ناهيد كلوشاني، مديرعامل اين بنياد، خودمبتلا به فلج اطفال بوده و از موسسان جامعه معلولين كشور است. پس از بازگشت امام خميني(ره) از فرانسه به ايران و وقوع انقلاب اسلامي، خانم كلوشاني و چند نفر ديگر نزد امام رفته و پس از دريافت تأييد ايشان، به اتفاق جامعه معلولين كشور را تأسيس ميكنند. ازآنجا كه خانم كلوشاني از كودكي مبتلا به فلج اطفال بوده، همواره دغدغه اين را داشته كه كاري براي افراد معلول انجام بدهد.
اما داستان علي كرمي كبير، عضو هيأتمديره بنياد معلولين ايرانيان، فرق دارد. اودر سال 1382 زماني كه دانشجوي سال سوم رشته كارشناسي مهندسي ماشينهاي كشاورزي بود، طي تصادفي در راه دانشگاه دچار آسيب نخاعي شد. چيزي كه او بهياد ميآورد اين است كه در خودرو را باز كرده، پياده شده و از اتوبان عبور كرده و به دشتي در سمت مقابل رسيده است. مردي قدبلند را ديده كه با پسربچهاي مشغول بازي هستند. مرد با اشاره، سايهساري را در دامنه كوه به او نشان ميدهد و ميگويد: آنجا بنشين كه سايه است. علي به سمت سايهاي ميرود كه ناشي از حفرهايجادشده در كوه و به غاري شبيه است. وقتي در آنجا آرام ميگيرد چشم باز ميكند و متوجه ميشود روي تخت بيمارستان در اتاق آيسييوست و پس از دوهفته در كما بودن بههوش آمده است.
واقعيت اين بود كه علي در صندلي عقب تاكسي به خواب رفته و اصلا متوجه نشده بود كه خودرو در چالهاي افتاده و بهدنبال آن چندين بار دور خودش چرخيده است. او كه خواب بود از خودرو به بيرون پرتاب و بيهوش ميشود اما ديگران جان سالم بهدر ميبرند. خودش ميگويد: اوضاعم آنقدر بد بود كه مردم بهخيال آنكه مردهام رويم پول ريخته بودند.
**فرصت و محدوديت
در كشوري كه بالاترين آمار تصادفات رانندگي در دنيا را دارد هرلحظه ممكن است يك تصادف، زندگي هريك از ما را زيرورو و دچار عوارض ناشي از معلوليت كند. علي كرمي كبير نهتنها با مسايل پس از معلوليت خود كنار آمده است بلكه سعي دارد تا به كساني كه وضعيتي مشابه خودش را دارند كمك كند.
خودش ميگويد: من از سال 1382 با بچههاي دچار ضايعه نخاعي در ارتباط بودم. اطرافيان و خانواده كسي كه چنين بحراني برايش پيش ميآيد نقش پررنگي در چگونگي كنارآمدن او با اين موضوع دارند. من اين شانس را داشتم كه اطرافيانم اميدوارانه صحبت ميكردند.استادي داشتم به اسم دكتر مهدي طباطبايي كه خيلي به من روحيه داد و وجود اين افراد مرا زودتر به زندگي برگرداند.
او ميافزايد: معلوليت در جامعه ما يكبحران است، شبيه همه بحرانهاي ديگر مثل عاشقي، طلاق و ورشكستگي. بهتر است اينطور نگاه كنيم كه به هردليل محدوديتي بهوجود آمده و بايد با آن بهدرستي برخورد كرد. در اين ميان افرادي موفق ميشوند كه بحران را مديريت كنند، با شرايط كنار بيايند و خودشان را با آن وفق بدهند.
آقاي كرمي تأكيد ميكند: اتفاقي مانند معلوليت دوبعد دارد، يك بعد غمانگيز به اين معني كه من از برخي چيزها محروم ميشوم، مثلا همهجا نميتوانم حضور داشته باشم. اما بعد ديگرش اين است كه دريچههاي ديگري را بهروي آدم باز ميكند و نگاه موشكافانهتري به او ميدهد. اين همان فرصتي است كه معلولان ميتوانند از آن استفاده كنند.
