۴ مهر ۱۳۹۷، ۸:۰۳
کد خبر: 83044467
T T
۰ نفر
واكاوي چيستي شهادت و عزاداري عاشورا

تهران- ايرنا- «چيستي شهادت و كيستي شهيد»، «انقلاب اسلامي و آزادي»، «وضعيت مهاجران كار ايراني در قفقاز» و «تصوف ايراني و عزاداري عاشورا» از مهمترين نشست هايي بود كه هفته گذشته در كشور برگزار شد.

گروه اطلاع رساني ايرنا در گزارش زير مهمترين نشست هاي پژوهشي را از بازه زماني 24 تا 30 شهريورماه 1397 خورشيدي بررسي كرده است.

**چيستي شهادت و كيستي شهيد
نشست «چيستي شهادت و كيستي شهيد» در انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران برگزار شد.«آيت الله محمدسروش محلاتي» استاد حوزه علميه به بحث پيرامون معناي شهادت بر اساس قرآن كريم و روايات و آراي فقها پرداخت و گفت: ارتباط اين موضوع با اين ايام خيلي روشن است. ما در طول زمان هيچ فرصتي را مناسبت‌تر از اين ايام براي طرح موضوع شهيد و شهادت نداريم. از طرف ديگر، هيچ موضوع ديگري در تاريخ اسلام مانند مسئلۀ عاشورا و كربلا مورد توجه نيست.

اين استاد حوزه علميه اظهار داشت: مساله شهادت براي ما جنبۀ صرفاً تاريخي ندارد و مربوط به گذشته نيست؛ بلكه اين مساله به نحوي در فرهنگ ما، خصوصاً در سياست ما به شكل پررنگي مطرح است و مطرح مي‌شود. به اين دليل تأمل درباره اين موضوع هم موجب شناخت هويت شيعه است و هم يك بررسي انتقادي نسبت به موضوعي است كه در جامعه خودمان هرروز با آن مواجهيم. چنين نيست كه باب شهادت مسدود شده باشد و اين موضوع برايمان صرفا تاريخي باشد؛ بلكه موضوعي عيني، عملي و كاربردي است.

او توضيح داد: نخستين مطلب اين است كه شهادت چيست؟ ما در منبع اولي خودمان كه قرآن باشد اين تعبير را به اين معناي خاص نداريم. كلمۀ شهيد در قرآن به كار رفته، اما به معناي كسي كه در جنگ كشته مي‌شود نيست. پيامبر (ص) و امت اسلامي به عنوان شهيد معرفي شده‌اند.

شهيد به معناي گواه، الگو و نمونه ذكر شده است. همه اين امت بايد در رتبه‌اي قرار گيرند كه براي عالم بشريت نمونه خوبي باشند. شهيد در قرآن به كار رفته، اما نه با معنا و مفهومي كه ما مي‌شناسيم. بعد از قرآن، در سنت تعبير شهيد زياد به كار رفته است. در قرآن كريم به جاي واژه شهيد، تعبير ديگري است و آن تعبير «مقتول در راه خدا» است.

اين كارشناس علوم اسلامي خاطرنشان كرد: فقها هم شهيد را به همين معنا تفسير كرده‌اند. در بسياري از روايات ما هم به جاي كلمۀ شهيد همين واژه به كار رفته است. در سنت اسلامي هم واژه «شهيد» به كار رفته و هم واژه «قتل في سبيل الله» و اين 2 مترادف با هم تلقي شده است.

آيت الله محلاتي در ادامه افزود: يك احتمال ديگري در اين‌جا به نظر مي‌رسد و آن اينكه مقصود از راه خدا هر كاري از ناحيۀ انسان است كه مورد رضايت و خوشنودي خدا باشد؛ يعني آن‌چه خداوند مي‌پسندد و براي خدا باارزش است.

