حاكمیتِ جو ناامیدی و ترس از آیندهای نامعلوم، این روزها جامعه ایرانی را بهشدت با چالش مواجهه كرده است. بدون شك جامعه با یأس و ترس قدرت تصمیمگیری درست نخواهد داشت و این مسیر، حركت در توسعه و عبور از بحرانها را با چالشهای دشواری روبهرو میكند. اما سؤال اینجاست كه چگونه این فضای ناامیدی بهوجود آمده و در میان مردم رخنه كرده است و دیگر اینكه، راه عبور از این وضعیت بحرانی از كدام مسیر میگذرد؟ این محور گفتوگوی ایرناپلاس با عباس كاظمی، جامعهشناس و پژوهشگر مطالعات فرهنگی است.
** اصلاح اجتماعی از اصلاح سیاسی ضرورتیتر است
ایرناپلاس: اگر ما میگوییم جامعه باید خودش فكری به حال خودش كند، یعنی باید از دولت، جریانات سیاسی و روشنفكران كاملاً ناامید بود؟ آیا این ویژگی خاص جامعه كنونی ماست یا در سایر نقاط دنیا هم جامعه خودش، خود را اصلاح میكند؟
كاظمی: البته كه دولت و گروههای سیاسی میتوانند امیدواری را برای مردم ایجاد كنند. اما اینكه میتوانند، با اینكه شما به آنها امید داشته باشید، با هم متفاوت است. مردم در بلندمدت به سطحی از ناامیدی رسیدهاند كه به دولت و گروههای سیاسی، دیگر امیدی نداشته باشند. این هم مثبت است و هم منفی. مثبت از این نظر كه برای تولید امید و ساختن جامعه به خود برگردند و منفی از این نظر كه كلاً جامعه را رها كنند (آن چیزی كه در حال حاضر در حال اتفاق افتادن است)، به فكر نجات خود باشند، از كشور فرار كنند، سرمایههای خود را نیز با خود ببرند و یا در انزوایی فرو بروند كه منجر به تخریب بیشازپیش جامعه شود و یا منتظر یك منجی باشند كه جامعه را نجات دهد كه این خیلی خطرناك است.
وظیفه روشنفكران و رسانهها و جامعه مدنی این است كه سناریوی اول را تشریح كنند، یعنی به بهبود جامعه كمك كنند و در درون خود با گروهبندیهای كوچك، سمنها، گروهها، سازمانها و رسانه وارد جامعه شوند، نه اینكه سمت دولت و حاكمیت بایستند.
باید امیدشان به سمت گروه ها و احزاب سیاسی باشد. باید اصلاح از درون جامعه شكل بگیرد. ما بیش از اصلاح سیاسی به اصلاح اجتماعی نیاز داریم. اصلاح اجتماعی ضروریتر است، چون اگر اصلاحات اجتماعی صورت نگیرد، اگر حتی ساختارهای سیاسی هم ترمیم شود، باز جامعه اصلاح نمیشود.
** روشنفكران و سلبریتیها میتوانند امیدساز باشند
ایرناپلاس: اصلاح اجتماعی را چه كسی باید انجام دهد؟ همانگونه كه گفتید، روشنفكران در حال حاضر ناامیدتر از مردم هستند. اگر روشنفكر و جامعه مرجع ما این كار را انجام ندهد پس امید مردم باید به چه كسی باشد؟
كاظمی: خوشبختانه جامعه روشنفكران از این قابلیت برخوردارند كه خود انتقادی بیشتری نسبت به احزاب و گروههای سیاسی داشته باشند. این امكان و پتانسیل وجود دارد. همچنین ما غیر از روشنفكران سیاسی، سلبریتیها را هم داریم كه كمتر جدی گرفته میشوند. در حالی كه میتوانند نقش امیدساز را در جامعه ایفا كنند. سلبریتیها میتوانند مداخلات سالمی را در جامعه انجام دهند. اگر در جامعه بحرانی رخ دهد، میتوانند با سرمایه اجتماعی و معنوی كه دارند به كمك جامعه بشتابند. این اتفاق در خیلی از جوامع رخ میدهد، اما در جوامع ایرانی چندان جدی گرفته نمیشود.
وقتی میگوییم جامعه باید خودش خودش را نجات دهد، منظور این است كه روشنفكران، سلبریتیها، خانوادهها، دانشگاهها و سایر گروهبندیهای اجتماعی را مدنظر قرار دهیم.
**رسانه نیازمند گفتمانسازی برای ترسیم معقول فضاست
ایرناپلاس: آیا نیازمند ارائه یك چارچوب خاص برای رسانهها هستیم تا آنها را مكلف كنیم در انعكاس اخبار، موظف به رعایت آن باشند و نقش مخربی در چارچوب انعكاس اخبار ایفا نكنند؟
كاظمی: من با مداخلات قدرت یا دولت در كار رسانهها مخالفم. اگر این پیشنهاد به سمتی برود كه دستوری و از بالا كنترل شود، كاملاً اشتباه است، اما اگر به معنای گفتمانسازی و ایجاد فضایی متفاوت باشد كه رسانهها درواقع معقولتر فضا را ترسیم كنند، این كار پسندیدهتر است.
** به قصهسرایی بهتری در جامعه نیاز داریم
ایرنا پلاس: چه كسی باید متولی تشكیل این گفتمان باشد؟
كاظمی: این یك فرایند جمعی و گفتوگویی است. روشنفكران، رسانهها و حتی دولت میتوانند در آن مشاركت كنند. به این نكته توجه كنید كه گفتوگو با قانون و مقررات متفاوت است.
