ائتلاف سعودی از زمان آغاز حمله به یمن در ششم فروردین سال 1394 تا كنون از حمایت های سخاوتمندانه واشنگتن برخوردار بوده، بطوریكه بسیاری از تحلیلگران مسایل سیاسی از جمله 'عبدالباری عطوان' از آمریكا به عنوان یكی از طرف های اصلی جنگ در یمن یاد كرده اند.
اما قرار گرفتن در یك طرف اصلی دعوا و نیز حمایت همه جانبه از ائتلافی كه به خاطر كشتار كودكان و نیز تحمیل بیماری، قحطی، فقر به مردم یمن كاری از پیش نبرده، برای آمریكا بی هزینه نبوده، ضمن آنكه طنین اعتراض ها به این جنایات در هیات حاكمه این كشور هر روج ابعاد تازه ای به خود گرفته است.
مخالفت با حمایت های آمریكا از ائتلاف سعودی، از همان ماه های آغاز و بیراهه رفتن حملات به یمن رقم خورد و اكنون با بیش از یكهزار روز جنگ بی نتیجه، دولت آمریكا نیز به صف مخالفان پیوسته و كارگزاران دولتی مستقر در واشنگتن مانند 'مایك پمپئو' وزیر خارجه و 'جیمز ماتیس' وزیر دفاع آمریكا بر ضرورت توقف فوری جنگ در یمن تاكید می كنند!
وزیر خارجه آمریكا هفته گذشته از ائتلاف سعودی خواست تا حملات هوایی خود را به تمامی مناطق مسكونی در یمن متوقف كند و در عین حال بر آغاز مذاكرات در ماه آینده میلادی بین طرفهای تاكید كرد.
ماتیس وزیر دفاع آمریكا نیز با سخنانی نزدیك به گفته های پمپئو، از طرف های درگیر در جنگ یمن خواست طی 30 روز آینده پای میز مذاكره بنشینند.
وی همچنین تاكید كرد، جنگ باید متوقف شود و توافق جای آن را بگیرد.
گردش 180 درجه ای و ناگهانی موضع كاخ سفید در قبال جنگ یمن و تاكید بر ضرورت توقف درگیری ها در این كشور گرچه با استقبال مواجه شد، اما این سووال را نیز به ذهن متبادر می سازد كه چه شد، كه 'فیل' جمهوری خواهان جنگ طلب آمریكایی یاد یمن كرده و پس از حدود چهار سال، بر پایان یافتن جنگ در این كشور و به این میزان فوریت تاكید می كنند.
برای یافتن این پاسخ باید به وضعیت كنونی آمریكا، عربستان و 'محمد بن سلمان' ولیعهد سعودی بویژه پیوند وی با پرونده پر ابهام قتل 'جمال خاشقچی' پرداخت.
خاشقچی روزنامه نگار و منتقد سعودی 10 مهر ماه پس از ورود به كنسولگری عربستان در استانبول بدست تعدادی از ماموران امنیتی و اطلاعاتی سعودی به قتل رسید.
این اقدام با واكنش تند جامعه جهانی مواجه شد و انگشت اتهام در این ماجرا به سمت ولیعهد سعودی به عنوان آمر اصلی قتل خاشقچی نشانه رفت تا جاییكه خبرهای از عزل وی از قدرت نیز قوت گرفته است.
اما فشار افكار عمومی جامعه جهانی به آمریكا به خاطر عرصه دادن به ولیعهد سعودی برای ارتكاب هر اقدام جنایتكارانه ای از جمله قتل خاشقچی، مقامات كاخ سفید را اكنون به مسیری دیگر و متفاوت از گذشته سوق داده و بر آن شده اند تا خود را از بدنامی همپالكی با بن سلمان رها كنند كه این نقطه افتراق از جنگ یمن كلید خورده است.
از بن سلمان به عنوان 'معمار جنگ یمن' یاد می شود، ولیعهدی كه ماجراجویی و بلندپروازی های سیاسی خود را پس از رسیدن به مقام وزارت دفاع سعودی با حمله به یمن آغاز كرد.
اكنون آمریكا با تیر درخواست توقف جنگ در یمن دو هدف را نشانه گرفته، نخست اینكه با ناامیدی از بن سلمان و احتمال قوی حذف وی از قدرت، پرونده مناقشه یمن را از دست وی خارج كند و دوم اینكه به تطهیر خود از همراهی با عربستان در جنگ یمن و جنایت صورت گرفته در آن بپردازد.
