به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا نشست علمی با عنوان «چیستی، ضرورت و مراتب گذار خاطره به داستان» روز دوشنبه در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با حضور نویسندگان و پژوهشگران ادبی برگزار شد.
محمدرضا سنگری در این نشست گفت: خاطره عناصر مشتركی با داستان دارد، به نظر می رسد این كه در حوزه ادبیات دفاع مقدس پیوند بین خاطره و داستان مطرح می شود دلایل چندگانه ای دارد.
وی افزود: هم خاطره و هم داستان هر دو روایی اند و دارای حادثه، شخصیت و زاویه دید بوده و تعامل و داد وستد بین این دو گونه اتفاق می افتد، نكته دیگر حضور داستان نویسان و خاطره نویسان در جنگ بوده كه از احساس خود در نگارش خاطره برای تشرف به فضای داستان بهره گرفتند.
این نویسنده معاصر گفت: حضور داستان نویسان در جنگ پیوندگاه آنها و خاطره نویسان و بهره گیری از ظرفیت داستانی بوده و آنچه در داستان های اولیه جنگ پررنگ است خاطره است چون بسیاری از شخصیت های آنها مانند شخصیت های 'نخل های بی سر' هنوز حضور دارند.
سنگری گفت: عنصر دیگری كه بین خاطره و داستان پیوند ایجاد می كند، این است كه داستان می تواند به خاطره ژرفا، مانایی و كشش بیشتری دهد و در عبور از داستان می توان گفت داستان عصای دست خاطره شد.
وی افزود: نكته دیگر این است كه خاطره با ذهن و قلب گره خورده است به همین سبب به تخیل دامن میزند و تخیلات را به سمت داستان می كشاند.
سنگری ادامه داد: درست است كه در آغاز، داستان ها خاطره محور بود و تنها ظرفیت داستانی در خدمت خاطره قرار گرفت اما سپس داستان بر خاطره غلبه پیدا كرد و این نشان می دهد اینها هر كدام به دیگری مجال داده است، مجال ولادت خاطره، داستان و مجال ولادت داستان، خاطره است.
** ملتی كه خاطرات خود را می گوید زنده است
وی گفت: داستان پرورده دامان خاطره و هركدام پرورنده دیگری است تردیدی نیست ملتی كه خاطرات خویش را می گوید زنده است و ملتی كه احساس شكست دارد تمایلی به خاطره گویی ندارد.
سنگری گفت: اما یكی از مشكلات موجود این است كه در بسیاری از آثار شاخص خاطره، به نوعی سرگردانی در نام گذاری مواجه می شویم، اینكه مطلب خاطره، قصه، داستان یا رمان است ما را بسیاری اوقات دچار سردرگمی می كند.
**باقی ماندن خاطره نیاز به پر و بال هنری همچون قالب داستان و فیلم دارد
محسن پرویز دیگر نویسنده كشور نیز در این نشست گفت: واقعه نگاری در داستان و خاطره متفاوت است اما گاهی قالبی استفاده می شود كه فضای داستان را واقع نمایانه می كند.
وی ادامه داد: بسیاری وقت ها خاطراتی كه می خوانیم از عناصر داستانی به طور كامل برخوردارند بنابراین باید دید مرز حقیقی بین این دو كجاست.
وی افزود: در اینجا به یك نكته می رسیم و آن هم واقع گرایی است و سایر عناصر داستانی از جمله پرداخت، شخصیت پردازی، طرح اولیه و فراز و فرودی كه باید در داستان باشد و كشش داستان كه اینها در خاطره هم باید وجود داشته باشد.
پرویز گفت: اما از نظر مستند یا مستند نبودن، قضیه متفاوت است، كاركرد خاطره و داستان متفاوت است، خاطره و خاطره گویی و ثبت خاطرات در خدمت تاریخ است و نوعی مستند نگاری است، چون خاطره باقی می ماند تا بعدا به عنوان سند استفاده شود.
این پزشك داستان نویس افزود: اما مخاطب عام شاید دنبال مستندنگاری نباشد، تاریخ و محل رخداد و غیره گاهی در داستان ملال آور می شود در حالی كه زمان و مكان و موقعیت افراد در خاطره عناصر اصلی قابل توجه اند.
پرویز گفت: گاهی داستان می تواند خاطره تلقی شود با وجودی كه داستان است و خاطره نیست و این با وجود بهره مندی درست از عناصر اصلی در سند است، نكته ای كه در خاطره نویسی جلب توجه می كند این است كه خیلی از خاطره نویس ها توانایی كافی برای ثبت جذاب خاطرات خود را ندارند كه در اینگونه مواقع می باید خاطره تبدیل به داستان شود.
وی افزود: یك كار بینابینی در جمهوری اسلامی اتفاق افتاده كه گونه جدید ادبی ایجاد كرده ایم كه اینگونه خاطرات بازپرورده شده است، در كشورهای خارجی در اینگونه موارد یك خاطره گو خاطرات را مطرح و نویسنده آن را بازنگاری می كند و این محصول مشترك می شود، در جمهوری اسلامی جاهایی كه افرادی توانایی كافی برای نوشتن خاطرات خود نداشتند و خاطرات جذاب بوده، نویسندگانی خاطرات را بازپروری كرده ولی به داستان نرسیده و مخاطب با یك رمان مستند مواجه می شود.
