روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله اي، آورده است: بيانيه سعودي‌ها مي‌گويد قاشقچي در كنسولگري درگير و كشته شده است. به عبارت روشن‌تر عربستان مي خواهد قتل قاشقچي را به دفاع مامورين سلاخي وي از جان خودشان مرتبط كند! بيانيه خبر از بركناري چند مقام ارشد نظامي و امنيتي داده و در واقع آنها را قرباني كرده تا بلكه از فشارها بر دربار سعودي بكاهد. اگرچه آنها نيز مسئولند ولي مامور اجراي دستوراتي بوده‌اند كه به طور كامل آنرا اجرا كرده‌اند و سوال اين است كه چرا نه تنها از آمر يا آمرين اين پرونده جنائي خبري نيست، بلكه مسئوليت متحول ساختن ساختار تشكيلات امنيتي عربستان به بن سلمان يعني «متهم رديف اول» اين جنايت سازمان يافته و دستوري سپرده شده يعني مسئوليت رسيدگي به جنايت، به شخص جنايتكار محول گرديده است!
موضوع مهم‌تر به اظهارات، واكنش‌ها و رفتارهاي آمريكاي ترامپ در قبال اين جنايت هولناك بر مي‌گردد كه البته غيرمنتظره نيست، زيرا اين از معجزات دلارهاي نفتي بادآورده است كه ترامپ رئيس‌جمهور آمريكا را به جاي يك معترض و منتقد، به «وكيل مدافع سعودي ها» تبديل مي‌كند. انصافاً دلسوزي‌ها و اصرار غيرمعمول ترامپ براي تبرئه سلمان و فرزندش در اين روزها تاثيرات دلارهاي نفتي در كاخ سفيد و دستگاه ديپلماسي رسواي آمريكا را يكبار ديگر به تصوير مي‌كشد و نشان مي‌دهد كه آمريكا براي هميشه و به خصوص در دوره ترامپ تا چه اندازه خود را اسير ثروت رژيم‌هاي فاسد عربي و غيرعربي كرده است.
اگرچه بيانيه پرتناقض سعودي‌ها سوالهاي مهمي ايجاد مي كند از جمله اينكه چرا پس از 20 روز بعد از قتل فوري قاشقچي كه فقط 7 دقيقه پس از ورودش به كنسولگري عربستان در اسلامبول صورت گرفته و چرا قبل از هرگونه واكنش سعودي‌ها، ترامپ به دفاع و توجيه عملكرد سعودي‌ها پرداخت؟ چرا از جسد قاشقچي خبري نيست؟ چرا از نقش محرز بن سلمان خبري نيست؟ اگر واقعاً بن سلمان در اين جنايت مطابق ادعاي ترامپ كمترين نقشي نداشته، چرا ملك سلمان در يك اقدام تنبيهي، دامنه اختيارات بن سلمان را محدود كرده؟ و اگر نقش داشته، چرا تجديد ساختار تشكيلات امنيتي را به وي واگذار كرده است؟
اينكه ترامپ تا اين اندازه دلواپس و به وكيل مدافع سعودي‌ها تبديل شده است كه مبادا بزرگترين شانس انتخاباتي جمهوريخواهان در آستانه انتخابات كنگره را بيهوده از دست بدهد، به دليل نگراني از لغو قراردادهاي تسليحاتي با آل سعود است. او مي‌خواهد بن سلمان حفظ شود تا به كمك او بتواند آل سعود را بيشتر بدوشد و از اين امتياز براي انتخابات قريب الوقوع كنگره به نفع حزب جمهوريخواه استفاده كند.