**فعاليتهاي بنياد معلولين ايرانيان
علي كرمي كبير درباره فعاليتهاي بنياد خيريه معلولين ايرانيان ميگويد: پايه خدمات اين بنياد، اشتغالزايي براي معلولان است، به اين شكل كه براي توانمندسازي و امرارمعاش آنها از يك مسير درست، كارگاههاي آموزشي برگزار ميكنيم. همچنين به معلولان خدمات توانبخشي، معيشتي، فرهنگي و تفريحي ارائه ميدهيم. اعضاي بنياد را هرسهماه يكبار به اردوي مسافرتي ميبريم. اول مهر ماه سال جاري طي مراسمي در باغ كتاب به معلولان يا فرزندانشان كه در مقاطع دبستان تا دبيرستان تحصيل ميكنند، لوازمالتحرير اهدا كرديم.
اين بنياد خيريه عموما معلولان جسمي- حركتي شامل عزيزان مبتلا به ام.اس، فلج، ديستروفي و آسيبهاي نخاعي را پوشش ميدهد و فعلا در حوزههاي تخصصي ديگر وارد نشده است.
از خدمات توانبخشي و فيزيوتراپي بنياد ميپرسم. آقاي كرمي ميگويد كه براي ارائه چنين خدماتي با چند پزشك نيكوكار درحال رايزني هستند. ميپرسم معلولان بيشتر به كدام تخصصهاي پزشكي نياز دارند؟ پاسخ ميدهد: بيشتر به متخصص اورولوژي، جراحي عمومي، ارتوپدي، قلب و عروق و مغز و اعصاب نياز داريم.
**ريزش تعداد نيكوكاران
عضو هيأتمديره بنياد معلولين ايرانيان ميگويد: مشكل آن است كه به دليل مشكلات اقتصادي اخير در كشور، اين بنياد خيريه با ريزش تعداد نيكوكاران مواجه شده و بخشي از حاميان خود را از دست داده است.
آقاي كرمي ميافزايد: افرادي كه دچار آسيب نخاعي شدهاند معمولا زخمبستر دارند و هزينههاي جراحي آنها بالاست. در اينگونه موارد سعي ميكنيم آنها را با نيكوكاران مرتبط كنيم.
ما مشكلات زيادي داشتيم. دفتر بنياد در خيابان خواجه عبدالله انصاري را از سازمان بهزيستي اجاره كردهايم و اين موضوع قدري غمانگيز است كه ما داريم در راستاي اهداف آن سازمان كار ميكنيم و درواقع بازوي آن هستيم اما آنها از ما اجاره دريافت ميكنند. اخيرا فرد نيكوكاري بهنام دكتر عباس زمرديان، مجموعه ساختمان دوطبقهاي در خيابان پاسداران در اختيار ما قرار داده كه از آن براي برپايي كارگاههاي اشتغالزايي استفاده ميكنيم.
مينا نوحيفرد، از ياوران بنياد خيريه معلولين ايرانيان ميگويد: معلولان همزمان دچار دو مسأله هستند، از يكطرف درد و مشكلات جسماني و از طرف ديگر مشكلات اقتصادي آنها را تحتفشار قرار ميدهد.
**كارگاههاي آموزشي
در كلاسهاي بنياد معلولين ايرانيان چه آموزشهايي به معلولان داده ميشود؟ يكي از اعضاي هيأتمديره بنياد در پاسخ به اين پرسش ميگويد: كارگاههاي ما شامل كلاسهاي آموزش مونتاژكاري (تابلوهايLED)، خياطي، خط و موسيقي است و قصد داريم كلاس زبان هم برگزار كنيم. همچنين يك نشست مشورتي براي زنان داراي معلوليت داريم، زيرا باتوجه به اينكه زنان شكنندهتر هستند و در جامعه آسيبهاي بيشتري متوجه آنهاست، آموزش وضعيت و آگاهيدادن به زنان معلول ميتواند كمكشان كند. در كنار همه اينها كارگاههاي مشتركي با انجمنهاي ديگر نيز داريم، مثل كارگاههاي عوارض بعد از معلوليت كه بهشكل تخصصي- پزشكي راهكارهاي لازم در مواردي مانند جلوگيري از زخم بستر، نگهداري از كليهها يا اينكه يك نفر مبتلا به فلج اطفال بايد چه كند تا انحناي ستون فقراتش بيشتر نشود را آموزش ميدهد.
علي كرمي كبير ميافزايد: خط مميزي عضوگيري ما سازمان بهزيستي است، يعني افرادي را ميپذيريم كه در اين سازمان ارزيابي شده و كارت معلوليت دريافت كرده باشند. آنها ضمن دريافت اين كارت، با توجه به نوع و ميزان معلوليتشان طبقهبندي ميشوند و اين طبقهبندي هنگام استفاده از كارگاههاي آموزشي بهكار ميآيد، مثلا كلاس مونتاژ براي كساني است كه دستهايشان سالم است و پاهايشان مشكل دارد.
