ترامپ بدون توجه به معاهدات بین المللی از برجام خارج شد

تهران- ایرنا- استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران می گوید: برجام یكی از دستاوردهای مهم دولت تدبیر و امید است كه ترامپ با حضور خود در دولت آمریكا ، بدون توجه به معاهدات و عرف بین الملل از آن خارج شد.

ابراهیم متقی می افزاید: ترامپ درصدد تضعیف برجام كه در قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل به رسمیت شناخته شده بود برآمد. اما اروپا و دو كشور چین و روسیه از همراهی با آمریكا سر باز زدند و ادامه حضور ایران در برجام منجر به انشقاق بین اروپا و آمریكا شد.
اقدامات ترامپ منجر به شكل گیری این سوال در محافل علمی و سیاسی شده است كه آیا او در قبال ایران یك راهبرد مشخص را دنبال می كند یا تصمیمات آنی و لحظه ای می گیرد؟ تهدید های ترامپ به كجا خواهد رسید و اینكه سیاست خارجی ایران چه رویكردی را باید در پیش بگیرد تا منافع ملی كشور تامین شود؟ این ها بخشی ازموضوعاتی است كه با متقی به بحث گذاشتیم.
متقی معتقد است در حال حاضر شرایط ابهام و آشفتگی در روابط ایران و آمریكا حاكم است و امكان هر گونه حادثه ای در روابط این دو وجود داد. بنابراین سال آینده باید منتظر شفاف تر شدن فضای ابهام باشیم.

عضو هیات علمی و استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران همچنین معتقد است برای بهبود رویكردهای سیاست خارجی كشور باید از متخصصان حوزه روابط بین الملل و علوم سیاسی بیشتر استفاده شود.

مشروح مصاحبه خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا با ابراهیم متقی به شرح زیر است:

**ایرنا: برخی مطرح می كنند كه ترامپ در مقابل ایران راهبرد مشخصی را دنبال نمی كند. از طرف دیگر عده ای برخلاف این نظر، معتقد هستند دولت ترامپ در مورد ایران در حال پیگیری یك راهبرد منسجم و مشخص است. نظر شما در این مورد چیست؟

**متقی: راهبردها همواره تابعی از فضای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و بین الملل هستند. هر گونه تغییر در یك حوزه آرایش قدرت تاثیر خود را در حوزه راهبردها برجای خواهد گذاشت. راهبرد «چگونگی رسیدن به هدف بر اساس ابزارهای خاصی است كه در شرایط مشخصی امكان پذیر است». از آن جایی كه موازنه قدرت در منطقه خاورمیانه همواره در حال تغییر و دگرگونی است بنابراین طبیعی به نظر می رسد كه تغییرات در سیاست داخلی، منطقه ای و تغییرات در عرصه بین الملل در راهبرد ترامپ در برخورد با ایران تاثیرگذار باشد.
اما ترامپ در قبال ایران یك راهبرد كلان دارد. این راهبرد مبتنی بر دو مفهوم «مهار» و «دیپلماسی اجبار» است و متناسب با این كه چه نتایجی حاصل می شود الگوهای رفتاری خود را انتخاب می كند.

**ایرنا: به نظر می رسد ما هنوز در مورد تعریف منافع ملی دچار ابهامات جدی هستیم. از طرف دیگر در بخش هایی هم كه اتفاق نظر وجود دارد راهبرد و سیاست مشخصی برای تحقق منافع ملی ایران پیگیری نمی شود. شما این تحلیل را قبول دارید؟

**متقی: منافع ملی در هر كشوری تغییر یابنده است و الگوی رفتاری هر كشوری تلاشی سازمان یافته برای تامین منافع ملی آن كشور است.

اما ممكن است به عنوان استاد دانشگاه منافع ملی را به یك صورت تفسیر كنم و اساتید دیگر روابط بین الملل و علوم سیاسی به نحو دیگری و این یكی از دلایل سختی این حوزه است. فرایند تنظیم نشانه ها و شاخص های منافع ملی چون در نهادهای بروكراتیك و اتاف فكرهای دانشگاهها انجام نمی شود عموما توسط افراد غیرمرتبط مورد چالش قرار می گیرد؛ یعنی فرایندی وجود ندارد كه گروه خاصی كه در حوزه روابط بین الملل و علوم سیاسی تجربه، سابقه و دانش دارند منافع ملی را تعریف كنند. هر كسی كه قدرت ساختاری و سازمانی به دست می آورد به خود اجازه می دهد كه شاخص های منافع ملی را تعریف و بر آن اساس، الگوهای رفتاری خود را انتخاب كند. بنابراین منافع ملی در ایران ماهیت تغییر یابنده و شكننده دارد.

