روزنامه ايران در يادداشتي، آورده است: با اطمينان ميتوان گفت كه هدف مرحلهاي و كنوني چند كشور مخالف و دشمن ايران، فشار بر مردم از طريق ايجاد اختلال در وضعيت اقتصادي كشور است. بايد پذيرفت كه مشكلات اقتصادي ريشه سياسي هم دارد، هرچند اين بدان معنا نيست كه براي حل مسائل سياسي بايد ابتدا اقتصاد را رها كرد. خير. چنين نتيجهاي درست نيست، بلكه برعكس بايد هر دو را دوشادوش هم بهبود بخشيد. بنابراين دولت و جناب آقاي رئيس جمهوري ميتوانند و ميبايد ستاد اقتصادي خود را بازسازي كرده و تحت مديريت و سياست واحدي ساماندهي نمايند.
سخنراني آقاي روحاني در سازمان ملل متحد نشان داد كه اگر از منطق قابل قبول هر حوزهاي استفاده كنيم، در آن حوزه حرفهايي براي گفتن و جلب نظر مخاطب داريم و اثرات مثبت آن نيز آشكار خواهد شد. اكنون نوبت بازسازي تيم و ستاد اقتصادي است. وزارت اقتصاد و دارايي، بانك مركزي، سازمان برنامه و بودجه و وزارت صمت چهار رأس اين مربع اقتصادي هستند كه بايد بهصورت يك هرم درآيند و رأس پنجم آن، قله هرم باشد، يا آنكه يكي از اين چهار رأس، ارتفاع گرفته و نقش هدايتگر را ايفا نمايد. شايد ايفاي اين نقش از سوي شخص آقاي رئيس جمهوري مشكل باشد چرا كه كشور بجز مسأله اقتصادي با مشكل سياست داخلي و سياست خارجي نيز مواجه است كه در اين دو زمينه نيز بايد مديريت متمركزي تعريف شده و خط مشي روشني تهيه و اجرا شود و اضافه بر همه اينها، تحرك بخشيدن به دولت و نظام اداري كشور، به نحوي كه در برابر هر اقدام و اتفاقي واكنشي سريع و منطقي نشان دهد نيز ضرورت دارد.
در هر حال مردم را بايد نسبت به آينده اميدوار كرد. ميان اقتصاددانان اتفاق نظر است كه وضعيت امروز نرخ ارز مطلقاً اقتصادي نيست، هرچند بخشي از افزايش آن ناشي از عوامل و متغيرهاي اقتصادي بوده است، ولي بخش مهمتر آن ريشه در مسائل رواني و نيز كيفيت اميد مردم به آينده دارد. نمونه روشنتر در تأييد اين ادعا، شتاب غيرقابل قبول مردم در خريد برخي كالاها است. اين وضعيت بايد تغيير كند. دو اتفاق مرتبط با هم بايد رخ دهد تا اين شرايط بهبود يابد؛ اول از همه انجام اقداماتي است كه مردم را نسبت به آينده اميدوار كند و دوم انجام كارهايي است كه اعتماد مردم را جلب كند. هرچند اميد و اعتماد به هم وابسته هستند، ولي در هر حال براي تحقق اين دو هدف نميتوان گفتاردرماني كرد. مردم بايد در عمل ببينند كه نيروهاي جديد كه بري از هرگونه شائبهاي هستند، در مصادر امور قرار ميگيرند. با اين كار هم اميد و هم اعتماد جلب خواهد شد. همچنين بايد برخي تصميمات اقتصادي روشن و بدون تغييرات روزانه و هفتگي را اتخاذ كنند.
در خبرها آمده است كه سازمان برنامه و بودجه در حال نهايي كردن بستههاي حمايتي است تا آنها را به اجرا بگذارد. اين اقدام لازمي است، ولي هرگونه برنامه حمايتي بايد در ذيل يك چارچوب سياستي كلانتر اجرا شود و در غياب وزارت اقتصاد و نيز چالش موجود ميان دولت با مجلس كه شايسته شرايط كنوني كشور نيست، معلوم نيست كه چنين بستههايي تا چه حد با استقبال نخبگان اقتصادي و حتي مردم مواجه شود. امروز حتي اگر سياست درستي اتخاذ شود، كافي نيست، بلكه بايد اين سياست درست را در ميان جامعه و مردم جا انداخت و مردم را نسبت به آينده و اثربخشي آن اميدوار كرد.
نكته مهمتر ديگر كه به طور طبيعي از هيچ كسي جز شخص رئيس جمهوري برنميآيد، هماهنگي ميان قوا است. خوشبختانه با اختياراتي كه رهبر معظم انقلاب دادهاند، دست رؤساي محترم سه قوه براي اتخاذ تصميمات سازنده و با قدرت اجرايي باز است. اين نيز دريچه اميد ديگري است كه روي مردم بايد گشوده شود. اگر مردم ببينند كه قواي كشور متحد و يكپارچه و حامي سياستهاي اعلام شده هستند، نسبت به آينده اميدوارتر خواهند شد. در مقابل اگر ببينند كه هر روز يك وزير در صف و نوبت استيضاح است يا حتي ميان مجريان و قواي گوناگون اختلاف نظرات جدي وجود دارد، محصول چنين وضعي زايل شدن اميد است و هم نابود شدن اعتماد.بنابراين اگر به طور خلاصه بگوييم، امروز و اين روزها، زمان اتخاذ تصميمات مهم و لازم است. تصميماتي كه در گذشته نيز بايد گرفته ميشد، ولي اكنون و در شرايط تحريم، اتخاذ آنها را ضروريتر نموده است.
سياستها و تصميماتي كه بتواند اميد و اعتماد را در دل جامعه زنده كند، شكل دادن ستادهايي همفكر در حوزههاي گوناگون بويژه اقتصادي از طريق به كارگيري نيروهايي جديد و پرتوان كه منشأ اميد و اعتماد مردم باشند. ايجاد هماهنگي حداكثري ميان مديران دولتي در قوه مجريه و جلوگيري از ناهماهنگيها و تنشهاي موجود و حل آنها پيش از رسيدن به عرصه عمومي و بالاخره ايجاد هماهنگي ميان قواي حكومتي از طريق اختياراتي كه داده شده است. پس از سخنراني اخير رئيس جمهوري در سازمان ملل، جوانههايي از رويش مجدد اميد و اعتماد نزد مردم ديده ميشود، بايد آن را با اقدامات فوري در روزهاي آينده تقويت كرد و اين جوانه را به شاخههاي اميد و اعتماد تبديل نمود.
*منبع: روزنامه ايران،1397،7،7
**گروه اطلاع رساني**1893**9131
تهران- ايرنا- سخنراني آقاي روحاني در سازمان ملل متحد نشان داد كه اگر از منطق قابل قبول هر حوزهاي استفاده كنيم، در آن حوزه حرفهايي براي گفتن و جلب نظر مخاطب داريم و اثرات مثبت آن نيز آشكار خواهد شد. اكنون نوبت بازسازي تيم و ستاد اقتصادي است.