به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ آسیب ها و پیامدهای نامبارك كودك همسری از مدت ها پیش، افكار عمومی جامعه را به خود مشغول كرده است. هرچند شماری از نمایندگان مردم در بهارستان تلاش كردند تا با طرح اصلاح ماده یك هزار و 41 قانون مدنی در ارتباط با افزایش سن ازدواج به این مساله پایان بخشند اما بنابر گفته پروانه سلحشوری عضو فراكسیون زنان مجلس شورای اسلامی، مخالفتهای شدید برخی از نهادها با طرح كودكهمسری موجب شد تا این طرح نتواند در كمیسیون حقوقی و قضایی مجلس رای بیاورد. طرح مذكور تصریح داشت كه زیر سن 13 سالگی، اجازه ازدواج داده نشود و سنین 13 تا 16 سالگی با اذن ولی و دادگاه این كار انجام شود.
آمارهای مربوط به ازدواج كودكان در ایران نشان میدهد كه در سالهای 1390 تا 1393 خورشیدی این رقم روندی افزایشی داشته و در 2 سال بعد از آن با كاهش اندكی مواجه شده است. آخرین آمارهای مربوط به 1395 خورشیدی از این حكایت دارد كه 5.5 درصد از ازدواج های ثبت شده مربوط به كودكان بوده است. در 1393 بیش از 40 هزار كودك ازدواج كردهاند كه 176 تن از آنها كمتر از 10 سال سن داشتهاند.
در عصری كه كودكی به مفهومی جهانی تبدیل شده است و حقوق كودكان در تمام جهان به رسمیت شناخته می شود اما هستند كودكانی كه شانه های ضعیف آنها زودتر از همسالان خود، باید بار مسوولیت را به دوش بكشد و بدون چشیدن طعم دوران كودكی، گرفتار تشویش های زندگی زناشویی شوند.
اهمیت آسیب شناسی پدیده كودك همسری و راهكارهای مقابله با آن سبب شد تا پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا با «سید هادی معتمدی» عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، روانپزشك و آسیب شناس اجتماعی به گفت وگو بپردازد.
** كودك همسری با پیامدهای غم انگیز
هر پیامدی در بحث روانشناختی افراد و روانشناسی جامعه دارای سه بعد كلی مشكلات فردی، سایكولوژیك (خانوادگی) و اجتماعی است پس پدیده های مختلف هم به لحاظ بیولوژی، سایكولوژی و اجتماعی قابل بررسی هستند و بحث كودك همسری یا دخترانی كه در سن كودكی وادار به ازدواج میشوند، از این پدیده های روانشناختی مستثنی نیستند. افراد در بعد فردی، 2 گروه ویژگی های جسمی و روانی دارند و بلوغ هركدام از این 2 وجه برای عملكردهای انسان ضروری به نظر می رسد و افراد برای تكامل هر كدام از این شاخص ها باید مهارت هایی را فرابگیرند.
**كودك همسری و ایفای مسوولیت های ناكافی
از دوران پس از رنسانس و بعد از تحولات اجتماعی و پیدا شدن امكانات پیشرفتهای چون شبكههای مجازی، رشد فناوری و رشد دانش سبب شد تا برای اقدام كردن به هر كاری از جمله ازدواج، فراگیری مهارت هایی متفاوت لازم باشد. به عنوان مثال فردی كه در سن كم ازدواج میكند و 10 سال بعد در حالی با كودكی 10 ساله مواجه است كه از سواد كافی برخوردار نیست و به مقوله هایی چون روابط اجتماعی و اینترنت هیچ اشرافی ندارد اما فرزند او با توجه به جهان پیرامون خود با دنیایی از فناوری های پیشرفته روبرو است، در واقع میان این مادر و فرزند نسل ها فاصله وجود دارد.
