به اعتقاد سید عبدالواحد موسوی لاری این چهره ها شورا را جدی نگرفته بودند و با نزدیك شدن انتخابات مجلس ششم خود را آماده حضور در مجلس كردند و از زمانی كه اختلافات شروع شد اخطار دادم بارها با افراد متعارض شورا نیز نشست هایی بر پا كردم و به ملك مدنی كه یك طرف دعوای شورای شهر بود گفتم 'آتش بیار معركه' نباشید و اگر شورا منحل شود شما را از شهرداری عزل می كنم.
وی كه در اوایل دولت سید محمد خاتمی معاونت حقوقی و پارلمانی دولت اصلاحات را برعهده داشت همچنین در مورد چرایی مخالفت خاتمی با نامزدی محسن هاشمی برای شهرداری تهران گفته است كسی مخالف هاشمی نبوده اما این نگرانی وجود داشته كه پس از شهردار شدن آقای هاشمی افراد تا آخر با او نمانند و در همان دوران مدیریت ایشان بر شهرداری برای او مشكل ساز شوند و مخالفت آقای خاتمی با شهردار شدن ایشان از این جهت بوده است.
عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان با نقل قول دیدگاه آقای خاتمی در این زمینه می گوید: در واقع نگاه ایشان این بود با در اختیار گرفتن مدیریت شهری تهران توسط محسن هاشمی ممكن است تمامی مشكلات قبلی و بعدی به پای آقای هاشمی نوشته شود.
موسوی لاری كه پس از استیضاح عبدالله نوری توسط مجلس راست گرای پنجم به عنوان جایگزین نوری به مجلس معرفی و وزیر كشور دولت اصلاحات شد همچنین در مورد تحقق اهداف انقلاب اسلامی ایران دیدگاه خود را این گونه بیان می كند: در چهل سالگی انقلاب كه در فرهنگ ما همزاد با بلوغ كامل و عقلانیت است باید در قامت یك موجود بالغ تصور كنیم اما درعمل موانع زیادی است كه اگر امروز مدعی شویم انقلاب بالغ شده ادعای درستی نیست.
به باور او ساختارهایی كه برای رسیدن به نقطه مطلوب ترسیم شده بود سر جای خود نیست اگر بگوییم جمهوری اسلامی كه مولود انقلاب اسلامی است تا چه اندازه توانسته اهداف انقلاب را محقق كند؟ باید اذعان كرد به اهداف انقلاب كاملا دست نیافته ایم و جمهوری اسلامی كه برآمده از انقلاب است در زمینه رفاه ، توسعه و پیشرفت در مسیر خود با ناكامی های زیادی روبرو شده است.
عضو شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان كه به تازگی با خبرنگار سیاسی ایرنا به گفت وگو نشسته بود، در مورد عملكرد این شورا گفت: ارزیابی ما از عملكرد گذشته شورای عالی سیاستگذاری مثبت است ولی عملكرد امروز آن را متناسب با انتظارات نمی بینم. ما گفته بودیم گام اول در سال 92، گام دوم در سال 94 و گام سوم در سال 96 باشد. هدف این بود كه هر گام نسبت به گام قبلی كیفیت بهتری داشته باشد. ولی در اردوگاه اصلاح طلبی شاهد نوعی آشفتگی هستیم و این آشفتگی مانعی شده كه ما نتوانیم گامهای بزرگتری بر داریم.
وی ادامه داد: بخشی از اینها واقعیتهای اجتناب ناپذیر است. در تركیب جدید شورا جزو كسانی بودم كه گفتم اولا عضویت بعضی از افراد مناسب نیست، دوما من از نظر جسمی نمی توانم وارد شورا شوم. هنوز هم در نظر دارم طی یك یادداشت و یا بیانیه از دوستان بخواهم فرصت تصمیم گیری در شورای سیاست گذاری به دوستان دیگری سپرده شود.
**عوامل دخیل در پیروزی اصلاح طلبان در آینده
وی درباره پیش بینی خود از شرایط فضای سیاسی كشور و آرایش نیروها در سال 98 كه انتخابات مجلس و سال 1400 كه انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود، گفت: پیروزی ما در آینده به دو عامل بستگی دارد، عامل اول نحوه رفتار متولیان انتخابات است. اگر آنها بخواهند انتخابات واقعی باشد باید میدان را برای حضور چهره ها و سلایق مختلف باز كنند و اجازه دهند همه آنهایی كه به قانون اساسی وفادار هستند وارد كارزار انتخابات شوند.
وی تصریح كرد: ضمن احترام به همه نمایندگان فعلی مجلس، اصلاح طلبان افرادی قویتر از كسانی كه اكنون در مجلس هستند داشته و دارند اما فرصت حضور نیافتند. بنابراین یك عامل سرنوشت انتخابات آینده، نحوه نگاه دستگاه های نظارتی و دوم عملكرد دولت حسن روحانی است. دولت آقای روحانی در آینده باید در خصوص انتخابات بهتر عمل كند. در حال حاضر هم باید تعامل و ارتباط دولت با تودههای مردم، نخبگان، احزاب و تشكل ها بیشتر شود.