وی گفت: در داستان و خاطرات جنگ این اتفاق بیشتر افتاده به دلایلی از جمله حضور نویسندگان در عرصه دفاع مقدس است، چون جریان غالب وجه كار این افراد داستان نویسی بود داستان را تزریق كردند.
پرویز افزود: داستان جای خاطره را نمی گیرد خاطره به عنوان سند و واقعیت باقی می ماند اما كسی از داستان توقع واقعیت عینی و صد درصد ندارد اما هرچه واقعیت خاطره بیشتر باشد قابلیت آن افزایش می یابد.
وی دوباره تاكید كرد: «داستان جای خاطره را نمی گیرد» اما آنچه در تاریخ برای مخاطب عام باقی می ماند روایت داستانی است، اگر بخواهیم خاطره باقی بماند باید واقعه را بال و پر دهیم و برای كمك به ماندگاری خاطره، بهترین شكل، تبدیل آن به داستان یا فیلم و بخشیدن شكل هنری به آن واقعیت است.
پرویز گفت: خاطره وقتی باقی می ماند كه شكل هنری یابد، داستان هنر است و خاطره از درجات خفیف تری از هنر برخوردار است و در بحث علمی ماجرا نیز آنچه به عنوان خاطره در ذهن افراد می ماند تعریف خاص و مقدمه و موخره موثر است.
**فلسفه حضور خاطره در داستان شكستن زبان تقویمی است
مهدی كاموس دیگر پژوهشگر ادبی نیز گفت: در بحث تفاوت خاطره و داستان سه منظر شامل بحث هویتی، معرفتی و كاربرد خاطره مطرح است، در بحث معرفتی، كاربرد خاطره خیلی بر ما روشن نیست كه خاطره با خاطره گویی آیا برای ما یك معنا را دارد.
وی افزود: خاطره یك امر فرهنگی، روانی و انسانی است، بین خاطره و تلاش ذهنی ما برای خاطره گویی باید تمایز ظریفی قایل شویم.
كاموس به تعریف خاطره پرداخت و گفت: خاطره یادكرد زبانی امر واقع در زمان حال است كه شاید در بیان، دچار تحولاتی هم می شود، اگر خاطره ادبی باشد یادكرد ادبی می شود و در گونه های دیگر نیز شكلی دیگر پیدا می كند.
وی افزود: تا خاطره بیان نشود و اندیشه در بستر زبان جاری نشود، می شود گفت خاطره، اما اینكه چه چیزی بهانه تداعی خاطره است مهم است و اینكه چه استفاده ای از خاطره می خواهیم بكنیم در ذكر و بیان و تداعی خاطره مهم است، اما شاید خاطره یك امر واقعی یادشده در بستر زمان باشد.
كاموس افزود: در بحث هویتی نیز باید بررسی شود رابطه خاطره با داستان چیست؟ اینكه نویسنده از خاطرات شخصی و زندگی نامه خودش یا تخیلات در داستان و خاطراتش استفاده می كند یا نه، نكته مهمی است.
این نویسنده افزود: خاطره در داستان تغییر هویت نمی دهد اما تغییر كاركرد می دهد، از یك سند به سند فرهنگی تبدیل می شود، چون خاطره بازگشت به گذشته است زبان تقویمی را می شكند.
كاموس ادامه داد: فلسفه حضور خاطره در داستان شكستن زمان داستان است؛ فلسفه و كاربرد خاطره با رمان متفاوت است هرچند در زبان مشابه هم باشند، شاید زبان یك خاطره و روایتش داستانی تر از داستان باشد، اما واقعیت امر این است فلسفه و كاربرد آنها فرق می كند چون در ابتدا پیش فرض خواننده نسبت به خاطره و رمان متفاوت است.
وی گفت: در خاطره اعتبار راوی و در رمان اعتبار روایت مطرح است، بنیان خاطره بر حادثه و اتفاق و شخص است اما در رمان بنیان بر شخصیت است.
وی ادامه داد: نكته دیگر این است كه داستان، عمومی تر از خاطره است، امروز آیا واقعیت روایت می شود؟ آیا رمان به عنوان یك رسانه دارد واقعیتی را بازگو می كند یا واقعیتی را می سازد؟
كاموس گفت: تفاوت دیگر خاطره و داستان این است كه رمان واقعیت را بازنمایی می كند اما خاطره یك حادثه در گذشته را بازروایی می كند، باید دید خاطره وقتی به عنوان سند وارد داستان می گردد دچار چه تحولات و اتفاقاتی می شود.
وی با بیان اینكه رمان های دفاع مقدس بخش برجسته ای از تاریخ اجتماعی ایران را مطرح كرده اند گفت: امروزه درحوزه مطالعات فرهنگی وقتی می خواهند تاریخ اجتماعی یك ملت را بررسی كنند به بازنمایی تجلی تاریخ اجتماعی آن ملت در رمان و دیگر آثار هنری می پردازند.
فراهنگ3009** 1418
تهران- ایرنا- بحث پیوند داستان و خاطره در دفاع مقدس و ادبیات این حوزه چند زمانی مبحث نظر كارشناسان و ادب پژوهان است كه براساس نظر آنها می توان گفت داستان در حوزه دفاع مقدس عصای دست خاطرات رزمندگان دوران جنگ تحمیلی شد.