اين استاد حوزه علميه به مساله جنگ با داعش اشاره كرد و توضيح داد: در اين باب يك مشكلي وجود دارد و آن مشكل، جنبه كاربردي قضيه است. ممكن است افرادي بگويند ما در راه خدا مي‌جنگيم و اتفاقاً، طرف مقابلي كه با او جنگ مي‌شود هم بگويد ما هم براي خدا مي‌جنگيم؛ مثل گروه داعش. نيرو‌هاي داعش كه از همه چيز خود مي‌گذرند و بعضاً تحصيل‌كرده هم هستند با انگيزه الهي در صحنه حاضر مي‌شوند. براي حل اين مشكل علماي ما يك قيدي زده‌اند. اين قيد در قرآن نيست، ولي در فقه هست. آن قيد اين است كه قتال في سبيل الله يعني قتال با اذن و اشراف امام معصوم. با اين كار خواسته‌اند مساله قتال را از اختيار انسان‌هاي عادي خارج كنند.

**انقلاب اسلامي و آزادي
نشست «انقلاب اسلامي و آزادي» در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي برگزار شد. «شريف لكزايي» مدير گروه فلسفه سياسي پژوهشكده علوم و انديشه سياسي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي با بيان اينكه آزادي يكي از مفاهيم فربه، پر سر‌ وصدا و چالش‌برانگيز است كه نياز به كارهاي جدي نظري دارد، گفت: پيشينه و تمناي آزادي در دوره معاصر در ايران به‌اندازه‌اي بوده است كه به 2 انقلاب و حركت اجتماعي انجاميده كه يكي نهضت مشروطه و ديگري انقلاب اسلامي است.

لكزايي با بيان اينكه نهضت مشروطيت و انقلاب اسلامي حركت‌هايي براي تمناي آزادي بوده است، بيان داشت: در نهضت مشروطه حريت در مقابل استبداد مطرح است و وقتي عدالت هم مطرح مي‌شود، در نسبتي با آزادي و حريت خود را نشان مي‌دهد كه به دلايل مختلفي نهضت مشروطيت ناتمام ماند و ما به نتيجه آزادي نرسيديم.

عضو هيات علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي با بيان اينكه نزاع بر سر آزادي هم به لحاظ نظري و هم به لحاظ عملي تا انقلاب اسلامي استمرار پيدا كرده است، اظهار داشت: يكي از شعارهاي اصلي انقلاب اسلامي، آزادي است و آزادي در انقلاب اسلامي تنها در بعد داخلي نيست بلكه در بعد خارجي هم تأكيد مي‌شود كه منظور، آزادي از استعمار خارجي است.

وي با بيان اينكه تعابير مهمي از امام خميني(ره) و ديگر متفكران انقلاب اسلامي در رابطه با آزادي وجود دارد كه اين بحث را از لحاظ نظري پشتيباني مي‌كند، تصريح كرد: شعار استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي برخاسته از مباني فكري جمهوري اسلامي است و متون دانشي ما نظير فلسفه و كلام معمولاً اين بحث را پوشش مي‌دهند و امام؟ره؟ هم در بحث طلب و اراده، مفهوم اختيار و آزادي انسان را موردبحث قرار داده است.

لكزايي با اشاره به اينكه ما در مشروطه با دوگانه آزادي و امنيت مواجه بوديم و آزادي را به نفع امنيت كنار گذاشتيم، عنوان كرد: در انقلاب اسلامي با توجه به خشونت‌هايي كه از طرف منافقان به وجود آمد، باز تا حدي با اين مشكل مواجه شديم.

عضو هيأت علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي خاطرنشان كرد: تعبير جديدي كه در باب مفهوم آزادي در انقلاب اسلامي توليد شده است، به معني ايجاد و خلق فرصت رشد و پيشرفت براي همگان و رفع موانع پيشرفت و زندگي آزادانه براي تمام مردم است كه در انقلاب اسلامي نمود پيدا كرده است.

