۲۰ آبان ۱۳۹۷، ۱۳:۰۷
کد خبر: 83095335
T T
۰ نفر

علم در خدمت صلح و توسعه يا تخريب و انهدام

۲۰ آبان ۱۳۹۷، ۱۳:۰۷
کد خبر: 83095335
علم در خدمت صلح و توسعه يا تخريب و انهدام

روزنامه پيام سمنان در ستون سرمقاله امروز بيستم آبان 97، مطلبي با عنوان «علم در خدمت صلح و توسعه يا تخريب و انهدام » به قلم ابوالقاسم كواكبيان منتشر كرد.

در اين مطلب آمده است: در تقويم‌ها ديروز نوزدهم آبان را روز جهاني علم در خدمت صلح و توسعه اعلام كرده بودند. پيشنهاد تعيين چنين روزي در پي برگزاري كنفرانس علوم در سال 1999 در بوداپست مجارستان و به ابتكار سازمان يونسكو و انجمن بين‌المللي شوراي بين‌المللي علوم مطرح شد و در كشور ما نيز در سال 1394 در تقويم رسمي به ثبت رسيد.
واضح است علم مانند ساير پديده‌هاي جهان هستي اگر در مسير صحيح قرار بگيرد، مي‌تواند ابزار كارآمدي براي زندگي ابناء بشر باشد. اثر بخشي علم زماني مفيد و سازنده است كه در خدمت صلح و توسعه جهان قرار گيرد و اگر چنين شود، آنگاه بسياري از دردها و آلام و رنج بشر معاصر كاهش مي‌يابد. انسان‌ها از بدو آفرينش تلاش كرده‌اند با كسب علم و دانش بر طبيعت و محيط خود غلبه كنند و در جهت زندگي بهتر سطح علم و آگاهي خود را بالا ببرند. انسان‌ها در ادوار مختلف سعي كرده‌اند پي به اسرار طبيعت برده و به معرفت و آگاهي درباره مخلوقات خداوند سبحان برسند و با اين شناخت به محيط اطراف خود بينش درست و جديدي پيدا كنند. علم مي‌تواند به حوزه‌هاي محيط زيست، رفاه اجتماعي، بهداشت و سلامت فايده برساند و در خدمت تغذيه سالم، غلبه بر قحطي و گرسنگي، سرعت در ارتباطات و... و به هر حال در خدمت صلح و توسعه باشد. همه ابناء بشر مي‌تواند از ثمره مفيد علم براي پايان دادن به جنگ و خونريزي، فقر و مسكنت آوارگي و بدبختي بهره بگيرند و از بردگي و اسارت رهايي يابند و در سايه علم و فناوري بر بيماري‌هاي اپيدمي يا بيماري‌هاي نوظهور غلبه كنند و طول عمرشان را افزايش دهند. انسان‌ها مي‌توانند در سايه علم و ديپلماسي علمي به صلحي پايدار و آرمان‌هاي حقيقي ساكنان اين كره خاكي دست يابند.
همان طور كه گفته شد، استفاده از علم مثل همه پديده‌ها مشروط به بهره‌برداري و استفاده درست است. عالم واقعي آن است كه منافع همه هم‌نوعان خود را در نظر بگيرد و فضاي مناسب براي بهره‌برداري از علم را براي همگان به طور يكسان ايجاد كند و مهم‌تر آن‌كه علم بايد در جهت شكوفايي و توسعه همه بخش‌هاي زندگي انسان‌ها باشد و اگر ‌غير ‌اين باشد، كه شوربختانه در مواردي چنين است، علم و عالم كمر به نابودي و اضمحلال زندگي انسان‌ها مي‌بندند. مگر نه اين است كه مواد مخدر را كه ويران‌كننده جسم و روح افراد به ويژه جوانان است، افرادي اختراع و توليد كرده‌اند كه عالم شيمي بوده‌اند؟ يا مگر چنين نيست كه بسياري از مواد غذايي مصنوعي را كه باعث ايجاد سرطان مي‌شود، صاحبان علم تغذيه درست كرده‌اند؟