اینكه در بعضی موضوعات می گویند آقای روحانی چرا به وعده هایش عمل نكرده است، باید گفت كه در بخش هایی كه در اختیار دولت بوده قدم ها برداشته شده و بخش هایی كه در اختیار نهادهای دیگر است آقای روحانی نتوانسته است كاری انجام بدهد و این را باید درك كنیم.
**ارزیابی عملكرد اصلاح طلبان
وی راجع به عملكرد و تركیب اعضای شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان نیز گفت: با وجودی كه مسیر را به گونهای ریل گذاری كرده بودند كه جریان اصلاحات را از گردونه خارج كنند، ولی شورای عالی سیاست گذاری در چهار انتخابات گذشته موفقیت داشته است. شورای سیاست گذاری و احزاب اصلاح طلب كه اعضای این شورا هستند با یك نگاه كاملاً واقع بینانه توانستند در سال 92 در مقابل جریان تمامیت خواه روزنه ای باز كنند كه آقای روحانی به عنوان یك چهره میانه رو توسط مردم انتخاب شود.
دلیل اصلی موفقیت شورای عالی سیاستگذاری، وحدت و انسجام بخشی از اصلاح طلبان بود، با هم كار و حركت كردند و نهایتا در كارزارهای انتخاباتی سال های 92، 94 و 96 موفق شدند. دلیل اصلی آن هم این بود كه اختلافات داخلی خودشان را در موضوعات مشخصی به حداقل رساندند.
موسوی لاری با تاكید بر اینكه بستن لیست موضوعی سهل و ممتنع است، گفت: مثلاً 600 نفر متقاضی ورود به لیست امید اصلاحطلبان كاندیدای شورای شهر تهران بودند. بحث ها و صحبت های مفصلی شد. اول به 150 نفر و بعد به 42 نفر رسیدیم، كه 42 نفر در شورای سیاستگذاری به 21 نفر تقلیل یافت.
وزیر كشور دولت اصلاحات همچنین گفت: شورا باید همان نقشی كه در سال های 92، 94 و 96 داشته را به خوبی اجرا و ایفا كند. باید منتظر باشیم و ببینیم شرایط به چه شكلی پیش خواهد رفت. من امیدوارم در ادامه به شكلی منسجم، متفق و ائتلافی حركت كنیم. روش ائتلاف اصلاح طلبان در شورای عالی سیاست گذاری به یك فرهنگ در بین احزاب سیاسی و شخصیتهای ملی اصلاح طلب تبدیل شده است.
این فعال سیاسی اصلاح طلب تصریح كرد: وقتی 15 نفر به عنوان داور برای گزینش وجود دارد و تعداد مورد نیاز 21 نفر است، همیشه عده ای راضی و گروهی ناراضی هستند و طبیعی است. به این معنا كه شخص 'الف' و شخص 'ب' از نظر سوابق، رزومه و توانایی برابر هستند، ممكن است سلایق شخصی هیات داوری در انتخاب یكی از آن دو نفر تاثیر داشته باشد. نمی خواهم كسی را تبرئه كنم، ممكن است خاصه خرجی سیاسی و سلیقه ای در خصوص انتخاب لیست امید شده باشد.
موسوی لاری افزود: اگر گفته می شد در تركیب فعلی شورای شهر تهران، مثلا آقایان رسولی، مسجدجامعی، محسن هاشمی و شخصی كه سابقه استانداری خراسان رضوی را در كارنامه دارد در لیست امید نباشند، نتیجه ای مطلوبی حاصل نمی شد. چرا كه این افراد باعث تضمین پیروزی در انتخابات می شوند.
در تركیب 21 نفره شورای شهر تهران ممكن است پنج نفر مورد اختلاف باشند، كه آن هم برای ورود چهره های جدید لازم است. ممكن است بگویند چند نفر از لیست امید در اولویت نبودند و افراد بهتری هم وجود داشته است كه این انتقاد هم وارد است.
فقط در مورد 4 الی 5 عدد از كرسی ها كه به جوانان و افراد كمتر شناخته شده رسید، اختلاف نظر وجود داشت. وجود اختلاف نظر از جمله نقاط قوت شورای عالی سیاستگذاری است لذا اگر قرار است بین احمد مسجدجامعی و موسوی لاری انتخابی صورت گیرد طبیعی است كه باید به خاطر تجربه سراغ احمد مسجد جامعی رفت.
موسوی لاری ادامه داد: من دلخوری ها و حواشی پیرامون لیست 21 نفره شورای شهر تهران را جدی و واقعی نمی دانم، چرا كه انتخاب یك نفر از میان چهار داوطلب هم اندیشه و برابر، موجب ناراحتی سه نفر دیگر می شود. مكانیسم انتخاب داوطلبان شورای شهر تا حدودی خوب بود و به نظرم یك برگ برنده است. البته ممكن است در این رهگذر بعضی از دوستان را راضی و قانع نكرده باشد.
وی درباره نحوه انتخاب اعضای شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان نیز گفت: اعضای شورا تركیبی از افراد حقیقی منتسب به احزاب اصلاح طلب، به اضافه افرادی از فراكسیون امید مجلس شورای اسلامی، شورای عالی استان ها و شورای شهر تهران است و شخصیت های حقوقی توسط احزاب به شورا معرفی می شوند. اعضای حقیقی طبق ضابطه ای كه ما در اختیار داشتیم باید نصف شخصیتهای حقوقی باشند. یعنی حدود 35 شخص حقوقی و 18 شخص حقیقی در تركیب شورای عالی سیاستگذاری وارد می شوند.
