۲۱ مهر ۱۳۹۷، ۱۴:۱۳
کد خبر: 83064169
T T
۰ نفر

سهم عوامل داخلی در تلاطم بازار ارز و سكه چیست؟

۲۱ مهر ۱۳۹۷، ۱۴:۱۳
کد خبر: 83064169
سهم عوامل داخلی در تلاطم بازار ارز و سكه چیست؟

تهران_ایرناپلاس-بازار ارز در ایران چندین دهه است كه با شوك‌ها و فشار تحریم‌های مختلف مواجه است و درنتیجه‌ی این شوك‌ها نرخ ارز نیز نوسان می‌كند و دولت های مختلف هم هر كدام به روش خودشان به دنبال كنترل آن بوده اند.

اما سؤالی كه همیشه وجود داشته و دارد این است كه سهم عوامل مختلف به‌ویژه فشار تقاضای داخلی در تلاطم بازار ارز در ایران چقدر است؟

**وقتی افراد به آینده خوش‌بین نیستند و ارزش دارایی‌ها در حال كاهش است
در شرایط فعلی كشور و در دوران عمیق‌تر شدن ركود و تورم ارزیابی و احساس فعالان بازار و مردم عادی از آینده ارزیابی مثبتی نیست و پیش‌بینی افراد عمدتاً این است كه احتمالاً اوضاع آینده وخیم خواهد شد و عملاً انگیزه‌ای برای فعالیت‌های مولد همچون سرمایه‌گذاری در بورس و بخش‌ها و صنایع مولد برای تولید كاهش می‌یابد و افراد به دنبال سفته‌بازی و بازده كوتاه‌مدت دربازارهای مختلف دارایی مثل دلار، طلا و سكه می‌روند. چراكه ارزش دارایی‌های مختلف در حال كاهش است و افراد برای پیشگیری از این كاهش ارزش اقدام به خرید ارز و سكه‌ی طلا می‌كنند. این امر شاید از منظر فردی در كوتاه‌مدت به سود منجر شود اما با گسترش و افزایش عمق این‌گونه فعالیت‌ها و برتری یافتن آن بر فعالیت‌های مؤثر، تمام اقتصاد كشور را متضرر می‌كند.

**موانع تولید سرمایه‌ها را به سمت فعالیت‌های غیر مولد هدایت می‌كند
بخشی از پاسخ به این سؤال كه چرا دلار و سكه می‌خریم، به موانع فراوان تولید قوانین و مقررات و بروكراسی پیچیده برمی‌گردد. وقتی طراحی ما از بازار به‌قدری ضعیف است كه با قوانین و مقررات مختلف از مالیات غیر بهینه گرفته تا قوانین كار دست و پای تولیدكننده را می‌بندیم و یا با توزیع رانت، ارز ارزان و قوانین سهل برای واردات تبعیض قائل می‌شویم و یا با قاچاق به‌صورت جدی مبارزه نمی‌كنیم، بدون شك هزینه‌ی فعالیت و تولید را برای كارآفرین ایرانی بالا می‌بریم و زمانی كه هزینه‌ی تولید بالا رفت و به حدی رسید كه تولید متوقف شد، چرخه‌ی اقتصاد به‌اصطلاح از حركت می‌ایستد و بخش حقیقی دیگر جذابیتی نخواهد داشت؛ حتی در صورت عدم تعطیلی بنگاه نیز با بالاتر رفتن هزینه فرصت تولید، سرمایه‌گذار در یك اقدام منطقی و اقتصادی دیگر میلی به تولید ندارد و عطای سود تولید را به لقای دردسرش می‌بخشد و وارد بخش غیرحقیقی اقتصاد می‌شود و بدون دردسر به دنبال سود خود در بازه‌های كوتاه‌مدت می‌رود.