«رجبعلي اسفنديار» عضو هيات علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، آزادي را يكي از بنيادها و مؤلفه‌هاي اساسي اسلام دانست و توضيح داد: در اسلام از آزادي به‌عنوان حق اوليه، فطري و مطلق بشر تعبير مي‌شود.

اسفنديار با بيان اينكه آزادي در انقلاب به معناي رهايي از سلطه بيگانگان، استقلال فكر و بيان و عدم تقليد به‌مثابه حق فردي و اجتماعي بشر تعريف شده است، گفت: آزادي از مفاهيم مؤكد در قرآن و سنت محسوب مي‌شود و به‌عنوان ارزش والاي انساني در قاب قيام عاشورا متجلي است و در انقلاب اسلامي ايران مفهوم آزادي از مفاهيم اصلي به‌شمار مي‌رود.

عضو هيات علمي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي به مباني فقهي و حقوقي آزادي اشاره كرد و اظهار داشت: يكي از مهم‌ترين مباني فقهي آزادي، نفي سلطه و عدم جواز سلطه بيگانگان بر جوامع اسلامي است؛ مبناي دوم، اصل عدم ولايت بيگانگان است، به اين معنا كه در نظام مردم‌سالاري ديني به‌وسيله رأي مردم، ولايت كسي پذيرفته مي‌شود كه مورد تأييد خداوند و شرع باشد و غير از آن، ولايت هيچ‌كس ديگري پذيرفته نيست.

**وضعيت مهاجران كار ايراني در قفقاز
نشست «وضعيت مهاجران كار ايراني در قفقاز» در پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي برگزار شد.
«جواد مرشدلو» استاد تاريخ دانشگاه تربيت مدرس پس از ارايه مقدمه اي در باب معرفي محققاني كه در حوزه مناسبات كارگري در قفقاز كار تحقيقي انجام داده اند به زمينه تحول اجتماعي و اقتصادي باكو به عنوان يكي از مهمترين شهرهاي قفقاز جنوبي پرداخت و بيان داشت: از 1870 ميلادي/ 1290 ق به بعد ما با باكوي صنعتي مواجه مي شويم كه زمينه مهاجرت گروه هاي وسيعي از مهاجران كار ايراني را فراهم مي آورد. مهاجراني كار در سه حوزه نفت، نساجي و راه آهن مشغول به كار مي شوند.

مرشدلو تصريح كرد: طبق پژوهش هايي كه تورج اتابكي و حسن حكيميان انجام داده اند جمعيت مهاجران ايراني در 1870تا 1913 ميلادي 1290 / 1314 ق بين 60 تا 300 هزار تَن در سال ذكر شده است. اينها مهاجرت هايي بوده كه ثبت شده اند. البته تقريباً به همين ميزان نيز افرادي بدون پاسپورت و بدون ثبت شدن آمارشان به آن طرف مرز تردد مي كردند.

استاد تاريخ دانشگاه تربيت مدرس عنوان داشت: وضعيت عمومي كارگران مهاجر ايراني در قفقاز وضعيت مناسبي نبود و آشفتگي بسياري در وضعيت آنها اعم از تحقيري كه مي شدند و كمبود امكانات لازم و نظاير آنها وجود داشت. پيدايش فرهنگ كار جديد مبتني بر زيست كارگر صنعتي نيز شكل گرفت كه جاي تحقيقات بيشتري دارد. بررسي وضعيت اجتماعي ايرانيان مهاجر در قفقاز مي تواند به درك نسبي از وضعيت ايران در سال هاي جنگ جهاني اول كمك شاياني كند.