درست است كه احزاب یك واقعیت هستند و باید تقویت شوند، ولی احزاب همه اصلاح طلبان نیستند. بنابراین بهترین عامل برای رضایت نسبی همه شخصیت های حقیقی و حقوقی اصلاح طلب شورای عالی سیاست گذاری است.
وی در خصوص احتمال بازنگری در اعضای شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان، گفت: نویسندگان این بیانیه ها و نامه ها دو گروه هستند. یك عده علاقه مندان واقعی اصلاحات هستند كه احساس میكنند اصلاح و اصلاح طلبی یك امر تدریجی، مستمر و ناظر به شرایط زمانه است. این گروه معتقد است اگر ما در سال 92 تصمیمات خوبی گرفتیم در سال 98 و 1400 باید تصمیمات بهتری بگیریم، بنابراین معتقدند آن زمان اقتضا میكرد آنگونه تصمیم بگیریم و در سالهای بعد باید با توجه به نیاز و توانایی اصلاح طلبان و خواست جامعه تصمیمات روزآمدتری بگیریم. مفهوم اصلاح مستمر در متن اصلاح طلبی نهفته است.
این فعال سیاسی اصلاح طلب تاكید كرد: اصلاح طلبان كه میخواهند روشهای مدیریتی كشور را به مرور كارآمد واصلاح كنند، حتماً باید در درون خود نیز نسبت به روش ها و كاركردشان مرتب اصلاح و تجدید نظر انجام بدهند. وقتی ما به قوای قضاییه، مجریه، مقننه، شورای نگهبان و خبرگان رهبری میگویم این روشها باید عوض شود و اصلاح صورت پذیرد، طبیعی است كه نسبت به اصلاح رویه و روش خودمان هم نظر مثبت داریم. لذا گروه اول كه تعدادشان زیاد و خودشان اصلاحطلب هستند به دنبال روزآمد شدن جریان اصلاح طلبی هستند.
موسوی لاری گفت: گروه دوم ممكن است منظورشان از اصلاح اصلاحات چیز دیگری باشد. هم اصلاح طلبان و هم تودههای مردم میتوانند آنها را بهخوبی بشناسند. میتوان فهمید تفاوت ها در كجاست. ما قبلا به آنها اصلاح طلبان بدلی میگفتیم و حالا شاید اسم و عنوان دیگری داشته باشند. به نظر من حساب آنها از اصلاحطلبان جداست.
وی ادامه داد: اول باید پیشینه اصلاح طلبان امروزی را بشناسیم. جناح چپ اسلامی، پیروان خط امام (ره) و دوم خردادی های دیروز، اصلاح طلبان امروزی هستند. وقتی من از اصلاح طلبان صحبت می كنم منظورم این رگ و ریشه است. ممكن است گروه های دیگری هم باشند كه نظرات اصلاحی داشته باشند و از نظرات اصلاحی آنها در چارچوب اصلاحات استفاده شود، ولی منظور من از اصلاح طلبی پیشینهای است كه عرض كردم.
وی در خصوص گرایش های موجود در اصلاح طلبان نیز گفت: وقتی كه زمانه عوض می شود خیلی از افراد هم عوض می شوند. همانگونه كه اشاره كردید چپ اسلامی در فضای چپ زده دهه اول انقلاب میدان داری می كرد. به دو دلیل، یكی اینكه نیروهای جوان و پر نشاط و تاثیرگذاری بودند، دوم اینكه ایده ها و آرمان های آن ها بود كه می توانست در مقابل ایده های وارداتی چپ ماركسیسم و دیگر ایده های غربی مقابله كند.
در آن مقطع حضور چپ اسلامی برای تثبیت ارزشهای انقلاب و تقابل با چپ ماركسیسم و شبه ماركسیسم ضروری، كارساز و موثر بود. ولی وقتی فضا عوض می شود و جنگ تمام می شود می بینیم سازندگی امر مطلوب كشور است. در اینجاست كه روش های چپ اسلامی نیمه اول دهه شصت آنقدرها نمی تواند موثر باشد.
عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان تاكید كرد: گرایش جناح چپ كه نوعی از عدالت خواهی بود لذا نمی توانست خود را با فضای كشور در دوران سازندگی و بعد از آن وفق دهد، نمیتوانستیم با روش های انقلابی دهه قبل پیش برویم. بدیهی است وقتی دنبال زنده كردن اعتقادات و توسعه آرمان های فكری خود هستیم باید به شكل دیگری عمل كنیم.
معتقدم جناح چپ اسلامی برای آن روز مناسب بود. بعد از جنگ كه شرایط عوض شد همان جریان چپ اسلامی مواضع خود را به نفع شرایط جدید تغییر داد، اگر تغییر نمی داد در جا می زد و از بین می رفت. نسبت اصلاح طلبان امروز با نیروهای خط امام و چپ اسلامی دیروز این است كه آنها فرزندان آن روز بودند و با توجه به نیازهای آن روز عمل می كردند و اصلاح طلبان فرزندان امروز و نگاهشان به نیازهای فرداست.