بنابراین این مادر و فرزند قادر نیستند، با هم ارتباط درست برقرار كنند و این زن، تنها یك ماشین مولد آن شخص به شمار می رود و هیچ مهارتی درباره آموزش كودكش و چگونگی رشد استعدادها و بلوغ او ندارد. نقش او برای همسرش نیز تنها به عنوان یك عامل جنسی و تولید كننده فرزند منتهی می شود چرا كه او آموزشی در ارتباط با چگونگی ایجاد آرامش، كمك در مسایل زندگی و هدایت اقتصاد خانواده نیاموخته است اما فرهنگ اسلامی و ایرانی همسر را یك موجود كامل معرفی می كند كه می تواند در تمام عرصه برای شریك زندگی خود و فرزندش نقش بیافریند بنابراین این فرد قادر نیست به خوبی به وظایف همسری و مادری خویش بپردازد اما این یك طرف قضیه به شمار می رود و این فرد به عنوان موجودی كه حق زندگی، رشد و انتخاب دارد، نیز محروم و محكوم واقع شده است. هنگامی كه ما برای انتخابات اجتماعی چون انتخاب رییسجمهوری و نمایندگان مجلس شرط سنی قایل می شویم، چطور به یك انسان اجازه نمی دهند تا برای یك عمر زندگی خودش و انتخاب شریك تصمیم گیری كند.
**آسیب های كودك همسری
یكی از پیامدهای كودك همسری آن است كه فرد در سنین بالاتر به این نتیجه می رسد كه با همسرش تفاهم ندارد، این موضوع زمینه را برای ورود آسیب های اجتماعی مانند خیانت و خشونت های خانوادگی مهیا می سازد. پدیده كودك همسری بیش از هر چیزی برای بانوان ایجاد ناامنی می كند و سلامت روانی آنها را به مخاطره می اندازد و باعث ایجاد اضطراب، افسردگی و افت عملكرد زنان در سطح جامعه می شود و رشد، بلوغ و استعدادهای نیمی از جامعه را تحت تاثیر خود قرار می دهد.
صرف نظر از اینكه جلوی رشد استعدادها و بروز علایق این فرد نیز گرفته شده است. در گذشته ها كه جوامع اینقدر، پیشرفت نكرده نبودند، ازدواج در سنین كم برای هر 2 طرف تا اندازه ای قابل توجیه بود اما امروزه بیش از اینكه به سن جسمی افراد توجه شود باید به سن عقلی نگاه كرد تا در آینده با طلاق های عاطفی و واقعی مواجه نشویم و با دست خود زندگی فرزندانمان را از هم نپاشیم.
**آموزش؛ كلید حل كودك همسری
در ارتباط با رد شدن طرح افزایش سن ازدواج در مجلس می بایست با برگزاری كنگره هایی با حضور صاحب نظران، آسیب شناسان اجتماعی، سازمان های مردم نهاد(سمن ها) و افرادی كه در این زمینه تجربه دارند و همچنین دعوت نمایندگان مجلس به آگاه سازی جامعه از عواقب و پیامدهای ناگوار پدیده كودك همسری پرداخت و به این ترتیب افراد را نسبت به اصلاح این گونه قوانین ترغیب و آنها را با اجماع و همفكری قانع كرد كه بسیاری از قوانین در سال های گذشته صحیح بوده اند اما با توجه به تغییرات موجود، این قوانین نیاز به اصلاح دارند تا بدین گونه بتوان جامعه ای سالم و شكوفا در سالهای آینده داشت. در واقع آموزش كلید حل مشكلات به حساب می آید.
در ادامه نظرات «مصطفی اقلیما» رییس انجمن علمی مددكاران اجتماعی و پدر مددكاری اجتماعی ایران را نیز جویا شدیم.
** كودك همسری امری غیرقابل پذیرش
پدیده كودك همسری با توجه به تغییرات زمانی و پیشرفت هایی كه در عرصه جهانی به وقوع پیوسته است، قابل پذیرش نیست و خارج از عرف تلقی می شود، به عنوان مثال در گذشته خانواده ها به صورت خانواده های گسترده زندگی می كردند و فرد پس از ازدواج نزد خانواده خود زندگی می كرد و چون این فرهنگ غالب در آن زمان به شمار می رفت، این مساله برای همگان پذیرفتنی بود اما امروزه جوانان تمایلی ندارند كه نزد خانواده های خود بازگردند و با آنها زندگی كنند، بنابراین سن ازدواج افزایش می یابد تا زمانی كه فرد بتواند زندگی مستقلی برای خود تشكیل دهد. از نظر شرعی زمانی كه دختر به 9 سالگی و پسر به 15 سالگی برسد، توانایی ازدواج دارد اما علمای اسلام با بررسی قوانین اسلام قادرند، برپایه شرایط روز حكم هایی را استخراج كنند.