اودرباره جزييات كارگاههاي آموزشي ميگويد: طرحي بهنام توانمندسازي داريم كه خود سازمان بهزيستي ارائه ميدهد و بر اساس آن هرسال حدود صدنفر را به ما معرفي ميكند و بودجهاي درنظر ميگيرد تا اين افراد را آموزش بدهيم و توانمند كنيم. توانمندسازي فقط بهمعناي ايجاد اشتغال نيست، بلكه مواردي وجود دارد كه فرد بهدليل نامناسب بودن محل زندگياش هرگز از اتاق بيرون نميآيد و بايد خانهاش را مناسبسازي كرد تا بتواند دستكم در محل زندگي خود حركت داشته باشد. اينگونه كمكها معمولا براي افرادي است كه بين يك تا سهسال از معلوليتشان ميگذرد.
**ويلچر در برابر در بطري
يكي ديگر از كارهاي بنياد خيريه معلولين ايرانيان اهداي ويلچرهايي است كه از محل جمعآوري در بطريهاي پلاستيكي تهيه ميشود و اين بنياد از مقرهاي اصلي جمعآوري آنهاست؛ بهطوري كه وقتي براي عكاسي به دفتر بنياد در خيابان شريعتي مراجعه ميكنيم، دو سبد بزرگ را كه به اين كار اختصاص داده شده در دوطرف در ورودي ميبينيم. مردم عزيز تهران ميتوانند درهاي بطريهاي پلاستيكي را جمع كنند و به اين دفتر واقع در ابتداي خيابان خواجه عبدالله انصاري، پلاك 129 تحويل بدهند. اگر بالاي 30-20 كيلو دربطري جمع كرده باشيد، ميتوانيد با دفتر بنياد تماس بگيريد تا خودشان براي تحويل آنها به درب منزلتان مراجعه كنند.
تهيه هر ويلچر به جمعآوري 500 كيلو در بطري نياز دارد. برخي شركتهاي بازيافت، در بطريها را دريافت ميكنند و بهجايشان ويلچر تحويل ميدهند.
جمعآوري درهاي بطري و اهداي آن بهمنظور تهيه ويلچر براي معلولان يكي از قشنگترين اقدامات مردمي در سالهاي اخير است؛ كاري آسان كه مهرباني را از پاي سفره شما به خانه همنوعانتان ميبرد و گره از كار فروبستهاي ميگشايد.
**مشكلات حمل و نقل معلولان
علي كرمي كبير با اشاره به اين كه يكي از مشكلات اساسي هر فرد معلول، موضوع حمل و نقل است، ميگويد: شهرداري تهران براي تردد معلولان در سطح شهر 65 خودروي ون مناسبسازيشده در نظر گرفته كه اولويتشان تردد بهمنظور تحصيل، درمان و كار است. اما باتوجه به اينكه رفتوآمد، دغدغه تمامي معلولان است اين ميزان خودرو پاسخگوي نياز آنها نيست. هروقت ما قرار است براي مصاحبه يا گفتگو با مسئولان جايي برويم، بچهها درباره اين دغدغه تأكيد ميكنند و از ما ميخواهند حتما درباره حملونقل معلولان صحبت كنيم.
وي ميافزايد: ايستگاههاي اتوبوس، سطح شيبدارمناسبي براي عبور معلولان ندارد و فرد نميتواند بهتنهايي از آنها بالا برود. وجود اينقبيل مشكلات در شهر، استقلال فردي افراد معلول را زيرسوال ميبرد. سوار و پياده شدن به اتوبوس داستان ديگري است. وجود همه اين مشكلات باعث شد ما تصميم بگيريم براي بنيادمان دو خودروي ون تهيه كنيم كه فعلا با توجه به وضعيت اقتصادي جامعه و ريزش نيكوكاران امكانپذير نيست.
**جمعيت ايران رو به سالمندي
بايد توجه داشت كه جمعيت كشور ما بهسوي سالمندي ميرود و نيازهاي سالمندان و معلولان تقريبا مشابه يكديگر است ولي متأسفانه دغدغه برطرف كردن اين نيازها وجود ندارد.علي كرمي كبير با بيان اين موضوع ميافزايد: موقع تهيه پايانكار براي ساختمانها صاحبكار از بالابرهاي اجارهاي استفاده ميكند و مهندس ناظر باتوجه به آن پايانكار را تأييد ميكند، سپس صاحبكار، بالابر را پس ميدهدتا هزينه آن را صرفهجويي كرده باشد!
