه وزير نفت پيشنهاد ميشود از آنجا كه مصدق در حوزه نفت زحمات زيادي كشيده، ساختمان مركزي وزارت نفت در خيابان طالقاني را به نام مصدق نامگذاري كنند اما مسئولان وزارت نفت با اين نامگذاري موافقت نميكنند.
پس از آن موضوع نامگذاري خيابان به نام مصدق باز مسكوت ميماند تا آنكه در آخرين جلسه شوراي شهر در سال 95 به گفته انصاري، با پيشنهاد چمران رييس شوراي شهر تهران، تغيير نام خيابان نفت به نام دكتر مصدق با 15 امضا تقديم هيات رييسه ميشود.
خياباني بهنام مصدق در شوراي شهر جديد
با آغاز به كار شوراي شهر پنجم، همچنان نامگذاري خياباني به نام دكتر محمد مصدق مطرح مي شود.
در ابتدا كميسيون فرهنگي شوراي شهر تهران با نظرسنجيهاي عمومي پيشنهاد تغيير نام خيابان كارگر شمالي به مصدق را ميدهد كه مورد استقبال شديد مردم در شبكههاي اجتماعي قرار ميگيرد و در پاسخ به نگراني افرادي كه نگران تضييع حق و حقوق كارگران هستند، همان زمان حجت نظري در گفت و گو با« قانون» گفت:« ميدان راه آهن تا ميدان انقلاب را هم با حذف پسوند جنوبي به نام خيابان كارگر بناميم.
با اين كار هم نام خيابان كارگر حفظ ميشود و هم نام كارگر شمالي كه هنوز براي آن خيابان بعد از گذشت چندين سال جا نيفتاده بود، تغيير ميكند و به نام مرحوم مصدق نامگذاري مي شود».
همچنين نظري در ادامه براي مناسب بودن خيابان كارگرشمالي به خيابان مصدق به خيابان دكتر فاطمي اشاره مي كند و جمشيد آباد كه شلوغيهاي كودتاي 28 مرداد در آن اتفاق افتاد و ادامه ميدهد:« ما فكر كرديم كارگرشمالي وجاهت دارد تا نام مرحوم مصدق را براين خيابان بگذاريم كه شاهد اتفاقهاي تاريخي دوره هم نام او بوده است.
ضمن اينكه در جنوب اين خيابان، ميدان انقلاب است كه در اقدامات مرحوم مصدق براي ملي شدن صنعت نفت بسيار تاثير گذار بود».
اما با همه موافقتها با خيابان كارگرشمالي ناگهان ورق برميگردد و خيابان نفت جايگزين كارگر شمالي ميشود.
در نهايت مطالبه نامگذاري خياباني در پايتخت به نام «مصدق» كه از حدود ٤٠ سال قبل تاكنون با انواع ديدگاههاي اجتماعي چپ و راست متوقف ماند، محقق شد و با راي ١٩ نفر از اعضاي شوراي شهر دوره پنجم تهران، خيابان «نفت» در منطقه سه تهران بهصورت رسمي به «محمد مصدق» تغيير يافت.
تصميمگيري غيركارشناسي شورا براي مصدق
اكنون چندماهي است كه از رايگيري و تصميم نهايي شوراي شهر تهران براي نام گذاري خيابان مصدق به جاي خيابان نفت ميگذرد و همچنان از نگاه مردم، انتخاب خيابان نفت بر خلاف كارگرشمالي جزو بدترين گزينههاي ممكن براي اين تصميمگيري بوده است.
در همين رابطه گيتي اعتماد، استاد شهرسازي به روزنامه قانون گفت:«به طور حتم براي نامگذاري خياباني به اسم هر يك از مشاهير و بزرگان، موقعيت مكاني و جغرافيايي آن خيابان داراي اهميت ويژه اي است و بسته به نوع مكاني كه براي نام گذاري انتخاب ميشود آن خيابان بايد بتواند در شأن و مقام آن شخص بوده و تاحدودي يادآور خدمات او براي مردم باشد و خيابان نفت به هيچ عنوان شايسته نام گذاري مرحوم دكتر مصدق نبود ».
يكي از اساتيد شهرسازي دانشگاه تربيت مدرس نيز در گفت و گو با« قانون» به ابعاد مختلف شخصيتي محمد مصدق اشاره كرده و گفت: « اگر انتخاب خيابان نفت براي نام گذاري اسم دكتر مصدق به دليل خدمات وي در ملي كردن صنعت نفت است، بايد گفت كه اين انتخاب باز هم اشتباه بوده زيرا خدمات آن مرحوم تنها شامل نهضت ملي شدن صنعت نفت ايران نيست بلكه ابعاد وجودي ايشان بسيار فراتر از اين موارد بوده و شوراي شهر تهران متاسفانه ساير خدمات دكتر مصدق را در نظر نگرفته است.