«علي كاليراد» استاد تاريخ دانشگاه تهران به تشريح وضعيت مناسبات كنسول ها و كارگزاران ديپلماسي ايران با مهاجران و كارگران پرداخت و درباره چالش مداوم ميان اين گروه ها توضيح داد: در نشريه هاي مختلف گزارش هايي از سوءاستفاده هاي مالي كنسول هاي ايران از مهاجران و كارگران ايراني وجود دارد. پس از انقلاب اكتبر روسيه اهميت نمايندگي هاي ديپلماتيك ايران در قفقاز در حاشيه قرار گرفت. با وقوع انقلاب در روسيه كشمكش هايي ميان تشكل هاي كارگري و كنسولگري ها رخ داد. در باكو تشكل هاي كارگري زمام امور را از كنسولگري ها خارج كرده و عملاً كنسولگري ها را اشغال كردند.

كاليراد خاطرنشان كرد: پس از انقلاب روسيه در1917 ميلادي نگراني هاي جدي نسبت به انتقال ايدئولوژي بلشويك ها به ايران وجود داشت و همينطور دولتمردان ايراني نگران بودند اين امر بهانه اي شود تا انگليسي ها كشور را تصرف و استقلال كشور بيش از پيش دچار اختلال شود. در 1918-1920 م كنسول هاي وقت ايران حافظ منافع انگليش و فرانسه در اين مناطق است. هنگامي كه مسيون هاي انگليس در ولادي قفقاز بدست بلشويك ها دستگير مي شوند اين كنسول ايران غفار خان فريد السلطنه است كه پي گير وضع آنان مي شود.

اين استاد تاريخ دانشگاه تهران يادآور شد: بلشويك ها تنها نماينده خارجي را كه در قفقاز به رسميت مي شناسند نمايندگي ايران بود. اينجا بود كه كنسولگري ايران در قفقاز و تفليس نقش واسطه اي ميان كشورهاي ديگر با بلشويك ها را عهده دار مي شوند. يكي از تهديداتي كه براي نمايندگي ها ايراني وجود دارد تشكل هاي كارگري هستند كه هر از چند گاهي به نمايندگي هاي ايران حمله مي كنند.گروهي كه خودشان را «حزب كمونيست ايرانيان» مي ناميدند به كنسولگري هاي ايران حمله مي كردند.

**تصوف ايراني و عزاداري عاشورا
نشست نقد و بررسي كتاب «تصوف ايراني و عزاداري عاشورا» در سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب نقد و بررسي شد. «محمد مشهدي نوش‌آبادي» مولف كتاب «تصوف ايراني و عزاداري عاشورا» با تاكيد بر اينكه تعريف تصوف در كتاب به معناي اعم آن گرفته شده، ادامه داد: صوفيه در اين كتاب مشتمل بر اهل فتوت، قلندريه و... است و وجه مشترك همه آنها نگاه زيباشناختي‌شان به مقوله دين است. اين گروه‌ها هر يك به شكلي در آيين عزاداري تاثيرگذار بودند بدين صورت كه برخي از آيين‌ها را مانند تعزيه اهل فتوت ابداع كردند و از طرف ديگر نيز صوفيه برخي از عناصر آييني را از فرهنگ شرقي به سنت شيعي منتقل كردند به طور مثال در اين فرايند تاثير زيادي از هنرهاي چيني گرفته شده و اساساً طوق‌ سنت 2 هزارساله در چين دارد و از طريق ترك‌ها وارد ايران شده است.

مشهدي نوش آبادي بيان داشت: سعي من در اين اثر اين بوده كه نشان دهم به لحاظ نظري اثبات كنيم كه چگونه قلندريه به طرف عزاداري آمده است. گفته مي‌شود كه قلندريه در دوره ايلخاني ظهور يافته هر چند نظراتي وجود دارد كه بيان مي‌كند قلندريه پيش از اين دوره تاريخي هم وجود داشته و اتفاقاً در دوره ايلخاني انحطاط يافته است اما من معتقدم قلندريه اساساً تا اين دوره وجود نداشت.