**ایرنا: نقش افراد و نهادهای مختلف در سیاست خارجی ایران مشخص نیست. به عنوان مثال می بینیم ترامپ درخواست مذاكره با ایران را مطرح می كند اما قبل از وزیر خارجه یك مسئول نظامی است كه اعلام نظر می كند. به نظر شما این تداخل وظایف و نقش ها چقدر در ناكارآمد شدن سیاست خارجی ایران مهم است؟

**متقی: ممكن است در مورد برجام یا سیاست منطقه ای ایران حرف های زیادی بزنم، اما این حرف های من چقدر به عنوان سیاست دولت ایران تلقی خواهد شد؟ قطعا هیچ دولتی اظهارات مرا را به عنوان سیاست های رسمی دولت ایران نخواهد پذیرفت بلكه به عنوان یك فرد دانشگاهی كه تحلیل خود را ارئه داده است نگاه خواهند كرد. بنابراین نظامیان هم می توانند مواضعی را اتخاذ بكنند، اما اتخاذ این مواضع از سوی نظامیان به عنوان سیاست رسمی نظام تلقی نمی شود.
اما در هر كشوری در حوزه سیاست خارجی تعدد ساختار وجود دارد. شاید در خود آمریكا ده ها ساختار در این زمینه فعال و دخیل هستند بنابراین تعدد ساختار فقط مختص به ایران نیست.

**ایرنا: ولی آقای دكتر در آمریكا بین ساختا های متعدد هماهنگی وجود دارد

** متقی: در آنجا هم هماهنگی وجود ندارد. در بسیاری از مواقع بین مشاور امنیت ملی، وزیر دفاع، وزیر خارجه و رئیس جمهوری اختلاف نظر وجود دارد. به همین دلیل است كه ركس تیلرسون استعفا كرد، جیمز متیس استعفا كرد. به نظر من این حرف ها بهانه هایی برای توجیه ناكارآمدی ها است. برخی از مواقع خود مجموعه دیپلماتیك كارآمدی لازم را برای ساماندهی سیاست خارجی ندارد؛ بنابراین این حرف ها را مطرح می كند، اما نمی گوید كه متناسب با تغییراتی كه در محیط شكل گرفته است آیا برنامه های مناسب را ارائه داده است و چه الگوهای رفتاری را شكل داده است.
این پرسش اصلی من به عنوان یك فرد دانشگاهی از مسئولان سیاست خارجی است. هم به عنوان دانشگاهی هیچ اعتمادی به ادبیات و الگوهای رفتاری مسئولان سیاست خارجی ندارم. بنابراین قطعا از طرف های خارجی هم انتظار اعتماد نمی توانیم داشته باشیم. علت امر این است كه بسیاری از كارگزاران درك دقیقی از حوزه سیاست خارجی ندارند. البته تصمیم گیری راهبردی در ارتباط با موضوعات سیاست خارجی و امنیت ملی یك امر جمعی است و در بسیاری از مواقع توسط شورای عالی امنیت ملی تنظیم می شود و وزارت امور خارجه فقط وظیفه اجرا را بر عهده دارد و به نوعی ویترین است. بنابراین در همه كشورها از جمله كشور ما در حوزه سیاست خارجی ده ها نهاد درگیر هستند.

**ایرنا: رهبر انقلاب مسئله فتنه در سال آینده را مطرح كردند از طرف دیگر عده ای از كارشناسان پیش بینی می كنند كه در سال 98 مخاصمات بین ایران و آمریكا افزایش پیدا كند. شما به عنوان كارشناس روابط بین الملل احتمال افزایش مخاصمات بین ایران و آمریكا در سال آینده را چه میزان جدی می دانید؟