به طور مثال، ايشان سال ها نخست وزير برجسته كشور بوده اند و مي توانستند خياباني كه ساختمان نخست وزيري سابق ايران در آن قرار گرفته را به نام دكتر مصدق نامگذاري كنند.
اما خيابان نفتي كه به مصدق تغيير يافته خيابان بي اهميتي در شهر تهران است كه شايد تنها اهميت آن، قرارگيري موسسه روزنامه اطلاعات در آن است.
خياباني خلوت و كم رفت و آمد كه حتي كمترآن را در جست و جوي روزانه و يافتن نشانيهاي مردم كوچه و بازار ميتوان شنيد ».
محمدتقي رهنمايي، استاد جغرافياي شهري دانشگاه تهران نيز انتخاب خيابان نفت به اسم دكتر مصدق را انتخابي اشتباه از سوي شوراي شهر تهران مي داند و در اين رابطه به روزنامه قانون گفت:« با نامگذاري كردن يا نكردن يك خيابان به اسم شخصيتها ي بزرگ آنها هرگز از نگاه مردم و در تاريخ كوچك يا بزرگترنخواهند شد و بايد يادآور بود كه بسياري از همين نام گذاري ها كه به سرعت از سوي مديران شهري انجام ميشود به همان سرعت هم اگر براساس خواست مردم نباشد نامشان تغيير خواهد يافت.
بنابراين قبل از همه، مديران و مسئولان شهري بايد بدانند كه خواست مردم چيست؟ و اين مردم هستند كه در اين شهرها زندگي مي كنند و آن ها بايد بگويند كه دوست دارند چه نامي بر كوچه و خيابانهايشان گذاشته شود.
براي مثال، پس ازپيروزي انقلاب اسلامي خود مردم بودند كه اسم خيابان پهلوي را به خيابان محمد مصدق تغيير دادند. گاهي نيز شاهد آن هستيم خياباني به نام ديگري نامگذاري مي شود اما هرگز مردم از نام جديد آن استفاده نكرده و همچنان از اسامي قديم آن خيابان و ميدان و ... استفاده مي كنند و به طور كلي بايد گفت كه انتخاب خيابان نفت كه خياباني فرعي و درجه چهارتهران است به نام مرحوم مصدق در شأن ايشان نبوده است».
رهنمايي در ادامه ضمن تاكيد بر اينكه خيابان ها و ميادين شناسنامههاي شهرهستند، افزود: « براي نامگذاري خيابانها و ميادين به اسم مشاهيركشور در شهري مانند تهران، شايد بهترين كار جستوجو و يافتن خيابانهايي با هويت تاريخي اما داراي نامهايي بي هويت در دل شهر است.
مانند ميدان حسن آباد كه در تقاطع خيابان امام خميني (سپه) با خيابان حافظ و خيابان وحدت اسلامي (خيابان شاهپور) واقع شدهاست ».
شايد در ظاهر امر با تغيير تابلوهاي خيابان نفت به مصدق، اين تصور ايجاد شود كه تهران از اين پس خياباني به اسم و ياد محمد مصدق دارد اما در باطن بايد گفت كه تجربه ثابت كرده تا زمانيكه مردم خود نخواهند آن خيابان، كوچه، محله و ميدان را به اسم مصدق يا مصدق ها بنامند هيچگاه مديران شهري با برگزاري صد ها جلسه رايگيري ميان خود و تغييرو كوبيدن هزاران تابلو بر ديوارهاي خيابان و كوچههاي شهرها نخواهند توانست نام گذاريهاي انتخابي خود را در ذهن و وجود شهروندان خويش تغيير دهند و شايد شايسته نام مرحوم دكتر مصدق با توجه به قرارگيري خيابان دكتر فاطمي و چندين دليل ديگرهمان كارگر شمالي باشد. قرارمان فاطمي تقاطع مصـدق.
روزنامه قانون
1735
تهران- روزنامه قانون امروز- يكشنبه- با انتشار گزارشي با عنوان خياباني كه به نام مصدق هست و نيست! به موضوع انتخاب خيابان فرعي درجه چهارتهران به نام مصدق كه در شأن او نيست مي پردازد.