اشتباه نكنیم؛ ایراد از كارآفرین و منفعت‌طلبی او یا هر فعال اقتصادی دیگری در بازار نیست این وظیفه و هنر قانون‌گذار و مسئول اجرائی است كه بتواند سود و منفعت‌طلبی افراد را در مسیری هدایت كند كه به نفع جمعی منجر شود، در غیر این صورت نباید از رفتار افراد و كنشگران اقتصادی در بازار متعجب بود و انتظار داشت كه واحدهای تولیدی بسته نشوند. این قانون‌گذار است كه با طراحی خود به‌صورت غیرمستقیم باعث پاداش گرفتن و سودآوری فعالیت غیر مولد و مخرب افراد در اقتصاد می‌شود.

**شكست هماهنگی بین افراد جامعه
زمانی كه سخن از یك كشور است و در شرایطی كه تعداد فعالان بازار به‌قدری زیاد است كه امكان هماهنگ كردن تصمیم‌ها بین افراد وجود ندارد و نمی‌توان در رفتار تمامی این افراد تغییر ایجاد كرد، حتی باوجود آگاهی بخشیدن در این شرایط هر كس منتظر شروع فرد دیگر خواهد بود و اغلب با این توجیه مواجه هستیم كه چون افراد دیگر دلار می‌خرند پس ماهم می‌خریم. درعین‌حال تمامی این افراد بیان می‌كنند كه در صورت توقف این فرآیند آن‌ها هم دلار نمی‌خرند و این چرخه هیچ‌گاه اصلاح و متوقف نخواهد شد و ما نمی‌توانیم باعث همكاری و تبانی مثبت بین افراد جامعه بشویم.

**اهمیت اعتماد به برنامه‌های دولت و بانك‌ها
یكی از مهم‌ترین دلایل این شكست هماهنگی و تلاطم در بازار ارز كاهش اعتماد به برنامه‌های دولت و دستگاه‌های اجرایی است. گاهی تایید و تكذیب‌های پشت سر هم باعث سردرگمی مردم می‌شود. اعتماد به‌سختی به دست می‌آید و به‌راحتی از دست می‌رود به این موضوع توجه كنید كه چرا امروز برخی حاضر نیستند ارز خود را به سپرده‌ی ارزی نزد بانك‌ها تبدیل كنند و هم چنان به نگه‌داری نقدی آن نزد خود و پذیرش ریسك‌های مختلف نظیر سرقت این وجه نقد ادامه می‌دهند. در صورت كاهش اعتماد، سال‌ها طول می‌كشد تا افراد به سیستم بانكی كشور اعتماد كنند.

**كمبود نظارت و عزم جدی برای كنترل بازار
پیش از اجرای بسته‌ی اخیر و اعلام خبر دخالت در بازار ارز توسط بانك مركزی شاهد این بودیم كه در عرضه‌ی ارز توسط این بانك به تقاضا و دلایل آن توجه چندانی نمی‌شد و به‌اصطلاح بانك مركزی در بازار دخالت نمی‌كرد و افراد باانگیزه‌ی سفته‌بازی و نه برای واردات به تقاضای ارز می‌پرداختند و شرایط تا جایی ادامه پیدا كرد كه بانك مركزی در برهه‌ای از زمان، این معاملات ارز را غیرقانونی و قاچاق خواند و یا درگذشته برای واردات كالاهای لوكس و غیرضروری هم‌ارز تخصیص داده می‌شد. از سوی دیگر و از منظر عرضه هنوز هم در اخبار و مصاحبه‌های مختلف از مسئولین كشور شنیده می‌شود كه برای مثال پتروشیمی‌ها تمامی ارز صادراتی را به درون سامانه نیما وارد نمی‌كنند و یا تأخیر دارند؛ این خود یكی از دلایل تلاطم در بازار به دلیل كاهش عرضه ارز بود و از طرفی باعث ایجاد فضای عدم اطمینان و سلب آرامش از بازار می‌شد.

به هر تقدیر راه حل اصولی سامان دادن به تلاطم‌های این بازار، شناخت همه عوامل موثر و نقش آنها و در نظر گرفتن راهكار متناسب با هر كدام است.

گزارش از امیرحسین گنجی مراد

**اداره كل اخبار چندرسانه‌ای**ایرناپلاس**
۰ نفر