**عملكرد خوب دولت در عرصه سیاست خارجی
وی درباره سیاست خارجی و عملكرد تامین كننده منافع ملی در عرصه بین الملل، گفت: پیشنهادم به آقای روحانی این است، با همه كشورهای موثر در دنیا و به خصوص كشورهای منطقه و كشورهای اروپایی كه در كمپین آقای ترامپ نیستند، تعامل كند. بیشتر باید بر اروپا متمركز شویم. با وجودی كه چین و روسیه منافع خودشان را دنبال می كنند ولی به هر حال با ترامپ مشكل دارند و ما می توانیم از ظرفیت بین المللی آنها هم استفاده كنیم.
حكام جوان عربستان با مسائل مهم منطقه ای، بین المللی، سیاست داخلی و خارجی بیگانه هستند اما ما نباید آنها را دو دستی تقدیم ترامپ و اسرائیل كنیم. در واقع نباید آنها را رها كنیم. لذا آقای روحانی میتواند از ظرفیتها و اهرم هایی كه در منطقه داریم در جهت توسعه روابط بین الملل و سیاست خارجی بهره كافی را ببرد و این توانایی را هم از نظر تجربی و هم از نظر قدرت تصمیم گیری دارد.
آقای روحانی در زمینه روابط خارجی و سیاست خارجی از پختگی و تجربه كافی برخوردار است و برای گفتگو با طرف های خارجی مسلط است. از طرفی وزارت خارجه و آقای ظریف به خوبی بر اوضاع روابط بین الملل آشنا و مسلط هستند.
برجام محصول یك مذاكره دو ساله بود، وقتی كه آقای ترامپ زحمات و نتیجه دو سال مذاكره را زیر پا گذاشت، دیگر مذاكره مجدد معنی ندارد. آقایان روحانی و ظریف چگونه میتوانند به پیشنهاد مذاكره آقای ترامپ اعتماد كنند؟ منافقین طرف مشورت رئیس جمهوری آمریكا هستند. به ترامپ مشورت داده بودند، اگر تحریمها را تشدید كنید حكومت سقوط خواهد كرد، پس این نوع تصمیم گیری رئیس جمهوری آمریكا پوشالی بودن تصمیمات ایالات متحده را هم نشان می دهد.
موسوی لاری تصریح كرد: منافقین یك جریان تروریست خبیث كه دستشان تا مرفق به خون جوانان و ملت ما آغشته است. كنار صدام حسین 8 سال جوانان ایرانی را شهید كردند. خودشان آمار دادند كه ما 50 هزار نفر را ترور كردیم. یك جریان جنایتكار این چنینی طرف مشورت آقای ترامپ می شود.
وی ادامه داد: توصیه منافقین به ترامپ بود كه كشور بعد از 13 آبان از هم میپاشد، جای تعجب دارد هیئت حاكمه آمریكا چگونه یك تحلیل و بررسی درست در خصوص تاریخچه، توانایی و نیات این گروه مطرود انجام نداده است. به هر حال آمریكایی ها تصمیماتی گرفتند و در ادامه متوجه شدند كه نمی توانند آن تصمیمات را كامل اجرا كنند و هشت كشور را مستثنی كردند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب خاطرنشان كرد: این نشان میدهد كه آقای ترامپ در اهدافی كه به دنبال دستیابی به آن بود شكست خورده است. لازم نبود ترامپ با آقای روحانی رو در رو صحبت كند، می توانست در یك چارچوب و شرایط عقلانی، با رعایت احترام متقابل خیلی از مسائل را با ایران حل كند.
در حوزه سیاست داخلی هم آقای روحانی به عنوان رئیس جمهوری كه حافظ قانون اساسی است میتواند در موضوعات نشاط اجتماعی و آزادی های سیاسی موثر و نقش تاریخی ایفا كند.
شورای سران سه قوه كه تشكیل شده، میتواند به عنوان ابزاری در دست آقای روحانی باشد و می توان از اختیارات این شورا استفاده های مختلفی كرد. در مباحثی مثل اقتصاد، كنترل و پیش بینی بازارهای كشور و تحریم ها می توان از آن بهره برد.
** ماجرای انحلال شورای اول شهر تهران
وی در خصوص اتفاقات زمان وزارت كشور خود و موضوع شورای اول شهر تهران نیز گفت: شورای حل اختلاف كه تركیبی از نمایندگان دولت، قوه قضاییه و دیگران، با محوریت معاون حقوقی رئیس جمهوری بود، به انحلال شورای شهر تهران رای داد. با اینكه من در انحلال شورا تاثیری نداشتم و تلاشم در جهت جلوگیری از انحلال بود ولی یكی از تلخ ترین لحظات كاری من انحلال آن شورای شهر تهران بود.
وزیر كشور دولت اصلاحات همچنین افزود: اشتباه ما در شورای اول این بود كه تلاش كردیم چهره هایی وارد شورای شهر تهران شوند. آقایان عبدالله نوری، سید محمد غرضی، عباس دوزدوزانی و چند چهره مطرح دیگر انتخاب شدند. ما فكر می كردیم چهره های قدرتمند شورا را تقویت می كنند ولی در ادامه وقتی به زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی رسیدیم، هر كدام گفتند می خواهیم كاندیدای مجلس شورای اسلامی شویم، لذا شورا را جدی نگرفتند و شورا با عدم ثبات مواجه شد.