مولف كتاب «تصوف ايراني و عزاداري عاشورا» با بيان اينكه قلندران اشكال آييني داشتند كه تحت تاثير بوداي تبتي بوده است، تصريح كرد: اين سنت‌ها از طرف قلندريه وارد سنت ايراني و شيعي شدند هر چند در ميان صوفيه اقبال چنداني نداشتند و حتي در برخي از سنت‌هاي صوفيه از قلندريه به عنوان هرزه رويان بي اصل و نسب ياد شده است. به هر حال از دوره ايلخاني به بعد زمينه‌هاي ظهور سنت‌هاي قلندريه در آيين‌هاي عزاداري شيعي فراهم شد.

وي با بيان اينكه مهمترين كتابي كه تاكنون درباره عزاداري وجود دارد «روضه‌الشهدا» است عنوان داشت: بايد در نظر داشت كه سنت روضه خواني به نوعي سنت نقالي بوده و در تعزيه خواني در صورت و معنا بسياري از عناصر از جمله اسم اشخاص از كتاب روضه‌الشهدا گرفته شده است.

مشهدي نوش آبادي يادآور شد: آنچه كه ماحصل اين كتاب به ما نشان مي‌دهد اين است هيچ آييني در ايران نبوده كه عزاداري‌هاي محرم آن را جذب نكند به طور مثال سنت سنگ زني جذب آيين‌هاي عزاداري شده است.

«افشين داورپناه» معاون فرهنگي پژوهشي موسسه خانه كتاب و انسان‌شناس با بيان اينكه شاه نعمت‌الله ولي نخستين كسي است كه نسخه‌اي شيعي از تصوف را ارايه مي كند، گفت: تصوف تاكيدي در سخنان بزرگانش درباره سنت گريه كردن و تنومند كردن آيين‌هاي عزاداري وجود ندارد و از همين منظر محل اختلافي است كه آن‌ها را مورد تخطئه قرار دهند كه براي گريه كردن بر سيدالشهدا يا عاشورا احترامي قايل نيستند در صورتي اين گونه نيست و با وجود احترام بسيار عرفا براي شهادت اما اعتقادي بر ايجاد مناسك براي آن ندارند.

به گفته داورپناه، همچنين اگر در دوره پهلوي اول و دوم تاريخ تصوف را در استان‌هايي چون كرمانشاه، شيراز و ... مطالعه كنيد مي‌بينيد كه فرضيه كتاب كه مناسك عاشورايي در بين صوفيه پررنگ‌تر است زير سوال مي‌رود. اما سطحي از صوفيه وجود دارد كه عام‌تر است و با توجه به رگه‌هايي از عرفان و تصوف در آن مي‌توان آن را در فتوت‌نامه‌ها و آيين‌هاي سخنوري جستجو كرد.

معاون پژوهشي فرهنگي خانه كتاب در ادامه افزود: يكي از مهمترين آيين‌هايي كه در عاشورا و تاسوعا مورد توجه قرار مي‌گيرد آيين سخنوري است البته اين آيين بعد از دوره قاجار در سطح دراويش عامه بيشتر مطرح است پس بر همين مبنا اين فرضيه كتاب كه نقش صوفيه تا اين حد در آيين‌هاي عزاداري پررنگ است زير سوال مي‌رود.

اين انسان شناس با بيان اينكه كتاب مباحث جدي را دنبال مي‌كند اما زماني كه به دوره قاجار مي‌رسد به راحتي از آن عبور مي‌كند، توضيح داد: ما در دوره‌هاي افشاريه، زنديه و قاجاريه انواع صوفي‌گري مانند درويشي را مي‌بينبم و استان‌هايي مانند كرمان، اصفهان، شيراز و ... به خانقاه اصلي دراويش تبديل مي‌شود. اين گروه از دراويش با عموم مردم سر و كار دارند. از طرفي ديگر بايد توجه داشت كه عقبه فرهنگي اين دراويش هم غير ايراني است و برخي از بزرگان متصوفه مانند خاكسار در هند پرورش يافته‌اند. اما اين كتاب از تمامي اين مسايل به سرعت عبور مي‌كند.

پژوهش9370**9131