مينا نوحيفرد، ياور بنياد خيريه معلولين ايرانيان، در همين زمينه ميگويد: چرا بايد جايي كه براي پارك خودروي معلولان درنظر گرفته شدهاست، توسط افراد ديگر اشغال شود؟ متأسفانه برخي از مردم ما حتي نميدانند محل مخصوص پارك خودرو يا صندلي مخصوص معلولان چيست! درك متقابل، نكتهاي است كه معلولان به آن احتياج دارند ولي متأسفانه در فرهنگ جامعه ما درست جانيفتاده است.
او ميافزايد: يكي از اعضاي خيريه ما درباره نصب آسانسور در ساختمان محل سكونتش با همسايه مشكل داشت، چون همسايه او در طبقه اول زندگي ميكرد و ميگفت اگر آسانسور نصب كنيم، از قيمت خانه من كم ميشود! معلولان نياز به دلسوزي ندارند، نياز به درك دارند، درك اينكه آنها بهعنوان يك معلول به چهشكلي ميتوانند كارها را انجام بدهند يا چه كارهايي را نميتوانند انجام بدهند.
خانم نوحيفرد حدود ششماه است كه از طريق آقاي كرمي با بنياد خيريه معلولين ايرانيان آشنا شده و ميگويد: در همين مدت كوتاه متوجه شدهام كه اين بنياد چه مجموعه فعال و خوبي دارد.
**لزوم آگاهيبخشي درباره معلولان
پاييز رو بهپايان است و بهزودي زمستان سرد و يخزده از راه ميرسد. اين موضوع، تردد در كوچهها و خيابانها را براي همه ما دشوارتر ميكند، چراكه بسياري از معابر چنان نامناسب هستند كه حتي در روزهاي عادي و براي افراد عادي هم رفتوآمد در آنها كار سختي است؛ چه برسد بهآنكه يك سالمند يا يك معلول بخواهد بدون كمك ديگران از آنها عبور كند. اندكي دقت و توجه از سوي مسئولان ميتواند زندگي شهري را به تجربهاي راحتتر براي مردم و بهويژه براي اقشار خاص تبديل كند.
علي كرمي كبير ميگويد: خيليوقتها ساختمان فقط به يك رمپ با شيب مناسب (بين 6 تا 8 درصد) نياز دارد كه هزينه خاصي هم ندارد، كافي است بخشي از پلهها حذف و بهجاي آن رمپ احداث شود اما نميشود.
او با بيان اينكه بايد در اين زمينه فرهنگسازي شود، ميافزايد: چند سالي هست كه آمار تلفات چهارشنبهسوري در كشور شيب نزولي داشته و اين بهخاطر آگاهيبخشي از طريق رسانههاست. متأسفانه هرسال فقط در روز 12 آذر كه روز جهاني معلولان است، به ياد اين قشر ميافتيم، درحاليكه رسانهها بايد بيش از اينها به موضوع مشكلات معلولان ورود پيدا كنند و به مردم آگاهي بدهند.
آقاي كرمي در همين راستا ماجرايي را تعريف ميكند كه شايد خيلي از ما آن را شنيده باشيم: يك تيم خارجي به ايران آمده بود و اعضاي آن از تعداد كم معلولان در ايران اظهار خوشحالي كرده بودند، غافل از اين كه جامعه ما براي حضور معلولان مناسبسازي نشده و اغلب معلولان مجبورند در خانه بمانند!
او ميافزايد: خود من يكبار در خيابان با رمپي مواجه شدم كه جلوي آن ديوار كشيده شده بود و متأسفانه از اين قبيل بيتوجهيها زياد است.
آقاي كرمي در پايان يادآوري ميكند كه اگرچه برخورد مسئولان و نگهبانان روزنامه اطلاعات با آنها خيلي خوب بوده و نهايت همكاري را با او داشتهاند اما شيب رمپ در ورودي ساختمان موسسه خيلي زياد است و فرد با واكر يا ويلچر نميتواند بهتنهايي از آن استفاده كند. به او قول ميدهم اين موضوع را منعكس كنم تا فكري برايش بشود.
منبع: روزنامه اطلاعات؛ 1397.9.12
گروه اطلاع رساني**9370**2002
تهران- ايرنا- بنياد خيريه معلولين ايرانيان در ابتدا خيريه فاطمه زهرا(س) ايرانيان نام داشت ولي بهخاطر تشابه اسمي با يك خيريه ديگر نام خود را تغيير داد. اين بنياد از سال 1392 مجوز فعاليت دريافت كرده است و اكنون 1600 عضو دارد كه 700 نفر از آنها زنان معلول خودسرپرست يا سرپرست خانوار هستند.