لارنس گروسبرگ یكی از متفكران معاصر ما در حوزه مطالعات فرهنگی وقتی به ترامپ نقد میكند و از ناامیدی و بد شدن جامعه آمریكا سخن میگوید، معتقد است «ما به داستانهای بهتری نیاز داریم. ما به قصهسرایی بهتری در جامعه نیاز داریم، برای اینكه داستانهای بد سیاستهای بد را رقم میزنند.»
رسانهها درواقع داستانسرایی میكنند و تصویری از جامعه ارائه میدهند كه نهایتاً به سیاستگذاری منجر میشود و تغییراتی را در ساختار دولتی بهدنبال دارد. برای مثال، یك قشر از جامعهشناسان مدام میگویند سرمایههای اجتماعی ریزش پیدا كرده است یا میگویند جامعه ناامید است و ما به یكدیگر بیاعتمادیم، این داستان به داخل ساختار سیاسی دولت نفوذ میكند و درنتیجه، درون مردم نهادینه میشود و جامعه باور میكند كه ناامید است، هیچ امكانی برای رهایی وجود ندارد و میپذیرند از خود ارادهای ندارند. مردم باور كردهاند كه اراده و عاملیتی ندارند.
برای تغییر بحث ناامیدی در جامعه، ابتدا باید فضای مساعد در رسانه و جامعه روشنفكری شكل گرفته و به آن دامن زده شود. وقتی میگوییم فضای امیدوارانه باید تزریق شود، منظور امیدهای واهی نیست كه گروهی سرمایهدارتر شوند و گروهی بیدلیل برای آینده غیرممكن امیدوار بمانند.
**آینده و امید جامعه مورد تهاجم قرار گرفته است
ایرناپلاس: رابطه امید با نشاط اجتماعی چیست؟ بسیاری این دو مقوله را یكسان میدانند.
عباس كاظمی: در برخی ایدهها، امید میتواند یكی از فاكتورهای نشاط اجتماعی باشد. اما میتوان اینگونه گفت كه برای نشاط اجتماعی دو مؤلفه نیاز است: یكی خاطره و دیگری امید. وقتی مردم به خاطراتشان در گذشته نگاه میكنند، باید مواردی امیدبخش و لذتبخش را در خاطرات ببینند، اگر میبینند پس امیدوار و خوشحالاند. مؤلفه دوم امید است. مردم وقتی به آینده نگاه میكنند، باید كورسویی از امید و بهبود اوضاع را ببیند. آینده، امید، گذشته و خاطره، مجموعه اینها نشاط اجتماعی را میسازند. در حال حاضر هر دو مؤلفه مورد تهاجم واقع شده است. وقتی مردم نه گذشته چندان درخشانی داشتهاند و نه امیدی به آینده نزدیك دارند، خبری از نشاط اجتماعی نیست. برای بازسازی جامعه باید هم تاریخ و گذشته را بازسازی كرد و هم آیندههای پر امید ساخت.
** در افق بلندمدت جامعه خود را ترمیم و بازسازی میكند
ایرناپلاس: بهعنوان یك جامعهشناس، چشمانداز آینده و امید اجتماعی ایران را چگونه میبینید؟
عباس كاظمی: اگر در كوتاهمدت نگاه كنیم، امید اجتماعی وجود ندارد. یعنی امیدی به ترسیم یك آینده روشن و وقوع یك رخداد امیدواركننده در كوتاهمدت نیست. اما در افق بلندمدت اعتقاد دارم جامعه خود را ترمیم و بازسازی میكند. چرا میگویم امیدواریم؟ چون میزان ناامیدی كه تصور میكنیم، واقعیت ندارد. این حجم عظیم از ناامیدی كه بر دوش ما سنگینی میكند به كمك اخبار بیبیسی، من و تو، صداوسیما و شبكههای اجتماعی، خبرگزاریها و روزنامهها، همه تصویری ترسآلود از فضا را نمایش میدهند و یك حس ناامیدی را به جامعه تزریق میكنند. رسانهها فضای جامعه را بیش از حد سیاسی كردهاند و كمتر مردم را متوجه مسائل زندگی و اجتماعی خود كردهاند.
كمتر به مردم آموزش دادهاند چگونه زندگی خود را بسازید و امیدوار باشید. چگونه به همنوعتان كمك كنید. چگونه پشت یكدیگر در مسائل بایستید. میخواهیم پشت چیزهای خاصی بایستیم كه موهوم است. ما هنوز بعد از 40 سال شعارهای ایدئولوژیك میدهیم و سراغ شعارهای واقعی كه مردم را در واقعیت بسیج كند نمیرویم. پشت شعارهای ایدئولوژیكی سنگر گرفتهایم كه مردم ایمانشان را به آن شعارها از دست دادهاند و شعارها آزمونشان را برای مردم پس دادهاند. جامعه به شعارهای واقعگرایانهتری نیاز دارد. شعارهایی كه بتوانند پشت آن تكیه و اثرات آن را در زندگی مشاهده كنند.
بنابراین تحولی كه میگوییم باید در جامعه صورت بگیرد، نهایتاً به عرصه سیاست كشیده میشود؛ یعنی ساختار سیاسی نیازمند تغییر است، البته نه قبل از تغییر در ساختار اجتماعی.
گفتوگو از حسین جمشیدیان
اداره كل اخبار چندرسانهای *ایرناپلاس*
بخش دوم/ یك جامعهشناس در گفتوگو با ایرناپلاس:
عامل این حجم عظیم ناامیدی اجتماعی، رسانه ها هستند
۴ مهر ۱۳۹۷، ۱۹:۱۰
کد خبر:
83045551
تهران- ایرناپلاس- یك پژوهشگر مطالعات فرهنگی معتقد است حجم عظیمی از فضای یأسآلودی كه این روزهای جامعه را تحت تأثیر قرار داده، غیرواقعی و محصول نگاه سیاستزده رسانهها و روشنفكران است.