با پذیرش تصمیم و عزم آتی آمریكا برای حذف بن سلمان از قدرت، هدفی دومی كه آمریكا تعقیب می كند، چیزی جز یك ژست سیاسی فریبكارانه نیست زیرا حمایت های واشنگتن از ائتلاف سعودی در چهار سال گذشته این سووال را مطرح ساخته كه اگر عزمی برای برقراری صلح در یمن داشته چرا پیش از اینها اقدامی صورت نداده است.
آمریكا از آغاز جنگ یمن، با ارسال سلاح، شناسایی و معرفی هدف های جنگی، ارائه امدادهای لجستیكی و اطلاعاتی به ائتلاف سعودی، كمك قابل توجهی به فرماندهان نظامی این ائتلاف كرده است.
آمریكا افزون بر اینها چنانكه روزنامه 'نیویورك تایمز' افشا كرد، برای كمك به ائتلاف سعودی نیروهای خبره و رزمی خود به نام 'كلاه سبز' را در مرز عربستان و یمن با هدف همكاری با متجاوزان مستقر ساخت.
آمریكا علاوه بر همراهی میدانی با ائتلاف سعودی، در شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز به جانبداری از این ائتلاف پرداخت كه نمونه آشكار آن حمایت از تصویب قطعنامه ضد یمنی در محكومیت 'جنبش انصارالله' و تحریم جنبش مقاومت مردمی این كشور در 25 فروردین سال 1394 است.
همچنین باید به این نكته توجه داشت كه آمریكا یكی از ذی نفعان مادی استمرار جنگ یمن است.
واشنگتن از گذر جنگ یمن تا كنون صدها میلیون دلار اسلحه و تجهیزات نظامی به عربستان فروخته و سال گذشته میلادی نیز با انعقاد قرارداد 110 میلیارد دلاری فروش سلاح به این كشور، به ركورد بی نظیر در معاملات تسلیحاتی دست یافت.
افزون بر این موارد، آمریكا با حمایت از جنگ یمن افزون بر ایجاد جدایی بین دو كشور مسلمان منطقه، دو كشور را در مسیری انداخته كه جز شكست و تحلیل قوای جهان اسلام عایدی ندارد و سود شكست این دو كشور را نصیب بد خواهانی نظیر رژیم صهیونیستی می كند كه افزایش قدرت منطقه ای خود را در گرو افول قدرت كشورهای مسلمان منطقه می بیند.
همچنین با جنگ یمن، آمریكا به همه اهداف منطقه ای خود از فروش سلاح و نفوذ گرفته تا تضعیف دو كشور مسلمان خاورمیانه دست یافته و اما آنچه كه اكنون اهمیتی مضاعف پیدا و دولت جمهوریخواه مستقر را به توقف جنگ در یمن متمایل كرده، انتخابات پیش روی كنگره آمریكا در 15 آبان ماه است.
جمهوری خواهان برای تغییر نتایج این انتخابات به نفع خود، نیاز به یك برد دارند كه پایان دادن به جنگ یمنی پیروزی آنها را در برابر دمكرات های ناراضی حتمی می سازد.
به زعم دولت جهموری خواه مستقر در كاخ سفید، اتمام جنگ بی پایانی كه حمایت و مدد دولت دمكرات سابق آغاز شد، می تواند رای مردم آمریكا را در انتخابات پیش رو در سبد نامزدهای جمهوری خواه سر ریز كند.
به هر روی، آمریكا برای اثبات عزم خود برای پایان بخشی به جنگ یمن، باید از تعارف دست بردارد و با احترام به خواست یمنی ها و اعتنا به نظر جامعه جهانی، ضمن پرهیز از حمایت همه جانبه از ائتلاف سعودی، تعیین سرنوشت این كشور را به مردم یمن واگذار كند و گفت وگوی یمنی - یمنی را دستور كار قرار دهد.
بدون شك بدون در نظر گرفتن این رویكرد، تصمیم آمریكا برای توقف جنگ در یمن چنانكه 'محمد عبدالسلام' سخنگوی جنبش انصارالله یمن بدان اذعان كرده، دروغی محض خواهد بود.
از: امید غیاثوند
خاورم ** 1071 **1651
تهران - ایرنا - مقامات آمریكایی كه حدود چهار سال پیش با نشان دادن 'چراغ سبز' به ائتلاف نظامی تحت رهبری عربستان، مجوز حمله به یمن را صادر كردند، به تازگی و در ژستی فریبكارانه 'چراغ قرمز' توقف جنگ در این كشور را به نمایش در آورده اند.