وی ادامه داد: اگر آقای نوری تا آخر در شورای شهر می ماند چون محوریت داشت میتوانست از اختلاف نظرها و چالش ها جلوگیری كند. اختلافات كه شروع شد من اخطار دادم. در جلسات متعدد، گاهی تا ساعت ده شب در دفتر خودم با افراد متعارض شورای شهر گفت و گو می كردم. خوشبختانه همه اسناد و نوارهای ضبط شده آن جلسات موجود است.
موسوی لاری تاكید كرد: به آقای ملك مدنی شهردار تهران كه در موضوع تصویب بودجه شهرداری یك طرف دعوای شورای شهر شده بود گفتم شما آتش بیار معركه نشوید و به اختلافات دامن نزنید، اگر شورا منحل شود به عنوان وزیر كشور شما را از شهرداری تهران عزل می كنم و حكم ادامه شهرداری شما را امضا نمی كنم.
به آقای دعایی گفتم بنده شخصا جزو مریدان شما هستم، از شما تقاضا می كنم كاری كنید كه این اختلافات ادامه پیدا نكند و منجر به انحلال نشود، ولی در نهایت اختلافات و خودخواهی ها منجر به انحلال شورای شهر شد.
وی در ادامه راجع به شورای پنجم و انتخاب افراد متعدد برای شهرداری تهران نیز گفت: تعویض شهرداران حتما به آینده و اعتبار اصلاحطلبی لطمه می زند. به بعضی از آقایان گفتم اگر اختلاف سلیقه دارید تبدیل به جبهه بندی و تقابل جدید نشود. خوشبختانه شورای پنجم تا كنون عاقلانه و صبورانه عمل كرده است. اختلاف سلیقه دارند ولی آن اختلافات را قانونمند و حرفه ای در درون شورا حل و فصل می كنند میتوان گفت كه تغییر شهرداران از قوه و قدرت شورای شهر خارج است.
وزیر كشور دولت اصلاحات همچنین گفت: داستان آقای نجفی به آن شكل برنامه ریزی و نهایتا مجبور به استعفا شد. در خصوص رفتن آقای افشانی و قانون منع بكارگیری بازنشستگان باید بگویم قانون قابل دفاعی نیست. آقای افشانی داشت با مدیریت شهر تهران آشنا میشد كه با مانع و بهانه این قانون مواجه شد. مقصر رفتن آقایان نجفی و افشانی شورای شهر نبوده و نیست. شورای شهر در انتخاب شهردار جدید هم خوب عمل كرد. به هر حال از میان چند نفر یك نفر باید انتخاب می شد و شد. باید به نظر شورا احترام گذاشت. آقای رحمانی فضلی وزیر محترم كشور هم به رای شورا احترام گذاشت و حكم آقای حناچی را امضا كرد.
وی افزود: آقای حناچی از جمله نیروهایی است كه در حوزه های شهری فعالیت كرده و كاملا به امور شهر تهران اشراف دارند. در دور اول آقای نجفی، آقای حناچی را به عنوان معاون عمرانی گذاشته بود كه به نظر من جای مناسبی نبود. آقای حناچی می بایست در معاونت معماری و شهرسازی كار می كرد یعنی جایی كه آقای افشانی منصوبش كرد.
حناچی اگر از نیروهای بدنه شهرداری استفاده كند موفق می شود. توصیه من به آقای حناچی این هست كه مدیران فعال و پركار و باتجربه و پاكدستی كه در درون شهرداری هستند انتخاب كند و در رده های مختلف مدیریت شهری از آنها استفاده كند به آقای حناچی میگویم كه دچار آزمون و خطا نشود و آزموده ها را بیازماید.
**مخالفت ها با شهردار شدن محسن هاشمی
وی درباره برخی مخالفت ها با شهردار شدن محسن هاشمی، گفت: هیچكس با شخص آقای محسن هاشمی مخالف نبوده و نیست. با خیلی از اعضای شورای شهر هم صحبت كردم و هیچكدام مخالف نبودند. دغدغه خیلی ها از شورای شهر و بدنه اصلاحات این بود كه كسانی كه آقای محسن هاشمی را تشویق می كنند شهردار شود تا آخر با او نمانند و ممكن است همان ها در شهرداری برای او مشكل ساز شوند.
موسوی لاری همچنین گفت: آقای افشانی زمانی كه آمد 19 رای از 21 رای را كسب كرد. ولی در عزل و نصبها با مخالفت عده ای مواجه شد. گروه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی در كشور وجود دارد و مخالفت می كردند. اگر به این مخالفتها بدهی چند هزار میلیاردی شهرداری را بیافزاییم، باعث فلج شدن عملكرد شهردار می شود.
وزیر كشور دولت اصلاحات ادامه داد: به علت اینكه آقای خاتمی به آقای محسن هاشمی علاقه داشته و دارد، مخالفت خود را با این موضوع بیان كرد. من از زبان آقای خاتمی می گویم كه به آقای هاشمی گفت، شما ریاست شورا را در اختیار دارید و می توانید در تمشیت امور شهرداری و شورای شهر موثر باشید، اگر متولی مستقیم امور مدیریت شهری بشوید ممكن است همه مشكلات قبلی و بعدی پای شما نوشته شود.
