۲۶ آذر ۱۳۹۷، ۱۳:۴۹
کد خبر: 83137609
T T
۰ نفر
سیاست و صنعت سرگرمی، عرصه فرهنگ را تنگ كرده است

تهران- ایرناپلاس- در بخش اول گفت‌وگو با رامین حیدری فاروقی، مستندساز و كارگردان درباره وضعیت كلی مستند در سال‌های اخیر صحبت كردیم و حالا در بخش دوم این گفت‌وگو درباره جایگاه سینماحقیقت سخن می‌گوییم.

ایرناپلاس: اگر موافق باشید درباره جشنواره سینماحقیقت صحبت كنیم. دوازدهمین دوره آن برگزار شد و مورد استقبال قابل‌ توجهی قرار گرفت؛ هم از طرف مردم و هم از طرف سازنده‌ها. دلیل این توجه چیست؟

حیدری فاروقی: ضمنا این استقبال در فضای معركه و باوقار و محترمی هم شكل گرفت. در كنار این‌ها مدیران فرهنگی هم هستند. ولی مدیران فرهنگی ما جدی گرفته نمی‌شوند. شاید ما عادت كرده‌ایم كه همدیگر را تشویق نكنیم. تشویق كردن یك مهارت خلاق است. هزینه هم می‌خواهد. معرفت و منش هم می‌خواهد و مسئولیت‌زا هم است. من اگر از شما تعریف بكنم باید دنبالتان بدوم و باید مسئولیت بردارم و مسئولیت یعنی من به حدی رسیده‌ام كه می‌گویم سپاس و درود بر تو كه 25 درصد از امكانات را محقق كردی. نه اینكه مدام راجع به 120 درصد غیرممكن با او صحبت كنم و او هم تقریباً قیدش را بزند. من فكر می‌كنم كه ما باید به هم رحم بكنیم؛ همه به هم. بله من مدیران آدم حسابی هم می‌شناسم كه غمگین هستند برای اینكه بدنه نهاد و سازمانشان حاضر نیست مسئولیت‌پذیر باشد و مهارت‌های لازم را ندارد و اصلاً گوش نمی‌كند.
حالا اگر كسانی در جایی می‌توانند آدم‌هایی را جمع كنند حتی به شكل گلخانه‌ای، تغییر و تحقق امر زیبا را به رخ بكشند به اندازه هر غنچه این گل باید تشویق بشوند. حالا ممكن است كه شما بگویید به‌خاطر یك غنچه و اینجا باید الان گلزار باشد. عزیز دلم آن گلزار هم از جایی شروع شده است. مطلق كردن هر نوع ماجرایی و شدت بخشیدن به هر چیزی، ضریب خطا را بالا می‌برد. حالا من به سهم خودم فكر می‌كنم اگر ما به آدم‌ها یادآوری بكنیم كه ما حركت درست شما را دیدیم آنها را تشویق می‌كنیم و حتی در نوع معادله منفعت‌طلبانه هم به نفع ماست. تا اینكه طرف را به‌طور كامل انكار كنیم و بگوییم تو داری خودت را لانسه(تبلیغ) می‌كنی. این داوری لعنتی چه شهوتی دارد؟ الان شخص می‌ترسد برود كار خیر بكند. اگر شخص كار خیر انجام بدهد می‌گوییم دارد خودش را تبلیغ می‌كند و اگر نكند هم می‌گوییم در خواب بودند. نكنیم این كار را و به داوری خودمان مشغول باشیم. این یعنی چه؟ یعنی من به اطرافم كاری نداشته باشم؟ نه، عزیزم، یعنی مطلقش نكنیم، كار داشته باشیم. شعور كه كل فرهنگ ما آن ‌را پیشنهاد می‌كند یعنی توانایی و امكان تشخیص به‌موقع و به اندازه.
ما باید شعور ارتباط اجتماعی داشته باشیم. سینمای مستند در مواجهه با واقعیت، امكان دسترسی به تجربه برای شعور را بالا برده است؛ با هزینه كمتر. شما با واقعیت‌های پیرامونتان روبه‌رو هستید با تاریختان، با جغرافیایتان، با لحظه‌های سرنوشت‌سازتان، با منابع‌تان، با پرسش‌هایی كه تو را نسبت به بدیهیات به شك و تردید معقول می‌رساند. سینمای مستند امكانی برای تحقق آرزوی ماست كه دلمان می‌خواهد عمر طولانی‌تری داشته باشیم. دلمان می‌خواهد تجربه عمیق‌تری از هستی داشته باشیم. مستند، این امكان را به ما می‌دهد و از نعمت‌های جهان امروز این است كه سینمای مستند هست. زمانی دسترسی به هر سندی فقط از طریق مواجهه مستقیم و پرداخت حداكثری هزینه ممكن میسر بود یا باید در حكایت و داستان می‌شنیدیم كه بخشی از سینمای مستند كه من دوست دارم و دنبالش می‌كنم حكایت مستند است. دلم خواسته شكل روایتی كه می‌كنم شبیه مستنداتی باشد كه ما در مثنوی یا در گلستان سعدی داریم. حكایت یعنی تبیین خیال‌انگیز واقعیت برای عرضه حكمت كه شوق‌انگیز باشد. شما تخیل را به‌صورت یك امكان در ذهن خودت و مخاطب جست‌وجو می‌كنی و آن را وارد فضای اثر مستندت می‌كنی، اما دست به رخداد نمی‌زنی.
تفاوت تخیل در سینمای داستانی این است كه تو در آنجا محقی كه به رخداد دست بزنی، اما در اینجا به فضا دست می‌زنی یا به ارجاع دست می‌زنی. نقطه تأویل را انتخاب می‌كنی ولی رخداد را دست نمی‌زنی. سند سرجایش است و اگر بتوانی درام را در فضا محقق كنی شاید تأثیر بگذاری و درنگی را پیشنهاد بكنی؛ به‌ویژه در فرهنگ ناب و درخشان بشری كه ما سهم خیلی معركه‌ای در آن داریم و این از بخت ماست و برای پزدادن نیست و باید شكرش را به‌جا بیاوریم. ما قربان صدقه‌ داشته‌هایمان می‌رویم برای اینكه خیالمان راحت باشد كه كاری كه باید را انجام ‌دادیم و این اصلاً بدرد نمی‌خورد.