** رشد طلاق از عوامل كودك همسری
آمارها نشان می دهد كه بیش از 70 درصد از طلاقها در ایران زیر 24 سال رخ می دهد، اینها افرادی هستند كه به این نتیجه رسیده اند كه ویژگی های همسرشان با معیارهای آنها در تضاد است اما متاسفانه به این آمارها توجه نمی شود.
نمایندگان مجلس می بایست با توجه به شرایط روز و تغییرات در ارتباط با پدیده های اجتماعی چون كودك همسری برخورد و تصمیم گیری كنند اما برخی از نمایندگان تصمیماتی برپایه منافع فردی، حزبی و گروهی اتخاذ میكنند و به مسایل، مشكلات و چالش های اجتماعی بی تفاوت هستند.
طلاق پدیده ای مذموم در اسلام به شمار می رود چرا كه سبب می شود تا مفهوم و اعتقاد به موضوع خانواده دچار تزلزل شود و بسیاری افراد پیش از ازدواج با این استدلال كه اگر ازدواج موفقی نبود جدا خواهیم شد، ازدواج می كنند، ازدواجی كه مبنای آن طلاق باشد به طور مشخص، ازدواج موفقی نخواهد بود. پس ما با اینگونه سیاست گذاری ها در راستای متلاشی شدن فرهنگ و قداست خانواده ها گام برمی داریم.
كودك همسری در میان اقشار تحصیل كرده كمتر وجود دارد و این موضوع بیشتر در مناطقی كه به لحاظ فرهنگی رشد نكرده اند، روی می دهد و دختری كه در سن كم به اجبار ازدواج می كند، در حقیقت فردی بی گناه و محكوم مادام العمر است و وقتی كه امكان جدایی برایش مهیا شود، طلاق خواهد گرفت و پیامدهای حاصل از این امر جامعه را با آسیب متعدد چون اعتیاد، انحراف های اخلاقی، خشونت و فقر مواجه می سازد. وجود كودك بیوه ها را میتوان فاجعهای بزرگ برای كشور عنوان كرد چرا كه امكان دارد برخی از این كودكان، حتی برای تامین معیشت خود مرتكب جرم شوند. پدیده كودك همسری، یك مساله و ناهنجاری اجتماعی به شمار می رود و اگر این مساله حل شود، بسیاری از مشكلات ناشی از آن نیز برطرف خواهد شد.
**پیامدهای ناگوار؛ كودك همسری
كودكی كه به نیازهای او توجه نشده است و بدون توجه به خواسته هایش، وی را مجبور به قبول مسوولیتی دشوار كردهایم، به طور طبیعی به اعمال و رفتارهای خشونت آمیز و نامتعارف دست می زند اما در مقابل به این فرد انگ بیمار روانی و افسرده می زنند، در صورتی كه جامعه با تحمیل شرایط نامناسب به او، عامل ناهنجاری های رفتاری این فرد محسوب می شود. طلاق و لذت نبردن از زندگی از جمله پیامدهای ناگوار كودك همسری به شمار می رود. متاسفانه در برخورد با آسیب های اجتماعی به جای این كه با علت و ریشه بحران ها برخورد كنند، به درمان و مقابله با معلول می پردازند. باید دانست ارتقای سواد و آگاهی های عمومی، یكی از راهكارهای موثر در رویارویی با آسیب های اجتماعی است.
پژوهشم**2059**2002**9131
تهران- ایرنا- كودك همسری به عنوان یكی از ریشه های بروز ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی در جامعه به شمار می رود. پدیده ای كه در پرتو خودخواهی و جزم اندیشی های والدین به وقوع می پیوندد و با ترسیم آینده ای مبهم، تمام رویاهای زیبای كودكی را بر باد می دهد.