**الزامات چهل سالگی انقلاب اسلامی
عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان درباره چهل سالگی انقلاب اسلامی و ارزیابی 40 سال گذشته، گفت: مردمی كه انقلاب را به وجود آوردند، در شعارهایشان اهدافی نیز وجود داشت، شعار و هدف مردم در سه كلمه استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی نهفته بود. این شعار اساسی ترین خواسته مردم بود. مردم از اینكه دولت پهلوی توسری خور غرب بود و حتی برای جابجایی یك فرمانده نظامی خودش هم میبایست نظر آمریكا و غرب را جویا می شد، احساس ذلت می كردند.
وی ادامه داد: مردم میخواستند در تعیین سرنوشت خود مستقل باشند. در این زمینه ما فراز و فرودهای زیادی داشتیم. شرایط جنگ یك سری محدودیتها به ما تحمیل كرد. در سازندگی و شرایط بعد از جنگ نیز یك سری مشكلات ما را از توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عقب گذاشت.
موسوی لاری همچنین گفت: 40 عددی است كه در فرهنگ ما همزاد با واژه بلوغ است. می گویند مرد اگر به 40 سالگی رسید عقلش كامل می شود و توانایی او به اوج می رسد. پس قاعدتا در سال چهلم انقلاب جمهوری اسلامی را باید در قامت یك موجود بالغ تصور كنیم و در این قامت و شكل و شمایل آن را ببینیم. ولی موانع فراوانی وجود داشته و دارد، اگر امروز مدعی شویم در عرصه عمل، انقلاب بالغ شده است ادعای درستی نیست.
این فعال سیاسی اصلاح طلب تاكید كرد: ساختارهایی كه برای رسیدن به نقطه مطلوب در نظر گرفته شده بود سر جای خود نیست و جا به جا شده اند. اگر بگوییم جمهوری اسلامی كه بر آمده و مولود انقلاب اسلامی است تا چه اندازه توانسته اهداف انقلاب را محقق كند، باید گفت چون مشكلات و ناكامی های زیادی داشته ایم به نیات و اهداف انقلاب كاملا دست نیافته ایم. اما اگر بخواهیم از انقلاب اسلامی به عنوان یك حركت و روش، كه ملت ما برای رسیدن به آرمان های مطلوب خود خلق كردند، سخن بگوییم می توان گفت با وجود دشواری هایی كه پشت سر گذاشتیم، موفقیتهای زیادی هم داشتیم.
وی تصریح كرد: مسیری كه تاكنون طی كرده تا حدود زیادی در راستای مطالبات مردم بوده است. جمهوری اسلامی كه ساختار برآمده از انقلاب اسلامی است كه می بایست رفاه، توسعه و پیشرفت و این مسائل را برای ملت به ارمغان می آورد در مسیر خود با ناكامی های زیادی روبرو شده است. انقلاب یك بحث آرمان خواهی است. ما امروز افتخار میكنیم ملتی هستیم كه در مقابل دیگران به عنوان یك ملت فهیم و قدرتمند در صحنه بین المللی حضور داریم بدون اینكه استقلال مان را از دست بدهیم. هدف اصلی انقلاب این بود كه ما یك ملت مستقل و آبرومند باشیم.
**فعالیت احزاب در 40 سالگی انقلاب
موسوی لاری همچنین گفت: نهاد برآمده از انقلاب (به معنی عام حكومت)، به دلیل عدم هم گرایی خودمان و فشارهایی كه از بیرون وارد شد، امروز از اهداف و آرمانهای انقلاب تا حدود زیادی فاصله گرفته است. شعار و اهداف مردم در سه كلمه ی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی نهفته بود و این شعار اساسی ترین خواسته مردم بود.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی بحث آزادی های مشروع به عنوان یك اصل پذیرفته شده، مطرح است ولی برای فعالیت احزاب محدودیت وجود دارد. مگر می شود شما بخواهید یك نظام دموكراتیك داشته باشید ولی در این نظام دموكراتیك احزاب نتوانند آزادانه فعالیت كنند؟
احزاب و تشكل های صنفی و سیاسی با محدودیت فراوان روبرو هستند. بنابراین نگاه ما باید به تشكلها، ان جی اوها و احزاب عوض شود تا بتوانیم شعار آزادی كه تبلور آن در تعاملات بین ملت و دولت است را محقق كنیم. معتقدم می توانستیم خیلی بهتر از این عمل كنیم و باید عمل كنیم.
این فعال سیاسی اصلاح طلب تاكید كرد: در جامعه متكثر ما زبان ها و اقوام مختلفی وجود دارد. لر، كرد، آذری، بلوچ، عرب، سیستانی و بقیه اقوام و گویش ها در كشور ما زندگی می كنند. اینها ایرانی و شهروندان ایران هستند و باید بتوانند در سرنوشت خود دخیل باشند و به طور مساوی در رای دادن و رای گرفتن مشاركت كنند، این رنگین كمان فرهنگی و زبانی باید از آزادی های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برخوردار باشد.