بعلاوه پرونده مداخلات سايبري روسيه در انتخابات آمريكا، ابزار كارآمد ديگري است كه رقباي دمكرات در اختيار دارند و معلوم نيست چه موقع براي بازي با اين برگ برنده وارد عمل شوند؟
تا همين جاي قضيه، اجلاس بين‌المللي اقتصادي موسوم به «داووس صحرا» به نظر مي‌رسد با كنار كشيدن چهره‌هاي شاخص دعوت شده به اجلاس، هر لحظه در شرف لغو يا تعليق است. تاكنون دهها مقام ارشد سياسي – اقتصادي از بسياري از كشورها مراتب انصراف از حضور در رياض را اعلام كرده‌اند و برخي كشورها تمامي سفرهاي سياسي – اقتصادي فيمابين با عربستان را تا زماني نامعين به حال تعليق در آورده‌اند.
اين يك زلزله سياسي - تبليغاتي بود كه حاصل تلاش تمامي نقش آفرينان در حكومت فاسد و پوشالي عربستان را يكباره تحت تاثير و اوضاع را در مسيري برگشت ناپذير قرار داد. شايد كساني تصور كنند كه اين حاصل مظلوميت جمال قاشقچي بود ولي واقعيت امر اين است كه شرايط كنوني حاصل مظلوميت مردم مقاوم يمن بود كه اوضاع را به زيان سعودي‌ها و حاميان آنها تغيير داد. كسي امروزه نبايد بپرسد كه چرا چنين شد بلكه سوال جدي اين است كه چرا سالها پيش كه آل سعود با دستان به خون آغشته خود جنايت مي‌كردند، دنيا ساكت بود و به سكوت مرگبار خود ادامه داد؟ فجايع خونبار جنگ احمقانه ائتلاف طوفان قاطعيت!
در يمن، مشاركت جدي و ريشه‌اي در سرمايه‌گذاري بدفرجام در تشكيل، تجهيز، حمايت و سازماندهي دهها گروه تروريستي در سوريه، ليبي، عراق، لبنان، افغانستان و يمن براي انجام جنگ‌هاي نيابتي عليه كساني كه حاضر نيستند مطيع خاندان فاسد آل سعود شوند، همه و همه در فهرست جنايات مستمر اين شجره خبيثه قرار دارد ولي جاي مدعيان دروغين حقوق بشر در صدر فهرست حاميان آل سعود در همين فقره از جنايات است كه در ميان آنها آمريكا، انگليس و فرانسه حتي در اتاق جنگ يمن با حضور مستشاران نظامي پرتعداد خود، نقش اصلي را در جنگ تقريباً 4 ساله يمن و به ويژه حملات وحشيانه از زمين و دريا و هوا براي اشغال بندر و فرودگاه الحديده داشتند كه آنجا را مدافعين جان بركف و نيروهاي مقاومت يمن به «گورستان متجاوزين» تبديل كردند.
اگر عدالت و صداقتي در كار بود، بسيار پيش از قتل فجيع و سلاخي كردن جمال قاشقچي مي‌بايست سعودي‌ها و ساير متحدين شرور آنها در ائتلاف طوفان قاطعيت در دادگاه‌هاي بين‌المللي رسيدگي به جنايات جنگي محاكمه و مجازات مي‌شدند و فرصت شرارت بيشتري پيدا نمي‌كردند تا قاشقچي در فهرست قربانيان جنايات آل سعود قرار نگيرد. اين پديده فقط بيانگر نقش و جايگاه قاشقچي نيست بلكه پديده امروز نشانگر آن است كه در محاكمه و مجازات سعودي‌ها تاخير فراواني شده بود ولي قتل قاشقچي به چنين تاخيري پايان داد.
*منبع: روزنامه جمهوري اسلامي،1397،7،29
**گروه اطلاع رساني**1893**9131
تهران- ايرنا- بيانيه رسمي ديرهنگام رژيم آل سعود پيرامون سرنوشت جمال قاشقچي اگرچه تلويحاً به نقش مامورين سعودي در مرگ قاشقچي اشاره دارد ولي از بابت اقدام براي سرپوش گذاشتن بر اصل ماجرا، به منزله «عذر برتر از گناه» است و چيزي از عطش جامعه بين‌المللي نسبت به بررسي دقيق اين موضوع را نكاسته است.