**متقی: طبعا فضای منطقه ای در آسیای جنوب غربی آشفته و پیچیده است. معادله قدرت در منطقه همواره در حال تغییر است. در طی یك ماه گذشته آرایش نیروهای نظامی و الگوهای رفتاری در سیاست خارجی و امنیت ملی تغییر پیدا كرده است. در فضای ابهام امكان شكل گیری هر گونه حادثه ای وجود دارد بنابراین امكان ظهور ساز وكارهای پرتنش در روابط ایران با آمریكا یا برخی كشور های منطقه وجود دارد، به همان اندازه كه امكان ظهور ساوزكارهای همكاری جویانه هم وجود دارد. شرایط موجود، شرایط ابهام و عدم اطمینان است. نكته مهم این است كه كشوری مثل ایران همواه باید آمادگی لازم برای دفاع از دستاوردهای منطقه ای و حفاظت از قابلیت های ساختاری خود را داشته باشد.

**ایرنا: با خروج آمریكا از برجام مخالفت های اروپا با این راهبرد آمریكا شروع شد و در این زمینه اختلافات اروپا با آمریكا بیش از گذشته آشكار شد. اما تردیدهایی در میزان، سطح و اهمیت این اختلاف ها وجود دارد. اختلافات اروپا و آمریكا بر سر برجام چه میزان جدی و مهم است؟

**متقی: رویكرد واقعی اروپایی ها در حل و فصل مسائل منطقه ای و بین الملی بر اساس مذاكره، دیپلماسی و حقوق بین الملل و سازو كارهای مربوط به حقوق بین الملل است. در ارتباط با برجام هم اروپایی ها ترجیح می دادند كه برجام حفظ می شد و ایران از الگوها و سازوكارهایی بهره می گرفت كه اروپایی می توانستند همكاری دیپلماتیك را با ایران افزایش داده و در مورد مسائل دیگری كه مورد مناقشه است با هم به مذاكره بنشینند. اما در فضای فعلی نوع نگاه كاملا متفاوت است. آمریكا و اروپا رویكردهای كاملا متفاوتی دارند. اروپایی ها نگاهشان این است كه اگر برجام حفظ می شد ایران را در رابطه با بحث منطقه و موشك هم می توانستند كنترل كنند. امروز ایران نه اعتمادی به سیاست های آمریكا دارد و نه اعتمادی به روندهای دیپلماسی و سیاست خارجی دارد .

**ایرنا: شما به بخشی از مشكلات در حوزه سیاست خارجی اشاره كردید، اما وضعیت مراكز علمی و دانشگاهی ما در حوزه روابط بین الملل و علوم سیاسی به عنوان پشتیبان علمی و نظری سیاست خارجی كشورمان چگونه است؟ آیا ضعف و مشكلات این حوزه به سیاست خارجی ما تسری پیدا نكرده است؟

**متقی: مشكلی كه ما در حوزه سیاست خارجی داریم این است كه ساختار بروكراتیك نقش محوری در تصمیم گیری دارد به همین دلیل وقتی احمدی نژاد رئیس جمهوری می شود با زمانی كه روحانی رئیس جمهوری است فرایند و جهت گیری سیاست خارجی كاملا متفاوت است. متاسفانه الگوی رفتاری افرادی مثل احمدی نژاد و روحانی نتایج نسبتا یكسانی برای كشور ایجاد می كنند.

از طرف دیگر اتاق های فكر در ایران به شدت ضعیف است. نهادهای تولید پالسی، سیاست و تولید فكر جایگاه بسیار محدودی دارند. اتاق فكرها نقشی در تنظیم سیاست خارجی ندارند. از سوی دیگر افرادی مسئولیت این اتاق فكرها را بر عهده می گیرند كه باید مسئولیت اجرایی داشته باشند نه مسئولیت مراكز مهمی چون اتاق های فكر كه مسئول تولید اندیشه و فكر هستند. در نتیجه این رویكرد تولید پالسی و تولید فكر در كشور ما اتفاق نمی افتد. دانشگاه و اتاق های فكر باید مراكز تصمیم گیری را پمپاژ كنند. نهادهای تصمیم گیرنده این رابطه را قطع كرده اند و این ها به خرد جمعی توجه ندارند.
مسئله دیگر در این امر این است كه مسئولان كشور در دوره های مختلف به رویكردهای رهبری توجه نداشتند. عمدتا مشاهده می شود تفسیرهایی كه از رویكردهای رهبری ارئه می دهند نه برای اجرایی كردن این سیاست ها بلكه برای توجیه ناكارآمدی های خودشان است.
**9487**1601**