وی ادامه داد: گرایشات سیاسی كشور ما به طور نانوشته در دو اردوگاه اصولگرایی و اصلاح طلبی خلاصه میشود، بدون اینكه این تقسیم بندی آمرانه باشد. از 30 سال پیش تاكنون به مرور زمان تعارض و تلاقی این دو دیدگاه در دو جریان خلاصه شده است. اما می بینیم جریان اصولگرا به دلیل باورها ورفتارها از مردم فاصله گرفته اند و اردوگاه اصلاح طلب كه ارتباطشان با مردم بسیار وسیع است از سوی نهادهای قدرت مورد بی مهری قرار گرفته و تا حدی به عنوان شهروند درجه دو تلقی می شوند.
**در نمادها و مظاهر پیشرفت خوب بوده است
موسوی لاری تصریح كرد: مفاهیمی جمهوریت و اسلامیت نسبی هستند. جمهوریت یعنی سیستمی كه در آن عامه و جمهور مردم در اداره كشور موثر باشند و تكیه گاه نظام حاكم مردم هستند. اسلامیت یعنی اینكه احكام شریعت اسلام مورد عمل قرار بگیرد. بدیهی است مفهوم جمهوریت به طور كامل محقق نشده است و نمونه آن بی مهری به اصلاح طلبان است.
وی ادامه داد: نمادهایی چون نمازهای جمعه، مراسم عزاداری اربعین چند میلیونی وغیره، نمادها و مظاهر دینداری و اسلامیت نظام هستند. لذا در نمادها و مظاهر پیشرفت خوب بوده است و قابل قیاس با گذشته نیست، ولی از نظر محتوا متاسفانه ما با واگرایی نسل جوان و پسرفت در ارزشهای انقلاب و اهدافی كه برای اسلامیت نظام تعریف شده بود مواجه هستیم. اگر در مقابل این واقعیت گارد بگیریم نمی توانیم آن را اصلاح كنیم.
موسوی لاری گفت: پسرفت این مفاهیم دلایل مختلفی دارد، بخشی از آن كاركرد و عملكرد مدیران در جامعه است. آنها گفته ها و بیانات زیبایی ایراد می كنند ولی در عمل و اجرا خلاف آن را انجام می دهند، مردم هم به حرف های زیبا و عمل خلاف آن نگاه می كنند.
بد اخلاقیهایی در برخی از روزنامه های و تریبونهای رسمی انجام می شود. اگر مجموع تهمتها و انگ زدنها را در كنار هم بگذاریم نشان می دهد ما در اخلاق مداری، فرهنگ سازی، حاكمیت اخلاق و اندیشه خلاق مدارانه دینی با مشكل روبرو شده ایم، دلیل و عامل آن هم كاركرد و عملكرد مجموعه قوای مملكتی بوده است.
وی افزود: خوشبختانه نگاه قانون اساسی ما به نحوه اداره جامعه، خوب است. البته نمی توان گفت صد درصد بدون نقص و ایراد است. در اصل هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی 'میزان رای ملت است ' گنجانده شده است و همه كارها باید بر اساس رأی مردم انجام شود. ساماندهی انتخابات ریاستجمهوری، مجلس شورای اسلامی، خبرگان رهبری و دیگر نهادهای انتخابی در اصل هفتم گنجانده شده است. مكانیسم عملیاتی قانون گذاری نیز دیده شده اما یك سری نهادهای موازی به وجود آمده است.
وی در خصوص اختیارات شورای نگهبان قانون اساسی نیز گفت: شورای نگهبان مرجع تفسیر قانون اساسی است ولی می تواند تفسیر موسع یا مضیق انجام بدهد. ضمن اینكه قانون همیشه و در هر موضوعی نیاز به تفسیر ندارد. قانون اساسی در خصوص مكانسیم انتخابات صراحت دارد، مجلس هم قوانینی وضع كرده است كه آن را به صورت تفسیر استصوابی نظارت شورای نگهبان به مرحله اجرا گذاشته اند.
موسوی لاری همچنین در باره تركیب، وظایف و شرایط مجلس خبرگان رهبری گفت: من همیشه گفته ام مجلس خبرگان رهبری یا باید ناظر بر اوصاف رهبری باشد یا اختیارات رهبری و یا هر دو. قانون گفته است رهبر باید از افرادی با مشخصات مصرح در قانون اساسی انتخاب شود، آن مشخصات و اوصاف به ما میگوید كه تركیب مجلس خبرگان به چه صورت باشد.
وی ادامه داد: وقتی قرار است رهبری فرمانده كل قوا باشد، چند طلبه و روحانی باید نظر بدهند یا چند متخصص نظامی؟ آیا در خصوص صلاحیت فرمانده كل قوای نظامی، نیروهای نظامی و امنیتی حق اظهار نظر دارند؟ تركیب مجلس خبرگان رهبری باید به شكلی باشد كه بتوانند در خصوص همه اختیارات، از جمله اختیارات نظامی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی و اقتصادی رهبری به طور تخصصی نظر بدهند.