ایرناپلاس: یك نكته‌ای كه دست‌كم من در دوازده دوره و مخصوصاً در دوره‌های اخیر سینماحقیقت ندیدم این است كه احساس می‌كنم چشم‌اندازی برای سینماحقیقت وجود ندارد. یعنی هر سال از تعداد مخاطبان یا از تعداد سازندگان متعجب می‌شوند و انگار شناختی از دو طرف وجود ندارد.

حیدری فاروقی: نه، شگفت‌زدگی برای این است كه ما واقعاً برای رونق امر كیفی ناامید شده‌ایم و شگفت‌زده می‌شویم.

ایرناپلاس: در بحث كمیت هم شگفت‌زده می‌شوند.

حیدری فاروقی: خب بله، برای اینكه صنعت سرگرمی و سیاست عرصه فرهنگ را تنگ كرده است. بخش زیادی از مدیران بخش‌های سرنوشت‌ساز سرزمین ما معتقدند كه فرهنگ چیز خوبی است اگر باشد، انگار كه چاشنی یك چیزی است. چاشنی خوبی است، اما اصل مطلب به نظر می‌آید كه سرگرمی است برای اینكه مردم سرگرم باشند و سیاست است برای اینكه دسترسی به منابع تصمیم‌گیری‌مان را تحكیم بكنیم. ببینید در مجموعه آموزشمان باید كاری كنیم كه برترین استعدادهایمان وارد علوم انسانی شوند. نه اینكه هرمی درست كنیم كه آدم خجالت بكشد برود علوم انسانی بخواند. به او بگویند كه تو تنبلی كه رفتی اینجا. خب یك آدم اندیشمند هم قاطی تنبل‌ها ذوقش كور می‌شود. برای همین مدیر ماهر، هوشیار و مدرس درجه یك در حوزه علوم انسانی، آن‌وقت می‌شود یك تمنای افسانه‌ای. یك تعدادی از آدم‌ها حجم این ماجرا را پر می‌كنند با یك جریان غیرخلاق و بازگویی مكرر مفاهیم كسل‌كننده. برای همین اتفاقاً در مورد سینماحقیقت به دلیل اینكه من حدودی با مجموعه نقشه‌هایی كه برایش وجود داشته آشنایی دارم. این ایده بوده و گام به گام پیش رفته و فقط دشواری‌اش این است كه متكی به افراد است و شبكه تعدادی از افراد كه می‌توانند با هم كار بكنند. ما باید این‌ها را تبدیل بكنیم به روش، به یك منش و به یك سازمان و برای آن سازمان آدم تربیت كنیم تا بتواند هویتش را حفظ كند.

ایرناپلاس: فردگرایی در تمام حوزه‌هاست؟

حیدری فاروقی: خب به خاطر اینكه آدم یك دروغ‌هایی به خودش می‌گوید كه باور می‌كند. «نظم در بی‌نظمی» یعنی چه؟ این حرف‌ها چیست كه ما از خودمان درمی‌آوریم؟ اینكه ما مهارت ویراژدادن از همدیگر را پیدا كرده‌ایم خلاقه نیست؛ یك تلاش خودخواهانه شدید برای تنازع بقاست. بروز بی‌اعتمادی و نفرت از زندگی اجتماعی است. این حرف‌ها كجاست؟ نظم ما در زیبایی است. شهر باید زیبا باشد. برای آدم‌ها باید تدارك دید تا آنها باور كنند كه برایشان احترام و اهمیت قائلیم. اصلاً به تدارك دیدن سال‌هاست گفتیم ادا و اطوار. من مثال می‌زنم آیا این مسجد ادا و اطوار است؟ آنها نمی‌توانستند یك چیز دیگری درست بكنند پس این همه داستان برای چیست؟ تو می‌روی آنجا و حیرت را تجربه می‌كنی. این‌طور نیست؟ آیا كتاب مبین نمی‌توانست یك تعداد دستورالعمل باشد؟ چرا آهنگین و دشوار است؟ من نمی‌دانم از كجا این چیزها را درآوردیم. این‌ها واقعاً دروغ است.

ایرناپلاس: شاید برای توجیه رفتارهایمان است.

حیدری فاروقی: متأسفانه مطلبی كه می‌گویید با واقعیت قرین است.

پایان بخش دوم

گفت‌وگو از سیدمهدی موسوی‌تبار

**اداره كل اخبار چندرسانه‌ای**ایرناپلاس**
۰ نفر