مگر همين هواي آلوده كلان‌شهرها يا تخريب محيط زيست و مرگ و ميرهاي ناشي از اختراع صنايع آلاينده، نتيجه به كارگيري اختراعات عالمان نيست؟ مگر هم اكنون بخشي از فضاي مجازي و كانال‌هاي ماهواره‌اي در جهت نابودي اساس خانواده‌ها و تخريب فرهنگ‌ها و اختلال در روابط و عواطف انساني و دوستي‌ها و رفاقت عمل نمي‌كند؟
لذا اگر ابزار علمي در دست انسان‌هاي ناپاك بيفتد، مانند شمشيري مي‌شود در دست زنگي مست. مگر نه اين است كه در همه ادوار تاريخ زورمداران جهان با استفاده از علم و فناوري به كشنده‌ترين سلاح‌هاي مخوف دست پيدا كرده‌اند؟ به هر روي، همه سازندگان سلاح‌هاي مرگبار، از تير و كمان گرفته تا شمشير، از باروت گرفته تا فشنگ، از گازهاي شيميايي گرفته تا سلاح‌هاي اتمي و هيدروژني، از هواپيماهايي با چندين برابر سرعت صورت گرفته تا هواپيماهاي بدون سرنشين، صاحب علم بودند و اين علم نه تنها در راه صلح و توسعه نبوده، بلكه در راه جنگ و تخريب بوده است يا شايد هم توجيهشان اين بوده كه ملت‌ها براي دفاع از خود بايد در برابر غارتگران و مهاجمان مجهز به سلاح باشند!
نگارنده در خصوص بازدارندگي از تهاجم بيگانگان و دفاع از مرز و بوم و حفاظت از كيان كشور، به طور قطع داشتن سلاح‌هاي پيشرفته را الزامي مي‌داند، ولي بحث درباره استفاده ناصحيح از علمي است كه بايد در راه صلح و توسعه باشد اما در خدمت بمب‌هاي هسته‌اي و هيدروژني قدرتمندي قرار گرفته كه قادر به نابودي كل ساكنان جهان هستي است. با همه اين احوال، احدي نمي‌تواند منكر نقش علم در بسياري از امور جاري جوامع كنوني باشد، منتها علمي كه در جهت صلح و دوستي و پيشرفت و توسعه و بهتر شدن وضعيت معيشتي و آسودگي خيال مردم باشد. از اين رهگذر، همه دانشمندان جهان، سياست را علم مي‌دانند ؛ ولي شوربختانه در كشور ما كمتر به اين موضوع توجه شده است. برخي بر اين باورند هر كس كه ادعاي اداره كشور در سطوح مختلف را دارد و به ظاهر آدم خوبي است، بايد امور سياسي را به او سپرد، لذا اين گونه مي‌شود كه ما در بسياري از مواقع دچار آزمون و خطا مي‌شويم. مثلا نگارنده قوانيني را مي‌شناسد كه بر اثر نداشتن آگاهي و علم كافي، در مدت كوتاهي بارها تغيير يافته‌اند و اين در حالي است كه بعضي ديگر از قوانين مربوط به ابتداي مشروطيت بوده و از تصويبشان يك قرن مي‌گذرد و تغيير نكرده‌اند.
در اينجا از همه كساني كه به نوعي دست‌اندركار اداره كشور هستند، تقاضا دارم براي بهتر اداره كردن كشور، مجهز به علم روز شوند يا مسئوليت خود را واگذار كنند و همان گونه كه هشتاد ميليون نفر به ايشان اعتماد كرده‌اند، ايشان نيز امانت‌دار خوبي براي اين مردم باوفا باشند ؛ چون اگر فردي در زمينه‌اي اطلاعات و علم و تجربه كافي نداشته باشد، به طور قطع شكست خواهد خورد.
چطور است كه ما براي كنترل يك اتومبيل، هواپيما يا كشتي، افراد را ملزم به داشتن گواهي‌نامه مي‌كنيم ؛ ولي براي مسئوليت بخش‌هاي مختلف كشور، به خصوص آنجا كه افراد بايد عالم به علم سياست باشند، چندان سخت‌گيري نمي‌كنيم؟
7339/7408