بنابراین در همه حوزه ها باید خبرگانی حضور داشته باشند و یك شخص جامع و كامل را انتخاب كنند، لذا باید به سمتی برویم كه تركیب مجلس خبرگان متناسب با اوصاف و وظایف رهبری باشد. ما یك بخش را پررنگ كرده ایم و آن توجه به وصف فقاهت رهبری است. اصل توجه و تمركز بر فقیه بودن رهبری صحیح است و بقیه اوصاف و خصوصیات اجرایی رهبر بعد از آن قرار میگیرد اما نباید سایر اوصاف به كلی نادیده گرفته شود.
موسوی لاری همچنین گفت: مدیر و مدبر بودن رهبر فقیه را كسانی باید تشخیص بدهند كه خودشان در حوزه مدیریت متخصص باشند. همانگونه كه فقها حق دارند در خصوص فقیه بودن رهبر نظر بدهند دیگران هم حق دارند در خصوص مدیر و مدبر بودن رهبری نظر بدهند. ولی تركیب مجلس خبرگان به این شكل نیست.
وی افزود: در اصل 110 قانون اساسی عزل و نصب اعضای شورای نگهبان، رئیس دیوان عالی كشور، رئیس قوه قضاییه، عزل و نصب امرای ارتش و سپاه، فرمانده كل نیروهای مسلح و غیره از جمله اختیارات رهبری است. اینكه رهبر توانایی انجام این رسالت ها و مسئولیت ها را دارند یا ندارند كارشناسان آن حوزه ها باید نظر بدهند.
وقتی كه ما همه اوصاف و اختیارات را كنار گذاشته ایم و فقط ملاك را فقیه بودن رهبر قرار داده ایم، معنایش این است كه اعضای خبرگان بخشی از جامعه را نمایندگی می كند. به همین دلیل می بینیم كه مثلا آقایی از كرمان تنها كاندیدا یا یكی از دو كاندیدا دوره اول نمایندگی مجلس خبرگان رهبری از حوزه انتخابیه استان كرمان می شود. در حالی كه اولا این شخص كرمانی نبود، دوما در كرمان حضورش در حد یك منبر دهه ماه محرم بود. اینها از جمله مشكلات فرارو و پیش روی رسیدن به اهداف جمهوریت نظام است. نمیشود از كنار این اشكالات گذشت و باید اصلاح شود، تركیب خبرگان باید مناسب و متناسب با اوصاف و اختیارات رهبری باشد كه توضیح دادم.
وزیر كشور دولت اصلاحات همچنین گفت: شورای نگهبان باید در حوزه ای كه رسالت و مسئولیت دارد عمل كند و آن نظارت بر اجرا است و نه دخالت در اجرای انتخابات. امر اجرا و برگزاری انتخابات به شورای نگهبان ارتباط ندارد. شورای نگهبان برای بررسی كاندیداهای احتمالی مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری دفاتری در سراسر كشور احداث و تاسیس كرده است كه در واقع دخالت در اجرای انتخابات است.
یعنی قبل از اینكه هیئتهای اجرایی وارد ثبت نام و تایید صلاحیت ها شوند شورای نگهبان وارد می شود، در حالی كه این از اختیارات شورای نگهبان نیست و برگزاری انتخابات بر عهده وزارت كشور و هیئت های اجرایی است. حتی اگر شورای نگهبان میخواهد وارد شود باید از كانال دستگاههای اجرایی وارد شود.
وی ادامه داد: مراجع چهارگانه استعلام هستند كه تشخیص میدهند فرد كاندیدا مشكل دارد یا ندارد. نباید شورای نگهبان برای خود وظایفی تعریف كند و این همه هزینه برای آن تعریف و تفسیر بر دوش بودجه عمومی كشور بگذارد. اگر به این موضوعات پرداخته نشود قطعاً نمی توانیم بگوییم جمهوریت نظام به اهدافش رسیده و مفهوم و ذات جمهوریت اجرا می شود.
البته اگر بخواهیم جمهوری اسلامی را با رژیم پهلوی مقایسه كنیم، باید گفت در رژیم سابق هیچ كس در انتخاب نوع حكومت و افراد حكومت نقشی نداشت، لذا ما خیلی از پهلوی جلوتر هستیم. در جمهوری اسلامی ایران مردم اعضای شورای اسلامی شهر و روستا را خودشان انتخاب میكنند و خبرگان را با وجود ایرادات ساختاری مردم انتخاب می كنند. ولی اگر بخواهیم با آرمانهای انقلاب آن را قیاس كنیم باید گفت متاسفانه عقب هستیم.
گفتگو از: اسفندیار عبدالهی
سیام*ا.ع*
وزیر كشور دولت اصلاحات:
تلخ ترین لحظه مسئولیتم ، انحلال شورای شهر اول بود
۲۸ آذر ۱۳۹۷، ۱۰:۵۲
کد خبر:
83139936
تهران - ایرنا - وزیر كشور دولت اصلاحات یكی از تلخ ترین رویدادهای دوره مسئولیت خود در وزارت كشور را انحلال نخستین دوره شورای اسلامی شهر تهران می داند و می گوید: از آنجایی كه چهره های قدرتمندی چون عبدالله نوری ، غرضی و دوزدوزانی تا آخر در درون شورا نماندند و سودای حضور در مجلس ششم را در سر می پروراندند ، این شورا متزلزل شد.